جلریز و انتخاب حکومت:
وقتی خط دوست و دشمن روشن نباشد، تعریفی از امنیت ملی در دست نباشد، ستون پنجم فعال باشد و یاهم پیمانکار دیگری باشیم و در یک عبارت، دولت ملی واقعی تشکل نیافته باشد، حالت کشور همین است که شاهدش هستیم.
حادثۀ جانکاه جلریز نه اولین حادثه است و نه آخرین خواهد بود، کشور انتظار حوادث مرگبارتری را خواهد داشت، اگر در دستگاه سیاسی نظام تغیراتی رونما نگردد. زمان کارهای عوام پسند، خط و نشان کشیدن، همایش و نمایش، پنهـان كارى و با مردم از در دیپلوماسی رویه کردن گذشته است.
حکومتی که تاهنوز در انجام ماموریت ذاتی خویش که تشکیل دولت وحدت ملی است ناموفق بوده است و قدمی از بن بست سیاسی درون خود بیرون نگذاشته است، چگونه میتواند به مسایل مهم جنگ و صلح، وضعیت معیشتی مردم، بازیهای کلان… بپردازد.
اگر دلیل بقای نیروهای طالبانی، دیروز در سیاست دلجویی و ناکام آقای کرزی نهفته بود، اما علت بلند پروزاییهای امروزی شان تلاش پیهم در دفاع تعجب برانگیز حکومت از این نیروها در انظار جهانیان است که آنان را به سرعت و قوت بحیث یک نیروی برجسته معرفی نموده است.
سودای خام صلح با پاکستان که امروز دیگر مطمین شده است که اسناد و مواد مورد ضرورت خود را به دست آورده و میتواند با همین توافقات برای مدتهای طولانی بالای افغانستان حق پدری دعوا نماید، خطای محاسبات و رفتارهای غیر عقلانی میباشد که یکجا با بازیهای پیدا و پنهان، اینبار ممکن است مردم تاوان آنرا نسبت به هر زمان دیگر سنگینتر بپردازند و کشور را به سرعت به آخر خط برساند.
اگر حکومت در رفتن به راهی که تا امروز ادامه داده است تغیر جهت ندهد، همه بازندۀ این بازیها خواهیم بود. زمان آن رسیده است که حکومت انتخاب خود را میان دوباره مراجعه به مردم و یا تسلیمی به ترور وحشت نماید.