تبعیض و تعصب؛ ضد تمام ارزش‌های اسلامی، انسانی و ملی است

نویسنده: من افغانستانم
• هر قدر فضای باز سیاسی-اجتماعی شکل گیرد و مردم سهم و مشارکت وسیع در گفتمان‌ها و پروسه‌های دموکراتیک داشته باشند، افکار افراط‌گرایانه تجرید گردیده و توانایی پخش و نشر افکار و جلب‌وجذب نیروها از آن‌ها گرفته می‌شود.

تبعیض و تعصب قومی از نظر دینی یک امر مردود و غیر قابل قبول بوده، تعدد اقوام و گروه‌ها فقط برای تعارف و شناخت یکدیگر می‌باشد، نه برای تفوق‌طلبی، تبعیض و تعصب.
از نظر ارزش‌های حقوق‌بشری و آزادی‌های اساسی افراد که در سطح بین‌المللی به‌رسمیت شناخته شده است، تبعیض قومی، زبانی و مذهبی ضد اخلاق و ارزش‌های بشری پنداشته شده و از تمام کشورها خواسته شده است، حقوق و آزادی‌های شهروندان را بدون درنظرداشت ملاحظات قومی، زبانی، جنسی رعایت و مورد احترام قرار دهند.
تعدد گروه‌های قومی، زبانی و سمتی یک واقعیت عینی افغانستان است که در طول تاریخ، در کنار هم به‌گونه‌ی مشترک و مسالمت‌آمیز زندگی می‌نمایند.
اشتراکات تاریخی، فرهنگی، زبانی و شکل‌گیری روحیه، احساس و غرور ملی زمینه‌های مساعدی برای ملت شدن و قرار گرفتن تحت یک چتر بزرگ به‌نام افغانستان و حرکت برای افغانستان صلح‌آمیز، عزتمند و قدرتمند را فراهم نموده است اما مشکلات زیادی همچنان وجود دارد که باید به آن رسیده گی صورت گیرد.
مداخلات خارجی که به بسترسازی بحث‌های قومی و قومی شدن سیاست و شکل‌گیری احزاب و جریان‌های قومی انجامید، هریک از این جریان‌ها و شخصیت‌ها در محور قوم و برای قوم خاص می‌اندیشیدند، اما شعار ملی سر می‌دادند، چنین نگاه غیرعقلانی و تقلیل‌گرایانه به سیاست و اقوام ساکن این کشور عامل بدبختی‌ها، منازعات و نابه‌سامانی‌های چندین سال در افغانستان است، در حالی‌که در سایر کشورها وجود گروه‌های قومی، سمتی، زبانی و مذهبی به‌عنوان واقعیت‌های مسلم اجتماعی پذیرفته شده، حقوق و آزادی‌های تمام اقوام بدون تبعیض و تعصب در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی کشورها در نظر گرفته شده، همه تمکین و اطاعت از یک کلیت ارزشی بزرگ به‌نام منافع ملی و آجندای ملی می‌نمایند.
بزرگترین ویژگی سیاست قومی، تفوق‌طلبی، نفرت از یکدیگر، ترس از غلبه، تبعیض در برابر دیگر اقوام می‌باشد که این امر جدا پروسه‌های ملت‌سازی و بالطبع دولت‌سازی که اتحاد و همبستگی از لازمه‌های اساسی آن می‌باشد را به چالش کشیده، مانع تحقق عدالت اجتماعی و تضعیف ساختارها و پروسه‌های دموکراتیک در یک کشور می‌گردد.
مردم عام ساکن در افغانستان از تمام تبارها و گروه‌ها، هیچ مشکلی میان یکدیگر ندارند و همه دوست و برادر اند و در فضای باهمی و همدلی زیست و تعامل می‌نمایند، به‌گونه‌ی مثال اگر تاجیک که به کارگر در یک ساختمان ضرورت دارد در جست‌وجوی کارگر تاجیک نیست، بازوی توانا و مهارت‌ها برایش مهم است، چه آن ازبک باشد، هزاره باشد و یا پشتون. اما دست‌های بیرونی از طریق شخصیت‌های تحصیلکرده و نخبه‌ی اقوام با استفاده از بی‌سوادی، فقر و سایر نابه‌سامانی‌های اجتماعی گرایش‌های قومی و احساس برتربینی را عمومیت می‌بخشند تا اختلافات و تضادهای قومی، مذهبی را دامن زده و تنور این اختلافات را گرم نگهدارند تا به اهداف نامقدس خویش دست یابند، در حالی‌که بزرگترین رسالت و مکلفیت نخبه‌ها و روشنفکران جامعه این است که دیدگاه علمی، عقلانی و مبتنی بر منافع ملی را نهادینه ساخته و در برابر قوم‌گرایی و تبعیض که نتیجه‌ی مهلک قوم‌گرایی است، مبارزه‌ی سیاسی-مدنی نمایند تا روحیه‌ی ملی و هویت ملی به یک فرهنگ سیاسی-مدنی مبدل گردد.
در جامعه‌یی که تلاش‌ها برای دموکراسی‌سازی و ارزش‌های حقوق‌بشری از یکسو و قوم‌گرایی، جزم‌اندیشی و تبعیض سیستماتیک از جانب دیگر در موازات یکدیگر مطرح می‌گردد، آنانانی که از حقوق بشر و ارزش‌های دموکراتیک حرف می‌زنند و در کنار هویت‌های قومی قرار می‌گیرند، آینده‌ی ملت شدن و گفتمان منافع ملی تیره و تاریک به نظر می‌رسد.
تا زمانی‌که جایگاه، منافع و چگونگی مشارکت تمام اقوام با درنظرداشت شایستگی و ظرفیت‌شان در بخش‌های مختلف نظام به‌گونه‌ی قانونمند و نظامند تعریف و تبین نگردد، در فقدان چنین ساختار و وضاحت قانونی برای اقوام،مطمینا قومی‌اندیشی و تبعیض مطرح گردیده و این یک چالش جدی فراراه ثبات، امنیت و توسعه‌ی این کشور خواهد بود.
رسالت جوانان، آگاهان، اساتید دانشگاه‌ها، علمای دین، نهادهای مدنی و رسانه‌ها این است که هریک به سهم خویش در زمینه‌ی از بین بردن تبعیض، تعصب و قوم‌گرایی فعالیت نموده، ابعاد و جوانب مختلف موضوع را از نظر دینی، ارزشی، انسانی و ملی ریشه‌یابی نموده، پیامدها و عواقب ناگوار و خطرناک این پدیده را به اطلاع مردم برسانند تا از طریق ذهنیت‌سازی و ارتقای آگاهی مردم، روند همگرایی و همدیگرپذیری بدون ملاحظات قومی و زبانی تقویت گردیده صلح، رفاه و پیشرفت در کشور عزیز ما که گم شده‌ی همه‌ی است تحقق یابد.
با شکل‌گیری تحولات و انکشافات در شانزده سال اخیر، تلاش‌های زیادی برای از بین بردن تبعیض و اتخاذ برنامه‌ها و اقدامات جهت ترویج وحدت ملی و همگرایی میان تمام اقوام صورت گرفته و بخش بزرگ این تلاش‌ها و فعالیت‌ها از سوی نهادهای مدنی و رسانه‌ها انجام شده تا ظرفیت تحمل، همدیگرپذیری و وحدت ملی در جامعه بیشتر گردیده و این اقدامات تا حد زیادی باعث ذهنیت‌سازی علیه تبعیض و قوم‌گرایی گردیده است.

دیدگاه‌های شما
  1. درست است که فیصدی بی سواد در بین ملت ما به درجه ای بالای قرار دارد ولی به عوضش دل نرم و احساس پاک به همدیگر دارند مردم ما اما این که ریشه ای تعصب از کجا آب می خورد و بر این پدیده دامن زده می شود به همه گان هویداست که از زعیمان کله پوچ ماست!

  2. درست است که فیصدی بی سواد در بین ملت ما به درجه ای بالای قرار دارد ولی به عوضش دل نرم و احساس پاک به همدیگر دارند مردم ما اما این که ریشه ای تعصب از کجا آب می خورد و بر این پدیده دامن زده می شود به همه گان هویداست که از زعیمان کله پوچ ماست!

  3. این روز ها به شدت این زخم که از تعصبات و قوم گرایی به وجود آمده است از دست سران حکومت نمک بر رویش پاشیده می شود، و گر نه این را کدام منطق باور مند است که همسایه به همسایه خویش که در غم و خوشی همدیگر شریک اند بر یکدیگر تعصب روا دارد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *