امریکا و راه دشوار پیروزی در افغانستان

جان‌ مک‌کین، سناتور و رییس کمیته‌ی نیروهای مسلح امریکا از فقدان استراتژی دولت ترامپ در مورد پیروزی در افغانستان انتقاد کرده است. انتقاد یک چهره‌ی برجسته‌ی جمهوری‌خواه و همین‌طور عضو بانفوذ کنگرس ایالات متحده در این مورد، قطعاً نگرانی‌ها را در مورد ماه‌ها و سال آینده تشدید می‌کند و سوال‌های بسیاری خلق خواهد کرد.
جنگی که برای «پیروزی» امریکا بر تروریزم تعریف شده بود، تا هنوز دستکم برای افغانستان در ابتدای راه قرار دارد. 16 سال پس از سرنگونی طالبان و حضور چشمگیر نیروهای نظامی، نهادهای کمک‌کننده و دیپلماتیک امریکا در افغانستان می‌گذرد، اما وضعیت امنیتی به مراتب بدتر شده و وضعیت سیاسی نیز بیش از هر زمانی در معرض شکنندگی قرار گرفته است. به رغم تلاش برای سرکوب تروریزم، هنوز بیش از 40درصد از قلمرو دولت تحت تصرف طالبان و گروه‌های تروریستی قرار دارد یا حداقل این گروه‌ها بر این مناطق تسلط دارند. ارزیابی اداره‌ی اطلاعات ملی امریکا نشان می‌دهد که در سال آینده وضعیت امنیتی وخیم‌تر می‌شود. حکومت افغانستان هنوز انتخابات پارلمانی را برگزار نتوانسته؛ انتخاباتی که با توجه به تسلط وسیع طالبان بر بخش‌های از کشور، با چالش‌ها و نگرانی‌های بسیاری همراه است. علاوه بر این‌ها، تنش‌های سیاسی داخلی در حدی تشدید شده که می‌توان از آن به عنوان یک بحران سیاسیِ داخلی نام برد. بحرانی که بیش از پیش به تضعیف پایه‌های دولت و به حاشیه رانده شدن ارزش‌های دموکراتیک-در صورت تداوم این وضعیت-منجر خواهد شد.
در چنین وضعیتی و با وصف این‌که اداره‌ی ترامپ وارد نیمه‌ی دوم اولین سال حکومت‌اش می‌شود، هنوز استراتژی‌اش را در قبال افغانستان اعلام نکرده است. درست است که پنتاگون ظاهراً به دنبال ارسال نیروهای بیش‌تر در افغانستان است، اما تجربه‌ی گذشته نشان داده است که افزایش نیروی نظامی در غیبت یک استراتژی مشخص برای مهار ناامنی و تحکیم حاکمیت دولت، نمی‌تواند الزاماً منجر به پیروزی شود.
فقدان استراتژی روشن در این زمینه، قطعاً وضعیت امنیتی افغانستان را پیچیده‌تر خواهد ساخت. به این دلیل که تحولات منطقه‌یی و بین‌المللی پای کشورهای دیگر را نیز به افغانستان کشانده است. روسیه هم‌اکنون بیش از هر زمانی فعال شده است و حتا برخی مقامات این کشور تأیید کرده‌اند که با طالبان در تماس‌اند. منابع محلی حتا گزارش‌های مبنی بر کمک روسیه به طالبان را نشر کرده‌اند. ایران به عنوان یک بازیگر عمده‌ی منطقه‌یی تلاش می‌ورزد نفوذش را در مناطقی در شمال‌غرب کشور حفظ کند. چین به عنوان رقیب جدی‌یی امریکا منافع خودش را دنبال می‌کند.
بر تمام این‌ها افزایش تروریزم و گروه‌های جهادی نیز باید بیفزاییم. آن‌ها اکنون در بخش‌های وسیعی از افغانستان، از شمال و شمال‌غرب گرفته تا شرقی‌ترین نقطه‌ی افغانستان (بدخشان) و بخش‌های از جنوب و شرق کشور حضور دارند. در یک سال گذشته، خونین‌ترین حملات را در کشور سامان داده‌اند.
نگرانی اصلی این است که تروریزم در افغانستان جان دوباره بگیرد. به دلیل شکنندگی وضعیت سیاسی و ناتوانی حکومت مرکزی در مهار ناامنی، این نگرانی به صورت باالقوه وجود دارد که افغانستان باری دیگر مرکز تجمع جهادیونی شود که قصد مبارزه و توسعه‌ی دهشت‌افکنی را در تمام نقاط جهان دارند. تجربه‌ی ناگوار حوادث یازدهم سپتمبر باید این کاخ سفید را به این نتیجه رسانده باشد که تا زمانی که تروریزم به صورت کامل از منطقه مهار نشده، می‌تواند امنیت ملی این کشور را نیز به صورت خیلی جدی تهدید کند.
لازم است در درجه‌ی اول نقش امریکا در افغانستان از وضعیت کنونی تغییر کند. این کشور باید پاسدار ارزش‌های دموکراتیک و تحکیم حاکمیت قانون باشد و برای اعتمادسازی میان گروه‌های سیاسی برای عبور از بحران سیاسی داخلی تلاش ورزد.
از طرفی دیگر، تأمین ثبات در افغانستان در غیبت یک تفاهم بین‌المللی بر سر مسأله‌ی افغانستان ناممکن است. کشورهای ذیدخل در افغانستان، مانند روسیه، امریکا، چین، هند، ایران و پاکستان و کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، همه در تأمین امنیت یا تقویت بی‌ثباتی در افغانستان نقش دارند. هرکدام نیز منافع خود شان را در قالب «سرکوب و زمین‌گیر کردن دشمن» در افغانستان دنبال می‌کنند. ایالات متحده برای تأمین ثبات در افغانستان لازم است با این کشورها به تفاهم برسد و بتواند اعتماد سیاسی در میان این کشورها بر سر مسأله‌ی افغانستان احیا کند. اعتمادی که منجر به ایفای نقش مثبت و تقویت تجارت و همکاری امنیتی منجر شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *