کارنمای سیاسی

در میان نیروهای ضد طالب آنچه بیشتر از هر چیز دیگر مایه‌ی نگرانی است و باید باشد، فاصله‌ی اندکی است که میان رهبران سیاسی و توده‌ی مردم وجود دارد. برداشت غالب در جامعه‌ی ما این است که این فاصله بسیار است و رهبران سیاسی از توده‌ی مردم بسیار دور اند.
به نظر من، اکثر ( اگر نگوییم همه) رهبران سیاسی در اردوگاه مردمان ضد ِ طالب از این جهت با عوام فاصله‌ی اندکی دارند که نمی‌توانند یک گام پیشتر از عوام حرکت کنند. رهبر کسی است که در هنگامه‌ی پریشانی و سرگشته‌گی عموم مردم فکر بدیع و راهگشا عرضه می‌کند و با ارائه کردن ابتکارهای مفید مردم را از سرگردانی نجات می‌دهد و ظرفیت‌های شان را برای ورود به سامانی بهتر از حیات جمعی فعال می‌سازد. هیچ یک از کسانی که خود را در جبهه‌ی ضد طالبان «رهبر» می‌شمارند، از این جهت که گفتم با فاصله‌ی زیادی از عوام حرکت نمی‌کند. خلاقیت سیاسی هیچ یک از این رهبران در حدی فراتر از گفت و گوهای جاری در مجالس عوام نیست. فکر سیاسی کارآمد در میان این رهبران به همان اندازه تعطیل است که در میان عوام جامعه.
چاره‌یی که این رهبران برای رهبر نشان دادن خود سنجیده اند این است که گاه گاه در خانه‌ی یکی از همگنان خود جمع می‌شوند و عکس می‌اندازند. از این طریق کار سیاسی نمی‌کنند. فقط کار «نشان می‌دهند». به بیانی دیگر، کارنمای سیاسی را به عنوان کار سیاسی واقعی به چشم مردم می‌زنند.
در برابر، آنانی که در جبهه‌ی طالبان و حامیان شان هستند کار سیاسی واقعی می‌کنند. آنان در دو سال گذشته توانسته اند اکثر رهبران جبهه‌ی ضد طالبان را در کارخانه‌ی بی‌اعتبارسازی دولت وحدت ملی رسوا کنند و در همین حال به هدف برقرار کردن «سلطنت ِ استبدادی تک قومی» نزدیک‌تر شوند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *