ستیزهجویان آسیای مرکزیکه هدف «دیپلماسی ترکیبی» روسیه هستند، در کنار طالبان میجنگند
دیپلمات/اوران بیتوبیکوف/ ترجمه: حمید مهدوی
جنگ در افغانستان –اندکی بیش از یکونیم دهه – یک مشکل اولیهی امنیتی برای کشورهای آسیای مرکزی است. رهبران این منطقه از گسترش بیثباتی از این منطقهی جنگی به شمال هراس دارند. افغانستان میزبان گروههای تروریستییی است که ابتدا در آسیای مرکزی شکل گرفتند و به طالبان وابستهاند، طالبانیکه خود آرزوی کلان تشکیل یک امارت در افغانستان را در سر دارد.
یک تحلیل اقدامات جنگی در افغانستان نشان میدهد که پیروزیهای نظامی طالبان جهادیهای آسیای مرکزی را تشویق کرده است. ستیزهجویانِ کاتبات الامام بخاریکه عمدتا ازبکها و قرغزها را شامل است، یک سری حملات موفقانه را در نخستین ماههای 2017 انجام دادند. در مارچ 2017، ویبسایت کاتبات الامام بخاری چند ویدیویی را به زبان ازبکی نشر کرد. یکی از این ویدیوها، جهادیهای مسلح ازبک را در کوههای افغانستان در حال موترسواری و موتورسایکلسواری نشان میدهد. سپس ستیزهجویی به نام مجاهد ادریس به یک دفتر پولیس افغانستان شلیک میکند. هرباریکه مرمی به این ساختمان اصابت میکند، این جهادی میگوید «به هدف خورد». این ستیزهجویان گلوله باری شدید از مسلسلی با کالیبر بزرگ را آغاز میکند، سپس ستیزهجویی به نام مجاهد سیف الرحمن با صورت پوشیده ظاهر میشود که کلاهِ کشی بر سر و اسلحهیی در دست دارد. او میگوید: «ما حملهیی را تحت رهبری امارت اسلامیافغانستان انجام میدهیم و مجاهدین طالبان در این جنگ در کنار ما میایستند. ما از خدا میخو اهیم جهاد اسلامیرا ادامه بدهد. سرزمینهای جدید، پیروزیهای جدید در انتظار ماست. اگر اراده خدا باشد، به هدفمان میرسیم».
در ویدیویی دیگری، ستیزهجویان در شمال افغانستان موترهای ارتش افغانستان را منفجر میسازند، در حالیکه یک گوینده غیرقابل مشاهده به زبان ازبکی میگوید: «مجاهدین امام البخاری تحت پرچم امارت اسلامیافغانستان جنگ مقدسی را علیه کافران در ولایتهای فاریاب و جوزجان قهرمانانه آغاز میکنند».
ویبسایت کاتبات الامام بخاری حدود 10 ویدیوی دیگر را نشر کرده است و ادعا میکند حملات موفقانهی این گروه تحت فرماندهی طالبان علیه نیروهای مسلح افغانستان را به تصویر میکشد. این احتمالا ثابت میسازد که گروههای بنیادگرای آسیای مرکزی زیر سایهی طالبان در افغانستان فعالیت دارند – برخلاف آنچه طالبان ادعا میکند. در جون 2016، طالبان بیانیهیی را صادر کردند که هدف آن کشورهای اسیای مرکزی بود، کشورهاییکه بهطور فزایندهیی در مورد فعالیت ستیزهجویان در امتداد مرزهای شمالیشان دست-پاچه هستند. در این بیانیه، رهبران طالبان وعده دادند که علیه کشورهای آسیای مرکزی اقدامات جنگی نخواهند کرد. طالبان گفتند که روابطشان با کشورهای همسایه توسط اصل «نه زیان برسان و نه زیان را قبول کن» هدایت میشود.
طالبان در ادامهی این بیانیه گفتند: «از اینرو مطابق به این پالیسی، امارت اسلامی افغانستان میخواهد به کشورهای آسیای مرکزی و همهی همسایههایش اطمینان بدهد که برخلاف پروپاگند دشمن – امارت اسلامی نه به دنبال دخالت در امور داخلی دیگران است و نه به کسی اجازه خواهد داد از سرزمین تحت کنترل امارت اسلامیعلیه دیگران استفاده کند؛ بلکه طالبان به دنبال زندگی در کنار دیگران در یک فضای درک متقابل است».
با این حال، ویدیوهای اخیر داستان متفاوتی قصه میکند: گروهی از عمدتا ستیزهجویان آسیای مرکزی به هدایت طالبان و به نام آنها میجنگد.
«دیپلماسی ترکیبی» پوتین در افغانستان
جیوپولیتیک منطقه، بهویژه رویکرد جدید روسیه، وضع را پیچیدهتر ساخته است. در پنج سال اخیر، مقامهای روسیه با طالبان مخفیانه گفتوگو کردهاند. در اواسط نوامبر 2016، ضمیر کابلوف، فرستادهی ویژهی رییسجمهور روسیه به افغانستان، به خبرگزاری اناتولی ترکیه گفت که مسکو «کانالهای ارتباطی با طالبان دارد»، طالبانیکه منافعشان با منافع روسیه «مطابقت دارد». او همچنین اظهار کرد که «طالبان عمدتا یک جنبش آزادی ملی هستند،» و آن را با این حقیقت ارتباط داد که آنها علیه امریکاییها میجنگند که «بر کشورشان تجاوز کرده و سنتهای فرهنگی و دینی آنها را تهدید میکنند».
این بیانیهی فرستادهی پوتین باعث یک عکسالعمل قوی منفی از سوی حکومت افغانستان شد. دیپلماتهای اروپایی استراتژی مسکو را «دیپلماسی ترکیبی پوتین» خواندند، اصطلاحیکه در کریمیه، در شرق اوکراین و در سوریه نیز به کار برده شد.
بازی روسیه در افغانستان با پالیسی ایالات متحده در این کشور تفاوت زیاد دارد و بهسختی در منطق رهبران جهانیکه با القاعده میجنگند، جور میآید. در آگوست 2015، ایمن الظواهری، رهبر القاعده، به ملا اختر محمد منصور، رهبر جنبش طالبان در افغانستان اعلان وفاداری کرد و این سوگند [وفاداری] نیرویش را نکاسته است. القاعده همچنان فعالیتهای گروههای وابستهاش، از جمله کاتبات التوحید والجهاد، حزب اسلامیترکستان، کاتبات الامام بخاری و اتحاد جهاد اسلام را که تحت فرماندهی جبهه فتح شام در سوریه میجنگند، هماهنگ میسازد.
این نمونهیی از ویدیوهای کاتبات الامام بخاری نشان میدهد چگونه این گروههای تروریستی از آسیای مرکزی امروزه تحت پرچم طالبان در افغانستان علیه سربازان حکومتی میجنگند. باوجود بیانیه مقامهای روسیکه روابط طالبان با سازمانهای تروریستی خارجی قطع است، طالبان بهصورت مخفیانه به هماهنگ ساختن اقداماتشان با القاعده ادامه میدهد.
استراتژی روسیه در قبال طالبان به چندین دلیل به نفع مسکو است.
نخست، «دیپلماسی ترکیبی» مسکو کمتر در مورد به رسمیت شناختن نیروی سیاسی طالبان توسط روسیه است و بیشتر در مورد تاکید بر نفوذ و منافع روسیه، بهویژه به ایالات متحده، است. اما روسیه ظرفیت مالی سرمایهگذاری در اقتصاد افغانستان را ندارد. استفاده از «دیپلماسی ترکیبی» به مراتب ارزانتر از دخالت اقتصادی است و در مقایسه با تعامل با مشکلات فراگیر اجتماعی و حکومت داری در افغانستان، دردسر کمتری دارد. علاوه براین، مسکو از سرگذشتهای ارتش اش در افغانستان از سالهای 1979 تا 1989 خاطرات تلخی دارد.
دوم، «دیپلماسی ترکیبی» با طالبان موقف روسیه در آسیای مرکزی را تقویت میکند، جاییکه اعتماد نخبگان سیاسی محلی به مسکو در روشنایی اقدامات روسیه در شرق اوکراین و در سوریه متزلزل شده است. روسیه میخواهد از روابطاش با طالبان برای تقویت نفوذ سیاسی و نظامیاش در آسیای مرکزی استفاده کند. دو پایگاه روسیه در تاجکستان و قرغزستان به بهانهی محافظت از مرزهای جنوبی کشورهای مستقل مشترکالمنافع از تروریستهای مستقر در افغانستان، بهشمول طالبان، گشوده شدند.
روابط مستقیم روسیه با طالبان، این کار را آسان میسازد و حتا رهبران آسیای مرکزی شاید تابع باشند. در فبروری 2017، عثمان صافی، والی ولایت قندوز تاجکستان را به همکاری با طالبان متهم کرد. به گفتهی او، طالبان تمام تانکها و تجهیزات سنگین را که یا صدمه دیدهاند یا در جریان اقدامات نظامیبه دست آمدهاند، به پاکستان میفرستند، جاییکه این تانکها و تجهیزات سنگین توسط کارشناسان روسیه تعمیر میشوند. او گفت تجهیزات سنگین نظامی، پس از تعمیر، دوباره برای طالبان به افغانستان فرستاده میشوند.
روسیه بازی خودش با طالبان را بهمنظور تقویت نفوذ جیوپولیتیکیاش آغاز کرده است، بازییی که میتواند پیامدهای جدییی برای ثبات آسیای مرکزی در آینده داشته باشد. ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه در ملاقاتی با حسن روحانی، رییسجمهور ایران در مسکو در 29 مارچ 2017 گفتوگوهای مستقیم با طالبان و حکومت افغانستان را پیشنهاد کرد. «دیپلماسی ترکیبی» روسیه با طالبان به این منجر خواهد شد که طالبان در سطح جهانی دوباره به موقف سیاسی دست یابد. با این وجود، دیدگاههای جهادی طالبان تغییر نکرده است. طالبان یک هدف دارند: تاسیس یک امارت اسلامیدر افغانستان. اگر طالبان در تاسیس چنین امارتی موفق باشند، افغانستان بار دیگر به مرکز جهاد جهانی تبدیل خواهد شد – که باید رهبران آسیای مرکزی را نگران کند.