چهره‌ی خونین اردوی ملی و پرسشی از حکومت

عصر جمعه، اول ثور، روز خونینی برای اردوی ملی بود. برمبنای آماری که منابع غیر رسمی ارائه داده‌اند، دست‌کم 150 عضو قول‌اردوی 209 شاهین در بلخ تاکنون شهید شده‌اند. پس از حمله‌ی خون‌بار و مشکوک به شفاخانه‌ی نظامی سردار داوودخان و کشتار هولناک بیماران و کارمندان این شفاخانه، در کمتر از سه ماه گذشته، این دومین حمله‌ی خونین به یک مقر دولتی-نظامی است. حمله به قرارگاه قول‌اردوی شاهین در شمال کشور و کشتار فجیع سربازان اردوی ملی سبب شده است که رییس‌جمهور غنی امروز را روز عزای ملی اعلام کند.
این حمله شباهت‌های بسیاری به حمله بر شفاخانه‌ی نظامی سردار داوودخان دارد. پرسش‌های جدی‌یی وجود دارد که به نظر نمی‌رسد رییس‌جمهور و مسئولان فرماندهی قول‌اردوی شاهین و وزارت دفاع ملی برای آن پاسخ پذیرفتنی‌یی داشته باشند.
یکم؛ قول‌اردوی 209 شاهین مسئولیت تأمین امنیت زون شمال کشور را دارد. این قول‌اردو متشکل از چهار لوای اردوی ملی است که در فاریاب، سرپل و بلخ مستقر اند. با افزایش ناامنی و گسترش نفوذ طالبان در شمال کشور، قول اردوی شاهین مسئولیت سنگینی را در دو سال اخیر تحمل کرده است. جنرالان نام‌آشنایی مانند جنرال مرادعلی مراد و وزیر داخله‌ی کنونی، جنرال جاهد، زمانی رهبری این قول اردو را بر عهده داشته‌اند. مهمند کتوازی فرمانده کنونی قول اردوی شاهین است. به‌دلیل استحکامات امنیتی و نظامی این قول اردو، راه یافتن افراد مشکوک و کسانی که مشمول این قول اردو نیستند، کار سختی است. کسانی که کارت هویت اردوی ملی را نداشته باشند و در ذیل قطعات نظامی قول اردوی شاهین مشغول اجرای مأموریت نباشند، نمی‌توانند به مقر آن راه یابند.
پرسش فوری این است که مهاجمان با چه طرحی توانسته‌اند از ایست‌های بازرسی قول اردوی شاهین عبور کنند؟ بر اساس اطلاعات منابع غیررسمی، یک ضابط/افسر اردوی ملی در لوای فاریاب، که در ذیل قول اردوی شاهین فعال است، به‌عنوان راهنما و واسطه‌ی مهاجمان توانسته است از اولین ایست بازرسی قول اردوی شاهین عبور کند. این ایست بازرسی مربوط پولیس نظامی است و معمولاً در تردد افراد سخت‌گیر است. به‌دلیل آشنایی این افسر اردوی ملی آن‌ها در حالی‌که سوار بر یک موتر رنجر اردوی ملی بوده‌اند، به ایست دوم بازرسی می‌رسند؛ جایی که مربوط «امنیت قرارگاه» و نهادهای کشفی اردوی ملی می‌شود. به نظر می‌رسد دو موتری که مهاجمان با آن وارد قرارگاه قول اردوی شاهین شده‌اند، از اردوی ملی غنیمت گرفته شده و سپس از آن برای انتقال تروریست‌ها استفاده شده است. اولین حمله‌ی انتحاری در ایست دوم بازرسی انجام شده و پس از آن مهاجمان انتحاری راکتی را به صف نمازگزاران اردوی ملی در مسجد این قرارگاه شلیک کرده‌اند.
دوم؛ احتمالاً 120 کشته، رقمی است که انفجار ناشی از پرتاب راکت و شلیک مسلسل مهاجمان به دنبال داشته است. این در حالی است که رقم کشته‌گان این حمله‌ی خون‌بار در لحظات اولیه‌ی حمله 8 نفر و پس از آن بیش از 100 نفر گزارش شده است. آیا می‌توان با پنهان‌کاری و دست‌کاری آمار کشته‌ها، تغییری در وضعیت امنیتی و خلاهایی که در مهم‌ترین مراکز نظامی وجود دارد را پوشاند؟
ارقام تأیید نشده، 150 شهید و بیش از 70 زخمی را تاکنون نشان می‌دهد. این رقم قطعاً با رقم واقعی تلفات سربازان اردوی ملی متفاوت است. ده مهاجم انتحاری با راکت‌انداز به صف نمازگزاران حمله کرده‌اند. بر مبنای گزارش‌های رسانه‌ها، آن‌ها با شلیک مسلسل ده‌ها نفر را از پای درآورده‌اند و ایست‌های بازرسی در حملات انتحاری عملاً از کار افتاده بوده. گفته می‌شود، ده مهاجم طالبان، چهار همکار دیگر در داخل قول اردوی شاهین داشته‌اند. هویت آن‌ها مشکوک است و شک و تردیدهای بسیاری را در ساختار، فرماندهی و مدیریت قول اردوی شاهین بر می‌انگیزد. چهار همکار مهاجمان هرگز مورد تحقیق قرار نگرفته و توضیحی درباره‌ی حضور آن‌ها در قول اردوی شاهین وجود نداشته است. به این ترتیب، درست مانند حمله به شفاخانه‌ی نظامی چهارصد بستر، آن‌ها فرصت کافی برای کشتار نظامیان را داشته‌اند.
سوم؛ در روز وقوع این حمله، مهمند کتوازی مهمان جمعه‌خان همدرد بوده و معاون قول اردو نیز در عملیاتی در سرپل. این مسأله نشان می‌دهد که حمله از نظر زمانی به گونه‌یی طراحی شده که فرماندهی منظم و کارآ در قول‌اردوی شاهین وجود نداشته است.
رییس‌جمهور یک روز پس از این حمله به بلخ رفته و دستور بررسی آن را داده است. اولاً انتظار می‌رود به‌رغم سهل‌انگاری و پرده‌پوشی بررسی‌های گذشته، این بار نهادهای کشفی و حکومت ملزم به کشف واقعیت و توضیح آن برای مردم باشند. حمله به یک ستاد فرماندهی نظامی، تمام شهروندان را در غم و نگرانی عمیقی فرو برده است. عزای ملی در وضعیتی که صف‌ طولانی‌یی از شهدای اردوی ملی در برابر دیدگان ملت قرار گرفته است، به هیچ سوالی پاسخ نمی‌گوید. آنچه که مردم در پی فهم آنند، این است که چه‌گونه این حمله در قرارگاه قول اردوی شاهین ممکن شد؟ چه‌کسانی و در چه سطوحی از فرماندهی لواهای تحت فرمان قول اردوی شاهین و داخل این قرارگاه با مهاجمان همدستی کرده‌اند؟ کسانی که به طرز مشکوکی در این قرارگاه بوده‌اند، چرا شناسایی نشده‌اند؟ چه‌طور کسانی می‌توانند با موتر نظامی وارد یک قرارگاه مهم نیروهای دفاعی شوند، در حالی‌که طرح بایومتریک نیروهای امنیتی دست‌کم دو بار اجرا شده است و قواعد سختی در تردد اشخاص به داخل این قرارگاه‌ها وجود دارد؟ سرانجام، آیا کسانی در داخل نظام سرگرم فروختن اطلاعات و خریداری همکاری نظامیان ماست یا این‌که جذابیت تندروی و ایدیولوژی تروریسم بین‌المللی در لایه‌های نظامی کشور نیز هوادارانی یافته است؟
سرانجام، ناگزیریم ضمن ادای احترام به سربازان شهید وحدت ملی در حمله‌ی خون‌بار به قول‌اردوی شاهین، برای چندمین بار از رییس‌جمهور بپرسیم: آیا زمان عزل مسئولان امنیتی ناکارآمد و عذرخواهی از مردم فرا نرسیده است؟
یاد تمام سربازان شهید اردوی ملی گرامی.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *