رحمتالله ارشاد
هشت ماه قبل یکی از دوستانم از اسپینبولدگ آمده بود؛ شهری که تنها وصفش خاک است و یکی از نقاط مرزی و راه عبورومرور با پاکستان. این بازار با یک بازار مشهور دیگر، «ویش» – جایی که بازار جنسهای دستدوم در افغانستان است و مرکز رفتوآمد یک گروه خاص از تجاران افغانستان.
دوست من در میان تمام قصههای جالب و عجیب از آن گوشهی این خاک، قصهی جالبی از جنرال رازق فرمانده قدرتمند پولیس قندهار کرد. قصهی او مربوط یک کاروبار شخصیاش میشد که در اوایل در شهر صفا در ولایت زابل راهاندازی شده بود. این جوان که از لحاظ قومی هزاره است، از دست مداخله و باجگیری حاکمان محلی به تنگ میآید. روزی با شنیدن نام جنرال رازق به خانهاش در قندهار مراجعه میکند و پس از دو ساعت موفق میشود که جنرال رازق را ببیند.
جنرال رازق شکایت مراجعهکننده را میشنود و به شهردار شهر صفا زنگ میزند و میگوید: «فکر نکن که در کندهارم، آنجا هم زورم به تو میرسد. خجالت نمیکشی یک وطندار را که در شهر ما و تو باید مثل مهمان باشد اذیت میکنی؟» او ادامه میدهد که جنرال رازق گفت: «امضایم را برایت با نامه روان کردم. اگر بار دیگر بشنوم که مانع کارش میشوی، باز مرا میشناسی».
از آنروز تا روزی که من آن تجار را دیدم، دیگر مزاحمتی برایش ایجاد نشده بود و در یک بازارک که در مناطق پشتوننشین است، کارش را با وجود هویت قومی- هزاره ادامه داد و اکنون با اطمینان کامل در شهر صفا و بازار اسپینبولدگ و در دو ولایت زابل و قندهار به کارش ادامه میدهد.
جنرال عبدالرازق فرمانده پولیس قندهار، یکی از مخالفان شخ و محکم رییسجمهور غنی بوده است. ایستادگی او در برابر غنی تا جایی بوده که تلاشهای حکومت وحدت ملی برای برکناریاش از سمت فرماندهی پولیس قندهار به ناکامی انجامیده و اکنون جنرال رازق با وجود عدم تمایل غنی، به کارش ادامه میدهد و بهنظر نمیرسد که رییسجمهور غنی در مورد او کاری انجام داده بتواند.
رابطهی جنرال رازق و رییسجمهورغنی تا هنوز در فازی روان است که در زمان انتخابات ریاستجمهوری بود. یک ماه قبل زمانی که رییسجمهورغنی به قندهار سفر کرد، جنرال رازق از او در میدان هوایی استقبال نکرد و عکسی از او و رییسجمهورغنی منتشر نشد.
اما جنرال رازق در سفر این هفتهیی داکتر عبدالله از او با گرمی تمام استقبال کرد. فرمانده رازق شخصاً با موترش رانندگی عبدالله عبدالله را کرد و در طی سفر عبدالله او را در میدان هوایی، شهر، اماکن دیدنی، میز غذا و حتا پس از نماز هنگام ترک قندهار در میدان هوایی قندهار او را همراهی کرد.
استقبال رازق از عبدالله عبدالله اگر یکطرفش علایق سیاسی فرمانده رازق بود، رخ دیگرش و عامل مهمتر، کاکگی جنرال رازق است. حرفی که آن دوست من از زبان مردم قندهار و چشمدید خودش گفت: جنرال رازق بسیار خطرناک، قاطع و بسیار کاکه نفر است.
اگر یکطرف لجاجت و اختلاف جنرال رازق با اشرف غنی است، طرف دیگر نداشتن یک پیوند و اشتراک سیاسی با عبدالله عبدالله است. بنابراین برای من یکی از دلایل اصلی در استقبال از عبدالله عبدالله، کاکگی جنرال رازق است. من شک دارم که رازق با یک برنامهریزی سیاسی و چشمانداز روشن از اینکه چطوری سیاست بکند، چنین اقدامی را روی دست گرفته باشد. رفتار رازق در موارد بسیاری هنوز بازتابدهندهی پختگی سیاسی او نیست که بتواند یک رابطهی سیاسی محکم میان استقبال او از عبدالله عبدالله و بیتوجهی او به اشرف غنی را ثابت سازد.
چند مدت قبل پس از اعلام استراتژی تازهی امریکا در قبال افغانستان که افزایش نیرو در این کشور را در پی داشت، مراسم بزرگی در شهر قندهار به استقبال از این استراتژی برگزارشد؛ جاییکه بهصورت سنتی بهعنوان پایگاه قومی حامد کرزی بهشمار میآید- مردی که این روزها از سیاست فقط یک چیز میخواهد: مخالفت بهتماممعنا با امریکا و بدگویی بیپایان از عملکرد امریکاییها در این کشور.
از طرف دیگر، فهم عمومی این است که جنرال رازق از پیروان و هواداران سرسخت حامد کرزی است و رابطهی او با کرزی هنوز عمیق و بسیار نزدیک است. اما در آخرین مورد جنرال رازق برخلاف حامد کرزی از استراتژی تازهی امریکا استقبال کرد. یکی از کسانی که جنرال رازق را دیده است از او به من چنین نقلقول کرد: جنرال رازق با کرزی بسیار نزدیک است. اما هیچگاهی میان امریکا و کرزی، جانب کرزی را نخواهد گرفت. او بیشتر از کرزی با امریکاییها رفاقت دارد و فکر میکند که کرزی در برابر پاکستان که بزرگترین دشمن رازق شمرده میشود، موضع نرمتر و ملایمتری اتخاذ کرده است. رازق فکر میکند که هرگز پاکستان و عملکردش را در قبال افغانستان فراموش نمیتواند و به این دلیل مراسم استقبال از استراتژی تازهی امریکا را در قندهار برگزار کرد، با وجودیکه کرزی مخالف این برنامه بود.
بازخوانی این چند قصه و رویداد در قبال جنرال رازق از یکطرف بازتابدهندهی آشفتگی خط سیاسی این جنرال پرآوازه و سرمایهدار است، از جانب دیگر در میان قندهاریها کم نیستند کسانی که در کنار ترس و تعریف خطرناکی جنرال رازق، قصههای بخششها و رفاقتهای او را نیز میکنند و او را در کاکگی بیجوره میدانند.
اما پايان سخن، رازق جدا از ديدگاه و تعلقات سياسیاش؛ در درون كاكگیهای شخصیاش دوست دارانش را فراتر از قندهار رسانده است. استقبال گرم او از عبدالله عبدالله در قندهار و تصاويری كه از سفرعبدالله در شهر قندهار منتشر شد، ديدنی و خوشايند بود. مخالفان و منتقدان حكومت و عبدالله عبدالله از ديدن اين عكسها كه تصوير ستودنی از افغانستان است، به وجد آمدند و اين تصاوير بازتاب وسيع و مثبتی در شبكههای اجتماعی داشت. رازق با تمام تداركاتی كه در اين سفر انجام داد، به همدلی و همبستگی كمك كرد.