کمیسیون السلطنه

من یا خبر نمی‌خوانم یا اگر بخوانم آن را در منابع معتبر می‌خوانم. به همین خاطر، امروز برای یکی از رفقا زنگ زدم و گفتم چه خبرا؟ گفت که از دست داکتر سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر، ناراحت است. گفتم چه شده؟ لینک گزارش رادیو آزادی را برایم فرستاد. در این گزارش گفته شده بود که سیما سمر کمیسیون مستقل حقوق بشر را برای قوم خود ساخته ( یک قوم خاص است و من اسمش را نمی‌گویم، چون اگر بگویم مزه‌ی گزارش می‌رود). آقای غرغشتوال، که قبلا عضو کمیسیون بوده، به رادیو آزادی گفته بود:
« در کمیسیون مستقل حقوق بشر تبعیض بیداد می‌کند. سیما سمر پادشاهی می‌چلاند. ما حتا حق نداریم به زبان مادری خود خون گریه کنیم. من یک بار شنیدم یکی از برادران انتحاری پیش از آن که به مقصد برسد منفجر شده. خیلی دلم برایش سوخت. می‌خواستم خون گریه کنم. همین داکتر سیما به بهانه‌ی این که دفتر چتل می‌شود به من اجازه نداد. در حالی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر صریح ذکر شده که هر کس در هر جا و به خاطر هر چیزی حق دارد خون گریه کند».
غبار احمد آخوندزاده، یکی از اعضای نهاد مدنی ِ « یا اسلام یا تسلیم»، در گفت و گو رادیو آزادی از نابرابری و عدم توازن در کمیسیون مستقل حقوق بشر شکایت کرده و خواستار لغو این کمیسیون شده بود:
« من نابرابری و بی‌عدالتی در کمیسیون مستقل حقوق بشر را به چشم خود دیده ام. یک نفر از هم‌ولایتی‌های ما گوش و بینی زن خود را بریده بود. غالمغال کمیسیون برآمد.من می‌گویم ای سیما سمر، ترا چه غرض به فامیل مردم؟ آیا اگر یک مرد نتواند گوش و بینی زن خود را قطع کند، می‌تواند گوش و بینی زن دیگران را قطع نماید؟ من خبر دارم که داکتر سیما در مقابل مردهای جاغوری این قسم تبعیض ندارد. ولی مردهای ما تا گوش زن خود را بریدند، فریاد کمیسیون به آسمان می‌رود».
بر اساس گزارش رادیو آزادی، داکتر سیما سمر از پول‌های همین کمیسیون مستقل حقوق بشر در جاغوری موسسه‌یی به نام «شهدا» ساخته و در آن سمنت و وسایل برقی می‌فروشد. البته مؤسسه‌ی شهدا سال‌ها پیش از تاسیس دولت فعلی و کمیسیون حقوق بشر ساخته شده بود. ولی تحقیقات رادیو آزادی نشان می‌دهد که سیما سمر سی سال پیش از پول همین دولت و همین کمیسیون موسسه‌ی شهدا را ایجاد کرد و بعد به خاطر آن که گزارش رادیو آزادی دقیق شود دولت و کمیسیون نیز به وجود آمدند که با پول شان موسسه‌یی به نام شهدا در جاغوری سی سال قبل ایجاد شود و سپس ما که برویم ببینیم که… ببخشید کمی پیچیده شد. منظور این بود که ستم تا کی، بیداد تا کجا؟
گزارشگر رادیو آزادی علاوه کرده بود که این رادیو می‌خواست به مسؤلان کمیسیون مسیج بفرستند که آیا این گزارش درست است یا نیست. اما چون گزارش درست بود مسیج نفرستاد و متاسفانه مسؤلان کمیسیون به مسیجی که فرستاده نشد، پاسخ قناعت‌بخشی ندادند.