باوجود ناهمسازی ها و تناقضات، هند می تواند هم کلام با ارزشی در مورد افغانستان در حکومت ترامپ پیدا کند.
دیپلمات/اروشی کومار
ترجمه: حمید مهدوی
ریاستجمهوری دونالد ترامپ فرصت غیرمنتظرهیی را برای هند در تلاشهای مداوماش برای تامین ثبات در افغانستان پیشکش میکند. از آنجایی که نیروهای غربی از حضورشان در خاک افغانستان میکاهند و ترکیب مهیب و ترسناک حقانی-طالبان کنترل [شان] بر مناطقی که بهطور فزایندهیی در حال بزرگترشدن است، را تحکیم میبخشد؛ موضع حکومت افغانستان همچنان رو به افول است. حکومت ترامپ با خود فرصتی برای تغییر ملموس در سیاست مقابله با چالشهایی را به ارمغان میآورد که پیشرفتهای حاصلشده در افغانستان در جریان یکونیم دههی گذشته را تهدید میکنند. با توجه به بیانیههای رییسجمهور دونالد ترامپ، وزیر دفاع جنرال جیمز متیس و مشاور امنیت ملی جنرال مایکل فلین در مورد افغانستان، حکومت فعلی بر افزایش تعداد سربازان در افغانستان و مقابله با پاکستان بهدلیل نقش آن کشور بهعنوان یک نیروی کلان بیثباتکننده در جنوب آسیا، تاکید خواهد کرد.
افزایش در تعداد سربازان و یک موقف روشن در مورد پاکستان از حمایت گستردهیی در هند برخوردار خواهد شد. از سال 2002، هند بیش از 2 میلیارد دالر را به افغانستان پیشکش کرده است و ثباتِ تامینشده توسط حضور نظامیان خارجی را برای پروژههای توسعهیی که دهلی جدید به دنبال کردن آنها در این کشور متعهد باقی مانده است، اجتنابناپذیر میداند.
متیس و فلین باور دارند که ایالات متحده باید در افغانستان دخیل بمانند. تجربهی جامع آنها در افغانستان در طرح استراتژی ایالات متحده بسیار مهم و حیاتی خواهد بود، چون آنها ریاست دو مهمترین پستهای امنیت ملی در حکومت را برعهده دارند. متیس، فرمانده پیشین فرماندهی مرکزی ایالات متحده که منطقهی از شرق میانه تا آسیای مرکزی را پوشش میداد، طرفدار قوی دخالت امریکا در جهان بود و باور دارد که جنگ «بیش از صرف جنگیدنِ نبردها» است. متیس، در جلسهی استماعیهی اخیر تاییدیاش بهعنوان وزیر دفاع تاکید کرد که درسهای اساسی و اولی از عراق و افغانستان این بوده است که تلاشهای نظامی باید با دخالت دیپلماتیکی و اقتصادی درازمدت به همراه باشد تا از پیشرفت پایدار اطمینان حاصل شود.
فلین نیز از دخالت امریکا [در افغانستان] حمایت میکند. پیش از این، او مدیر ادارهی استخبارات دفاعی ایالات متحده بود و بهعنوان افسر ارشد استخباراتی در فرماندهی مشترک آیساف در کابل خدمت کرد. در گزارشی در سال 2010، او استدلال کرد که موفقیت پایدار صرف میتواند با متمرکزساختنِ دوبارهی تلاشهای استخباراتی از صرفا تحلیل گروههای ستیزهجو به درک زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، با تعامل با مردم افغانستان که آنها تلاش میکردند از آنها دفاع کنند، بهدست آید.
ترامپ نیز در طول دوران مبارزاتاش در انتخابات ریاستجمهوری بر کاهش هزینهها تاکید کرد و در سال 2013 تویت کرد که «بیایید از افغانستان خارج شویم»، اما نظرش را تغییر داده است. از زمان انتخاب شدنش، او پیشنهاد سربازانِ بیشتر را با رییسجمهور غنی مورد بحث قرار داده است. این دیدگاه با [دیدگاه] متیس مطابقت دارد، کسی که در یک جلسهی استماعیهی کمیتهی نیروهای مسلح سنا در سال 2013 از ضرورتِ حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان و مقابله با آنچه که عدم تعهد ایالات متحده در منطقه دانسته میشود با درخواست حمایت از طریق اقدامات ملموس، دفاع کرد.
فلین از افزایش در تعداد سربازان حمایت خواهد کرد. او از نزدیک با جنرال ستانلی مک کرستال، فرمانده ارشدِ پیشین ایالات متحده در افغانستان کار کرده است، کسی که مدافع ایدهی مشابه بود. مک کرستال گزارش بحثبرانگیزی ارائه کرد؛ گزارشی که نتیجه گرفت که اگر ایالات متحده 40000 سرباز دیگر به افغانستان نفرستد، آنها با خطر «ناکامی ماموریت» مواجهاند. حکومت اوباما احساس کرد که پنتاگون بدون در نظرداشت دیگر گزینهها بر اعزام سربازان تاکید میکند و سرانجام مک کرستال بهدلیل تنشها با کاخ سفید بر سر استراتژی در افغانستان استفعا داد. فلین همچنین نوشته است که جنگ در افغانستان با نیروهای «موقت» «احمقانه» بوده است و ترک [افغانستان] به طالبان اجازه خواهد داد تا کنترل کامل را بهدست بگیرند.
در حالیکه حضور تعداد بیشترِ سربازان برای آموزش، مشورهدهی و کمک به نیروهای در حال تقلای ملی دفاعی و امنیتی افغانستان لازم خواهد بود، تمام تلاشها در راستای از بین بردنِ طالبان و گروههای شورشی وابسته به آن تا زمانی که این ستیزهجویان در داخل قلمرو پاکستان پناهگاههای امن داشته باشند، بیهوده خواهد بود. ترامپ قبلا از یک رویکرد سختگیرانه در مورد پاکستان دفاع کرده است و تاکید کرده است که طالبان «درهر صورت بر خواهند گشت، چون آنها واقعا در پاکستان هستند». بر اساس گزارش جان سوپکو، سرمفتش خاص برای بازسازی افغانستان، «بیشترین هزینهیی که کشور ما در طول تاریخاش برای بازسازی یک کشور متقبل شده است»، در بازسازی افغانستان بوده است. بنابراین، حکومت ترامپ باید از اسلامآباد بهخاطر کارِ فعالانه [اش] علیه منافع ایالات متحده در منطقه پاسخ بخواهد.
همچنین متیس و فلین از واقعیت جیوپولیتیکی آگاهاند که وقتی تلاشها برای از بین بردن طالبان بهصورت مداوم توسط همسایهاش تضعیف شوند، صلح پایداری در افغانستان وجود نخواهد داشت. متیس میداند که «پناهگاه و آزادی رفتوآمد طالبان افغانستان و شبکههای ستیزهجوی وابسته به آن در داخل قلمرو پاکستان یک مسألهی عملیاتی کلیدی فراروی نیروهای امنیتی افغانستان است». فلین هشدار داده است کشورهایی که به گروههای جهادی پناه میدهند، بهشمول شریکان ایالات متحده، خودشان خطر حملهی مستقیم را میپذیرند: «اگر به اصطلاح شریکان ما مطابق به هنجارها و رفتاهای پذیرفتهشدهی بینالمللی یا قوانین بینالمللی عمل نکنند، ایالات متحده باید آمادهی قطع روابط اقتصادی، نظامی و دیپلماتیکی یا محدود ساختنِ شدید آن باشد».
20 میلیارد دالر کمک ایالات متحده در جریان 15 سال و تحملِ نتایج غیرعمدی تقویت شبکههای تروریستی در خاک خودش، هردو، نتوانستهاند بر استفادهی پاکستان از دهشت به نوان ابزار سیاست دولت اثر بگذارند. حکومت ترامپ باید درک کند که یک افغانستان ضعیف و مجبور به داشتنِ روابط احترامآمیز با پاکستان بهتر منافع اسلامآباد را تامین میکند. از بین بردن خلا بین منافع اسلامآباد و منافع ایالات متحده بسیار دشوار خواهد بود، مگر اینکه اسلامآباد بازی طولانییی را بازی کند و حمایت از تروریسم را کاملا متوقف سازد. همانطور که بروس ریدال تاکید کرد: «طولانیترین جنگ در تاریخ امریکا یک جنگ نیابتی با پاکستان» یا به گفتهی دونالد ترامپ «[با] متحد» است.
باوجود تناقضات، هند در حالیکه همکاری توسعهییاش با افغانستان را گسترش میدهد، میتواند همکلام باارزشی در حکومت ترامپ بیابد. ایالات متحده باید تعداد سربازان [اش] را افزایش بدهد تا تعهد امریکا به مردم افغانستان را نشان داده باشد و پروژههای بازسازی را تقویت کند تا از صلح پایدار در منطقه اطمینان یافته باشد. با اینحال، این تلاشها بیهوده خواهند بود مگر اینکه حکومت ترامپ از نقشاش بهعنوان بزرگترین کمککنندهی اقتصادی و نظامی به پاکستان بهعنوان اهرم استفاده کند و ارتش این کشور را به متوقف ساختنِ حمایت از تروریسم یک بار برای همیشه وادار کند.