برخورد رمانتیک با ویرانی

چهار سال پیش اداره‌ی محیط زیست هشدار داده بود که آب‌های زیرزمینی کابل تا عمق 20متری آلوده است و چنانچه به آن رسیدگی نشود، تا پنج سال دیگر کابل با بحران کم‌آبی روبه‌رو خواهد شد. کابل، شهری که بیش از پنج میلیون جمعیت را بر بنایی با ظرفیت بیش از نیم‌میلیون نفر جا داده، صرفاً با بحران کم‌آبی و قحطی روبه‌رو نیست، شهروندان پایتخت تا هنوز از خدمات اولیه‌ی شهری محروم‌اند.
یک‌ونیم دهه از روزگاری گذشته است که کابل درگیر آتش و جنگ بود. ویران‌شهری که از طالبان به میراث مانده بود، بیش از هر جای دیگری با نظم، خدمات و امکانات شهری فاصله‌ی بسیاری دارد. در جریان این سال‌ها خانه‌ها به‌صورت خودسر و بی‌آن‌که نظارتی از سوی شهرداری و نهادهای مربوط به ساختوساز مسکن اعمال شود، در غیبت نظم و ماسترپلان شهری، بهصورت انبوهی ساخته شده‌اند. به همین دلیل، در حالیکه از بدو سقوط طالبان تاکنون هزاران خانه در این شهر ساخته شده، پیش از آن‌که بافتار نظم شهری را مدنظر داشته باشد، بر ازدحام و بینظمی افزوده است. بسیاری از کوچه‌ها تنگ و عبورناپذیر اند و مسایلی مانند تردد، حملونقل و کانالیزاسیون مورد توجه قرار نگرفته است.
با بارش باران بهاری ده‌ها خانه‌ هرسال ویران می‌شود. آب‌گیرهایی که در سطح شهر و کوچه‌ها وجود دارد، امکان عبور و مرور را از شهروندان می‌ستاند. دریای کابل در واقع بستر اصلی فاضلاب شهری است و تقریباً تمام‌ چاه‌های فاضلاب در حواشی آن به این دریا می‌ریزد. کوچه‌ها تنگ و متعفن‌اند و جوی فاضل‌آب از وسط کوچه‌ها می‌گذرد؛ به‌گونه‌یی که شهروندان ناگزیر اند روزانه از میان آن به خانه یا بیرون راه باز کنند. دریای کابل به زباله‌دانی بزرگ و معبری برای انتقال فاضلاب شهری تبدیل شده است؛ به گونه‌یی که خانه‌های اطراف این دریا با استندردهای حداقلی زندگی شهری سازگار نیست.
در حالی‌که شهر کابل میزبان بیشتر از پنج میلیون شهروند و صدها هزار واسطه‌ی نقلیه است، هنوز یا بسیاری از راه‌ها اسفالت نشده‌اند، یا تنگ و مسبب اصلی ساعت‌ها ازدحام‌اند. طی کردن فاصله‌ی غرب تا مرکز شهر گاهی به بیشتر از یک‌ساعت زمان نیاز دارد. این در حالی است که برای رفتن از کابل به غزنی، سه ساعت زمان نیاز است. بس شهری فرسوده است و به‌دلیل فساد سنگینی که در مدیریت ترافیک شهری وجود دارد، فاقد ایستگاه‌های مشخص است. در کنار آن، جاده‌ها محلی برای انباشت زباله است، در حالی‌که اولویت اصلی شهرداری جمع‌آوری زباله‌ها و انتقال آن به بیرون از شهر است. انباشت زباله، کمبود جاده و سرک‌های تنگ، عامل اصلی راه‌بندان‌های چندساعته و اذیت و آزار فیزیکی و روانی شهروندان است.
خانه‌هایی که در شهر کابل ساخته شده، اکثراً فاقد معیارهای ساختمانی، مقاومت‌سنجی در برابر زلزله، سیستم هدایت آب و فاضلاب و استندردهای ساختمانی است. در اطراف کوه‌های کابل که صدها هزار خانه ساخته شده، اکثراً گلی و فاقد نقشه‌ی ساختمانی‌اند. بسیاری از این خانه‌ها حتا امکان ساخت سرک و کانالیزاسیون شهری را ناممکن ساخته است. تلاش شهرداری در چهار سال پیش برای متقاعد کردن صاحبان این خانه‌ها برای واگذاری‌شان به شهرداری و ساختن سرک ناکام ماند یا به‌درستی دنبال نشد.
خانه‌هایی که در اطراف کوه‌ها ساخته شده‌اند، آب مورد نیازشان را از چاه‌هایی که غیرمعیاری و دارای آب آلوده‌اند تأمین می‌کنند و یا از فاصله‌های دور با خر به خانه‌های‌شان آب می‌رسانند و یا هم از سقاها آب می‌خرند. در وضعیتی که بسیاری از آن‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند و بر اساس ارزیابی‌هایی که در سال‌های گذشته کمیسیون مستقل حقوق بشر و برخی رسانه‌ها انجام داده‌اند، روزانه 50 افغانی یا کمی بیشتر از آن درآمد دارند. این خانه‌ها در معرض ریزش سنگ و فرو ریختن در هنگام زمین‌لرزه‌اند. کابل از مناطقی است که مستعد زمین‌لرزه‌های جدی است.
بر اساس میکانیزم‌های شهرسازی و خدمات شهری، ارائه‌ی خدمات شهری مستلزم اولویت‌بندی و نیازسنجی دقیق است. کابلی که در میان کثافت، انبار زباله‌ها، تعفن، قحطی، ازدحام و فقر دست‌وپا می‌زند، و مردم آن اکثراً فقیر و در جست‌وجوی کار اند و ساخت‌وساز آن فاقد نظم و معیارهای شهرسازی است، نیازهای بسیار جدی و فوری دارد. تنظیم ساخت‌وساز، استملاک ملکیت‌های غصب‌شده، معیاری‌سازی اماکن مسکونی، نیازسنجی متقاضیان خانه، سرسبزسازی شهر و سنجیدن تمهیداتی برای پاک‌سازی هوای آلوده‌ی آن، ساختن پارک و اماکن تفریحی برای شهروندانی که غرق در نابه‌سامانی زیستی و تهدیدات امنیتی و فقر مضاعف‌اند، ساختن سیستم آب و فاضلاب و جلوگیری از آب‌گیری کوچه‌ها و سرک‌ها و سرانجام سنجیدن برنامه‌یی برای توزیع آب، از اولویت‌ها و نیازهای فوری شهر و شهروندان است.
به‌رغم این، ریاست زون پایتخت و ریاست ناحیه‌ی دوم شهرداری کابل، این روزها در کار رنگ‌پاشی بر روی خانه‌های گلین، محقر و ویران در دامنه‌ی کوه آسمایی است؛ جایی که از فقیرترین و ویران‌ترین نقاط کابل است. استدلال کسانی که این پروژه‌ را طرح کرده و اجرا می‌کنند، افتضاح دیگری بر کار آن‌هاست. آن‌ها می‌گویند که صورت شهر را شادتر می‌سازند تا شهروندانی که غرق روان‌رنجوری‌اند، با سیمای بهتری از شهر روبه‌رو شوند؛ تصویری مضحک، نیش‌خند آمیز و حتا عصبانی‌کننده. به این می‌ماند که بر چهره‌ی خانه‌یی که باید بازسازی شود، به رنگ‌آمیزی اکتفا کنیم.
این برخورد رمانتیک با ویرانی و بی‌نظمی که در شهر کابل حاکم است، نشان می‌دهد که مسئولان دولتی تا چه اندازه فاقد درک لازم از نیازهای شهر و شهروندان‌اند و از جهتی دیگر به برگزاری نمایش‌های ظاهراً جذاب اما خیانت‌آمیز و بزهکارانه خو گرفته‌اند. مسئول زون پایتخت و رییس ناحیه‌ی دوم احتمالاً هدف ساده‌یی دارند: این‌که به رییس‌جمهور میزان خلاقیت و جدیت‌شان را برای بازسازی شهر نشان بدهند؛ کاری که در غیبت نظارت دقیق مالی و سرازیر شدن میلیاردها پول به انجوها عام شده است و به نهادهای حکومتی نیز سرایت کرده است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *