غنی و خطر رویارویی با خشم عمومی

دیروز پرچم کشور نیمه‌برافراشته بود، به نشانه‌ی احترام به خانواده‌های سربازانی که در حمله‌ی خونین عصر جمعه در قول اردوی 209 شاهین جان‌های‌شان را از دست دادند. بسیاری از کشورها نیز با شهروندان افغانستان همدردی کردند. نخست‌وزیر هند با قوی‌ترین الفاظ این حمله را نکوهش کرده بود و سفارت بریتانیا در کابل نیز پرچم‌اش را به حالت نیمه‌برافراشته در آورد. حامد کرزی که پیش‌تر رییس‌جمهور غنی را خاین خطاب کرده بود، در مجلس ترحیم سربازان در کنار او نشست و بعدتر، به کمتر از یک‌دهه انتظار مردم پایان داد و گفت که دیگر طالبان را برادر خطاب نخواهد کرد.
سرپرست دفتر مطبوعاتی ریاست‌جمهوری در نشست خبری حاضر شد و ضمن اعتراف به ناتوانی نیروهای امنیتی و وجود خلای امنیتی، قول بررسی این حمله را از سوی حکومت داد و گفت که نتیجه‌ی این بررسی در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. غنی در ساعات پایانی روز گذشته با فرماندهان محلی تمامی ولایات گفت‌وگو کرد و همه بر اتحاد و همدلی در برابر «دشمن» تأکید کردند.
علی‌رغم تلاش حکومت برای فرونشاندن خشم عمومی، هنوز مسایل اصلی بر سر جای اول‌شان باقی‌اند. دیروز در حالی‌که مردم غرق در ناراحتی و اندوه بودند و کرزی ظاهراً دست از برادری با شبکه‌های تروریستی شست و غنی قول سرکوب مخالفان را داد، تنها در بغلان اجساد 30 تن از سربازان و افسران قول اردوی شاهین انتقال داده شدند. روزی که بسیاری از ولایات میزبان اجساد کسانی بودندکه در حمله‌ی تروریستی به یکی از مهم‌ترین قرارگاه‌های نظامی جان باخته بودند. این سوال شهروندان را می‌آزارد که تروریست‌ها چه‌طور توانستند به یک مقر نظامی، جایی که از آن بیش از 30هزار سرباز اردوی ملی فرماندهی می‌شود و مسئول دفاع از 114 ولسوالی در شمال کشور است، نفوذ کنند؟ خلای امنیتی در کجاست؟ در تعلق ایدیولوژیک برخی سربازان و افسران اردوی ملی به طالبان یا خیانت و فروش اطلاعات و همکاری در بدل پول؟ کسانی که دیروز پیکر شهدای اردوی ملی را در بسیاری از ولایات از بدخشان گرفته تا ننگرهار تشیع کردند، هنوز پاسخی به این پرسش ندارند که جان فرزندان‌شان را فساد گرفت یا سهل‌انگاری امنیتی در بزرگ‌ترین نهاد نظامی کشور.
در برابر این غم بزرگ، واکنش حکومت سرشار از سراسیمگی و شتاب بود. در حالی‌که شهروندان انتظار داشتند رییس‌جمهور در برابر مردم قرار بگیرد و از آن‌ها عذر بخواهد و تعهدات روشنی به مردم درباره‌ی بررسی این حادثه و وضعیت امنیتی کشور بدهد، غنی به فرستادن سخن‌گویش در برابر رسانه‌ها اکتفا کرد. ایراد بیانیه‌ی تلویزیونی، کم‌ترین اقدامی بود که غنی در برابر مردم می‌توانست انجام بدهد. به‌رغم فشار افکار عمومی و رسانه‌‌ها، شهروندان هیچ قولی از حکومت ندارند و هیچ نشانه‌یی از مسئولیت‌پذیری حکومت در برابر فاجعه را ندیدند. این رفتار نامتعارف، به پیچیده‌گی، ابهام و ناامیدی بیشتر منجر خواهد شد.
اکنون عزای ملی به پایان رسیده است و تا چند روز دیگر، این حادثه در کنار بی‌شمار حوادث خون‌بار دیگر گذاشته خواهد شد. به همان ترتیبی که کشتار تروریست‌ها و همدستان‌شان در شفاخانه‌ی سردار داوودخان، تاکنون در تاریکی باقی مانده است. اما مسأله‌ی جدی از هم‌اکنون برای شهروندان و حکومت این است که پس از پایان «عزای ملی» چه خواهند کرد. حمله به یک قرارگاه بزرگ نظامی، در حالی‌که بی‌کفایتی و سهل‌انگاری حکومت را افشا می‌کند، برای حکومت شرم‌ساری کلان سیاسی نیز است. سخنگوی رییس‌جمهور گفت که طالبان پس از ناتوانی در گسترش جغرافیای جنگ، به انجام حملات انتحاری در محلات نظامی روی آورده‌اند. این توجیه، واضحاً به‌معنای به سخره‌گرفتن عقلانیت و فهم شهروندان است. حمله به یک قرارگاه بزرگ نظامی، افزایش توان نفوذ و سازمان‌دهی انجام حملات تروریستی طالبان را نشان می‌دهد. این‌که آن‌ها از توان انجام بزرگ‌ترین حملات مرگ‌بار در امنیتی‌ترین محلات و نهادهایی که در حصارهای سنگین امنیتی قرار دارند، برخوردارند.
حادثه‌ی قول اردوی شاهین، برای طالبان فارغ از این‌که یک موفقیت نظامی به‌حساب می‌آید، اهمیت سیاسی بسیاری دارد. آن‌ها نشان دادند که توانایی به آشوب کشاندن یکی از هفت قرارگاه بزرگ نظامی کشور را دارند. آن‌ها توانایی دفاعی و توان نظامی دولت افغانستان را با این حمله به چالش کشیدند. نمی‌توان تصور کرد که حمله بر تأسیسات نظامی پاکستان در راولپندی یا یک قرارگاه مهم نظامی ارتش هند با این اندازه از تلفات، قابل توجیه باشد.
نهادهای امنیتی کشور کم‌تر از 40درصد کل بودجه‌ی مالی را مصرف می‌کنند. بیش از یک‌میلیارد دالر صرف تأمین مالی وزارت دفاع و نیروهای دفاعی کشور می‌شود. قابل درک است که اردوی ملی در بسیاری از نقاط کشور در نبرد با گروه‌های تروریستی است، اما رخنه در حصارهای بلند این نهاد، قابل توجیه نیست و نگران‌کننده‌تر از آن است که بتوان با دستور بررسی ساده و محکوم کردن این حمله از کنارش گذشت. از این منظر، لازم است فارغ از تنش‌های سیاسی داخلی، نهادهای امنیتی بازسازی شوند، خلاها شناسایی شود و تصفیه‌ی نهادهای امنیتی از وجود افراد فاسد و یا وابسته به بنیادگرایی پاک گردد. پاسخ به خشم ملت، فوری‌ترین کار رییس‌جمهوری است که دعوای بازسازی افغانستان را دارد. حفظ نظام کنونی، در حال حاضر بیش از هرچیزی اهمیت یافته است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *