همدستی «فساد» و طالبان در شکست نیروهای امنیتی

پنج ماه پیش، رییس‌جمهور غنی در کنفرانس مبارزه با فساد اداری وزارت داخله را «قلب فساد» خواند و تعهد سپرد که اصلاحات بنیادی را از این اداره‌ی مهم امنیتی شروع خواهد کرد. در آن زمان و البته به‌درستی از این سخن غنی نتیجه گرفته شد که وی قصد دارد شخص دیگری غیر از آقای جاهد را در وزارت داخله تعیین کند. اخیراً ویس‌ برمک به‌عنوان سرپرست و نامزدوزیر وزارت داخله تعیین شده است؛ کسی که انتظار می‌رود قلب فساد را از تپش باز بدارد. اما در حالی‌که از آخرین تعهد جدی غنی برای خشکاندن ریشه‌های فساد در صفوف پولیس پنج ماه می‌گذرد، به‌تازگی شماری از سربازان در کندز و غور شکایت کرده‌اند که حتا مواد غذایی و مایحتاج اولیه به آن‌ها نمی‌رسد.
سربازان در غور گفته‌اند سه کیلومتر از مرکز شهر فاصله دارند، اما حتا به غذا و معاش‌شان دست‌رسی ندارند و گاهی مجبور اند از پول شخصی‌شان غذا تهیه کنند. در خان‌آباد کندز-جایی که بیش از دو سال است طالبان در آن سرگرم نبرد با نیروهای دولتی‌اند-نیز سربازان از تأخیر سه ماهه در معاش‌شان شکایت دارند.
بر اساس آماری که سیگار/اداره‌ی بازرسی کمک‌های امریکا منتشر کرده، کم‌تر از نیمی از قلمرو دولت به‌گونه‌ی مستقیم یا غیرمستقیم در کنترل جنگ‌جویان مسلح وابسته به طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی است. مشاور شورای امنیت ملی و مقامات حکومتی بارها از وجود 21 گروه تروریستی در افغانستان سخن گفته‌اند. به‌صورت روزانه 15 تا 20 عملیات اجرا می‌شود و گاهی روزانه شمار تلفات نیروهای امنیتی و گروه‌های تروریستی به مرز 100 نفر نیز می‌رسد. این درحالی است که غیر از جنگ مستقیم و جبهه‌یی که اردوی ملی مستقیماً دخالت دارد، آماج باقی حملات چریکی و لحظه‌یی طالبان گروه‌های مسلح مردمی، پولیس محلی و پولیس ملی است. طالبان به استثنای حملات پیچیده‌ی تروریستی، شبیه آن‌چه که در مقر فرماندهی پولیس پکتیا اتفاق افتاد، غالباً از رویارویی مستقیم نظامی پرهیز می‌کنند و به شیوه‌ی حملات چریکی سعی می‌کنند به نیروهای دفاعی و امنیتی ضربه بزنند. در اوایل ام‌سال حکومت برای جذب شهروندان در نیروهای امنیتی و دفاعی، حتا به کمپین‌های خیابانی اقدام کرد. با توجه به میزان زیاد تلفات نظامی، این کار از سر ناگزیری بود و البته در شکل‌های دیگری تاکنون ادامه دارد. برای مثال، رییس‌جمهور غنی در پکتیا-به‌مناسبت مشایعت پیکر فرمانده امنیه‌ی این ولایت-در میان نیروهای امنیتی قول داد که به خانواده‌های شهدا پول نقد و زمین توزیع می‌کند و در بودجه‌ی آینده سهم آن‌ها را بیش‌تر مدنظر قرار می‌دهد. آقای غنی سعی کرد با این پیش‌کش تشویقی، جلو کم شدن انگیزه‌ی پولیس را بگیرد.
به‌نظر نمی‌رسد برخورد رمانتیک با وضعیت سربازان، رجزخوانی و قهرمان‌خوانی آن‌ها پاسخ شایسته‌یی برای مشکلاتی باشد که نیروهای امنیتی در سطوح متفاوتی با آن روبه‌رویند. فساد در نهادهای امنیتی، به‌خصوص پولیس ملی، در حدی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید. ریشه‌ی مسأله‌ی نرسیدن غذا به پولیس در غور را باید در زدوبندهای تدارکاتی وزارت داخله جست‌وجو کرد. برای مثال، آمر لوژستیک فرماندهی پولیس غور گفته که مسئول تأمین نیازهای لوژستیکی پولیس غور شرکتی است به‌نام «آریاناسنگسور» که مسئولین آن‌ها حالا گم‌اند. شرکت خدمات لوژستیکی‌یی که بتواند به‌راحتی از زیر بار تعهداتش در برود و «لادرک» باشد، به‌صورت قطع از سوی وزارت داخله در زمان واگذاری این قرارداد بازرسی نشده است.
حکومت و مسئولان وزارت داخله چنان‌چه فرار مأموران پولیس و کاهش انگیزه‌ی خدمت در آن‌ها را جدی نگیرند و با فساد چند لایه در این وزارت‌خانه مبارزه نکنند، نباید در ناتوانی پولیس در تأمین امنیت شهرها و مناطق مسکونی تردید کنیم. آن‌ها دلیل و انگیزه‌یی برای نبرد نخواهند داشت، زیرا می‌دانند که برای مقامات فاسد پولیس و شرکت‌های قراردادی از هیچ اهمیتی برخوردار نیست. از این جهت خطا نیست اگر بگوییم فساد همان مسئولیتی را در سرکوب نیروهای امنیتی پیش می‌‌برد که جنگ‌جویان طالب بهشکل بی‌رحمانه‌تری آن‌ را دنبال می‌کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *