آسیبهای جنگ، سناریوی صلح، تلاشهای جلوگیری از جنگ، تقویت روند صلح و مهمتر از همه، نقش زنان در کاهش خشونت یا پایان جنگ، سازش صلح و تأمین امنیت یکی از موضوعات روز در کشورهای درگیر جنگ است.
انستیتوت صلح ایالات متحده امریکا به مناسبت بیستمین سالروز صدور قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۹ میزان امسال کنفرانسی آنلاینی را برگزار کرده بود تا در این کنفرانس زنانی را معرفی کند که در تصویب این قطعنامه نقش داشته و یا بهطور چشمگیر از آن مستفید شدهاند.
صنم نراقی
یکی از زنانی که مستقیم در تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ نقش بازی کرده، صنم نراقی آندرلینی، بنیانگذار «شبکه اقدام جامعه مدنی بینالمللی» و عضو «کارگروه سیستمهای ارتباطی ایالات متحده» است. صنم با پشت سرگذاشتن تجربههای فردی وادار میشود که یکی از افراد کلیدی در لابیگری برای تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ باشد.
او زمانی که فقط یازده سال داشت، انقلاب ایران رخ داد و صنم با خروج از کشورش، تا هفت سال نتوانست پدرش را ببیند. صنم سالهای نوجوانی را در ایالات متحده میگذراند. هرچند که او که از متن پیامدهای انقلاب دور رفته است، اما مرتب میشنود که زنان ایران، بار جنگ مردان را به دوش میکشند.
در دههی نود میلادی او با سازمان هوشدار بینالمللی کار میکرد. هوشدار بینالمللی میزبان اولین «نشست جهانی تجربه زنان از جنگ و صلح» است. در این نشست زنان از ۵۰ کشور جهان اشتراک دارند و زمانی که اشتراککنندگان این نشست روی چگونگی جلوگیری از جنگ، ساختارها و الزاماتش سخن میگویند، با بنیادیترین چالشی که مواجه میشوند، این است که چطور با وجود یک سیستم بینالمللی ــ که طراحی شده است تا اصول احترام به اقتدار دولتها و عدم مداخله را حفظ کند ــ هنوز هم کشورهای زیادیاند که از جنگهای داخلی آسیب میبینند.
اشتراککنندگان در لابهلای بحث، به شباهت و نزدیکی تجربههای مشترک جهانی زنان از جنگ میرسند. یعنی زمانی که جنگ و درگیری مسلحانه اتفاق میافتد، بدون در نظرداشت زمان و جغرافیا، زنان در موقعیت یکسان قرار میگیرند. جهانی بودن تجربیات منجر به مرتبط بودن آجندای شمولیت زنان در برنامههای جلوگیری از جنگ و روند صلح میشود.
در ۱۹۹۰ کارزاری برای ویژهنامهی جهانی شمولیت زنان در جلوگیری از جنگ، ساختن صلح و میزهای مذاکره آغاز میشود و یک بخش از این کارزار در هوشدار بینالمللی این است که بر مبنای تجربههای مشترک زنان از سراسر جهان، باید یک پالیسی به سازمان ملل، سازمان امنیت و همکاری اروپا، اتحادیه اروپا و … برسد.
صنم که تازه ۲۸-۲۹ سال سن دارد، تصمیم میگیرد که در لابیگری برای تصویب یک قطعنامه از سوی شورای امنیت پیشگام شود. او و همکارانش که همه زنانی بودند با پیشزمینهی جنگ و مهاجرت از کشورهای فلسطین، مکزیکو، کستاریکا، سارالیئون و گانه، هنوز نمیدانستندکه سیستم سازمان ملل چگونه کار میکند، اما با زنانی زیادی در سراسر دنیا و بهخصوص در کشورهای درگیر جنگ مانند یمن، بلاروس و … مشوره کرده بودند و اینگونه عناصر اساسی برای تصویب قطعنامه را ساخته بودند.
در جریان نشستهای کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل متحد، صنم و همرانش تمام دولتهای سازمان ملل و شصت سازمان را دعوت کردند، تا با همه بهگونهی مستقیم صحبت کنند. اینگونه شد که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهی ۱۳۲۵ را تصویب کرد.
بانی جنکینز
زن دیگری که برای اهمیت نقش زنان در روند صلح تلاش کرده، بانی جنکینز، بنیانگذار و رییس «سازمان زنان رنگینپوست در تحول صلح، امنیت و درگیری مسلحانه» و عضو «کارگروه سیستمهای ارتباطی ایالات متحده» است.
بانی در سالهای آغاز کارش با بنیاد فورد تصمیم میگیرد که قسمتی از درآمدش را به موضوعات حفظ صلح، سازش صلح و زنان در جنگ، اختصاص دهد و سازمانهای را که در این راستا فعالیت میکنند، بهلحاظ مالی حمایت کند. حمایت مالی نهادهای که در بخش حفظ صلح و امنیت کار میکردند، به بانی فرصت میدهد که چشماندازش به کار روی مسائل امنیتی بسیارگسترده شود.
حمایت مالی سازمانهای مدافع صلح و امنیت برای بانی پایان راه نیست. وقتی بانی جنکینز در دولت فدرال ایالات متحده شاغل میشود تا در حوزه امنیت بینالملل کار کند، متوجه یک خلا در پالیسیها در سطح ایالات متحده و جهان میشود. پالیسیهایی که در مورد امنیت و صلح ساخته میشدند، قرار بود تمام اقشار جامعه در سطح دنیا را متأثر کند، اما پالیسیسازان نمایندههای تمام اقشار جوامع را با خود نداشتند و نمیتوانستند از چشماندازهای جنسیتی و فرهنگی مختلف در ساختن پالیسیهای صلح و امنیت، سود ببرند.
به گفتهی خانم جنکینز پالیسیهای که برای صلح و امنیت در ایالات متحده و یا برای هر کشوری در سطح جهان ساخته میشد، جنگ و صلح را از دید یک زن، یک رنگینپوست یا یک دگرباش جنسی نمیدید. اینکه نمایندههای این اقشار در سطح تصمیمگیری حضور نداشتند، از دید او یک خلای جدی بود؛ چون فکر میکرد که جنگ زندگی زنان را بسیار متأثر میکند.
توجه به این خلا محرکی شد برای بنیانگذاشتن یک سازمان تا شبکهای برای وصل زنان ایجاد کند و خود زنان مسائل صلح و امنیت را از چشمانداز خود بازتعریف کنند؛ چون تعریفهای قبلی تنوع جنسیتی و فرهنگی را در خود نداشتند. به باور خانم جنکینز تعریفهای قبلی جنگ و صلح فقط از آنانی نمایندگی میکردند که سالها در قدرت بودند و پالیسی ساخته بودند.
سازمان زنان رنگینپوست در تحول صلح، امنیت و درگیری مسلحانه یکی از نهادهای بود که در کارزار شمولیت زنان در جلوگیری از جنگ، ساختن صلح و میزهای مذاکره نقش اساسی داشت و باعث شد قطعنامهی ۱۳۲۵ از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود.
ریتا لوپیدیا
یکی دیگر از زنانی که با استفاده از قطعنامه ۱۳۲۵ توانسته برای نقش زنان در جلوگیری از جنگ و حفظ صلح نقش بازی کند، ریتا لوپیدیا، برنده جایزه صلح زنان انستیتوت صلح ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ ، مدیر اجرایی و بنیانگذار «سازمان حامی توسعه زنان» در سودان جنوبی و اوگانداست.
لوپیدیا در آوان نوجوانی متوجه شد که زنان قربانی جنگاند بیآنکه دخالتی در ایجاد جنگ داشته باشند. او میخواست راهی بیابد که قربانیشدن زنان در جنگ و بهصورت کل جنگ در کشورش پایان یابد، اما نمیدانست از کجا شروع کند.
ریتا بار اول توسط یک سازمان سویدنی بهنام عملیات ۱۳۲۵ با این قطعنامه شورای امنیت آشنا شد. او با الهام گرفتن از این سند بینالمللی سازمان حامی توسعه زنان را بنیان گذاشت و بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ زنان را بسیج کرد که در انتخابات سودان و رفراندوم سودان جنوبی سهم بگیرند. نتیجهای استفاده از قطعنامه ۱۳۲۵ درصدی بالای از سهمگیری زنان در این روندها بود.
پس از تجزیه سودان، که کارهای فراوان برای انجامدادن بود، ریتا و همراهانش را وادار میکرد که در روند گذار سودان جنوبی از جنگ به ثبات، سهم قابل ملاحظه داشته باشند. اما سودان جنوبی در سال ۲۰۱۳ دوباره به دام جنگ افتاد و زنان بدون اینکه در جنگ سهم داشته باشند، قربانی میشدند. دوباره این قطعنامه ۱۳۲۵ بود که ریتا و یارانش را در خط نخست مبارزه برای دسترسی زنان به صلح و امنیت قرار داد.
وقتی در سال ۲۰۱۶ سودان جنوبی دوباره درگیر جنگ شد و سپس مذاکرات صلح آغاز شد، ریتا و زنان مثل او نشستند تا ببینند که آنان چه نقشی میتوانند در جلوگیری از جنگ مجدد داشته باشند. هرچند شرایط جنگی ترسناکتر از آن بود که تعدادی زیاد حاضر شوند تا برای روند صلح و عدالت انتقالی مبارزه کنند، اما از آنجا که سودان جنوبی یکی از کشورهای است که به قطعنامه ۱۳۲۵ پیوسته است، بنابراین ریتا و همراهانش از طرفهای درگیر جنگ خواستند که نقش زنان در گفتوگوهای صلح را نادیده نگیرند.
به باور خانم لوپیدیا این قطعنامه تنها وسیلهای است که آنان میتوانند برای محافظت زنان در هنگام جنگ و اشتراک زنان در گفتوگوهای صلح استفاده کنند.
ژاکلین اونیل
ژاکلین اونیل، سفیر امور زنان، صلح و امنیت کانادا فکر میکند که با گذشت ۲۰ سال از تصویب قطعنامه ۱۳۲۵ هنوز زنان آنگونه که لازم است نقش موثر در روند صلح ندارند.
وی میگوید: «همه میبینیم که زنان افغانستان هنوز برای نقش موثر و نمایندگی مستقیم در گفتوگوی صلح میجنگند و در مالی، کشوری که در بحران است، فقط چهار زن از جمعیت زنان نمایندگی میکنند. حضور زنان در مأموریتهای حفظ صلح هنوز حدود پنج درصد است و زنان سازندهی صلح بهطور چشمگیر با کمبود بودجه مواجهاند.»
بر بنیاد سخنان خانم اونیل، پوپولیسم و افزایش نظامهای استبدادی سبب سیر قهقهرایی رشد زنان و تساوی جنسیتی در سطح جهان شده است و جامعهی جهانی با چالش تغییر اقلیم و تهدیدات سایبری نیز مواجه است و زنان نیاز دارند که در مبارزه با تمام این چالشها، نقش مستقیم داشته باشند.
طوی که خانم اونیل میگوید با وجود تمام این چالشها روابط بین حکومتها و مردم تغییر کرده است و نسل جوان انتظارات مردم از حکومتها را بازتعریف کردهاند. وقتی سخن صلح و امنیت میرسد، در کنار بقیه، زنان باید صدای واقعی داشته باشند و تصمیمشان مد نظر گرفته شود، چون که موضوعات صلح و امنیت تمام گوشههای زنان را متأثر میکند.
قطعنامه ۱۳۲۵ که به «زنان، صلح و امنیت» مشهور است، در اکتبر ۲۰۰۰ از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و به نقش مهم زنان در پیشگیری و حل و فصل مناقشات و ایجاد صلح، و با تأکید به اهمیت مشارکت برابر و دخیلبودن کامل آنان در تمام تلاشهایی که برای حفظ و ترویج صلح و امنیت انجام می شود و نیاز به افزایش نقش آنان در تصمیم گیریها در خصوص پیشگیری و حل و فصل مناقشات تأکید میکند. افغانستان یکی از ۸۵ کشوری است که به قطعنامه ۱۳۲۵ پیوسته و تا کنون دو پلان عمل در مطابقت با این قطعنامه رونمایی کرده است.