باغ بابر؛ یادگار پنج‌صدساله‌ی کابلستان

«روز دیگر به باغ شهرارا و از آن‌جا به گذرگاه شد. زیارت تربت فردوس مکانی( بابر) فرمودند و میرزا هندال و میرزا حکیم را که در آن نزدیکی‌ها آسوده بودند آمرزش خواستند و به قاسم خان (صوبه‌دار کابلستان) فرمان شد تا در این گل زمین، بستان سرای دلکشا بنا کند….» مولف کتاب اکبرنامه که در این سفر جلال‌الدین اکبر را همراهی می‌کرده، این را در وصف باغی نوشته که تا هنوز محل تفریح مردم است: باغ تاریخی بابر. روزانه صدها نفر از باشندگان شهر کابل چای و فرش‌شان را گرفته به این باغ می‌آیند و در جریان بادهای سرد پغمان، خوش می‌گذرانند. افزون بر این، این باغ محل برگزاری برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و هنری نیز می‌باشد. بهار امسال نیز این باغ میزبان بزرگ‌ترین نمایشگاه صنایع دستی زنان روستایی بود که از سوی وزارت احیا و انکشاف دهات برای سه روز برگزار شده بود.

قبرستانی پر از درخت‌های ارغوان
محلی که باغ بابر در آن واقع شده است، در گذشته‌های دور قبرستانی پر از درختان ارغوان و نقطه‌ی مرتفع خوش و آب و هوایی بوده که به‌صورت طبیعی از آب بارندگی‌های موسومی مستفید می‌شده. در سال 1504 میلادی برابر با 833 هجری خورشیدی ظهیرالدین محمد بابر از زادگاهش فرغانه-سمرقند رانده شد و به مناطق شمال افغانستان امروزی پناه آورد. پس از آن، وی به‌زودی به سمت کابل راهی شد و کابل را بدون جنگ به تصرف خود درآورد. براساس معلومات موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر، وی تا سال 1526 میلادی در این‌جا حکومت کرد و در این مدت اقدام به اعمار و احداث باغ و باغ‌چه‌ها در نقاط مختلف شهر کابل و بعضی از ولایات افغانستان امروزی نمود. باغ‌های وفا، پغمان، شهرآرا، استالف و بابر از جمله باغ‌هایی‌اند که در زمان وی احداث شده‌اند اما امروز از این باغ‌ها تنها شهرآرا، استالف و باغ بابر باقی مانده‌اند. باغ بابر یکی از قدیمی‌ترین باغ‌های کابل است که بخشی از تاریخ دور و دراز کابل را با خود حمل می‌کند. سده‌های پیهم این باغ محل تفرج‌گاه فرمان‌روایان و شاهان مختلف بوده است.
ظهیرالدین محمد بابر، بنیانگذار امپراتوری گورگانیان هند در سال 905 هجری شمسی در هند درگذشت و جسدش ابتدا در شهر آگره هندوستان دفن شد. وی اما به خانواده‌اش وصیت کرده بود جسدش را به کابل برده و در باغ بابر دفن کنند. ده سال پس از مرگ وی، بی‌بی مبارکه یوسفزایی، خانم افغانی وی، همراه با همایون پسرش بقایای جسد وی را به کابل انتقال داده و در مرتبه‌ی چهاردهم باغ بابر فعلی دفن کردند.
براساس معلومات موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر، از همان زمان به بعد این باغ به‌نام «باغ بابر» شهرت یافته است. این باغ که در دامنه‌ی غربی کوه شیردروازه‌ی کابل در ساحل راست دریای کابل، جایی که مشهور به گذرگاه است، واقع شده از برکت موجودیت قبر بابر در داخل آن، منحیث یگانه باغ از تمامی باغ‌های زینتی کلاسیک اسلامی کابل تاکنون به یادگار مانده است.
وصیت بابر این بود که جسدش را بعد از مرگش به کابل انتقال بدهند و در باغی که خود انتخاب نمود، دفن نمایند و بر فراز مرقدش عمارتی نسازند و محافظ یا متوالی بر مرقدش نگمارند.

پارک کوچک-کلاسیک و در عین زمان تعلیمی برای اطفال اعمار گردیده است که در کنار سرگرمی‌ها، می‌توانند در آن‌جا اعداد، الفبا و اشکال هندسی را بیاموزند

دیوارها
دیوارهای احاطه‌ی باغ بابر، گویا براساس تقلید از عنعه‌ی باغ‌سازی اسلامی منطقه احداث شده است که به پیروی از اصول باغ‌سازی کلاسیک اسلامی با دیوارهای مرتفع دارای دروازه‌های خِشتی باشکوه محاط بوده است. براساس اسناد تاریخی، بعد از وفات بابر، نواسه‌اش جلال‌الدین اکبر در سفری بین سال‌های 984-921 هجری شمسی به کابل دستور اعمار دیوارهای احاطوی باغ را داده است.
قاسم خان، صوبه‌دار کابلستان به امر جلال‌الدین اکبر برای اولین بار اطراف مرقد بابر را احداث و درخت‌کاری نمود اما طبق وصیت بابر قبر بابر را به همان حالت اولی آن دست ناخورده، بدون مقبره، ضریح (صندوق‌چه‌ی سنگی) و لوح مزار به‌صورت یک قبر فقیرانه رها کرد.

قبر مرمرین بابر
در سال 1607 میلادی زمانی‌که نورالدین محمد جهانگیر پسر جلال‌الدین اکبر، مشهور به سلیم، به‌حیث شاهنشاه بزرگ هند به کابل آمد، افزون بر آبادانی زیادی که در شهر کابل و داخل باغ‌های آن همت گماشت، باغ بابر را نیز آرایش و پیرایش کرد و کوشید سر و روی باغ را صورت بهتری بدهد. وی شکوه و عظمت دربار مغولی هند را در آن بازتاباند.
وی به دور مقبره‌ی جد بزرگ خود احاطه‌ی کوچک مرمرین جالی‌دار و شبکه‌کاری شده از سنگ مرمر سفید احداث کرد و یک سنگ مرمرین را بالای سر مقبره‌ی بابر نصب نموده و شعری را که در وصف جدش سروده بود، بر آن حک کرد.
این شاهنشاه مغولی هند، همچنان سفارش کرد یک سایبان و یک صفه را برای نمازگزاران در پیش روی مرقد بابر، به طرف غرب قبر بابر، بسازند و امر کرد تا یک محجر مرمرین نازک و نفیس ساخته شده و بر فراز مرقد بابر قرار داده شود.

قبر مرمرین بابر

باغ بابر پس از شاه‌جهان
باغ بابر پس از ختم سلطنت شاه جهان تا سال 1186 میلادی، هنگامی که تیمورشاه درانی پایتخت حکومت خود را از قندهار به کابل انتقال می‌دهد، برای یک‌ونیم قرن به حال خودش دست‌ناخورده رها می‌شود. پس از آن است که تیمورشاه درانی این باغ را برای خانم مغولی‌اش «نواب گوهر نسأ»، یکی از وابستگان ظهیرالدین بابر، بخشید.
در همین دوره است که عمارت کاروان‌سرای باغ بابر در که در پادشاه نامه از آن به «چوکی مربع» یاد شده است، رفته‌رفته به خرابه و طویله‌ی اسپ‌ها تبدیل می‌شود. محجر مرمرین مرقد بابر شکستانده شده و از بین می‌رود، سقف کمان‌های مسجد مرمرین بابر فرو می‌غلتد. افزون بر این حق آبه‌ی باغ که از طریق «بالاجوی» تامین می‌گردید روز به روز کم شده و از شادابی باغ و سرسبزی آن کاسته می‌شود.

مسجد شاه جهان

قصر ملکه
براساس معلومات موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر، امیر عبدالرحمان خان در قسمت کُنج شرقی باغ برای حرم‌سرای خود قصر بزرگی را بنا نهاد که در زمان خودش به پایه‌ی اکمال رسید. این قصر به‌نام ملکه یاد می‌شود.
حرم‌سرا یا قصر ملکه نمونه‌یی از قصرهای تپیک شاهانه‌ی نیمه‌ی دوم قرن نزدهم شهر کابل است. این قصر در جریان جنگ‌های 1992 تا 1993 میلادی ویران شده و ملکه تمام هستی‌اش را از دست داد و قصر تبدیل به ویرانه‌ی غیرقابل ترمیمی شد که بعدها توسط بنیاد آغاخان آن‌را از روی اسناد تاریخی بازسازی کردند.
براساس گفته‌های محقق امینی، پس از مرگ عبدالرحمان خان پسرش امیر حبیب الله خان این حرم‌سرا را برای مادراندر بیوه‌اش، بی‌بی حلیمه، بخشید. این قصر در عهد سلطنت امان الله خان بازهم در دست بی‌بی حلیمه باقی ماند.
در زمان حاکمیت امیر حبیب الله کلکانی این قصر تبدیل به سفارت آلمان شد و بعدها ریاست هوتل‌ها در آن دایر و زمانی هم به‌حیث دیپوی اسلحه جزء محرمات گردید. برای آخرین بار در زمان ظاهرشاه لیلیه‌ی لیسه‌ی خوشحال خان به آن‌جا منتقل شد و محلقات زیادی برای طلاب آباد شد. سپس ریاست سارندوی وزارت معارف وقت این حرم‌سرای را در اختیار خود داشت. در سال 1351 ه ش لیلیه‌ی خوشحال خان از آن خارج شد و این قصر متروک ماند.
در زمان امیر عبدالرحمان خان افزون بر قصر ملکه تعمیری که اکنون به‌نام «پاولیون» یاد می‌شود نیز ساخته شد که در وسط بالایی باغ موقعیت دارد.

قصر ملکه نمونه‌یی از قصرهای تپیک شاهانه‌ی نیمه‌ی دوم قرن نزدهم شهر کابل است

کاروان‌سرای باغ بابر
براساس دستور شاه جهان باید دروازه‌یی با قبه‌های مصلا و کاروان‌سرای در اتصال به دیوار احاطه‌ی غربی باغ اعمار می‌شد. هنوز روشن نیست که آیا دروازه‌ی مذکور ساخته شد یا صرف تهداب‌گذاری شد ولی به اتمام نرسید. از کاروان‌سرای به‌نام «چوکی مربع» نیز یاد شده است.
براساس نوشته‌ی محقق امینی، احاطه‌ی کاروان‌سرای در زمان امیر عبدالرحمان خان دست کاری شد و ملحقات جدیدی در آن آباد گردید که از آن جمله بقایای خرابه‌ی یک حمام و چندین سوراخ بیت‌الخلا در دیوار احاطه‌ی باغ تا قبل از ترمیمات پروژه‌ی آغاخان باقی مانده بود.
روایت‌هایی وجود دارد که در این وقت حویلی کاروان‌سرای مذکر به هر چهار سمت خود دارای اتاق‌های ارسی‌داری بوده که خادمین حرم‌سرای و محافظین باغ در آن بودوباش داشتند.
کاروان‌سرا پیش از رویدادهای دهه‌ی هفتاد به‌صورت کامل از بین رفته بود و هیچ اثری از آن باقی نمانده بود. در جریان بازسازی باغ بابر بود که تیم بازسازی متوجه‌ی کاروان‌سرا شد.
در سال 2005 کاروان‌سرای بار دیگر احیا شد و عمارت حویلی‌دار دوطبقه به‌صورت پخته و اساسی از نو احداث شد.

در سال 2005 کاروان‌سرای بار دیگر احیا شد

در حال حاضر کاروان‌سرای تبدیل به بازار صنایع دستی افغانی شده است. این کاروان‌سرا چهارده دکان دارد که در آن صنایع دستی از قبیل قالین‌چه، لباس‌های خامک‌دوزی، صنایع دستی ساخته شده از سنگ‌های قیمتی و نقره‌جات به فروش می‌رسد.
رییس موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر می‌گوید چون اساساً کاروان‌سرا محلی برای تبادل اجناس و جایی برای اهداف تجاری بوده است و جنس در آن تبادله می‌شده است، اکنون نیز این کاروان‌سرا محلی برای فروش تولیدات وطنی شده است. این کار از یک‌سو مقداری درآمد از کرایه‌ی دکان‌های برای باغ به‌دست می‌آید و از سوی دیگر زمینه‌ی کار برای یک عده فراهم می‌شود.
در صحن کاروان‌سرا، روی سنگ‌فرش‌ها روزهای چهارشنبه، پنج‌شنبه و جمعه بازاری برای 30 الی 40 فروشنده‌یی است که اجناس شان را به فروش می‌گذارند.

در حال حاضر کاروان‌سرای تبدیل به بازار صنایع دستی افغانی شده است

باغ بابر پس از عبدالرحمان
باغ بابر در زمان امیر حبیب‌الله خان محل اقامت هیأت اعزامی ترکیه و آلمان بود که از طریق سرحدات غربی کشور برای جلب توجه دولت وقت در جنگ جهانی اول علیه انگلیس‌ها و روس‌ها به افغانستان آمده بود. در زمان امیر امان الله خان یک تعداد از انگلیس‌ها در این باغ سکونت داشتند.
در زمان نادر شاه اما این باغ به روی مردم باز شد. وی این باغ را مرمت کاری و دست کاری کرد. مرقد بابر و مسجد مرمرین شاه جهان بازسازی شد.
براساس نوشته‌ی محقق امینی، در اواسط سلطنت ظاهرشاه لیلیه‌ی لیسه‌ی خوشحال خان در عمارت حرم‌سرای باغ بابر جای داده شد. در همین زمان آب بالای جوی به کلی قطع شد و باغ با خشک سالی و کمبود مطلق آب مواجه شد. در همین زمان بود که از چوب درختان خشکیده‌ی باغ برای پختن طعام در آشپزخانه و تسخین اتاق‌های لیلیه‌ی خوشحال خان استفاده می‌کرند.

بالاجوی
براساس منابع تاریخی و همچنان گفته‌های احمدشاه وردگ، رییس موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر آب باغ بابر از طریق «بالاجوی» تأمین می‌شده است.
آب باغ بابر از طریق این جوی آب دریای کابل را از حصه‌ی چهل‌دختران چهاردهی در امتداد بلندی‌های کوه «شاه کابل» به بالاحصار می‌رساند. براساس نوشته‌ی امینی و طبق اظهارات بابر، بالاجوی در عصر سلطنت الغ بیک میرزا در نیمه‌ی دوم قرن پانزده میلادی توسط میرز ویس اتکه حفر و احداث گردیده است.
آب بالاجوی از زیر دیوار جنوبی عمارت حرم‌سرای باغ بابر و از روی صفحه‌ی منزل اول سمت شرقی آن می‌گذشته است. بعد از خارج شدن از حرم‌سرای، به مرتبه دوازدهم باغ رسیده و سپس در در مرتبه‌ی دهم در حوض بزرگی ذخیره می‌شده است. مقداری از این آب از جوی و آبشارهای خط مرکزی باغ سرازیر شده و بعد از گذشتن از وضوخانه‌های کاروان‌سرای دوباره به دریای کابل می‌ریخته است.
پس از انتقال ارگ از بالاحصار به محلی کنونی آن توسط عبدالرحمان خان، بالاحصار به موسسات نظامی افغانستان سپرده شد و از اهمیت بالا حصار کاسته شد. بعد از آن آب بالاجوی آهسته‌آهسته کم و کم‌تر به باغ بابر و بالاحصار می‌رسید.
به گفته‌ی رییس موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر، بالاجوی آب را از چهل‌دختران به چهار باغ و تا بالا حصار و باغ‌ها و زمین‌هایی که در مسیر قرار داشته انتقال می‌داده است.
به گفته‌ی وی هنگامی که بنابر ناامنی‌ها مردم به شهر کابل هجوم آورده و دامنه‌های کوه اشغال شده و شهر کابل به‌صورت خودسر و بدون پلان انکشاف پیدا می‌کند، جوی کلانی که آب را به باغ بابر می‌رساند از بین رفته و خشک می‌شود.
در زمان نادرخان در باغ بابر چاه عمیق کَنده می‌شود و سپس از طریق آن باغ آبیاری می‌شده است. در سال‌های 1350 الی 1351 شهرداری یا بلدیه‌ی وقت کابل کار احیای دوباره‌ی باغ بابر را شروع کرد. اما به‌جای آن‌که مجرای «بالاجوی» و احیای حق آبه‌ی دایمی باغ بابر بپردازد، به حفر چاه عمیق به‌حیث یک راهکار فوری و موقتی در داخل باغ اقدام کرد. اکنون این باغ از طریق آب چاه آبیاری می‌شود.

باغ بابر چشم‌انداز قشنگی به سوی شهر دارد

بازسازی باغ بابر پس از طالبان
این باغ در جریان جنگ‌های دهه هفتاد تبدیل به مخروبه شد. به جای درخت در این باغ ماین رویید و به‌جای سبزه مرمی. اما پس از روی کار آمدن حکومت موقت بنیاد فرهنگی آغاخان برای بازسازی این باغ اقدام می‌کند.
به گفته‌ی رییس موسسه حفظ و مراقبت باغ بابر، در مدت پنج سال (1381 الی 1387) دوباره سازی می‌شود. بنیادهای تاریخی آن براساس اسنادسازی، تصویر و اسناد معتبر از موزیم‌های جهانی جمع‌آوری شده و باغ دوباره ترمیم و مرمت‌کاری می‌شود.
به گفته‌ی آقای وردگ بعد از پنج سال که باغ آماده شد، تمامی درختان، چمن‌ها، ساحات و محور مرکزی مطابق به هدایت بابرنامه به سبک باغ‌های مغولی احیا شد.
دو سال زمان لازم بود تا 56 جریب ساحه‌ی باغ بابر از وجود ماین‌ها و مواد انفجاری باقی مانده از دهه‌ها جنگ پاک‌کاری شود.
بزرگ‌ترین پروژه در بازسازی باغ بابر، بازسازی احاطه‌ی باغ بود که به‌صورت پخسه‌کاری که در آن به شیوه‌ی معمول ساختمان‌سازی سنتی کار گرفته شده بود. دیوارهای باغ به سبک قدیمی آن بازسازی شد.
به نقل از آقای وردگ، بازسازی کامل باغ بابر هشت‌ونیم میلیون دالر امریکایی در آن زمان هزینه بُرد.
این مبلغ اما در بروشوری که از سوی موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر چاپ شده است، حدود هفت میلیون ذکر گردیده که هشتاد درصد آن از سوی بنیاد فرهنگی آغاخان و بیست درصد دیگر آن از کمک کشورهای جرمنی، امریکا و ناروی پرداخت شده است.
پس از آن‌که باغ بابر در سال 1387 به‌صورت کامل بازسازی شد، مدیریت این باغ به موسسه حفظ و مراقبت باغ بابر نخست برای پنج سال و بعد از آن برای دو سال سپرده شد.
درحال حاضر این باغ توسط شش مدیریت که جمعاً هشتاد نفر می‌شود، اداره می‌شود. هر مدیر از خود پرسونل مسلکی خودش را دارد. مثلاً مدیریت باغبانی این باغ، چهارده باغبان رسمی همراه با باشی‌های آن در تشکیل خود دارد.

مدیریت باغبانی این باغ، چهارده باغبان رسمی همراه با باشی‌های آن در تشکیل خود دارد.

یک میلیون و سی هزار بازدیدکننده در یک سال
احمدشاه وردگ می‌گوید هزاران فامیل، دانشجویان، خارجی‌ها و خبرنگاران روزانه از این باغ دیدن می‌نمایند.
به گفته‌ی او در سال گذشته حدود یک میلیون و سی هزار مرد و زن از این باغ دیدن کرده‌اند که از این میان 25 هزار نفر آن را شاگرد و محصل بوده‌اند. اگر این رقم را معیار قرار بدهیم، می‌توان گفت که در ده سال گذشته بیشتر از شش میلیون نفر از باغ بابر دیدن کرده‌اند.
میزان بازدیدکننده‌ها از این باغ بسته به شرایط جوی نیز دارد. در فصل بهار و تابستان میزان بازدیدکننده از این باغ بیشتر است و در روزهایی چون نوروز، جشن دهقان و روزهای ملی رقم بازدیدکننده‌ها افزایش پیدا می‌کند.
در سه روز نخست سال گذشته حدود هفتاد هزار نفر از این باغ دیدن کرده بودند اما امسال این رقم کم‌تر بوده است. درحالی که در سه روز نخست سال گذشته روزانه سی هزار نفر از این باغ دیدن کردند اما امسال این رقم به سه هزار نفر هم نرسیده است.

در سال گذشته حدود یک میلیون و سی هزار نفر از این باغ دیدن کرده‌اند

118 برنامه در یک سال
در باغ تاریخی بابر در سال 1395 خورشیدی 118 برنامه‌ی بزرگ برگزار شده است. این برنامه‌ها شامل جشن، برگزاری نمایشگاه، کنفرانس‌ها، عروسی‌ها، ورکشاپ‌ها و سایر برنامه‌های فرهنگی می‌باشد.
آقای وردگ در این مورد می‌گوید: «14 نمایشگاه بزرگ فرهنگی داشتیم. چندی قبل بزرگ‌ترین نمایشگاه وزارت احیا و انکشاف دهات را داشتیم.»
یکی از برنامه‌های بزرگ سال گذشته در باغ بابر، برگزاری «چهارمین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم زنان- هرات» بود که در آن شماری از هنر مندان ایرانی از جمله رخشان بنی اعتماد و مهناز افشار اشتراک کرده بودند.

دکانی که در کاروان‌سرای باغ بابر اشیا زینتی دست‌ساخت می‌فروشد

منابع عایداتی باغ بابر
56 درصد عواید باغ بابر را فروش تکت تشکیل می‌دهد. تکت ورودی این باغ برای هر فرد 20 افغانی، برای اطفال 10 افغانی، برای کمره‌ی عکاسی 100 افغانی، برای خارجی‌ها 250 افغانی و برای کمره‌ی عکاسی خارجی‌ها 350 افغانی قیمت دارد.
در کنار این هشت غرفه خدمات غذایی و نوشیدنی به بازدیدکنندگان خدمات ارایه می‌کنند که مدیریت باغ بابر از این غرفه‌ها کرایه می‌گیرد.
دکان‌های کاروان‌سرا از دیگر منبع عایداتی این باغ است. هر دکان ماهانه حدود شش‌ونیم هزار افغانی کرایه دارد.
قصر ملکه از دیگر منبع عایداتی این باغ است. قیمت برگزاری محفل در این قصر برای یک روز 50 هزار افغانی است. همچنان قیمت یک روزه‌ی محفل در عمارت پاولیون 25 هزار افغانی است.
علاوه براین از برگزاری برنامه‌های فرهنگی، کنسرت و نمایشگاه نیز مدیریت باغ بابر کرایه می‌گیرد.
رییس موسسه‌ی حفظ و مراقبت باغ بابر می‌گوید عواید سالانه‌ی باغ بابر متفاوت است. در سال گذشته این باغ بیشتر از 22 میلیون افغانی عاید داشته است.
باغ بابر در سال 1395 خورشیدی جزء آثار تاریخی افغانستان در سازمان میراث‌های فرهنگی یونسکو ثبت شد.

هشت غرفه خدمات غذایی و نوشیدنی به بازدیدکنندگان خدمات ارایه می‌کنند

دیدگاه‌های شما
  1. محققین داخلی و خارجی مدعی اند که باغ بابر در سال های ۱۵۰۴ یا ۱۵۰۹ و یا ۱۱۵۲۸م. توسط شخص بابر احداث و مشجر شده اسست که کاملاً اشتباه می باشد.
    باابر در سال ۱۵۳۰م. در آگره وفات کرد که در همان وقت، جسد اش را در ارم باغ آگره دفن کردند و مقبرهٔ باشکوهی برفرازز مرقد اش اعمار نمودند.
    در سال ۱۵۳۹م. خانوادهٔ بابر در جنگ چوسه در هند شکست خورردند و آگره را به قصصد کابل به سرپرستی هندال میرزا ترک کردند. در همین اثنا، خانم پشتون بابر، بی بی مبارکه یوسفزایی تابوت بابر را با خود گرفته به طرف کابل روان می شود. گفته می شود که شیرشاهٔ سوری امنیت راه ها را برای موصوفه تأمین نموده بود.
    تابوت بابر در اواخر سال ۱۵۳۹ و اوایل ۱۵۴۰م. به هدایت بی بی مبارکه و بر طبق وصیت بابر، در دامنهٔ غربی کوهٔ کوه شیردروازه در محلهٔ گذرگاهٔ کابل که در آن آن وقت قبرستان قدیمی و ارغوان زار با شکوهی بود و چیزی بنام باغ در آن محل وجود نداشت، دفن گردید.
    در سال ۱۵۸۹م. یعنی چهل و نه سال بعد از دفن شدن جسد بابر در محل موجودهٔ ان، نواسهٔ بابر جلال الدین اکبر به کابل می آید و به زیارت مرققد بابر به گذرگاه می رود. در این وقت می باشد که قاسم خان صوبه دار کابلستان، به امر جلال الدین اکبر باغ موجودهٔ مرقد بابر را احداث و مشجر می نماید که قبر بابر را به حال خود اش دست ناخورده بشکل یک قبر فقیرانه، بدون لوح مزار و صندوقچهٔ سنگی روی قبر در فضای باز رها می کند.
    در سال ۱۶۰۷م. جهانگیر، کواسهٔ بابر و پسر جلال الدین اکبر به کابل می آید و بنای عمرات جدیدی را در باغ بابر روی دست می گیرد. موصوف لوح مززار قبر ببابر و دو قبرر مجاور چپ آن را( قبر میرزا هندال و میرزا حکیم خان ) را برای اولین بار می سازد. خود مت الواح متذکرده را دکته و املا می کند. همین رقم صندوقچهٔ سنگی روی قبر بابر را برای اولین بار می سسازد و برای نماگزران، در سمت غربی مرقد بابر یک تخت سنگی ( مسجد بهاری) بنا می کند. مهمتر از همه، امر می کند تا قبر بابر را با یک پرده و یا محجر مرمرین نازکی احاطه نمایند که بقایای تخریب شذهٔ این محجر و مسجد بهاری مذکور در جریان حفریات سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵م. که توسط تیم باستانشناسان افغانی و جرمنیی صورت گرفته کشف گردیده است.
    بعد از جهانگیر، پسر اش خسرو ملقب لبه شاه جهان در سال ۱۶۲۸م. در دهلی بر اریکهٔ سلطنت تکیه می زند و چهار بار به کابل سفر می نماید. وی در سال ۱۶۴۶م. که بار دوم به کابل می آید بنای عمرانات جدیدی را در باغ بابر و چند باغ دیگر کابل روی دست می گیرد. مسجد مرمرین باغ بابر که به سبک معماری کورگانی هند به کمتن های دندانه دار در غرب مرقد بابر جدیداً اعمار می کند. بر فراز مرقد رقیه سلطان بیگم که در مرتبهٔ پانزدهم باغ موقعیت دارد، مقبرهٔ باشکوهی اعمار میی نماید. همین رقم، جوی آب و آبششار های پی در پی خط مررکزی باغ را تخریب و ببازسازی می کند وحویلی و عمارت کاروان سرای را در اتصال به دیوار سمت غربی باغ نزدیک دروازهٔ باغ احداث می کند. همین رقم دروازهٔ خشتی باغ را که با قبه های مطلا دیزاین یافته بود در دیوار غری باغ جدیداً بنا می کند.
    مسجد مرمرین باغ بابر تا سال های ۱۹۱۷ تا ۱۹۳۲م. تخریب می گردد و سقف آن فرو می ریزد که در بین سال های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۵م. توسط تیم باستانشناسان ایتالویی بازساازی می گردد.
    در این کمنت به نکاتی اشاره شده است که در متن نبوده و یا اشتباهاتی وجود دارد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *