چالش آب

300 میلی‌متر بارندگی در سال، افغانستان را عملاً به سمت بحران کم‌آبی و خشک‌سالی به پیش می‌راند. شهر کابل با رشد بی‌رویه‌ی نفوس و ساخت‌وساز مسکن و حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق این نگرانی را به‌وجود آورده است که تا چند سال دیگر با کم‌آبی مفرط روبه‌رو خواهیم شد. به‌دلیل کامل نشدن سیستم کانالیزاسیون و توزیع آب شهری، در بسیاری از محلات افراد چاه‌های عمیق کنده‌اند و یا کسانی با حفر چاه عمیق به توزیع و فروش آب در سطح شهر می‌پردازند. نتیجه‌ی فوری آن ته‌نشین شدن آب زیرزمینی و خشک‌شدن بسیاری از چاه‌ها در دو سال اخیر بوده است.
به‌دلیل خشک‌سالی‌های پی‌هم، جنگ و ویرانی بندها و منابع آبی زراعت و مالداری به‌سختی آسیب دیده است. در بسیاری از روستاها، اتکا به زراعت و مالداری جایش را به مهاجرت کاری داده است؛ به گونه‌یی که بسیاری از خانواده‌ها با تکیه بر درآمد کارگرانی که به خارج از کشور می‌فرستند، تداوم زندگی‌شان را ممکن می‌سازند. به این ترتیب، کم‌آبی و مشکل آب‌های سرگردان و مهارنشده سبب شده است که شکل منابع اقتصادی برای روستانشینان تغییر کند. در یک نگاه کلان‌تر، افغانستان برای به‌دست آوردن بسیاری از محصولات زراعتی اولیه، متکی بر صدور آن از کشورهای دیگر است. گندم نمونه‌ی روشن آن است.
دیروز در کابل نشستی با عنوان «آب و انکشاف پایدار» برگزار شد. چهارمین نشستی که نشان می‌دهد اهمیت آب به مرور زمان درک شده و حکومت در پی رفع چالش‌های آن است. سخنان رییس‌جمهور غنی در این نشست بر ارائه‌ی اطمینان به کشورهای همسایه متمرکز بود و این‌که ساخت بند‌های آب‌گردان، بند برق و مراکز آب‌رسانی آسیبی به منافع این کشورها در حوزه‌ی آبی افغانستان نخواهد زد.
از این منظر، کم‌آبی در افغانستان صرفاً یک مسأله‌ی داخلی نیست و مناسبات منطقه‌یی را نیز در بر می‌گیرد. حکومت تاکنون نتوانسته است که سقف استفاده از منابع آبی سطحی کشور را به بیش از 35درصد برساند. به همین دلیل، بر اساس استراتژی انکشاف ملی-بخش آب-، تا چند سال پیش حکومت صرفاً توانسته است گستره‌ی آب‌رسانی‌ به زمین‌های زراعتی را از 1.6 میلیون هکتار به 1.8 میلیون هکتار زمین برساند که پیشرفت چندانی به‌حساب نمی‌آید. در سال‌های حاکمیت ظاهرشاه، دولت آن زمان توانسته بود، سقفی برای مصرف روزانه‌ی هر فرد از آب تعیین کند و سیستم آب‌رسانی شهری در پایتخت نیز بر همان مبنا ساخته شده بود. اما در حال حاضر، چنین چیزی وجود ندارد. به همین دلیل، تاکنون کمتر از 76درصد مردم به آب آشامیدنی صحی دسترسی دارد.
از جهتی دیگر، چه کشورهای حوزه‌ی دریای آمو، چه ایران و پاکستان به‌صورت مستقیم از منابع آبی مشترک استفاده‌ی حداکثری می‌کنند. شش ولایت در ازبکستان، بخش‌هایی از تاجیکستان و نیز سیستم آبرسانی استان (ولایت) زاهدان ایران و مناطقی دیگر، زمین‌های زراعتی مسیر دریای کابل تا سند در پاکستان، همه از آب‌های مشترک با افغانستان استفاده می‌کنند. اعمار بندها و سیستم های آب‌رسانی سبب شده است که این کشورها، نگران کم شدن منابع آبی از افغانستان باشند. چه این‌که در صورت ساخته شدن سیستم‌های آب‌رسانی و افزایش سقف استفاده از منابع آبی در افغانستان، منابع آبی مرزی این کشورها با کمبود آب مواجه خواهد شد. این مسأله تا آن‌جا مهم بوده است که در برخی موارد، با استناد به مواضع برخی مقامات حکومتی، می‌توان گفت که برخی از این کشورها از جمله ایران با ایجاد ناامنی مانع ساخت بندهای برق و آب‌گردان می‌شوند.
چالش آب برای حکومت مسأله‌ی جدی‌یی در سال‌های آینده خواهد بود. بحران فراگیر کم‌‌بود آب در افغانستان آسیب‌های جدی و بزرگی خلق می‌کند. تا کنون برخلاف آنچه که در استراتژی ملی انکشاف آب ذکر شده، دولت به بسیاری از اهدافی که تعیین کرده بود، نرسیده است. زراعت و ثبات اقتصادی بسته به توسعه‌ی منابع آبی است و برق کشور وابسته به استفاده از این منابع است. این نیازهای داخلی بی‌هیچ تردیدی منافع کشورهایی که از آب‌های مشترک استفاده می‌کنند را تهدید می‌کند. گرچه رییس‌جمهور غنی از همین حالا می‌خواهد این نگرانی را با ارجاع به قوانین بین‌المللی آب در میان کشورهای هم‌جوار افغانستان رفع کند، اما واقعیت این است که چرخش منابع آبی در داخل کشور، پای مسایل امنیتی و سیاسی را نیز به‌میان خواهد کشید. به‌رغم این نگرانی‌ها، آنچه محلی برای تردید ندارد، این است که اصرار رییس‌جمهور غنی بر رفع مشکل آب کشور، می‌تواند روزنه‌ی امیدی برای مهار کم‌بود آب و رسیدگی به نیازهای شهروندان و احیای زراعت در کشور بگشاید و از این‌جهت با اقبال عمومی مواجه خواهد شد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *