'Physics of the Future'

فزیک آینده : چگونه علم سرنوشت و زندگی روزمره‌ی بشر را در سال 2100 تغییر خواهد داد- بخش اول

اشاره
دکتر مکیو کوکو،استاد فیزیک تیوری در دانشگاه شهر نیویورک و نویسنده کتابهای “فیزیک آینده ،آینده فکر،ابر فضا و فزیک ناممکن” میباشد. کتاب فزیک آینده او حاوی تحلیل و ارزیابی وی در مورد پیشرفت دانش و تکنولوژی در یک قرن آینده است. بخش‌های از آن کتاب با عنوان «چه‌گونه علم سرنوشت بشر را در سال 2100 تغییر خواهد داد» در شش بخش ترجمه و منتشر خواهد شد. این بخش حاوی پیش‌بینی متکی بر پیشرفت‌های دانش بشری و ارزیابی موشکافانه‌ی دکتر مکیو کوکو است و تلاشی تحسین برانگیز برای ترسیم جهان در یک قرن پس از امروز. مترجم این مطلب نیز محمدحنیف ذکی، ماستر انجنیر ساختمانی از دانشگاه بولونیا ایتالیاست.


بخش اول
1.1 پیش‌بینی قرن آینده

صرف‌نظر از پیش‌بینی یک قرن، پیش‌بینی تنها چند سال آینده نیز کار هراسناکی است. هنوز تکنولوژی و پیشرفت هر روز ما را به چالش می‌کشاند، و مطمناٌ روزی سرنوشت بشریت را تغییر خواهد داد.
جولیس ورن، رمان‌نویس بزرگ در سال 1863 شاید بزگترین پروژه‌ی خیال‌پردازانه‌اش راآغاز نمود. او رمان پیامبرانه‌اش را تحت عنوان «پاریس در قرن بیستم» نوشت، که در آن تمام قدرت و استعدادش را برای پیش‌بینی یک قرن آینده به‌کار برد. بدبختانه آن دست‌خط تا سال‌های متمادی مفقود بود تا این‌که نواسه‌ی فرزندش(کواسه) 130 سال بعد آن را از یک محفظه دریافت و در سال 1994 نشر نمود. ورن پیش‌بینی کرده بود که پاریس در سال 1960 دارای آسمان‌خراش شیشه‌یی، آیرکندیشن، تلویزیون، لیفت، ترن سریع‌السیر، موتر، سیستم فکس و حتا انترنت خواهد شد. او زندگی در پاریس مدرن را با دقت غیرطبیعی پیش‌بینی کرده بود.
این یک اتفاق نبود، زیرا فقط چند سال بعد در سال 1865 او پیش‌بینی خارق‌العاده دیگر را تحت نام «از زمین تا به مهتاب» ارائه نمود، و در آن جزئیات ماموریتی که فضانوردان ما را در حدود بیشتر از 100 سال بعد آن در سال 1969 به فضا فرستاد را به تحریر درآورد. او به‌دقت فقط چند فیصد اندازه‌ی کپسولی را که فضانوردان را به فضا می‌فرستند پیش‌بینی کرده است، محل پرتاب را فلوریدا (به فاصله‌ی بسیار کم از موقعیت اصلی آن «کپ کاناویرال») ، تعداد فضانوردان، زمان ماموریت، بی‌وزنی که فضانوردان آن را تجربه خواهد کرد و فرود آمدن سفینه در بحر هنگام برگشت از ماموریت را پیش‌بینی کرد.
یکی دیگر از پیامبران بزرگ تکنولوژی عصر گذشته، «لئوناردو داوینچی»، نقاش، متفکر و خیال‌پرداز بزرگ می‌باشد. در اواخر قرن 14 میلادی او بادقت زیاد و به‌صورت بسیار زیبا دیاگرام ماشینی را که در آینده به فضا پرواز خواهد توانست، نقاشی کرد؛ نه‌تنها این، بلکه فراشوت یا چتر، هلیکوپتر و هواپیما را رسامی کرد. مورد حیرت‌انگیز دیگر، لئوناردو سکچ میخانیکی ماشینی بود که 150 سال بعد از پیش‌بینی آن به وقوع پیوست. در سال 1967 یکی از دست‌خط‌های او دوباره مورد تحلیل قرار گرفت، که مفکوره‌ی ساخت ماشین با 13 تایر دیجیتلی را برملا می‌ساخت. چنانچه اگر کسی یکی از میله‌های بیرونی را تکان می‌داد، گیرهای داخلی به‌صورت خودکار تغییر می‌کرد و محاسبات هندسی را انجام می‌داد ( این ماشین در 1968 عملا ساخته شد). بر علاوه دست‌خط دیگر او در سال 1950 کشف گردید که حکایت از ساخت یک ربات جنگی داشت و به‌صورت میخانیکی کار می‌کرد، و به اضافه‌ی حرکت کردن و نشستن قادر بود بازو، گردن و الاشه‌ی خود را تکان دهد.
شاید بهترین راه برای درک شگفتی پیشب‌ینی 100 سال آینده، مرور زندگی نیاکان ما در 100 سال گذشته باشد. به یاد بیاوریم که چگونه پدربزرگان ما در سال 1900 زندگی می‌کردند. تصور کنید اگر کسی در سال 1900 روزنامه می‌خواند: در آن روزنامه کلمه مانند رادیو وجود نداشت. هنوز برای اختراع رادیو 20 سال زودتر بود، سینما و فیلم هم نبود، کلمه‌ی تکسی‌ران هم نبود با وجودی‌که موتر وجود داشت و از آن به‌نام «دونده‌ی بدون اسپ» یاد می‌شد. دهقانان کلمه‌ی تراکتور را نشنیده بودند، بانکدارن با کلمه‌ی فدرال ریزرو ناآشنا بودند، تاجران کلمه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌یی و ماشین‌های خودکار را نمی‌دانستند.
برای درک مشکل پیش‌بینی 100 سال آینده، ما باید از پیش‌بینی کسانی که در سال 1900 برای سال 2000 انجام داده بودند قدردانی نماییم. در سال 1893 به‌عنوان بخشی از برنامه‌ی «تفسیر کلمبیای جهان در شیکاگو» که در آن از74 نخبه‌ی مشهور آن زمان سوال شده بود جهان در 100 سال آینده چگونه خواهد بود. یکی از مشکلات فراگیر تمام آن نخبه‌ها در پیش‌بینی این بود که نرخ پیشرفت علم و تکنولوژی را بسیار کم در نظر گرفته بودند. به‌طور نمونه، اکثر آن‌ها به‌درستی پیش‌بینی کرده بودند که در آینده کشتی‌های هوایی وجود خواهد داشت که دریای اتلانتیک را عبور کنند، اما آن‌ها فکر می‌کردند که این کشتی‌های هوایی به‌صورت بالُن خواهند بود. و در مورد سیستم پستی امریکا گفته بودند که توسط اسپ حمل‌ونقل خواهد نمود، حتا در 100 سال آینده.
بی‌اهمیتی علم و نوآوری دامنه‌ی درازی داشته است: چنانچه چارلز دویل کمیسیونر در سال 1899 گفته بود: «هرآن چیزی که قابل کشف است ، تا حالا کشف شده است». یا مثلا توماس واتسون از اعضای برجسته‌ی IBM آی بی ام در سال 1943 گفته بود «به نظرم مارکیت جهانی برای 5 کامپیوتر وجود دارد». رسانه‌ها نیز از این بی‌اهمیتی علم بی‌تاثیر نماندند، چنانچه نیویورک تایمزدر سال 1903 نوشته بود: «پروژه‌ی ماشین پرواز فقط ضیاع وقت بود». این نوشته‌ی نیویورک تایمز فقط یک هفته قبل ازکشف و پرواز برادران رایت در کارولینای شمالی نشر شده بود. همچنین در 1920 نیویورک تایمز به انتقاد ازآقای رابرت گودارد (متخصص سیستم راکت)، کار وی را بی‌معنا و مزخرف خوانده و اضافه کرده بود که راکت در خلا نمی‌تواند حرکت کند. 49 سال بعد از زمانی که اپولو 11 به سطح مهتاب فرود آمد، نیویورک تایمز به اعتبار شهرتش آن مقاله را دوباره باز نشر کرد و نوشت که حالا به‌صورت قطع ثابت شد که راکت می‌تواند در خلا عمل کند، و از نشر آن خبر اظهار تاسف کرده بود.

1.2 فهم قوانین طبیعت
امروز بر خلاف عصر لئوناردو و ورن ما در عصر تاریکی علم زندگی نمی‌کنیم؛ در زمانی که صاعقه و امراض کار خدا پنداشته می‌شد. پیشب‌ینی همیشه ناقص خواهد بود، اما راهی که این نقص را به حداقل برساند فهم قوه‌های چهارگانه‌ی طبیعت است. هر بار که یکی از این قوه‌ها تشریح و فهمیده شده است، زندگی بشر را تغییر داده است.
اولین قوه توسط ایسک نیوتن (اسحاق نیوتن) بیان شد. او تشریح نمودکه اشیا توسط قوه حرکت می‌کنند نه به‌واسطه‌ی روح و یا متافیزیک. و این زمینه را برای انقلاب صنعتی و به‌خصوص جریان و حرکت قوا مهیا نمود. دومین قوه‌یی که شناخته شد، قوه‌ی الکترومقناطیسی بود، زمانی که توماس ادیسن، مایکل فارادی و مکسویل برق و مقناطیس را تشریح کردند. و این زمینه‌ی انقلاب الکترونیک را مهیا نمود. سومین و چهارمین قوه عبارت از قوه‌ی ضعیف اتمی و قوه‌ی قوی اتمی می‌باشند، زمانی‌که انشتین نوشت E=mc² و متعاقبا آن در سال 1930 دانشمندان توانستند اتم را شکاف نمایند و دریچه‌ی جدیدی را به دنیای علم باز نمودند. رمز و راز نهفته در ستاره‌گان برملا شد. امروز ما فهمی روشنی از این چهار قوه را داریم: قوه‌ی اول توسط تئوری نسبیت عمومی انشتین تشریح شده است و متباقی سه قوه‌ی دیگر توسط تئوری کوانتوم شرح داده شده‌اند. تئوری کوانتوم به ما فهم لیزر، ترانزیستور، دنیای دیجیتالی و شکافتن کدهای DNA دی ان‌ای را داده است.
با درنظر داشت قوه‌های چهارگانه و قوانین معلوم‌الحال طبیعی سایر علوم، نظریات دانشمندان معتبر در عرصه‌ی تکنولوژِی وساینس، مدل‌های نمونه‌ی اولیه از تکنولوژی و انکشافات علمی که توسط دانشمندان در عرصه‌های مختلف صورت گرفته است، پیش‌بینی آینده می‌تواند با دقت بیشتری صورت بگیرد.
تا سال 2100، ما قادر خواهیم بود مانند خدایان افسانه‌یی، اشیا را با قدرت تفکر خویش تسخیر نماییم. کامپیوترها به‌صورت آرام افکار ما را خواهند خواند و امیال‌مان را برآورده خواهند ساخت. ما تنها با قدرت تفکر خود قادر به حرکت اشیا خواهیم بود و با قدرت بایوتکنولوژی ما خواهیم توانست که یک بدن کاملا ایده‌آل ساخته و عمر خویش را دراز بسازیم. همچنین ما قادر خواهیم بود که اشکالی از حیات را بسازیم که هیچ‌گاهی قبلا در سطح زمین نبوده است. با قدرت نانوتکنولوژی ما قادر خواهیم بود که یک شی را بسازیم و آن را به‌شکل جدید دیگری درآوریم و… و چیزهایی را از عدم (از هیچ) بیافرینیم. سفینه‌هایی را خواهیم ساخت که بتوانند بدون سوخت فوسیلی و با استفاده از انرژی خورشید به ستاره‌گان نزدیک برای انکشاف و جست‌وجوفرستاده شوند.
من یک فیزیکدان کوانتوم هستم. دنیایی که درآن زندگی می‌کنم دارای 11 بعد ابرفضا می‌باشد، هر روز با معادلات و فورمول‌های جدید سروکاردارم که ابعاد تازه‌یی از ذرات کوچکتر اتم را شکاف نموده و فهم ما را نسبت به دنیای پیرامون‌مان و قوانین طبیعت گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌سازد. معادلات تئوری‌های کوانتومی که برای تشریح و بیان انفجار ستاره ‌گان و بیگ‌بنگ به‌کار می‌رود، می‌تواند آینده‌ی ما را نیز به‌گونه‌ی دیگری رقم زند.
تسخیر این‌همه قله‌های مرتفع، به‌معنای شکل دادن مدنیت سیاره‌یی (مدنیت سیاره‌ی زمین) که فیزیکدانان آن را مدنیت نوع 1 نام‌گذاری کرده‌اند می‌باشد. این مدنیت البته که بزرگترین تغییر در تاریخ بشریت است که تا سال 2100 قابل حصول بوده و محسوس‌تر از تمامی مدنیت‌ها و تغییرات در گذشته خواهد بود. تجارت، فرهنگ، زبان ، سرگرمی، و حتا جنگ همه‌وهمه متحول شده شامل این تغییر بزرگ خواهند شد.