حمید فرهادی، روزنامهنگار
طالبان از یک طرف به خشونت ادامه میدهند، از طرف دیگر از ادامه مذاکرات فرار میکنند. عباس استانکزی، عضو هیأت رهبری طالبان چند روز پیش اعلام کرد که اشرف غنی، مانع اصلی صلح است. اما واقعیت امر این است که هیچ جناحی به اندازه طالبان در برابر پیشرفت گفتوگوهای صلح بهانهجویی و مشکلتراشی نمیکند و هیچ مانعی بزرگتر از زیادهخواهی طالبان سد راه گفتوگوها نیست. از تجربه دو ساله مذاکرات طالبان با امریکا و اکنون با دولت افغانستان، طالبان همواره به دنبال وقتتلفی در مذاکرات و ادامه خشونتها در سراسر کشور بودهاند. طالبان با تأخیر و تعلل در مذاکرات، احتمالا به دنبال امتیازگیری و تحمیل خواستهایشان هستند. این رویکرد نمایانگر بیباوری طالبان به اصول مذاکرات و گفتوگوها بوده و باعث بیباوری مردم به مذاکرات صلح است.
در حدود یکسال گذشته، طالبان پس از توافق با ایالات متحده امریکا به هیچ یکی از تعهدات اساسیشان پابندی نشان ندادهاند و همچنان عامل اصلی جنگ و تلفات غیرنظامیان در افغانستان هستند. بر بنیاد توافق طالبان و امریکا، قرار بود سطح خشونتها از سوی گروه طالبان در افغانستان کاهش یابد، اما نتیجه یک تحقیق کمیسیون مستقل حقوق بشر نشان میدهد که در سال ۲۰۲۰ طالبان عامل ۵۳ درصد تلفات غیرنظامیان در سراسر کشور بودهاند. هنوز شبه نظامیان طالب بر پاسگاههای نیروهای دولتی حمله میکنند و حملات هدفمند در شهرها به صورت بیپیشینه افزایش یافته است. چندی پیش رییس عمومی امنیت ملی افغانستان گفته بود که طالبان شبکهای به نام «کاروان عبیده» را برای ترورهای هدفمند ایجاد کردهاند و افراد بازداشتشدهی این شبکه اعتراف کردهاند که از سوی طالبان به آنان دستور داده شده است تا افراد متنفذ، کارکنان نهادهای دولتی، اعضای جامعهی مدنی، خبرنگاران و سایر «اهداف نرم» را هدفگذاری کنند.
گروه طالبان همچنین به رغم تعهد برای ایالات متحده امریکا، روابط خویش را با دیگر گروههای تروریستی مخصوصا شبکه القاعده قطع نکردهاند. چندی پیش در یک عملیات نیروهای امنیت ملی افغانستان «ابوحسن المصری» فرد شماره دوم شبکه القاعده در شبه جزیره هند در ولسوالی «اندر» ولایت غزنی و در منطقه زیر اداره طالبان کشته شد. رسانههای ملی و بینالمللی به کرات از حضور نیروهای شبکه القاعده در مناطق تحت رهبری طالبان خبر دادهاند.
تعهد دیگر طالبان، آغاز گفتوگوها با هیأت دولت افغانستان و پابندی به اصول مذاکرات صلح بود. اما این گروه تاکنون نه به زمانبندی مذاکرات پابندی نشان داده و نه هم انعطافی در رویکرد خشن و تندروانهشان به میان آمده است. منابع از هیأت مذاکراتی افغانستان خبر دادهاند که گروه طالبان برای از سرگیری مذاکرات صلح، خواستار رهایی هفتهزار زندانی این گروه از زندانهای افغانستان و حذف نام اعضای ارشد این گروه از لیست سیاه سازمان ملل متحد شدهاند. در حالیکه رهایی پنجهزار زندانی طالبان از جمله خطرناکترین زندانیان این گروه از سوی حکومت افغانستان به درخواست ایالات متحده امریکا، نه تنها کمکی به مذاکرات صلح نکرد، بلکه زندانیان آزاد شده دوباره به میدانهای جنگ برگشته و آتش جنگ را شعلهور ساخت. افراد بلند پایه طالبان نیز که از بند رها شدند، امروز علیه منافع عامه و ارزشهای اساسی مردم تبلیغ میکنند و برای طالبان روایت «فتح» و «پیروزی» خلق میکنند. این تجربه تلخ، اجازه نمیدهد که دولت افغانستان با رهایی باقی زندانیان طالب موافقت کند.
طالبان نه به تعهداتشان پابند هستند و نه به اصول و اساس مذاکرات باور دارند. این گروه دیپلماسی حذف و انکار را در پیش گرفتهاند. از یک طرف حملات را در مناطق مختلف افغانستان افزایش داده و شعار فتح و پیروزی سر میدهند، از طرف دیگر نیت افغانستان به مذاکرات صلح را بهانه قرار داده از میز مذاکرات فرار میکنند. اما خود میدانند که عملکردشان با نیت صلح و مصالحه در تناقص شدیدی قرار دارد و از همینرو، هیأت این گروه همزمان با آنکه اداره جو بایدن اعلام کرد که توافقنامه صلح با طالبان و تعهدات این گروه را بررسی میکنند، با دستپاچگی به دامان ایران، روسیه و احتمالا چین (سه قدرت مخالف امریکا) شدهاند تا اینگونه پیام تلویحی به اداره جو بایدن برسانند که نباید این گروه دست کم گرفته شود. جدای از اینکه دولت آقای بایدن در مورد سرنوشت صلح افغانستان چگونه تصمیم میگیرد، طالبان باید بدانند که صداقت گفتار و کردار آنها نزد مردم افغانستان نیز به شدت مهم است و این گروه نمیتواند خود را از وقتتلفی و بهانهجوییها و ادامه کشتار مردم بیگناه تبرئه کنند. ادامه بهانهجویی طالبان امیدهای مردم را به صلح بسیار کمرنگ و آینده کشور را مبهم کرده است. حداقل در چند هفته گذشته، دهها جوان، کشور را بهخاطر تهدیدات امنیتی ترک گفتند. این یعنی بیباوری به سرنوشت گفتوگوهای صلح. حتا هیأت مذاکرهکننده افغانستان در قطر اعلام کرده است که فرار طالبان از میز مذاکره، آنها را در وضعیت معلق قرار داده و اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، مذاکرات صلح با شکست مواجه میشود.
قطعا هیچ طرفی از شکست مذاکرات صلح سود نمیبرد. اگر طالبان به این فرصت پشتپا زنند، نیروهای خارجی در افغانستان میمانند و مبارزه علیه تروریزم ادامه مییابد. تلفات هردو طرف جنگ ادامه پیدا میکند و دخالت کشورهای منطقه و جهان در امور افغانستان همچنان پابرجا خواهند ماند. اما طالبان فرصت و زمان مناسبی دارند تا خود را از زیر فشار افکار عمومی خارج کنند. فرار از میز مذاکره راه حل نیست، اما نشستن به میز مذاکره و بحث بر سر موارد اختلافی تنها راه است. تعهد دو طرف به مذاکرات، باعث خوشبینی و امیدواری و اما عدم اعتنا به خواستهای مردم افغانستان، موجب بدبینی و بیباوری به صلح است. طالبان بهجای بیان اختلافات مذاکرات در روسیه و ایران و پاکستان و زمینهسازی برای دخالت این کشورها در امور افغانستان، موارد اختلافی را در میز مذاکرات مطرح کنند. در درون دولت افغانستان اجماع محکم برای صلح به میان آمده است؛ شورای عالی مصالحهی ملی فضای خوبی را در اختیار جناحهای داخلی گذاشته است تا اجماع نظر در مورد صلح را تقویت کند. مردم نیز آمادهاند با شرایط مناسب از مصالحه با طالبان استقبال کنند و صفحه جدیدی برای آینده افغانستان بگشایند. اما اگر طالبان فکر میکنند که با وقتتلفی در مذاکرات، زیادهخواهیشان را بر افغانستان و جهان تحمیل میکنند چنین چیزی ممکن نیست. ادامه خشونتها، طرح پیش شرطهای کلان و فرار از میز مذاکرات مذاکرات صلح را به ناکامی سوق میدهد. اگر طالبان فکر میکنند که آنان با بهانهجویی زمان میخرند تا نیروهای خارجی از افغانستان بیرون شده و آنان از طریق جنگ «فاتحانه» وارد شهرها میشوند، بازهم این تصور اشتباه و ناممکن است. طالبان نباید با خیالپردازی و تفکرات واهی، باعث به تأخیرافتادن مذاکرات و عامل کشتار مردم بیگناه شوند.