رفتن یا ماندن عطامحمد نور در ولایت بلخ (بهعنوان والی) از نظر سلسلهمراتب اداری و اصول حکومتی کاملاً روشن است: رییسجمهور تصمیم نهایی را میگیرد. عطامحمد نور خود به این سوال پاسخ داد: والی نیست، شریک 50درصدی قدرت و از سازندگان حکومت است. رفتن یا نرفتن عطامحمد نور از مقام ولایت بلخ نیز از همین منظر قابل تحلیل و ارزیابی است.
دفاعیهی تند عطامحمد نور در سخنرانی دیروزش نشان داد که او نه بهعنوان والی بلخ که بهعنوان یکی از طرفهای شریک و مدعی قدرت با «منظوری استعفایش» از سوی ریاستجمهوری برخورد میکند. به همین دلیل وی برخلاف سایر والیها اولاً استعفایش را رد کرد و در قدم بعدی موجی از دیدارهای مردمی راهانداخت و نشان داد که شعاع حامیان و هوادارانش فراتر از ولایت بلخ میرود. سپس در سخنرانی دیروزش رییس اجرائیه را یک خاین خواند و حمایت «جمعیت» را از وی در دو انتخابات 2009 و 2014 اشتباه توصیف کرد. در این سخنرانی آقای نور رفتن یا نرفتنش را تابع تصمیم حزب جمعیت اسلامی عنوان کرد و غنی را هشدار داد که در صورت استفاده از «قوهی قهریه» مقاومت خواهد کرد.
سخنان دیروز عطامحمد نور نشان داد که او حاضر به پذیرفتن «منظوری استعفایش» از سوی ریاستجمهوری نیست، کما اینکه حاضر نیست ولایت بلخ را رها کند. اتکای اصلی عطامحمد نور برای اصرار بر ماندنش در ولایت بلخ به ساخت حکومت وحدت ملی برمیگردد. عطامحمد نور برای بیتوجهیاش به اصول و سلسلهمراتب اداری و امتناع از دستور «رییسجمهور» برای کنار رفتن، دلایل کافی دارد: اگر مبنای تشکیل حکومت قانون اساسی باشد، حکومت وحدت ملی سراپا آن را نقض کرده است، این ساختار نه در قانون پیشبینی شده و نه توجیه حقوقی کافی دارد. از این منظر، انتخابات پرتقلب و مخدوش ریاستجمهوری ابزار کافی برای ادامهی مقاومت عطامحمد نور در برابر دستور ریاستجمهوری را فراهم کرده است.
از جهتی دیگر، سخنان دیروز نور نشان داد که مخالفت نور به غنی محدود نمیشود، جنگ رفتن یا نرفتن نور از سمت ولایت بلخ جنگی بین اعضای حزب جمعیت نیز است. سخنان تند او در مورد عبدالله عبدالله، بیشتر خطاب به اعضای حزب جمعیت بود. به همین دلیل وی سعی کرد به آنها یادآوری کند که عبدالله حتا با خاندان مسعود نیز سر ستیز دارد، خاندانی که بهدلیل پیوند خونی با احمدشاه مسعود، بهخصوص در میان هواداران حزب جمعیت اسلامی از احترام بسیاری برخوردارند.
اکنون پافشاری آقای نور بر ماندن در ولایت بلخ بدل به یک چالش جدی سیاسی شده است. به دو مورد اشاره میشود:
یک- اصرار رییسجمهور غنی به برکناری عطامحمد نور سوالهای بسیاری در برابر خود وی نیز قرار خواهد داد. اقبال غنی در انتخابات ریاستجمهوری با تقلب بیحدوحصری که در دو سوی این انتخابات رخ داد، پیش از رسیدن به مسند ریاستجمهوری افول کرد. از جهتی، غنی بهدرستی میداند که جدیتر شدن این مخالفت، مخالفان سیاسی او را بهقدر کافی منسجمتر خواهد کرد. به این دلیل دشوار است که غنی به کاری فراتر از منظوری استعفای نور مبادرت ورزد.
دو- مخالفت والی با رییسجمهور دلالتهای بسیاری دارد. آیا بلخ خارج از قلمرو حکومت قرار میگیرد؟ این سوال در صورت خودداری نور از رفتن از ولایت بلخ جدیتر خواهد شد و بهصورت قطع چالش بزرگی در برابر حکومت خلق خواهد کرد.