Asad Buda

آیه‌ها و سوره‌ها- ۶

در سرزمینی که نهادهای اجتماعی فاسد‌اند، «دوست/ دوستان» یگانه منبعِ اعتماد و پناهِ آدمی است. وقتی نهادهایِ اجتماعی کارایی ندارند و ما را در برهوتِ سردرگمی و نا‌امنی و فقر و جهالت و درنده‌خویی‌‌ رها نموده و تنها می‌گذارند، فقط دوستی و «وفاداری» به «خیرِ درونی» است که ما را از فروپاشی نجات می‌دهد. اما در وضعیتی که حتا دوستی وجود ندارد و زمین لرزه آن قدر ویران‌گر است که پایه‌های اعتماد به روابطِ شخصی نیز فرو می‌ریزند، بی‌پناهی و تنهایی امرمحتوم و مقدر خواهد بود. در چنین وضعیتی یگانه راهِ زنده ماندن و سرِ پا ایستادن آن است که قید رابطه‌های کاذب را بزنیم، دوستِ خود و پناهِ خود باشیم و همچون «گلِ آفتاب گردانِ سیاه»- ي بی‌خیالِ نورِ بیرونی و روشنيِ خورشيد از تاریکی و تباهیِ خود لذت ببريم و سرمست شویم. مرجعِ سعادتِ آدمی خودِ اوست. ارجاع‌های بیرونی کاذب، گذرا و ناپایدر‌اند. دیر یا زود ویران می‌شوند. اما رسیدن به این مرحله که در تاریکیِ درونی نورِ زندگی می‌درخشد، آسان نیست؛ مستلزمِ ریاضت کشی‌های بسیار است. کشفِ زیبایی‌هایِ سیاهی که در واقع بدون «فراموشیِ فعال» و کنار زدنِ لایه‌هایِ کاذبِ زندگی ممکن نیست، آدمی را به موجودِ سخت و شکست‌ناپذیری بدل می‌کند که اعتمادش را به «خیرِ بیرونی» كلاً از دست می‌دهد و هر پناه گاهی جز خودِ سیاه و تنها و تاریک‌اش را خوار و ناچیز می‌شمارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *