خادمحسین کریمی
شهرداری کابل، برای کاهش ترافیک سنگین دشت برچی، طرح برچیدن غرفههای دستفروشی از دو سوی جادهی شهید مزاری را آغاز کرده است، طرحی که قبل از این در پل باغعمومی و حوالی آن به اجرا گذاشته شده و کمک قابل توجهی به کاهش ازدحام در یکی از مزدحمترین نقاط شهر کرده است. کسانیکه فقط چند هفته در دشت برچی زندگی کرده باشند، بهخوبی از ترافیک سنگین و فاجعهبار آن آگاهاند و میدانند که در کنار دیگر عوامل، غرفهها و کراچیهای دستفروشان یکی از عوامل ترافیک سنگین و اذیتکنندهی این بخش فقیرنشین شهر است. اکنون، تعدادی از اربابها با عنوان پرطمطراق «دلسوزان قوم» در راستای آنچه ظاهرا دفاع از دسترخوان فقرا عنوان میکنند، دست به کار شدهاند تا جلو اجرایی شدن این طرح را بگیرند.
یکی از مشکلات درشت و بزرگ دشت برچی با دستکم یک میلیون نفوس، ترافیک بسیار سنگین آن است. تراکم بیش از حد نفوس، پهنای اندک و ناکافی جادهی شهیدمزاری، نبود جادههای فرعی، غیبت مطلق ترافیک و تطبیق قوانین ترافیکی که رفتوآمد وسایل نقلیه و موترها را تنظیم کند و دستفروشان بسیاری که بخش بزرگ جادهی اصلی این محله را به تسخیر درآوردهاند، از عوامل اصلی ترافیک سنگین و مزدحم آن است. در بخشهایی از روز که ازدحام ترافیک این منطقهی شهر به اوج میرسد، ساکنان آن فاصلهیی ده دقیقهیی را در دو ساعت طی میکنند. این ازدحام وحشتناک، علاوه بر موانعی که در حالتهای اضطراری مثل انتقال بیمار به شفاخانه و مهار آتشسوزی و مواردی از این دست ایجاد میکند، در یک سنجش کلی، بخش بزرگی از وقت مفید ساکنان این منطقه را میبلعد. اکنون که شهرداری گامی هرچند اولیه، کوچک و ناکافی برای سروسامان دادن به بحران ازدحام ترافیک بهعنوان یکی از چالشهای اصلی این بخش از شهر برداشته است، مانع تراشی و ایجاد اختلال در تطبیق این طرح، هرگز منصفانه و خیراندیشانه نیست.
بهصورت کاملا طبیعی و قابل پیشبینی، در فاصلهی جمعآوری غرفههای دستفروشی از دو سوی جادهی شهید مزاری تا جابهجایی آنها در نقاط مشخصی از شهر، اختلالی در روند کسبوکار روزانهی این بخش از شهروندان ایجاد میکند اما به این معنا نیست که پس از این، تقاضای ساکنان دشت برچی به خرید خوراکیها و موادی که دستفروشان عرضه میکنند، به اتمام میرسد یا ساکنان این منطقه برای خرید مایحتاجشان به مرکز شهر خواهند رفت. واقعیت این است که شهرداری کابل، مسوول سروسامان دادن به اوضاع بهشدت آشفته و به همریختهی پایتخت است و همانگونه که موانع و دیوارهای سمنتی زورمندان را از پیادهروهای شهر برداشته است، بر مبنای مسوولیت و وظیفهیی که دارد، باید غرفههای دستفروشی که یکی از عوامل اصلی ازدحام ترافیک است را نیز از حاشیهی جادههای اصلی شهر برداشته و به قسمتهای دیگری از شهر منتقل کند.
برای برخوردای از شهری با حداقل اصول و امکانات و ضوابطی که باید داشته باشد، نیازمندیم که در مواجهه با محیط زندگیمان، نگاهی متناسب به نظم و نسق و سازوکارهای شهری داشته باشیم. شهر کابل در تب ازدحام بیرویهی ترافیک میسوزد و ممانعت در برابر تطبیق طرحهای شهرداری برای کاهش ازدحام ترافیک به بهانهی حمایت از دسترخوان فقرا، آشکارا نشان میدهد که نگاهمان به امور شهری، در قبضهی سلوک روستایی است. چالشها و مشکلات دشت برچی بهعنوان پارهیی از بدنهی پایتخت با روشها و برخوردهای اربابگرایانه، نهتنها حل نمیشود که تسلط و فرمانروایی اربابهای قومی و سیاسی، یکی از عوامل خلق مشکلات و بحرانهایی است که اکنون دشت برچی یا نواحی مشابه آن در شهر کابل را در خود گرفتار کرده است. دشت برچی یا هر ناحیهی شهری مشابه که از دیگر سو در تب فقر، محرومیت و بینصیب ماندن از توجه شهرداری و دیگر نهادهای مسوول عرضهی خدمات و پروژههای انکشافی میسوخته است، با ارباب و روشهای اربابی نمیتواند اداره و کنترل شود. زیرا امور شهری، بهبود و مهار چالشها و بحرانها و بسط و توسعهی شهری، نیازمند نهادها و افراد مسوول فنی است. مسوول قانونی مهار و حل بحرانها و چالشهای این بخش از شهر، شهرداری و دیگر نهادهای مسوول است. اربابهای قومی و سیاسی که به این بهانه وارد ماجرا شدهاند تا از نارضایتی ناشی از آغاز به کار یکی از طرحهای شهرداری، سود سیاسی ببرند یا از دوام تسلطشان بر مردم حراست کنند، چه طرح و ایده و نگاهی در خصوص نظم و نسق و بسط و توسعهی شهری دارند؟ باری، بخش بزرگی از اربابهایی که با عنوان اغوابرانگیز و فریبندهی «دلسوز قوم» وارد ماجرا شدهاند، کسانی هستند که ساختمانهای تجاری بسیاری در دو سوی جادهی شهید مزاری دارند و از قضا بخش بزرگی از دکانها و واحدهای تجاری ساختمانهایشان خالی است. آیا این دلسوزان قوم که ردای حراست از دسترخوان تهیدستان را نیز بر تن کردهاند، حاضر میشوند که در یک اقدام واقعا خیرخواهانه و عملی، دکانهای خالی و به اجارهنرفتهیشان را با تخفیف به دستفروشانی که غرفههایشان جمعآوری میشود، به اجاره بدهند؟
شهرداری کابل، ضمن اینکه مسوول مهار و بهبود بحرانها و چالشهای پایتخت است، در مصاف با اربابهای سیاسی/قومی، باید از اتوریته و قاطعیتاش در اجرایی کردن طرحهای اعتراضبرانگیز، حراست کند. طرح شهرداری کابل مبنی بر برچیدن غرفههای دستفروشی از دو سوی جادهی شهید مزاری، در حد یک گام اولیه، کوچک و ناکافی تحویل گرفته خواهد شد. چالشها و مشکلات دشت برچی بهعنوان پارهیی از بدنهی شهر که مالیه میپردازند و رأی میدهند و محل زندگی دستکم ربع نفوس پایتخت هست، نیازمند طرحها و اقدامات واقعیتر و جدیتر است. در آستانهی چهار سالگی حکومت وحدت ملی، برچیدن غرفههای دستفروشی از دو سوی جادهی اصلی دشت برچی، نخستین اقدام عملی شهرداری در مورد بحران ترافیک این منطقه است. تعداد مأمورین ترافیکی که باید امور ترانسپورت و عبورومرور وسایط نقلیه در این ناحیهی یک میلیونی پایتخت را مدیریت کند، از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نیست. زبالهها در دو سوی جاده برای روزها و حتا هفتهها انبار میشود. مهمتر از همهی این موارد که فرصت برشمردن و توضیح آنها نیست، بر مبنای اعلام و وعدهی شهرداری، طرح بهسازی دشت برچی و ساخت جادههای فرعی که اقدامی مؤثر برای کاهش واقعی ازدحام ترافیک خواهد بود، هنوز آغاز نشده است. شهرداری کابل، در آستانهی دو آزمون چالشبرانگیز و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. توان و اتوریتهی شهرداری در تطبیق برنامههایش در محلهی تحت نفوذ اربابهای قومی و اراده و نیت این نهاد در خصوص عملی کردن وعدهها و برنامههایی که به مردم قول داده است، دو آزمون مهم برای سبک-سنگین کردن وزن و جایگاه این ارگان در مهار بحرانها و بسط و توسعهی پایتخت خواهد بود. ناحیهیی از پایتخت که یک میلیون نفوس دارد، آغاز اضطراری و فریبندهی برنامهها و پروژههای شهرداری و دیگر نهادها در آستانهی انتخابات یا دیگر بازیهای سیاسی که حکومت به جلب توجه و توافق افکار عمومی نیازمند میشود را به مفهوم «توجه و توسعه» نخواهد پذیرفت.