ملیشههای محلی شاید در حال حاضر متحد دولت باشند، اما از لحاظ تاریخی آنها خطراتی را متوجه حکومت مرکزی کردهاند
دیپلمات/لوا سیزاریتی
ترجمه: حمید مهدوی
بخش اول
کابل – از زمانی که سربازان بینالمللی بهرهبری ایالات متحده در افغانستان رسیدند، بیش از 15 سال میگذرد. امروزه، خیابانهای کابل پر است از سالنهای زیبا و در راهبندانها، موسیقی هندی با صدای بلند پخش میشود. با اینحال، خبرها از ولایات ناراحتکننده هستند. نیروهای امنیتی افغانستان در حال حاضر در نبرد فعال در حداقل 26 ولایت از 34 ولایت کشور درگیر هستند. حملات گاهبهگاه، روال عادی روزانهی این پایتخت پر هرجومرج را که زمانی مرکز اشراف سکولار افغانستان بود و اکنون نقطهی عطف کسبوکار جنگ است، مختل میکند. صرف چند کیلومتر دورتر از پیجوخم بههمچسپیدهی کابل، دولت کنترل اندک دارد. یک فرمانده محلی در منطقه، مجاهد پیشینی که اکنون فرمانده ملیشههایی است که امنیت رفتوآمد شریکان قراردادی امریکاییاش را در این منطقه تامین میکند، میگوید: «اینجا یک سرزمین بدون قانون است: کاری را انجام میدهیم که ما را خشنود میسازد و مطمئین میشویم که امنیت دوستان ما تامین است».
افغانستان، باوجود اجرای برنامهی خلعسلاح توسط سازمان ملل متحد، هنوز توسط فرماندهان محلییی اداره میشود که بخشی از سلاحشان راه به حکومت دادهاند اما مقدار مشهود و انگشتنمایی را برای خود نگهداشتهاند. جمعه خان همدرد، والی پیشین و فرمانده ارشد حزب اسلامی که فعلا مشاور امنیتی رییسجمهور غنی است، توضیح میدهد: «یک فرمانده ملیشهها که در حکومت ثبت است به شما خواهد گفت که 4 میل سلاح دارد، اما او در واقع 200 میل سلاح و 200 ملیشه دارد».
او خودش عمدتا یکی از زورمندان بلخ پنداشته میشود، ولایت شمالییی که از دیروقت بدینسو در کنترل عطامحمد نور، والی قدرتمند و یکی از رهبران کلیدی حزب جمعیت اسلامی بوده است. به گفتهی همدرد، امروز ملیشهها عامل اصلی نارضایتی مردم محل و یکی از دلایل تصرف مناطق توسط طالبان هستند. او توضیح میدهد: «بیرحمی این گروهها بدتر از بیرحمی ملیشههای تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی در گذشته است.» «آنها متعلق به هیچکسی نیستند، بلکه افرادی هستند که نفع شخصیشان را دنبال میکنند، نه امنیت کشور را».
ملیشه در افغانستان پدیدهی جدیدی نیست. حاکمان و قدرتهای اشغالگر در این کشور، برای قرنها، یک مُدل ترکیبی نظامی را دنبال کردند و از یک ارتش متمرکز و همچنین حمایت از قبایل محلی برای شکست دادن تهدیدات خارجی و داخلی و حفظ کنترل بر مناطق استفاده کردند. فرماندهان محلی این جمله را بهعنوان یک شعار به تکرار میگویند: «افغانها میدانند برای محافظت از روستاهایشان چگونه بجنگند». هرکسی که تلاش کرد یک سیستم نظامی متمرکزتری را تحمیل کند، مانند شاه امانالله خان در دههی 1920، توسط همین گروهها شکست خورد و با خشونت سقوط داده شد. دیر یا زود، این ارتشهای غیردولتی در طول تاریخ برای نیروهای حاکم افغانستان شمشیر دولبه ثابت شدهاند. سقوط قندوز در ماه اکتوبر 2015 یک نمونه است. غارت، تجاوز و دیگر انواع خشونت در نخستین روزهای محاصرهی این شهر توسط طالبان نیز توسط ملیشههای محلی طرفدار حکومت در جریان فرارشان از [ترس] پیشرفتهای طالبان انجام شدند. عمر صافی، والی پیشین قندوز توضیح میدهد: «من بارها به حکومت مرکزی و جنرال کمپبل [فرمانده پیشین آیساف] در مورد خطر جنگِ 4000 ملیشه مسلح در خط مقدم علیه طالبان، در حالیکه صرف 3000 افسر پولیس وجود داشت، هشدار داده بودم.» او اضافه میکند: «ملیشهها فروخته میشوند، آنها میتوانند با معامله تسلیم شوند و اسلحهشان را بهصورت مستقیم به طالبان بفروشند».
با اینحال، در حالیکه نیروهای شورشی از جنوب، شمال و شرق افغانستان در حال پیشرفت هستند، حکومت مرکزی چارهیی جز تکیه بر حمایت از این اشخاص سوالبرانگیز ندارد. آموزش یک ارتش ملی کارآمد، به منابع و زمانِ بسیار نیاز دارد. از سال 2007 بدینسو، وقتی طالبان کمکم مناطقی را به تصرفشان درآوردند، حکومت افغانستان برای پاسخ دادن به این نیروهای متخاصمِ در حال پیشرفت، به بسیج سریع نیاز داشته است. چند سال بعد بود که با پیشنهاد و حمایت امریکاییها و چند شخص بیمیل برنامهی ایجاد نیروهای مسلح محلی بهعنوان یک اقدام ضد شورش نهادینه شد.
ایجاد نیروی پولیس محلی افغانستان که امروزه به گفتهی وزارت داخله در 117 ولسوالی فعال است، حالا یک مسألهی بحثبرانگیز در افغانستان است و بسیاری از ناظران استدلال میکنند که این نیرو بیشتر بیثباتی آورده است تا امنیت. نیروهای استخباراتی افغانستان نیز با انواع دیگری از نیروهای دفاعی محلی، مانند خیزش مردمی یا ملیشههای مستقل، بهصورت مستقیم تماس دارند. در ولسوالی اچین ولایت ننگرهار، مردان محلی وفادار به حاجی ظاهر قدیر، معاون اول مجلس و از چهرههای شاخص در این منطقه، در خطوط مقدم علیه دولت اسلامی جنگیدهاند. عملیاتهای نظامی آنها به اندازهی موثربودن به بیرحمی شهرت یافتهاند، اما تعداد اندکی میدانند که وقتی دولت اسلامی دیگر تهدیدی نباشد، نقش آنها در این منطقه چه خواهد بود. صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت داخله اطمینان میدهد: «ظاهر یک مرد دولتی است، جای نگرانی نیست».
ادامه دارد…