مراحل تغییر نظام سیاسی

در افغانستان تغییر نظام همواره قربانی‌های بسیاری از مردم گرفته است. از خیر گذشته‌ها تیر می‌شویم، آن‌ها غیر کشتن و چپاول و خوشگذرانی، چیزی بلد نبودند. در چهارصد سال حتا نتوانستند یک دانه بیل کشف کنند تا ما امروز با بیل‌های وطنی خودمان، میهن شیران را با گل خوش‌رنگ تریاک، رنگ‌آمیزی می‌کردیم. تازه اسناد معتبر تاریخی (اصلاً ما سند معتبر تاریخی هم داریم؟) نشان می‌دهد که بزرگواران کشور ما در گذشته‌ها وقتی بیل را دیدند، هفده ماه اجماع کردند تا بالآخره فهمیدند که بیل نیاز به دسته دارد و دسته‌ی آن را کشف کردند.
از همین نزدیکی‌های سیاه خویش شروع کنیم. وقتی مجاهدین دریافتند که نظام کمونیستی خوب نیست، برای تغییر آن… زنده باد مجاهدین! البته من هنوز نمی‌دانم چند میلیون نفر کشته و معلول و آواره و خاک‌برسر شدند. نظام شد اسلامی. دیری نپایید که مجاهدین عزیز افغانستان به جان هم افتادند و تا توانستند همدیگر را کشتند. بازهم نمی‌دانم چه‌قدر انسان در جنگ‌های داخلی کشته و معلول و بی‌خانمان شدند. به هر صورت، طالبان دیدند که مجاهدین به اندازه‌ی کافی همدیگر را کشته‌اند، اقدام به تغییر نظام کردند. به همه جا لشکر کشیدند. خلاصه از قافله‌ی قتل‌عام‌ها پس نماندند. نظام ما شد امارت اسلامی.
وقتی امارت اسلامی تبدیل به مهمان‌خانه‌ی القاعده شد، تصمیم گرفته شد که نظام دموکراسی به افغانستان برده شود. بازهم جنگ و کشتار راه انداخته شد تا این‌که رسیدیم به دموکراسی. نظام سیاسی را متمرکز اعلام کردند. این نظام متمرکز تا چندسال پیش که بسیاری از بزرگواران دوران جهاد در آن سهم داشتند، نظام خوبی بود. اما با آمدن وحدت ملی، تقریباً تمامی قدرت‌مندان مفت‌خور قومی دست‌شان از خزانه‌ی دولت کوتاه شد و به جای آن‌ها، دست‌های دیگری به خزانه وصل شدند.
حالا جمعی از نخبه‌های دست‌ از خزانه کوتاه‌شده، صلاح ملک را بر آن دیده‌اند که نظام سیاسی را تغییر دهند. فکر می‌کنند اگر قدرت توزیع شود، قدرت شمال با جنوب و شرق برابر خواهد شد. برای تغییر نظام، این‌بار به شیوه‌ی گذشته عمل نمی‌کنند. مراحل تازه‌یی کشف کرده‌اند.
1- اصلاح نظام انتخاباتی: در این مرحله داکتر صاحب عبدالله عبدالله به‌عنوان پیشوای سیاسی تا آخرین کلمه‌ی خویش پافشاری می‌کند. اما بعضی چیزها در این مملکت میان بزرگان وجود دارد و بعضی کارها اتفاق می‌افتد که نظام انتخاباتی اصلاح نمی‌شود. منتهی مدعیان اصلاح نظام انتخاباتی که در اوایل تشکیل حکومت وحدت ملی تا کهکشان راه شیری جمپ می‌زدند، اصلاح نشدن نظام انتخاباتی را با مردم شریک نمی‌کنند، بلکه مدام می‌گویند انشاءالله اگر خواست خداوند و یاری مردم شریف و سربلند افغانستان عزیز ما باشد، در آینده‌ی نزدیک اقدامات لازم را روی دست خواهیم گرفت.
2- از آن‌جایی‌که مسأله‌ی اصلی سهم در قدرت و اعمال قدرت برای منافع خانواده‌گی است، یک طرف حکومت وحدت ملی احساس می‌کند در بازی موش‌وگربه، موش تشریف دارد. از یک‌طرف صاحب‌خانه نان کافی نمی‌دهد، از طرف دیگر، گربه زورگویی می‌کند و در حق موش بیچاره کم‌لطفی می‌کند. یعنی دور از جان همه‌ی بزرگان حکومت وحدت ملی که من به قرآن قسم احترام‌شان را دارم. در همچون یک وضعی، نصب تابلوها در اطراف و اکناف شهر، به‌عنوان مرحله‌ی دوم تغییر نظام سیاسی قلم‌داد می‌شود.
البته مرحله‌ی سومش هنوز کشف نشده. گزارش‌ها حاکی از آن است که استاد عطا مانع کشف مرحله‌ی سوم می‌شود. اما این گزارش‌ها به‌کلی بی‌بنیاد است و استاد عطا هیچ‌وقت مانع کشفیات این‌چنینی نمی‌شود. به هرحال، ما در حال سپری کردن مرحله‌ی دوم هستیم. بگذارید چند ماهی تابلوها با خیر تغییر نظام سیاسی سیاه شوند، بعدش مرحله‌ی سوم هم کشف خواهد شد.
بناءً ما نباید برای کشف مرحله‌ی سوم عجله کنیم. چون اگر عجله کنیم، مرحله‌ی دوم را خوب سپری نمی‌کنیم. فعلاً بهتر آن است که در آن چهارراهی‌ها که چنین تابلوهایی نصب شده، جمع شویم و به خیر سیاه‌شده در تابلوها دقت کنیم و درودها نثار رییس ارجاعیه به تابلوها بکنیم. همه یک صدا فریاد کنیم که زنده باد رییس قبلاً اجرائیه، فعلاً ارجاعیه به تابلوها!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *