مقامات پاکستانی از ابتدای اعلام استراتژی جدید امریکا در آسیای جنوبی و افغانستان، تلاش یکسانی به راه انداختهاند تا ایالات متحده را متقاعد کنند که غیبت پاکستان در استراتژی جدید در مورد افغانستان، حاصلی ندارد. نخستوزیر پاکستان در همان ابتدا در مصاحبهیی گفته بود که این استراتژی به آوردن صلح در افغانستان کمکی نمیکند؛ حرفی که وزیر خارجه، خواجه محمد آصف، نیز آن را تکرار کرد.
در دو روز گذشته، نشست «سازمان همکاریهای اسلامی در فنآوری» در آستانه نیز فرصتی فراهم آورد تا رییسجمهور پاکستان بر طرح مدعیات دولت این کشور تأکید کند. ممنون حسین در دیدار با رجب طیب اردوغان بر این دعوای آشنای پاکستان انگشت نهاد که بیان میکند، پاکستان بزرگترین قربانی تروریسم است و در مبارزه با آن همراه جامعهی جهانی در افغانستان بوده است. رییسجمهور ترکیه پس از چین برای پادرمیانی میان افغانستان و پاکستان برای رفع مسایل موجود میان دو کشور، ابراز آمادگی کرده است.
سفر مقامات پاکستانی به ایران، موضع رسمی دولت چین در مورد استراتژی جدید دولت ترامپ در امور افغانستان و جنوب آسیا و تلاش این کشور برای جلب حمایت روسیه و اخیراً دیدار رییسجمهور پاکستان با رییسجمهور ترکیه، به این معناست که این کشور میکوشد با جلب حمایت کشورهای مهم منطقه، بر امریکا فشار آورد که نقش پاکستان را در مسایل مربوط به افغانستان نادیده نگیرد.
تردیدی وجود ندارد که پاکستان برای جلب همراهی کشورهای منطقه، از هیچ تلاشی دریغ نمیورزد. چه اینکه استراتژی جدید دولت امریکا برای پاکستان از جهاتی بسیار غیرقابل تحمل است. در مرحلهی اول، برای نخستینبار است که رییسجمهور امریکا مستقیماً پاکستان را به حمایت از تروریستها متهم میکند و در این مورد به صراحت هشدار میدهد. تشویق هند به سرمایهگذاری در افغانستان نیز برای پاکستان قابل تحمل نیست. به این دلیل که چنین حمایتی موجب حضور پررنگتر هند در افغانستان میشود. برای پاکستان این هشداردهنده است که هند توانسته است توجه امریکا را در امور افغانستان به خود جلب کند. با توجه به اینکه پاکستان نتوانسته است اعتماد اولیه میان کشورش و ایالات متحده را حفظ کند، دشوار است که این کشور بخواهد صداقتی در مبارزه با تروریسم به خرج دهد. حداکثر پاکستان تلاش خواهد کرد، میزان فشار بر دولتاش را کاهش دهد و از جهتی دیگر، در مسایل مربوط به افغانستان کماکان تنها گزینهی قابل اتکا برای تأمین ثبات بهحساب آید.
تلاشهای مشابهی در گذشته نیز از سوی پاکستان انجام شده است. زمانی که خروج رسمی نیروهای خارجی از افغانستان آغاز شد، هند پیام قدرتمندی برای افغانستان فرستاد؛ به نشانهی کمک و همراهی درازمدت این کشور. دو میلیارد دالر کمک این کشور در بازسازی، آموزش بیش از 600 تن افسر نظامی و اختصاص کمتر از سههزار بورسیهی تحصیلی، در میان بستهی پیشنهادی هند بود. پاکستان سقف کمکهایش را به طرز غیر قابلانتظاری، به 500 میلیون دالر بلند برد و حتا درخواست ارسال دانشجویان نظامی را به این کشور مطرح کرد. اما بهرغم تمامی این تلاشها که ظاهراً بهمعنای حسننیت پاکستان در برابر افغانستان تلقی میشود، این کشور همزمان لانهی اصلیترین چهرههای طالبان و شبکهی حقانی بود. کابل همواره بر نقش این کشور در حمایت از گروههای تروریستی و تشدید ناامنی در افغانستان تأکید کرده است.
از طرفی دیگر، نباید فراموش کرد که به اجبار افغانستان بزرگترین خط مرزی را با پاکستان دارد. بیشترین مبادلهی تجاری با این کشور یا از طریق بنادر آن صورت میگیرد و میلیونها مهاجر افغان هنوز در این کشور بهسر میبرند. از اینرو، بهنظر میرسد افغانستان نمیتواند با این کشور راههای گفتوگو را ببندد و یا دستکم تمایلی برای تعامل با این کشور نشان ندهد.
همانطور که رییسجمهور غنی برای گفتوگو با پاکستان ابراز آمادگی کرده، بهتر است که حکومت وحدت ملی بر سر شرایط و مسایل مشخصی که عامل اصلی دخالت پاکستان و حمایت این کشور از گروههای تروریستی در افغانستان گفتوگو شود. رییسجمهور غنی باری از جنگ اعلامناشده میان دو کشور سخن میگفت. این جنگ برسر چه مسایلی است؟ آب یا ترس از نفوذ هند و یا حتا تأسیس دولتی تحت کنترل پاکستان؟ مسأله هرچه باشد، با توجه به تلاشهای منطقهیی پاکستان، لازم است حکومت از هرگونه گفتوگویی میان دو کشور استقبال کند؛ اقدامی که مستلزم برخورداری از طرح مشخصی برای گفتوگو است.