مشکل افغانستان در کمبود نیروی نظامی نه، در عدم مشروعیت روزافزون حکومت است

دیپلمات/ نوا کوبرن- استاد انسان‌شناسی سیاسی در کالج بنینگتون و یکی از متخصصین امور افغانستان در انستیتوت صلح ایالات متحده‌ی امریکا است.
ترجمه: سمندرلکاریان
بدبینی مردم عام افغانستان در قبال حکومت وحدت ملی به‌صورت روزافزون در حال افزایش است.
در حالی‌که اداره‌ی ترمپ همچنان به بحث در مورد سطح نیروهای نظامی‌اش در افغانستان ادامه می‌دهد، هفته‌ی گذشته در این کشور یک رویداد بی‌پیشینه اتفاق افتاد: به هواپیمای عبدالرشید دوستم معاون اول رییس‌جمهور افغانستان اجازه‌ی نشست در فردوگاه مزار شریف داده نشد. معاون اول رییس‌جمهور افغانستان اخیراً ائتلافی سیاسی را با عطامحمد نور و دیگر مقام‌های برجسته‌ که قبلاً به حکومت مورد حمایت جامعه‌ی جهانی وفادار بودند، تشکیل دادند. به نظر می‌رسد که حکومت هم تلاش‌ها برای تضعیف این ائتلاف جدید را آغاز کرده است.
ایجاد این ائتلاف‌ها و ادامه‌ی نارضایتی‌های سیاسی، پایه‌های لرزان حکومت وحدت ملی را که امریکا امیدوار است بتواند ازطریق گفت‌وگوی صلح با طالبان ثبات در این کشور را برگرداند، تهدید به فروپاشی می‌کند. این مساله هم‌چنان نقش نظامیان امریکایی را در حمایت از حکومت وحدت ملی که به‌طور روزافزون مشروعیت خود را نزد مردم از دست م‌یدهد، مبهم می‌سازد. امریکا از تضعیف مشروعیت رهبران حکومت وحدت ملی افغانستان باید عمیقا نگران باشد.
طی هشت سال گذشته من و همکارم انا لارسن، استاد علوم سیاسی در دانشگاه لندن در همکاری با انستیتوت صلح امریکا، مصروف یک سلسله گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها با مردم در شماری از ولسوالی‌ها در سراسر افغانستان بوده‌ایم. این‌که مردم عادی افغانستان چگونه به حکومت نگاه می‌کنند؛ نتایج نظرسنجی اخیر ما نشان می‌دهد که مردم تمایلات نگران‌کننده و آزاردهنده‌یی دارند.
در حالی‌که بسیاری از افغان‌ها در سال ۲۰۱۴ از ظرفیت‌های حکومت در امر اصلاحات، رشد اقتصادی و تامین ثبات خوش‌بین بودند، اما با گذشت سه سال، تقریبا تمامی این خوش‌بینی‌ها از بین رفته‌اند. به‌ویژه، تمامی مصاحبه‌شونده‌گان گفته‌اند عملکرد رهبران سیاسی افغانستان در جهت رفع مشکلات مردم، کاملا ناامیدکننده است. هم‌زمان با کاهش کمک‌های بین‌المللی، رهبران حکومت افغانستان به‌درستی درک کرده‌اند که فرصت اندکی برای مصون‌سازی این کمک‌ها دارند؛ کمک‌های توسعه‌یی و یا قراردادهای نظامی که جنگ‌سالاران پیشین را ثروتمند کرده است.
یک پرونده‌ی نادر که ما در ولایت ننگرهار با آن روبه‌رو شدیم این بود که رییس‌جمهور غنی، حکم بازداشت یک فرمانده محلی را که در گذشته به قاچاق چوب از جنگل‌های دولتی دخیل بوده، صادرکرد، اما اندکی بعد این فرمانده از سوی فرمانده پولیس ننگرهار رها می‌شود. ننگرهار از ولایت‌هایی است که زمینه‌های خوبی تجاری با پاکستان دارد، اما فعالیت داعش نیز به همین‌گونه در این ولایت گسترده است. افرادی که در این ولایت با آن‌ها گفت‌وگو شده است دیگر به این باور نیستند که دولت علاقه‌ی واقعی برای از بین بردن فساد و مبارزه با طالبان داشته باشد.
این بی‌باوری با یافته‌های گسترده‌ی سالانه‌ی بنیاد آسیا سازگاری دارد.در گفت‌وگویی که این نهاد با دانشجویان دانشگاه کابل که یک گروه لیبرال و جهان‌شمول محسوب می‌شود، انجام داده، این نکته روشن است که دولت اراده‌ی واقعی برای حل بحران جاری ندارد. در عوض این دانشجویان می‌گویند که دوستم، نور و دیگران از سطح پایین خشونت‌ها که ادامه‌ی کمک‌های مالی و نظامی به کشور را تضمین می‌کند، سود می‌برند.
این مساله خود افزایش بالقوه‌ی نیروهای امریکایی را در این کشور پیچیده می‌سازد. اگر تنها نیروی کافی به‌خاطر حفظ وضع کنونی اضافه شوند، بسیاری از رهبران دلیلی برای گفت‌وگو با طالبان و یا گروه‌های دیگر نمی‌بینند. گفت‌وگوشوندگان می‌گویند در این‌صورت، رهبران احتمالا به سرقت منابع ادامه خواهند داد. در عوض، ضرورت نیروی نظامی باید با فشارهای بیشتر دیپلماتیک بر رهبران افغان که منجر به یک روند سیاسی شود، همراه گردد. این امر، فشار در برگزاری انتخابات جدید و شفاف و کمک امریکا به توافق همکاری با پاکستان را شامل می‌شود. این جایی است که تجارت ترمپ ممکن ثروت بیافریند.
هفته‌ی گذشته، ایالات متحده‌ی امریکا سرانجام سفیر جدید این کشور در افغانستان را معرفی کرد. این یک اقدام به‌جا در مسیر درست است، اما کارهای سیاسی بیشتری هنوز هم باید انجام شود. در حالی‌که علاقه‌ی امریکا به افغانستان کاهش یافته است، دیپلمات‌های این کشور به‌طور باورنکردنی بالای سیاست‌مداران افغان تاثیرگذار اند و حضور امریکا هم عمدتا توسط مردم عادی حمایت می‌شود.
یکی از موارد نیاز نیروی بیشتر در افغانستان ممکن حمایت از تلاش‌های امریکا در این کشور باشد، اما حضورآن‌ها همچنان برای حمایت از یک راهبرد روشن دیپلماتیک نیز الزامی است. در حال حاضر، هیچ مسیر سیاسی مشخصی در این کشور وجود ندارد و پس از شش ماه، اداره‌ی ترمپ باید روی یک نقشه‌ی راه صلح تمرکز کند. در غیر آن، حضور نیروهای نظامی امریکا تنها به حفظ یک بن‌بست خشونت‌بارکمک خواهد کرد؛ وضعیتی که نخبگان سیاسی افغان را غنی و درآسایش قرار می‌دهد، در حالی‌که بقیه‌ی افغانستان را درد و رنج رها نخواهد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *