خشونت جنسی در افغانستان؛ تغییر دیده می‌شود، راه‌حل نهایی چیست؟

دیپلمات/تادامیچی یاماماتو
ترجمه: جلیل پژواک

یادداشت: تادامیچی یاماماتو نماینده‌ی ویژه‌ی دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان و رییس یوناما در افغانستان است.
خشونت مبتنی بر جنسیت در افغانستان، به‌ویژه در دورافتاده‌ترین مناطق این کشور، می‌تواند در انواع و اشکال بی‌شمار که شناخت آن دشوار است، اتفاق بیافتد. هنگامی که سعدیه اکرامی، کارمند حقوق‌بشری، سعی کرد که برای جمعیتی از مردان یک روستا در شمال افغانستان، در مورد حقوق اولیه و اساسی –زنان- صحبت کند، با تهدید مرگ روبه‌رو و مجبور شد که برای نجات خود از آن‌جا فرار کند. او می‌گوید: «خوشبختانه، من توانستم خودم را از دست آن‌هایی که قصد کشتنم را داشتند نجات بدهم. اما این نمونه‌یی است از اینکه چگونه آن‌عده زنان افغانستان که صدای خود را بلند می‌کنند، در تیررس مرگ قرار دارند».
سعدیه که کارشناس رسانه‌های اجتماعی نیز هست، کمی در مورد این مشکل می‌داند. او انواع خشونت مبتنی بر جنسیت در شمال افغانستان را دنبال می‌کند. نظرسنجی اخیری که او انجام داده است، برخی از انواع قدیمی و کلاسیک آزار و اذیت جنسی در محل کار را نشان می‌دهد. در یکی از این موارد، یک همکار مرد به همکار زن گفته است که او عاشق یک بازیگر فیلم بوده که مثل او –همکار زن- بوده است. هنگامی که آن مرد به زن، فلش‌درایوی را که حاوی فیلم نامناسبی بوده می‌دهد، (زن) خوشحال نمی‌شود.
گزارش‌هایی هم از شمال افغانستان وجود دارد که در شهر مزارشریف –مانند دیگر شهرهای بزرگ در هر نقطه از جهان- دختران مکتبی مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. به‌گفته‌ی سازمان ملل، در حدود 87 درصد زنان افغان، حداقل یک نوع از خشونت‌های مبتنی بر جنسیت را در طول زندگی خود تجربه می‌کنند.
با این‌حال، سعدیه نشانه‌هایی از تغییر را در کشور و سراسر منطقه می‌بیند. او می‌گوید: «رسانه‌های اجتماعی امکانات جدیدی برای زنان و دختران افغانستان مهیا کرده است. پیش از این ما نمی‌دانستیم چه باید بکنیم، اما اکنون زنان داستان‌های‌شان را بیان می‌کنند».
نظیر مبارزه‌ی زنان، دختران و پسران افغان برای غلبه بر سوءاستفاده، آزار و اذیت، خشونت مبتنی بر جنسیت و خشونت جنسی در سرتاسر جهان وجود دارد و در سال 2017، از راه‌های مختلف، به‌ویژه از طریق رسانه‌ها، به آن توجه شده است. تعاریف جامعه‌یی از آنچه که خشونت‌های جنسیتی و خشونت جنسی را تشکیل می‌دهند، تحت بازبینی تازه قرار گرفته‌اند. گفت‌وگوی جهانی پرجنب‌وجوش امسال، با الهام از داستان‌های مرتبط با خشونت مبتنی بر جنسیت، سوءاستفاده و آزار و اذیت که در رسانه‌ها پخش می‌شدند، انگیزه‌ی تازه‌یی برای تغییر در مقیاس جهانی، به‌ارمغان آورده است. این داستان‌ها ناشی از (تمایل قربانی برای عمومی کردن داستان) اش بود.
هرساله «کمپین 16 روزه مبارزه علیه خشونت مبتنی بر جنسیت» که از 25 نوامبر تا دهم دسامبر اجرا می‌شود، کمپین جهانی با هدف افزایش آگاهی عمومی و بسیج‌کردن همه‌ی افراد –مردان، زنان و اطفال- برای مبارزه با تمام انواع خشونت علیه زنان دختران و پسران است. موضوع کمپین سال 2017 این است که «هیچ‌کس را پشت‌سر نگذارید»؛ مفهومی که به من پیشنهاد می‌کند که ما به‌عنوان خانواده‌ها، جوامع و نهادها باید با روش‌های جدید با این معضل مقابله کنیم.
به‌عنوان نماینده‌ی ویژه‌ی دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان، من ماموریت کمکی را که روی پیش‌گیری از مناقشات و ایجاد صلح تمرکز دارد، رهبری می‌کنم که شامل توجه و رسیدگی به ریشه‌های خشونت که زندگی زنان، دختران و کودکان را برباد می‌کند، نیز می‌شود.
در افغانستان، خشونت‌های مبتنی بر جنسیت در اشکال غیرعادی اتفاق می‌افتد. این اشکال شامل تجارت و تبادل زنان و دختران بین خانواده‌ها در رسمی که به آن «بدل» گفته می‌شود، دادن دختران برای حل‌‌وفصل اختلافات که به آن «بد دادن» گفته می‌شود و رواج «بچه‌بازی» است که در آن پسران به‌عنوان برده‌های جنسی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
خوش‌بختانه دولت افغانستان یکجا با سازمان‌ ملل تصدیق کرده‌اند که خشونت مبتنی بر جنسیت اندمیک (مختص به یک قشر) است و باید در کنار ابزارها، از طریق حاکمیت قانون و مکانیسم‌های مناسب برای اجرای آن، ریشه‌کن شود.
طبق قطع‌نامه‌ی 1325 شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال 2000 تصویب شد، افغانستان قانون محو خشونت علیه زنان را به اجرا گذاشته که شامل ایجاد کمیسیون‌های مربوطه در سطوح ملی و محلی، و ایجاد دادستانی‌های منع خشونت علیه زنان می‌شود. ایجاد مراکز حفاظت از زنان و افزایش استخدام زنان در صفوف پولیس، از دیگر اقدامات افغانستان بوده است.
امروزه در سراسر افغانستان، 205 واحد واکنش جنسیتی وجود دارد که به‌صورت عمده توسط زنانِ پولیس ملی افغانستان در برخی از دشوارترین مناطق کشور، گردانده می‌شود. من به‌رغم چالش‌هایی که آن‌ها در پذیرفته‌شدن خود در آن مناطق با آن روبه‌رو هستند، از تعهد این زنان در صفوف پولیس افغانستان دلگرم شده‌ام. انگیز‌ه‌ی آن‌ها برای کار در نیروی ویژه‌ی پولیس، به‌خاطر دل‌سوزی، نگرانی و سخاوت‌مندی آن‌ها برای همه‌ی افغان‌ها به‌ویژه زنان و دختران است.
یک‌تن از تازه‌سربازان زن به سازمان ملل متحد گفته است که او پس از دیدن یک زن که «در روز روشن در کابل کشته شد»، به نیروی پولیس پیوسته است. سایر زنان، که از خانه‌های درهم‌شکسته و وحشی آمده‌اند، این کار را فقط به‌خاطر جلوگیری از قربانی‌شدن دیگران توسط انواع مختلف خشونت که زندگی خود آن‌ها را ویران کرده است انجام می‌دهند.
یکی‌دیگر از تازه‌سربازان به سازمان ملل متحد گفته است: «مادر خودم با خشونت‌های بسیار روبه‌رو بود. ازدواج مادر من اجباری بوده. او هر روز توسط پدرم مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گرفت و از لحاظ روحی و ذهنی تمام عمر خود را مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود. به‌خاطر این‌همه خشونت و مسائل، مادرم اکنون خوب نیست. او از لحاظ روحی بیمار است و فرزندانش را نمی‌تواند بشناسد و تشخیص بدهد، که دردناک است».
این زنان در جوامع خود تبدیل به قهرمانان شده‌اند: آن‌ها گاهی اوقات قربانیان خشونت‌های مبتنی بر جنسیت را به خانه‌های خودشان می‌برند؛ عملی شجاعانه که زندگی خود و خانواده‌های‌شان را در معرض خطر قرار می‌دهد.
هرچند که زنان در کشورهای توسعه‌یافته نیز در معرض طرد‌شدن و آزار و اذیت بیشتر برای بلندکردن صدای‌شان قرار دارند، اما در افغانستان این معضل می‌تواند با این پندارِ جامعه که خشونت در برابر زنان او را تا آخر زندگی فاسد می‌کند، همراهی شود؛ امری که در نهایت منجر به ترک و رهاشدن قربانی از سوی خانواده‌اش می‌شود.
یوناما در افغانستان علاقه‌ی ویژه‌یی به حمایت از سازمان‌های رسانه‌یی دارد که مصمم به شسکتن سکوت و کمک به زنان، دختران و پسران به حاشیه رانده‌شده برای بیان‌ داستان‌های‌شان است. سازمان ملل متحد انجمن‌ها و رویدادهای ورزشی را برای آگاهی‌بخشی و ترویج گفت‌وگو در مورد خشونت و آزار و اذیت مبتنی بر جنسیت، حمایت مالی کرده و همچنان برای گسترش این پیام‌ها در سراسر کشور، با رسانه‌های محلی همکاری داشته است.
آنچه که من از تجربه‌ی کار با رسانه‌ها آموخته‌ام این است که مطبوعات مسوول، کلیدی برای تاباندن نور به گوشه‌های تاریک، و برجسته‌کردن واقعیت‌های خشنِ خشونت‌های مبتنی بر جنسیت است. حتا گزارش‌گرانی که دبیران خود را از نیاز برای گزارش مکمل‌تر و عمیق‌تر در مورد این‌گونه انواع خشونت متقاعد می‌کنند، به تحقق وعده‌یی که متوجه‌ی همه‌ی ما است، کمک می‌کنند.
امیدوارم که در سال آینده ما بتوانیم در افغانستان و سراسر منطقه، رویکردهای جدیدی را برای مقابله با خشونت‌های مبتنی بر جنسیت پیدا کنیم. همه‌ی ما می‌توانیم با ترویج یک محیط کاری-از-لحاظ-جنسی-دوستانه، ارزیابی رفتار خود، حمایت از تلاش مجریان قانون و فکر برای راه‌های خلاقانه برای توجه و رسیدگی به آنچه که مسلما برخی از شرم‌آورترین عمل‌های بشریت‌اند، سهم بگیریم.