مقابله با ترس بی‌پایان پاکستان

استراتژی جدید امریکا در مورد کشورهای جنوب آسیا و افغانستان، کشوری را رنجاند که خودش را در ظاهر بزرگ‌ترین قربانی تروریسم می‌پندارد و مدعی است که بار سنگین مبارزه در برابر گروه‌های تروریستی را بر دوش می‌کشد. واکنش مقامات پاکستانی در ابتدا توأم با احتیاط بود؛ اما بعدتر مقامات این کشور یکی به‌دنبال دیگر، نارضایتی خود را به‌نحوی از این استراتژی ابراز کردند و موضع جدید واشنگتن در برابر تروریسم در افغانستان را محکوم به شکست عنوان کردند.
نخست‌وزیر پاکستان اخیراً گفته است که استراتژی جدید دولت امریکا مانند گذشته، به شکست منجر خواهد شد. نمی‌توان از این سخن شاهدخاقان عباسی چیزی بیش‌تر از نارضایتی این کشور از تغییرات جدید در راهبرد ایالات برداشت کرد. این نارضایتی به هیچ‌وجه غیرمنتظره نیست. پاکستان به‌عنوان کشوری که از یک‌سو سال‌ها پناهگاه امن اسامه بن‌لادن بوده و از سوی دیگر نزدیک‌ترین شریک منطقه‌یی ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم، انتظار دارد که زمینه‌ی بازی‌های دوگانه‌ی این کشور به چالش کشیده نشود. از این منظر، مسأله‌ی اساسی برای حکومت افغانستان این است که چه‌گونه با نارضایتی پاکستان از تغییرات جدید روبه‌رو می‌شود؟ چه این‌که اعلام نارضایتی این کشور همزمان شده است با تلاش‌های سیاسی گسترده‌ی اسلام‌آباد برای جلب حمایت‌های منطقه‌یی و بین‌المللی. به‌خصوص که وزیر خارجه‌ی این کشور سفرهای منطقه‌یی‌اش را شروع کرده و دولت آن نیز به معین وزارت خارجه‌ی امریکا اجازه‌ی سفر به پاکستان را نداده است. پاکستان از این اقبال برخوردار است که روسیه، چین و ایران نیز از مخالفان حضور درازمدت امریکا در منطقه و در تدارک ساخت موانعی در برابر این کشور‌ند.
اشرف غنی در نشست «پروسه‌ی کابل» خطاب به معاون وزارت خارجه‌ی پاکستان از او پرسید که توضیح بدهد کشورش چه می‌خواهد. به نظر می‌رسد دریافت پاسخ روشن این سؤال، می‌تواند منجر به گشوده شدن راهی برای مقابله با سیاست‌ تروریسم‌هراسی پیشروانه‌ی پاکستان شود. در گفت‌وگوهای رسانه‌یی شاهدخاقان عباسی و خواجه آصف، نخست‌وزیر و وزیر خارجه‌ی پاکستان، با بلومبرگ و جیونیوز دو نکته‌ی مهم در فهم خواست پاکستان کمک می‌کند. نخست‌وزیر جدید پاکستان دلیل شکست استراتژی جدید را در این خلاصه کرده که توسل به زور نظامی راه‌حل بحران امنیتی افغانستان نیست. در توضیح آن افزوده که راه‌حل سیاسی می‌تواند یگانه گزینه‌ی ممکن باشد. وزیرخارجه‌ی پاکستان گفته است که 90درصد حملات تروریستی در پاکستان از خاک افغانستان سامان‌ داده می‌شود؛ اتهامی که در گذشته و از جمله در رخداد گروگان‌گیری مکتبی در پشاور نیز تکرار شد.
یک راه‌حل سیاسی مقبول طبع پاکستان، تشریک قدرت با طالبان است؛ دست‌کم از سخنان اخیر نخست‌وزیر این کشور می‌توان همین نکته را استنباط کرد. تشریک قدرت با طالبان، گروهی که سه دهه مسئول کشتار، ویرانی و بی‌ثباتی افغانستان بوده است، از این جهت برای پاکستان مهم است که نفوذ حداکثری این کشور را بر کابل برای همیشه تضمین می‌کند. دلیل این خواسته را می‌توان در ترسی که وزیر خارجه‌ی این کشور بیان می‌کند، جست‌وجو کرد. او تلویحاً سخن پرویز مشرف را تکرار کرد که ترس‌اش از نفوذ هند و نقش افغانستان در گسترش بی‌ثباتی در داخل خاک پاکستان را به صراحت ابراز کرده بود.
تلاش‌های گذشته نشان داده که کابل هیچ‌زمانی نتوانسته است اعتماد و صداقت پاکستان را جلب کند. کرزی و غنی هر دو این مسیر را آزمودند و با سرشکستگی و دل‌خوری از آن ناامید شدند. پاکستان نیز از نظر تاریخی نشان داده است که لحظه‌یی حاضر نیست بر ترس‌اش غلبه کند. در نگاه استراتژیک دولت پاکستان، هرگونه غفلت یا سهل‌انگاری هرگز پذیرفتنی نیست. تجربه‌ی تجزیه‌ی پاکستان شرقی دلیل موجهی برای تداوم این دیدگاه فراهم آورده است. به همین خاطر پاکستان در برابر هند تا آن‌جا می‌ایستد که حاضر نیست همسایه‌ی شمالی‌اش کشوری خارج از کنترل این کشور باشد.
از این‌رو، راه‌حل نهایی برای افغانستان باید در تقویت‌ نهادها، دولت و نیروهای امنیتی و دفاعی جست‌وجو شود. ولی می‌توان به نقش چین در میانجی‌گری میان پاکستان و افغانستان و تداوم فشار امریکا بر این کشور به‌عنوان اهرم‌های فشاری دید که به‌کار بستن‌اش می‌تواند زمان را به نفع افغانستان تغییر بدهد. دعوا بر سر غلبه بر تلاش‌های دخالت‌جویانه‌ی پاکستان و پاسخ سخت دادن به این کشور نیست، حکومت باید به این درک برسد که پاکستان را وادار به کنار آمدن با این ترس دایمی و متوهمانه کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *