ترامپ و ناگزیری او در جنگ افغانستان

عرفان مهران

جنرال جان نیکلسون فرمانده نیروهای بین‌المللی در افغانستان روز پنجشنبه در سخنرانی‌یی در کنگره‌ی امریکا گفته است که برای موفقیت در جنگ افغانستان نیاز به شمار بیشتر سربازان آن کشور است. آقای نیکلسون گفته است که نیروهای موجود برای انجام عملیات‌های ضدتروریستی کافی است، اما برای آموزش نیروهای افغانستان باید شمار بیشتر نیروهای امریکایی به افغانستان مستقر شوند. همزمان ترامپ و غنی رؤسای جمهور دو کشور نیز با همدیگر تلفنی صحبت کرده و در مورد مسائل مختلف بحث و تبادل نظر نموده‌اند.
در خواست افزایش نیروهای امریکایی در افغانستان از سوی فرمانده عمومی نیروهای ناتو در حالی است که ماموریت رزمی این نیروها در سال 2014 م به پایان رسیده بود و این نیروها در چارچوب ماموریت «حمایت قاطع» تنها مسئولیت آموزش و مشاوره به نیروهای امنیتی افغان را داشتند. براساس برنامه‌های قبلی، قرار بود نقش نیروهای امریکایی پس از سال 2016 تنها برای محافظت از سفارت آن کشور در افغانستان تقلیل یابد اما در براساس برنامه‌های جدید دولت اوباما، ماموریت 8400 سرباز امریکایی مستقر در افغانستان تا پایان سال 2017م تمدید شد. حالا در خواست شمار بیشتر نیروهای امریکایی نشانه‌یی از یک برنامه‌ی جدید در افغانستان است که مشخص نیست آینده را چگونه رقم خواهد زد.
با روی کار آمدن اداره‌ی ترامپ در امریکا، چگونگی رابطه‌ی آن کشور با افغانستان و مواجهه با طولانی‌ترین جنگ تاریخ امریکا، یکی از مباحث اساسی محسوب می‌شد. با این وجود، ترامپ هم در زمان رقابت‌های انتخاباتی و هم در دوره‌های پس از آن حرف مشخصی را در مورد افغانستان و جنگ جاری در این کشور نداشت. برخی از اظهارات او در این زمینه نامشخص و چندپهلو و گاهاً متناقض بود، بنابراین درک برنامه‌های او برای بسیاری از کارشناسان و تحلیل‌گران امور دشوار بود. با توجه به ویژگی‌های شخصیتی ترامپ، مشکل در درک سیاست‌های ایالات متحده در دوره‌ی ترامپ مضاعف می‌شد.
اکنون طرح افزایش شمار سربازان امریکایی در افغانستان نشانه‌ی آن است که سیاست اعلام‌ناشده‌ی تداوم جنگ و حضور موثر امریکا در افغانستان عملی خواهد شد. به‌رغم موضع‌گیری‌های چندپهلوی ترامپ، این کشور چاره‌یی جز حضور موثرتر در افغانستان ندارد و اداره‌ی ترامپ نیز به این واقعیت واقف است که به‌سادگی نمی‌تواند نقطه‌ی پایان به طولانی‌ترین جنگ تاریخ امریکا بگذارد.
مجموعه تحولات در عرصه‌ی بین‌الملل و همچنین شکنندگی اوضاع سیاسی و امنیتی در افغانستان، امریکا را درگیر یک مساله‌ی جدید در افغانستان کرده است. ورود قدرت‌مند روسیه و ایران در منازعات منطقه‌یی به‌خصوص در سوریه و اخیراً اقدامات آنان در افغانستان برای امریکا مایه‌ی نگرانی است. روسیه و ایران بارها تماس خود با طالبان را تایید کرده‌اند و فراتر از این روسیه ماه گذشته نشست سه‌جانبه‌یی را با حضور چین و پاکستان بدون دعوت از دولت افغانستان میزبانی کرد. قرار است دور دوم این نشست به‌زودی در مسکو برگزار شود و سه کشور قدرت‌مند منطقه راه‌حل‌هایی را برای مشکلات امنیتی افغانستان با توجه به منافع استراتژیک خود جست‌وجو کنند. تا حال، چین و روسیه هر دو در مواردی با نیروهای ناتو همکاری داشتند و پاکستان نیز به‌رغم رویکرد دوگانه، در ائتلاف مبارزه علیه تروریزم به‌رهبری امریکا مشارکت داشت. اما اکنون به نظر می‌رسد این کشورها، در نظر دارند راه‌های متفاوتی را تجربه کنند و این بار فعالانه‌تر وارد عرصه‌ی تحولات سیاسی و امنیتی در افغانستان گردند.
اقدامات روسیه و ایران همانگونه که نقش امریکا را در تحولات سوریه و عراق به چالش کشید، در افغانستان نیز می‌تواند چالش‌ساز شود. این کار برای امریکا می‌تواند یک شکست استراتژیک محسوب شود و اگر توجه خود را معطوف به حمایت از دولت افغانستان و سرکوب گروه‌های مخالف نسازد، فرصت بیشتری برای روسیه و ایران و دیگر کشورهای رقیب خود فراهم کرده است. بدون شک، چنین چیزی برای امریکا که تاکنون هزاران سرباز خود را در جنگ افغانستان از دست داده و میلیاردها دالر را به مصرف رسانده است، غیرقابل قبول خواهد بود و مقابله با آن برای جمهوری‌خواهان امریکا به‌خصوص شخص ترامپ و مقام‌های ارشد امنیتی و نظامی اداره‌ی او که خواهان سیادت امریکا با قدرت نظامی در جهان هستند، یک اولویت خواهد بود.
از طرف دیگر، حمایت امریکا از دولت افغانستان ضامن اصلی حفظ نظم موجود در افغانستان است. حکومت وحدت ملی که با پا درمیانی اداره‌ی اوباما روی کار آمد، درگیر شکاف‌های عمیق سیاسی است. این شکاف‌ها هرلحظه امکان فروپاشی حکومت و نظام را ممکن ساخته و اگر یک نیروی قوی برای نگهداری این بنای ترک‌خورده وجود نداشته باشد، اندک‌لرزه‌ی سیاسی می‌تواند آن را نابود سازد. حمایت قوی اداره‌ی اوباما از حکومت وحدت ملی، ثبات نسبی‌یی را برای آن ایجاد کرده بود و با روی کار آمدن ترامپ نگرانی‌ها این بود که دولت امریکا با روگردانی از افغانستان، زمینه را برای فروپاشی نظم موجود فراهم کند.
علی‌رغم نگرانی‌های جدی، به نظر می‌رسد ترامپ نیز در نظر دارد از حکومت وحدت ملی حمایت کند و گروه‌های مخالف را در معرض فشار بیشتر قرار دهد. بدون شک این کار می‌تواند خیال دولت‌مردان افغانستان را تا حدودی آسوده کند و این اطمینان را به آنان بدهد که دست‌کم تا پایان این دوره، به‌رغم همه‌ی مخالفت‌ها روی کار خواهند بود و شکاف‌ها و مخالفت‌های سیاسی و نظامی، به فروپاشی کامل و یا سقوط در هرج‌ومرج منجر نخواهد شد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *