فارین پالیسی/روچی کُمار
ترجمه: جلیل پژواک
حامدکرزی هنوز از امریکا، از کشوری که او را به قدرت رساند، دلخور است. در اولین مصاحبهاش با فارین پالیسی بعد از اعلام استراتژی جدید دولت ترمپ برای افغانستان، رییسجمهور سابق افغانستان میگوید: «وقتی که ایالات متحده جنگندههای بیشتری به افغانستان میآورد، کی را میخواهد بمباران کند؟ قریهها و خانههایمان را؟» کمی خشم در رفتار معمول دیپلماتیک او دیده میشود.
سه سال از آخرین دور ریاستجمهوری حامد کرزی میگذرد، رییسجمهور سابق افغانستان، کسی که زمانی متحد نزدیک امریکا و وابسته به پشتیبانی ایالات متحده بود. او در این مورد که علاقهیی به بازگشت به ریاستجمهوری ندارد، مصمم است اما کرزی به هیچوجه یک رییسجمهور بازنشسته بهحساب نمیآید.
ما با حامدکرزی در خانهی بهشدت محافظت شدهاش در کابل ملاقات کردیم. بهخاطر رسمورواج مهماننوازی افغانها، رییسجمهور سابق، متواضعانه از ما در ورودی خانهاش استقبال کرد. خانهی فعلی حامدکرزی از ارگ ریاستجمهوری یک سنگانداز فاصله دارد. از ساختمانی که او کنترلاش را در روزگار بهتری از این قرن بهعهده داشت. کرزی ما را به کتابخانهاش که طعم دلپذیری از آمیختگی در ادبیات به نمایش میگذارد، راهنمایی کرد. شکسپیر و قانون اساسی هند هم، در قفسهها دیده میشوند.
کرزی در 59 سالگیاش، دفتر عمومی ندارد. اما در کشوری که روابط، از خانواده تا قبیله نیروی محرک سیاست است، او هنوز با امور دولت درگیر است. کرزی به مشورت و رایزنی با تعدادی از بازیکنان قدرت، چه در داخل و چه در بیرون از حکومت، ادامه میدهد. او میگوید که در هفته بهطور متوسط، با چهارصد نفر ملاقات میکند و در روزهای تعطیلات ملی، وقتی که او از بزرگان قومی، رهبران سیاسی و فعالان سراسر کشور میزبانی میکند، این رقم به 6000 نفر میرسد. کرزی میگوید: «مصروف، مصروف، مصروف! امریکاییها ما را مصروف نگهمیدارند».
البته در زمانی که حامد کرزی رییسجمهور و متولی اتحاد واشنگتن با افغانستان بود، وضعیت همینطوری بود. اما ارزیابی کنونی وی از ایالاتمتحده –و دولتی که با آن همکار است- با قطعیت بدتر شده است.
حامدکرزی بهطور مشخص از استراتژی جدید نظامی رییسجمهورِ امریکا دونالد ترمپ، عصبانی است. او قاطعانه میگوید: «اعلام این استراتژی از سوی ترمپ، نه بهمنظور راهحل افغانستان است و نه برای آوردن صلح در این کشور. این استراتژی آتش جنگ و درگیری در افغانستان را شعلهور میکند. قصد این استراتژی، افزایش جنگ در افغانستان است. آنها هیچ کاری برای چارهسازی نکردهاند. در تمام این مدت هرکاری که انجام دادهاند، ایجاد موانع و مشکلات بوده است».
این باور اما با دیدگاه بیشتر افغانها، بهشمول سربازان افغان که از گفتههای آشکار ترمپ در مورد حمایت پاکستان از شورشیان افغان استقبال کردهاند، در تضاد صریح قرار دارد. برای سربازان افغان که ضربههای مهلک جنگ علیه طالبان و داعش را در کشور متحمل میشوند، استراتژی جدید ترمپ یک خبر خوش بود. احمد (نام مستعار) سرباز 35 سالهی ارتش ملی افغانستان که در ولایت جنگزدهی کندز مستقر است، با حالتی آمیخته از ترس، در یک مصاحبهی تلفونی به فارین پالیسی میگوید: «این نیست که من بخواهم بجنگم، هیچ افغانی نمیخواهد بجنگد اما در وضعیت، ما راه دیگری بهجز جنگ نداریم. ما نیروهای افغان، هنوز به حمایت امریکا در میدان جنگ نیاز داریم. این جنگ، جنگ پیچیدهیی است و ما هنوز آنقدر قوی نشدهایم که با دشمن خود بجنگیم».
»دشمن» برای احمد و دیگر هممیهنانش نهتنها شورش روبهرشد طالبان است که حامیان این گروه در حکومت پاکستان را نیز شامل میشود. تنها اعلام افزایش حضور نظامی امریکا در افغانستان نیست که آنها را برانگیخته بلکه تنبیه اسلام آباد نیز آنها را به استراتژی جدید ترمپ، علاقهمند کرده است.
اما کرزی به تصامیم و طرحهای واشنگتن اعتماد نمیکند. او میگوید که برای سالها رویکرد پاکستان نسبت به افغانستان را برای امریکاییها شرح داده، اما «امریکاییها نهتنها من را نادیده گرفتند بلکه پاکستان را از متحدان اصلی خود خواندند. حالا با متهمکردن پاکستان، امریکاییها بهدنبال توجیه مجدد ادامهی جنگ، به قیمت جان افغانها، ثروت افغانها و زمین افغانها هستند. شناختن اینکه یک کشور دروغگو است یا نه، 15 سال را در برنمیگیرد. پانزده سال زمان طولانییی است. امریکاییها نمیتوانند بعد از پانزده سال نزد ما بیایند و بگویند که پاکستان تروریسم صادر میکند».
حامد کرزی با یک لحن خشمگین میگوید: «از اوباما گرفته تا هیلاری کلینتون و وزرای دفاع، آنها از پاکستان بهخاطر پرورش پناهگاههای امن انتقاد میکردند. آنها پاکستان را سرزنش کردند و به بمباران افغانستان ادامه دادند. معاون رییسجمهور امریکا، جوبایدن به من گفت که -پاکستان برای امریکا 50 برابر بیشتر از افغانستان اهمیت دارد- شما میتوانید بروید و از او سوال کنید که چرا اینطور است».
کرزی به این باور است که رویکرد ترمپ در مورد افغانستان، خیلی با رویکرد سلفاش، اوباما، متفاوت نیست: «این یک جنگ بیپایان است که ما در آن میمیریم. از ما افغانها بهعنوان باروت تفنگ و مهمات جنگ استفاده میشود». حامد کرزی با متهم کردن ایالات متحده به تمایل در جنگ دایمی در افغانستان میگوید: «حتا زمانی که ما در حال جنگ با شوروی بودیم، امریکاییها نمیخواستند جنگ پایان یابد یا در آن مورد، اتحاد شوروی از جنگ پا پس بکشد». کرزی با بیان اینکه امریکا آجندای خودش را از طریق دههها جنگ دوامدار در افغانستان، تعقیب کرده است، میگوید: «آنها میگفتند که با شوروی تا آخرین افغان را میجنگند. آنها میخواهند منافعشان را به قیمت جان آخرین افغان، تعقیب کنند».
کرزی هشدار میدهد: «ما نمیخواهیم که میدان جنگ اهداف ایالات متحده در منطقه شویم. اما ظاهرا به همانسو روان هستیم».
کرزی هرچند که متحدان وفاداری در افغانستان دارد، اما در این ارزیابیاش از استراتژی جدید ترمپ برای افغانستان، تنها مانده است. بسیاری افغانها از اینکه ترمپ برنامهی خروج سربازان امریکایی از افغانستان را لغو کرده، خوشحالاند. از شروع این روند در سال 2014، درگیری با طالبان بهطور پیوسته افزایش یافته و گروههای تازهشکلگرفته مانند داعش در افغانستان، به چالشهای امنیتی و تلفات ملکی افزودهاند. بنابر آمار یوناما در افغانستان، 11418 مورد تلفات جنگ در سال 2016 گزارش شده است در حالیکه نیمهی اول سال 2017، از هماکنون 5243 مورد تلفات را شاهد بوده است.
کرزی با حالت غمگینی میپذیرد که شورش افزایش یافته اما او به این باور است که تهدید حضور دوامدار امریکاییها در افغانستان کمتر از خروج سربازان امریکایی نیست. رییسجمهور سابق افغانستان با صدایی بلند میگوید: «وقتی که امریکا جنگندههای بیشتر به افغانستان میآورد، کی را میخواهد بمباران کند؟ دخالت بیشتر امریکا بهمعنای تلفات بیشتر است». اینکه تلفات غیرنظامیان در گذشته با افزایش فعالیت نظامیان امریکا مرتبط شده درست است. و درست سه هفته بعد از اعلام استراتژی جدید ترمپ برای افغانستان، نزدیک به 29 غیرنظامی در حملات جداگانهی هوایی در ولایات هرات، لوگر و کابل کشته شدهاند.
نهایتا، برای کرزی، طالبان کمتر سدراه صلح است تا امریکاییها. کرزی میگوید: «اگر من رییسجمهور میبودم به جنگ پایان میدادم، تمامش میکردم». راهحل او برای آیندهی افغانستان، تلاش مشترک است: «با روسیه، چین و دیگران جنگ را پایان میدادم». در عوض، او به این باور است که دشمنیها و خصومت در منطقه در حال افزایش است و اینهمه تقصیر ایالات متحدهی امریکا است: «پاکستان منزوی نشده است. شاید ایالات متحده بعضی از کمکهای پولیاش را قطع کرده باشد اما روسیه حالا با پاکستان است. چین هم همینطور. امریکا برای منزوی کردن پاکستان سعی نکرده و بهجای آن، تلاش کرده تا در منطقه، درگیری ایجاد کند».
کرزی با اشاره به درخواست ترمپ از هند برای دخالت در افغانستان میگوید: «بین در انزوا قرار دادن کسی و شعلهور نمودن درگیری یک تفاوت است». او در مورد دادن نقش بیشتر به پیمانکاران خصوصی در جنگ افغانستان میگوید: «فساد بیشتر، کشتار بیشتر! اینها تاجران مرگاند. امریکاییها مردمانی را به اینجا میآورند که کشتار را پیشهی خود قرار دادهاند».
وقتی از او پرسیدم که چه چیزی را بهعنوان راهحل برای شورش روبهرشد طالبان میبیند، کرزی که در دوران ریاستجمهوری بهخاطر رویکرد نرماش نسبت به تروریسم مورد انتقاد قرار گرفته بود، از حکومت افغانستان میخواهد که مذاکرات صلح مستقلانهاش را تعقیب کند: «در حال حاضر هر دو طرف، دولت افغانستان و طالبان، در خدمت منافع خارجیها قرار گرفتهاند. لحظهیی که آنها از افغانستان رفته باشند و افغانها بتوانند با همدیگر بنشینند، ما صلح خواهیم داشت». کرزی اضافه میکند که در نهایت طالبان «هم از همین کشور اند و به افغانستان تعلق دارند. آنها افغاناند. آنها بسیار خوش آمدهاند، آنها متعلق به همین کشور اند».
حامد کرزی با رد این موضوع که طالبان تهدیدی برای دموکراسی افغانستاناند، میگوید که مشکل اساسی با این گروه، روابط آنها با پاکستان بوده. او با اضافه نمودن اینکه، طالبان منجر به زخمهای عمیق شخصی مانند ترور برادرش، پسر کاکا و بسیاری از دوستانش شدهاند، اما او بهخاطر منافع ملی خواستار نادیدهگرفتن این اتفاقات است، میگوید: «من این موضوعات را کنار گذاشتم به این خاطر که با حکومت پاکستانیها در افغانستان مخالفت کردم. آنها در کشور ما با لباس طالبان حکومت میکردند».
کرزی میگوید: «بزرگترین تهدید به افغانستان، ترکیب ایالات متحده و پاکستان است. من آنها را جداگانه نمیبینیم، من با هردوی آنها سروکار داشتهام. آنها در طول این مدت با هم همکاری میکردهاند. مخالفت من همیشه با حکومتِ خارجیها در افغانستان بوده، همانطور که امروز موضع من همین است».
اما کرزی حاضر است که شهرت افغانستان بهعنوان «گورستان امپراطوریها» را بازتایید کند: «روزگاری –گورستان- بریتانیا بود، بعد شوروی و بعدش هم پاکستان. ما خسته نمیشویم. آنها از پای میمانند و افغانستان را ترک میکنند. حالا توپ در میدان امریکاییهاست که باید تصمیم بگیرند که آیا میخواهند نهایتا درمانده و مجبور به ترک شوند یا حاکمیت ما و زندگی افغانها را احترام و بگذارند که کشور در صلح باشد».