پنج ساعت درگیری مهاجمان انتحاری در حالیکه دهها نمازگزار را به گروگان گرفته بودند، خطرناکترین و جنونآمیزترین حملهی تروریستییی است که کابل در یک سال اخیر شاهد آن بود. حملهی روز جمعهی تروریستهای منسوب به «داعش» به «مسجد امام زمان» در شمال کابل نشان داد که «مساجد»، «نمازگزاران» و اماکن و گروههای مذهبی بدل به اهداف اصلی گروههای تروریستی شدهاند.
گرچه نهادهای امنیتی و وزارت صحت عامه تاکنون جان باختن 20 شهروند و زخمی شدن دستکم 40 نفر را تأیید کردهاند، اما با توجه به گفتههای شاهدان عینی که میگویند، چهار مهاجم مسلح نمازگزاران مسجد امام زمان را حتا با چاقو نیز زخم زدهاند، و با مدنظر قرار دادن اینکه چهار مهاجم انتحاری دهها نمازگزار بهشمول زنان و کودکان را برای پنج ساعت در بند نگهداشته و همزمان به نیروهای امنیتی تیراندازی میکردند و با در نظر داشتن اینکه در این مسجد سه انفجار بمب دستی رخ داده، بهسادگی قابل پیشبینی است که قربانیان این حمله بهمراتب بیشتر از ارقامی خواهد بود که تاکنون بهصورت رسمی اعلام شده است. بیتردید دهها خانواده در غم از دست دادن دوستانشان غرق در حزن و اندوهاند، اندوهی که با وحشت کشتار و خونریزی در مسجد و در هنگام نماز گره خورده است. این حملهی تروریستی درست از همین منظر قابل نگرانی است.
صرفنظر از سبعیت و خونخواری امارت طالبان، تاکنون اماکن مذهبی کمتر به آوردگاه تروریسم و میدان خونریزی گروههای تندرو تبدیل شده بود. در دو سال گذشته، از زمانی که داعش در افغانستان به دیگر گروههای تروریستی اضافه شده، نمونههایی مانند حمله به مراکز مذهبی و مساجد و مشخصاً گروههای خاص مذهبی، اتفاق افتاده است. حمله به مسجد باقرالعلوم و زیارت سخی در کابل و گروههای عزادار در روز عاشورای سال گذشته در بلخ، نمونههایی از این دستاند. اما حمله به مسجد شیعیان در شمال کابل و گروگانگیری و کشتار وسیع مردم، گامی بلند در راستای دمیدن در آتش تنشهای فرقهیی بهحساب میآید. چه اینکه، برای نخستین بار چهار مهاجم انتحاری دهها نمازگزار را گروگان میگیرند و برای ساعتها به کشتار و خشونت جنونآمیز ادامه میدهند. مشابه این حوادث، در عراق و پاکستان و در بستر تنشهای فرقهیی در سالهای گذشته بارها اتفاق افتاده است. مهم است در نظر داشته باشیم که بهرغم فقدان تنشهای فرقهیی و پیشینهی چنین کشمکشی در افغانستان، این حادثه دستکم از نظر ماهیت و طرز اجرای آن، بیش از هر زمانی ما را اتفاقهای ناگوار مذهبی در پاکستان و عراق نزدیک میکند.
معنای روشن این حادثهی خونین در کابل این است که سرکوب و کشتار مذهبی به هدف شعلهورکردن تنشهای فرقهیی و تفکیک شهروندان بر اساس اعتدال و افراط در دینورزی و تعامل اجتماعی، آغاز شده است. از اینرو، خطاست اگر گمان کنیم که اتفاق مشابهی در روزها و ماههای آینده رخ نخواهد داد. بهطور قطع، این حمله شروع رخدادهای خونباری از این دست است.
تجربهی ناگوار به حاشیه رفتن و سرکوب شهروندان بر اساس تمایزات مذهبی، در عراق و پاکستان پیامدهای فاجعهباری بهدنبال داشت. شکست موصل به دست داعش و تلاش ناکام دولت و چهرههای متشخص سنیمذهب در خلق یک اجماع ملی برای عراقیها و نیز کشتارهای خونین و تشدید بنیادگرایی در قالب شیعه و سنی در پاکستان بهخوبی پیامدهای این وضعیت را در غیبت مدیریت درست، نشان میدهد. بهنظر میرسد علاوه بر اینکه حکومت با تمام توان باید در التیام دردهای قربانیان این حادثه بکوشد و از افزایش تلفات انسانی جلوگیری کند، میباید با رخداد فجیع «مسجد امام زمان» از دو منظر برخورد کند:
یک؛ بهرغم عدم کشمکش مذهبی در افغانستان در یکونیم دههی اخیر، واقع اما این است که در جریان جهاد در برابر اتحاد جماهیر شوروی و دولت کمونیستی و پس از آن، هستههای بنیادگرایی در افغانستان گذاشته شده و بهمرور بارور میشود. تلاش گروههایی مانند داعش این است که این هستهها و نیروها را به فعلیت درآورد. از طرفی، نهادهای بنیادگرای شیعی نیز از سالها به اینسو فعال شدهاند. دو گروهی که تمام ظرفیت و تواناییشان توسعه و تشدید تنشهای مذهبی تا بربادی تمامعیار داخلی است. هر حادثهیی از این نوع، میتواند گامی به پیش در راستای تحقق این هدف باشد.
دو؛ کشتار هدفمند پیروان یک گروه مذهبی بهصورت طبیعی آنها را به حاشیه میراند و نسبت به دولت و وضعیت کنونی بدبین میسازد. نتیجهی چنین سرکوبی، در حالیکه از دست حکومت کار چندانی ساخته نیست، به تشدید رادیکالیزه شدن و ترویج بیشتر بنیادگرایی و خشونتورزی در میان گروههای مذهبی منجر میشود.
حکومت با توجه به هر دو نتیجهیی که رخدادهای خونبار مشابه میتواند بهدنبال داشته باشد باید تمهیداتی برای مهار حملات تروریستی و سرکوب گروههای ترویجکنندهی خشونت مذهبی بسنجد و این پیام را به شهروندان افغانستان قویاً انتقال بدهد که حافظ جان و زندگی آنهاست. در غیر آن، با هرگونه مسامحه و چشمپوشی و سهلانگاری به قطع باید منتظر فجایع بیشتر و بحران فراگیرتری بمانیم.