غیبت واژه‌ی «پناهنده» در قوانین هند

محمد قاسم -فارغ‌التحصیل رشته‌ی حقوق بشر از هند
هندوستان یکی از بزرگترین جمعیت پناهندگان در آسیا را دارد اما تاهنوز هیچ قانون منسجم و رسمی در رابطه به موضوع پناهندگی ندارد. طبق راپورهای کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، نزدیک به دو صد هزار پناهنده و پناهجو در این کشور زندگی می‌کنند. جنگ ، مخاصمات مسلحانه و دیگر عوامل سلب زندگی و آزادی‌های انسانی در افغانستان، برما، سریلانکا، تبت، سوریه، ایران، سومالیا و کشورهای دیگر همسایه و غیر همسایه‌ی هند، آوارگان زیادی را راهی هندوستان نموده است. از جریان مداوم مهاجران اجباری و افراد آواره به هندوستان چنین به‌نظر می‌رسد که این کشور پناهگاه خوبی برای پناهندگان باشد و اما با وجود میزبانی یکی از بزرگترین جمعیت پناهندگان و پناهجویان در دنیا، هندوستان حتا یک قانون مشخص و رسمی مربوط به مسایل پناهندگی ندارد. بر علاوه‌ی این، هندوستان تاهنوز نه عضو معاهده‌ی بین‌المللی سال 1951 مربوط به وضعیت پناهندگان است و نه هم به پروتکل الحاقی 1967 آن پیوسته است. معاهده‌ی بین‌المللی سال 1951 مربوط به وضعیت پناهندگان و پروتکل الحاقی اآن مهم‌ترین سند بین‌المللی است که حقوق و امتیازات پناهنگان را تعیین و شخص پناهنده را چنین تعریف می‌کند: پناهنده کسی است که بیرون از کشور خودش باشد و به دلایل نژاد، مذهب، ملیت یا عضویت در یک گروه خاص اجتماعی، یا سیاسی، ترس موجهی از آزار و اذیت دارد و به‌علت ترس از آن قادر و یا مایل به باز گشت به کشور اصلی‌اش نباشد. با توجه به این موضوع، یک پناهنده در هند هر لحظه خطری از دست دادن حمایت از سوی دولت را متحمل می‌شود؛ فقدان قوانین مربوط به پناهندگان و پناهجویان به‌راحتی آن‌ها را در کتگوری مهاجرین غیرقانونی قرار داده و آسیب‌پذیری آن‌ها را افزایش می‌دهد. قوانین هند هیچ‌گونه حمایت خاصی برای پناهندگان ارایه نمی‌دهد، در حالی‌که تعداد زیادی از آن‌ها به‌دنبال حمایت از هند است. طبق قوانین هند، واژه‌ی «خارجی» تنها مرجع بیگانگان از هر نوع است؛ این واژه، پناهندگان، مهاجران و سیاحان را در یک کتگوری قرار می‌دهد.
زمانی‌که یک کشور معاهده‌ی بین‌المللی مربوط به وضعیت پناهندگی یا پروتکل الحاقی 1967 مربوط به آن را امضا کرده و تصویب می‌کند، همزمان متعهد می‌شود تا حقوق و آزادی‌های اعطا شده به پناهندگان در کنوانسیون را اعمال کند؛ این استندردها شامل حقوق مالکیت، حق رفاه، تحصیل، اشتغال، مسکن، دسترسی به محکمه، آزادی حرکت، اسناد هویت و اسناد مسافرتی می‌باشد. هند احتمالا به‌دلیل مسئولیت قانونی شمار زیادی از افرادی که به دنبال سرپناه هستند، تاهنوز موافقت نکرده است به این معاهده‌ی بین‌المللی بپیوندد. اگر چه دولت هند ادعا می‌کند که سیاست‌های آن مطابق با استانداردهای بین‌المللی است، هیچ قانونی در هند به‌طور مستقیم به پناهندگان اشاره نمی‌کند. قانون ثبت‌نام اتباع خارجی مصوب 1939، دستور مربوط به اتباع خارجی مصوب 1948 و قانون مربوط به خارجی مصوب 1946 تنها قوانینی هستند که رفتار تمام خارجی‌ها به‌شمول پناهندگان و پناهجونان در داخل هند را کنترل می‌کنند. هر سه قانون دولت را قادر به محدود کردن حرکت، فرصت‌های اشتغال و همچنین اخراج پناهجویان می‌سازند. کنوانسیون بین‌المللی مربوط به وضعیت پناهندگان تمام این اقدامات را ممنوع می‌کند.
افغانستانی‌ها یکی از بزرگترین بخش‌های پناهندگان در هند را تشکیل می‌دهند که عمدتا در دهلی، پایتخت هندوستان ساکن هستند. طبق گزارش‌های کمیساریای عالی سازمان ملل مربوط به وضعیت پناهندگان در دهلی جدید، تا ماه دسمبر 2014 به تعداد 10395 پناهنده و 1305 پناهجوی افغانستانی در این دفتر برای پناهندگی ثبت‌نام کرده‌اند و این رقم تا ماه اگست 2016 به 14000 افزایش یافته است. با تشدید جنگ و خشونت‌ها، فرار مردم از افغانسنان همچنان افزایش یافته است. بیشتر از سه دهه جنگ و خشونت، میلیون‌ها انسان را در داخل و خارج از کشور آواره کرده است. تهاجم شوروی در سال 1979 میلادی به افغانستان و به‌تعقیب آن جنگ‌ها و اختلافات بین آن‌ها و مجاهدین جان صدها افراد غیرنظامی را گرفته و میلیون‌ها انسان دیگر مجبور به ترک کشور شدند که بیشترشان به کشورهای همسایه مثل ایران، پاکستان و هند فرار کردند. علاوه بر این، سقوط رژیم کمونیستی در سال 1992 میلادی و به‌دنبال آن جنگ‌های داخلی و به‌وجود آمدن عمارت اسلامی طالبان هر کدام مراحل جدیدی مهاجرت‌های اجباری را در کشور به‌وجود آورد. پس از سال 2001 میلادی، تشکیل حکومت جدید به‌سرپرستی حامد کرزی و تحت حمایت گسترده‌ی جامعه‌ی بین‌المللی از نظر مردمی که سال‌های طولانی منتظر صلح و آرامش بودند گامی امید بخشی تلقی می‌شد و اما برخلاف آنچه مردم امیدوار بودند، صلح و آرامش هرگز به این کشور برنگشت. افغانستان همچنان یک کشور درگیر جنگ و خشونت باقی مانده است، تروریست‌ها و شورشیان حملات منظم شان‌را نه‌تنها در خارج از پایتخت بلکه در کابل نیز انجام می‌دهند. طبق گزارش‌های اخیر یوناما، تنها در نیمه‌ی اول سال 2017 میلادی 1662 غیرنظامی در درگیری‌های مسلحانه و انفجار جان خود را از دست دادند و 3581 نفر دیگر نیز زخمی شدند. بین ماه‌های جنوری 2009 و 2017، مناقشات مسلحانه و انفجار باعث مرگ 26512 نفر و زخمی شدن 48931 دیگر شده است که تمام آن‌ها غیرنظامیان بودند. ادامه‌ی جنگ و ناامنی در کشور، تداوم فرار مردم به کشورهای دیگر را به‌دنبال دارد.
جهان امروز نسبت به هر زمان دیگری شاهد بحران بی‌سابقه‌ی مهاجرت اجباری است. تعداد افرادی که به دلایل جنگ، شورش، تعارضات قومی و مذهبی و فاجعه‌های محیط‌زیستی عمدتا در جنوب دنیا آواره می‌شوند افزایش یافته است؛ آن‌ها هیچ گزینه‌یی جز فرار به کشورهای دیگر برای این‌که زنده بمانند ندارند. با این‌حال، آن‌ها مجبور می‌شوند دست به یک سفر ناروشن و پرخطر زده، تمام داروندار زندگی‌شان را پشت سر گذاشته و راهی کشورهایی شوند که بتوانند زنده بمانند و مثل بقیه‌ی انسان‌هایی که خوشبخت بودند و در شمال دنیا تولد شده‌اند حق زندگی و رفاه و آسایش داشته باشند. در هر دقیقه از روز به‌تعداد 20 نفر به دلایل مختلف جنگ و ناامنی عمدتا در جنوب دنیا آواره می‌شوند و هنوز انتظار می‌رود این تعداد افزایش یابد. طبق گزارش‌های کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، در جریان دو دهه‌ی گذشته، تعداد آوارگان و مهاجران اجباری از 39.9 میلیون نفر در سال 1997 به 65.6 میلیون نفر در سال 2016 افزایش یافته است. حداقل 2510 پناهجو فقط در سال 2016 در راه سفر به اروپا جان‌شان را از دست داده‌اند. و اما با وجود این‌همه بحران‌های انسانی بی‌سابقه، بسیاری از رهبران جهان در کشورهای توسعه‌یافته و مرفه، کنترل مرزهای‌شان را بیشتر کرده و دروازه‌های‌شان را به‌روی آوارگان جنگ و خشونت بسته می‌کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *