نقد و رونمایی نسخه‌ی فارسی کتاب «نبرد تا آخرین نفس؛ شیوه‌ی جنگ ارتش پاکستان»

لطف‌علی سلطانی
بحث عمده‌ی کتاب «نبرد تا آخرین نفس؛ شیوه‌ی جنگ ارتش پاکستان» این است که سیاست‌گذاری‌های خصمانه‌ی پاکستان نسبت به همسایگانش در کنار این‌که منطقه را ناآرام کرده و جهان را به دردسر انداخته است، هم‌زمان پاکستان را علاوه بر این‌که مأمن و پناهگاهی برای ده‌ها گروه تروریستی، افراطی و جهادی تبدیل کرده است، بقای این کشور را نیز در معرض تهدیدهای جدی قرار داده وهمواره دلیل انزوا، شکست و سرافکندگی پاکستان را در سطوح مختلف منطقه‌یی و بین‌المللی فراهم کرده است. نویسنده به این مهم می‌پردازد که چگونه به‌لحاظ تارخی دیدگاه هندوستیزانه در تبانی با جهادیسم جهانی به فرهنگ استراتژیک ارتش پاکستان تبدیل شده و به مرور زمان بسط و گسترش یافته است. این کتاب علاوه بر مرور جنگ‌های خونین و بی‌امان پاکستان با همسایه‌ی شرقی‌اش، «عمق استراتژیک» ارتش پاکستان و سیاستی که جنرالان ارتش و سیاست‌مداران این کشور از سال‌ها به این‌طرف در پی اعمال آن در افغانستان هستند را هم به‌خوبی توضیح می‌دهد. پاسخ این پرسش‌ها که پاکستان در افغانستان به‌دنبال چیست، در عمق استراتژیک آن نهته است.
دکتر کِرول کریستین فییر، استاد برنامه‌ی مطالعات امنیتی در مدرسه‌ی روابط خارجی ادموند والاش متعلق به دانشگاه جورج تاون در ایالات متحده نویسنده‌ی این کتاب است و خالد خسرو آن را به فارسی برگردان کرده است.
این کتاب که توسط دیپارتمنت انتشارات انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان به زبان فارسی ترجمه شده است روز پنج‌شنبه (19 اسد) در مرکز این انستیتوت نقد و رونمایی شد.
این کتاب توسط مزمل شینواری،‌ معین پیشین وزارت تجارت و صنایع و فردوس کاوش، تحلیلگر ارشد‌ روزنامه‌ی هشت ‌صبح مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
آقای کاوش که نسخه‌ی انگلیسی این کتاب را جدی و موشکافانه مطالعه کرده است باور دارد که دانش پاکستان‌شناسی در افغانستان غیرمستند و مبتنی بر اطلاعات پژوهش‌ناشده و غیرمنطقی است.
به‌باور آقای کاوش این خلای بزرگ هم در دانشگاه و نهاد‌های اکادمیک و هم در تحلیل‌ها و بحث‌های رسانه‌یی افغانستان مشهود است: «در تحیلیل‌های رسانه‌یی و در مجالس اکادمیک، آگاهان ما فکر می‌کنند که اگر ما امتیاز‌هایی به پاکستان بدهیم یا خط دیورند را به‌رسمیت بشناسیم، و یا اجازه بدهیم که پاکستان 20 درصد نیروهای امنیتی ما را تربیه کند شاید پاکستان سیاست‌های خود در قبال افغانستان را تغییر بدهد. من فکر می‌کنم یک خوش‌خیالی بیش نیست.»
آقای کاوش گفت خانم کریستین فییر به‌وضوح نگاشته است که پاکستان پیش از آن‌که یک کشور باشد، یک ایدئولوژی است.
و نیز با اشاره به عقبه‌ی پرماجرای تشکیل کشوری به‌نام پاکستان اذعان کرد که به‌باور کسانی که در استقلال پاکستان از هند مؤثر بودند، اساس تفکیک پاکستان و هند مبتنی بر خوانش افراطی از دین اسلام بوده است: «جنرال لیاقت‌علی خان و حیدر میرزا ایدئولوژی‌یی را مطرح کردند که اساسش خوانش هویتی از دین اسلام بود. آن‌ها اعلام کردند که مسلمان و هندو نمی توانند با هم زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند. چون این هردو گروه مذهبی نمی‌توانند باهم زندگی کنند باید کشور‌های‌شان از هم جدا باشند. اساس این ایدئولوژی بر تفاوت هویتی و دشمنی و نفرت استوار است. وقتی اساس این‌طوری باشد هند و پاکستان نمی‌توانند دوستی داشته باشند.»
به‌باور نویسنده و به‌نقل از آقای کاوش ارتش پاکستان همان‌طوری که ملزم و متعهد به پاسداری از قلمرو خود است، به همان میزان از مرزهای ایدئولوژیک خود نیز پاسداری می کند. مرز ایدئولوژیک پاکستان همان بحث هویت اسلامی است.
او اضافه کرد، ارتش پاکستان تصور می‌کند که پاکستان قله‌ی هویت اسلامی است: «ارتش پاکستان تصور می‌کند که هند دشمن ازلی پاکستان است. ارتش پاکستان باورمند است که بر مبنای روایت‌های آخرزمانی از دین، این ارتش پاکستان است که غزوه‌ی هند را انجام می‌دهد و سراسر هند را مسلمان می‌کند.»
آقای کاوش معتقد است که اطلاعات و معلومات نویسنده‌ی این کتاب خیلی دقیق و اکادمیک است: «خانم فییر تمام ژورنال‌های جنرال‌های پاکستانی و ارتش پاکستان را تحلیل محتوا کرده است و اطلاعاتی که در این کتاب درج کرده بر مبنای همین تحلیل محتوا است.»
آقای کاوش این کتاب را برای اکادمسین‌ها، تحلیل‌گران سیاسی، مقام‌های دولتی و کسانی که می‌خواهند در مورد پاکستان خوب آگاهی حاصل کنند توصیه کرد که بخوانند و ضرور است که بخوانند.
در پاسخ به این پرسش که با توجه به ایدئولوژیک بودن سیاست‌گذاری‌های پاکستان، دولت افغانستان چه باید کند آقای کاوش گفت: « من فکر می‌کنم که دولت باید تقویت شود. تا وقتی که پاکستان در یک قسمت از جغرافیای ما یک زون ایدئولوژیک داشته باشند، ما نمی‌توانیم از موضع حتا نیمه‌برابر با پاکستان صحبت کنیم. فکر می‌کنم در قدم اول ما نیاز به تقویت دولت داریم.»
به‌باور آقای کاوش در سوی دیگر تجربه‌ی هفتاد ساله‌ نشان می‌دهد که مشکلات پاکستان بیشتر شده است. پاکستان یک بخش از قلمرو خود را در سال 1970 از دست داد و بعد که به گروه‌های اسلام‌گرای مسلح اتکا کرد امنیت خود را از دست داد. همان‌طوری که شهر‌های افغانستان ناامن‌اند البته در مقیاس کوچک‌تر لاهور، کراچی، پشاور و کویته نیز ناامن‌اند. جدایی‌طلبی مشکل دیگری است که پاکستان از بدو پیدایش تا حالا با آن دست به گریبان بوده‌است.
با این‌وجود هم در حال حاضر افغانستان قربانی است و پاکستان از طالبان حمایت می‌کند؛ افغانستان راهی جز مقاومت ندارد: «در قدم اول باید نهاد دولت تقویت شود و شناخت ما از پاکستان بیشتر شود. اگر ما شناخت کافی از پاکستان داشته باشیم بعد می‌توانیم سیاست تعامل را بهتر مدیریت کنیم.»
مزمل شینواری معین پیشین وزارت تجارت و صنایع نیز در پنل بود. او ادعا کرد که پاکستان سیاست عمق استراتژیک را در افغانستان و آسیای میانه دنبال می‌کند و در پی ایجاد اقتصادی مبتنی بر کشورهای آسیای میانه است: «پاکستان تلاش می‌کند که با ناامن کردن افغانستان در نهایت افغانستان را متقاعد کند که به پاکستان اجازه دهد که بی‌هیچ حرفی راه مواصلاتی و تجاری پاکستان-آسیای میانه را باز بگذارد. فعلا با بانک انکشاف آسیای لابی می‌کند که خود را از آسیای جنوبی بیرون بکشد و از طریق افغانستان به آسیای میانه وصل کند و محور اقتصادش آسیای میانه باشد».
آقای شینواری پس از مذاکرات سه جانبه‌ی ایران، هند و افغانستان که دو هفته قبل برگزار شده بود و او نیز در این نشست اشتراک کرده بود، به این باور رسیده است که بحث ایدئولوژیک بودن نظام پاکستان منتفی است: «دو هفته قبل نشستی بین ایران، هند و افغانستان دایر شد. هندی‌ها باورمند اند که مسأله‌ی ایدیولوژی از بین رفته و دیگر پاکستان در پی اعتلای ایدیولوژی‌اش در منطقه نیست. پس از جدایی بنگلادیش از پاکستان این موضوع بیشتر روشن شد. حالا پاکستان در پی افزایش قدرت منطقوی و اقتصادی خود است».
آقای شینواری گفت دلیل این‌که بیشتر‌ین بودجه‌ی پاکستان صرف تقویت ارتش این کشور می‌شود این است که ارتش هرازگاهی با راه‌اندازی جنگ‌های کوچک و بزرگ با هند، برای مردم طوری بنمایند که اگر ارتش نباشد، هندی‌ها شما را خواهند بلعید. این‌طوری تخصیص بودجه‌ی چند برابر به ارتش را توجیه می‌کنند.
او تشکیل گروه طالبان و حمایت از این گروه را یکی دیگر از استراتژی‌های ارتش پاکستان عنوان کرد و گفت منطق‌‌شان هم این است که اگر ارتش و آی‌اس‌آی در در افغانستان مداخله نکند، پاکستان قلمرو خود را از دست می‌دهد.
به باور انستیتوت استراتژیک افغانستان این کتاب یک منبع غنی و معتبر برای محققان، کارشناسان مسایل پاکستان، امنیت منطقه، سیاست‌گزاران و دانشجویان است.
داوود مرادیان رییس انستیتوت استراتژیک افغانستان وعده سپرد که چند کتاب دیگر را نیز ترجمه خواهند کرد.

دیدگاه‌های شما
  1. دولت افغانستان می بایست دست از سیاست های کوچه بازاری برداشته و در مقابل خواست پاکستان(اتصال پاکستان به آسیای میانه ) مسیر دست_یابی افغانستان به آب های اقیانوس را موافقه نماید، در این صورت جنگ فروکش نموده و افغانستان از این بین منفعت زیادی خواهد برد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *