چه کسانی در مرگ ملاعمر سوگوار اند؟
وقتی مراسم سوگواری جمعیت اصلاح و شماری از کارمندان وزارت معارف – از گماشتههای فاروق وردک- را در ماتم ملاعمر و حقانی دیدم، دلم بیشتر از قربانیان جنایتهای طالبان به حال این سوگواران سوخت.
از روی تصویر، کسانی که در مراسم سوگواری شرکت داشتند، اکثر شان در این سیزده سال در بخشهای مختلف دولت کار کردند و از حق قربانیان معاش دریافت کردند. اینها نه مخالف سیاسی بودند و نه برادر ناراضی بلکه هر سر ماه جیبهای شان را پر میکردند و راضی راضی بودند.
واقعا دلم به حال زار و زبون شان سوخت، به بی چشم و رویی شان، به نامردی شان در حق انسانهای این سرزمین، به قساوت قلب شان که چهگونه توانستند این همه ترور و انتحار و تکه تکه شدن کودکان و زنان را به دستور امیرالمومین شان نادیده بگیرند؟
خوب ممکن گفته شود، اینها خود ملاعمر اند، اما واقعا این جنایت است، جنایت. وقتی اینها در سوگ رهبر ترور سوگوار اند، از کجا معلوم که در حملههایی تروریستی به جان شهرودان بی دفاع ما دست نداشته باشند؟
در چهارده سال گذشته، از یک سو ناکارایی و فساد نظام کرزی در بیرون نظام طالب پروراند و از سوی دیگر خود و تیم طالب اندیشش در درون نظام همفکران طالب را تقویت نمود.
حالا که ملا عمر مرده است. در یک طرف قربانیان به خاک و خون افتاده و زمینهای سوخته است. اینها گیج و منگ تماشا میکنند و حیران اند در مرگ قاتل شان بخندد یا به حال خود بگریند، در سوی دیگر خیلی از موزیان که از این همه خونخواری عطش شان فروکش نکرده، مرگ ملا عمر و حقانی را ضایعهی بزرگ دانسته و نگران سرنوشت سربازان قبیله اند که نشود ملا منصور نرمی پیشه کند تا شمشیر خون ریز شان از تیزی باز ماند.