حزب‌ التحریر تهدید خطرناک‌تر از داعش و طالبان؛ چرا باید جلو فعالیت این حزب گرفته شود؟

حزب التحریر تهدید خطرناک‌تر از داعش و طالبان؛ چرا باید جلو فعالیت این حزب گرفته شود؟

به‌تازگی امرالله صالح، معاون نخست ریاست‌جمهوری افغانستان گفته است که حزب التحریر در افغانستان به‌عنوان یک حزب در وزارت عدلیه ثبت نیست، دولت افغانستان این حزب را به رسمیت نمی‌شناسد و این حزب حق تجمع و تبلیغ را تا زمان ثبت و راجستر ندارد. آقای صالح افزوده تا زمانی که معضل حقوقی این حزب حل نشود، هرنوع فعالیت از نام و نشان این «شبکه مجهول» غیرقانونی است. صالح مدعی است که شماری از فعالان این حزب تبانی نزدیک فکری با گروه‌های تروریستی دارد و قرار است در آینده نزدیک پالیسی چگونگی برخورد حقوقی و قانونی با آنان به بحث گرفته شود: «پس تا آن زمان یک بار دیگر به کسانی که خود را متعلق حزب التحریر می‌دانند رسانیده می‌شود که دست از تبلیغ ضد نظام و فعالیت بردارند.»

پیش از آقای صالح، عبدالله عبدالله رییس اجراییه حکومت وحدت ملی در سال ۱۳۹۴ گفته بود که حزب التحریر شاخه‌ی غیرنظامی گروه‌های تروریستی است که بیشتر در دانشگاه‌ها و در میان جوانان فعالیت دارد. به گفته‌ی آقای عبدالله، این حزب جوانان و مردم را برای رفتن به طرف فعالیت‌های تروریستی تشویق می‌کند و فعالیت آن‌ها نیز گسترده است. عبدالله همچنان گفته بود که حزب التحریر یک حزب سیاسی نیست، بلکه یک سازمانی مربوط به گروه‌های تروریستی است که از دموکراسی موجود در افغانستان سوء‌استفاده می‌کند.

پس از اظهارات آقای عبدالله، مأموران امنیت ملی افغانستان مسئول حزب التحریر را در ولایت نیمروز بازداشت کرد. امنیت ملی گفته بود که این فرد از مدت سه سال بدین‌سو مصروف نشر و پخش کتاب‌ها و مجله‌ها برای ترویج افکار افراطی، ضد نظام دموکراسی، جلب و جذب جوانان به حزب و پخش شب‌نامه‌ها به هدف تهدید شهروندان کشور به‌صورت مخفیانه در ولایت نیمروز فعالیت داشته است. اکنون سخن‌گوی حزب التحریر در افغانستان می‌گوید که فرد بازداشت‌شده، عضو التحریر نبوده است.

شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر در واکنش به گفته‌های امرالله صالح با نشر بیانیه‌ای گفته که مشکل در فعالیت حزب ‌التحریر نیست بلکه در قوانین افغانستان است. در بیانیه‌ی این حزب آمده که دولت افغانستان برای ثبت احزاب در وزارت عدلیه پذیرش «قانون اساسی» و «قانون احزاب» را شرط گذاشته درحالی‌که این قوانین با واقعیت سازگار نیست و در تناقض با احکام دین اسلام قرار دارد. همچنان این حزب می‌گوید که در قوانین فعلی افغانستان فعالیت احزاب به مرزهای افغانستان محدود شده، درحالی‌که دین اسلام وحدت پیروانش را در چارچوب «دولت خلافت» بالای مسلمانان واجب ساخته است: «بنابراین محدود ساختن دعوت به وحدت مسلمانان و اقامه اسلام در چارچوب مرزهای استعماری فعلی ممکن نبوده و این مسأله ثبت و راجسترشدن حزب را ناممکن ساخته است.»

راه حل حزب التحریر این است که دولت افغانستان اساس قوانین خود را به‌جای دموکراسی، مطلقا بر اساس اسلام تغییر دهد و در آن وقت این حزب خود را ثبت و راجستر می‌کند. ادعای این حزب در حالی‌ست که در قانون اساسی افغانستان آمده است که در این کشور هیچ قانونی نمی‌تواند در مغاریت با احکام دین اسلام باشد.

سخن‌گوی شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر می‌گوید مشکل مقامات حکومتی افغانستان که حزب التحریر را مرتبط و شاخه‌ی غیرنظامی گروه‌های تروریستی می‌خوانند این است که آن‌ها اسلام و اهداف اسلامی را از عینک امریکا می‌بینند. به گفته‌ی او، حزب التحریر وقتی قوانینی که با رأی ۵۰+۱ وضع می‌شود را رد می‌کند، افراطی خطاب می‌شود، درحالی‌که التحریر به بنیادهای اسلام باور دارد و قوانین باید از سوی عالم مجتهد تدوین شود. سیف‌الله مستنیر می‌افزاید که ادعاهای مطرح‌شده «اتهام محض و بدون شواهد» است، چون در تمامی کشورهای اسلامی هیچ عضو رسمی و برحال حزب التحریر در فعالیت‌های تروریستی دست ندارد.

سابقه‌ی حزب التحریر در افغانستان و جهان

حزب‎ التحریر در سال ۱۹۵۳ توسط تقی‎الدین نبهانی، روحانی فلسطینی ایجاد شد. شیخ عطاء بن خلیل ابورشته از سال ۲۰۰۳ تاکنون رهبری این حزب را به ‌عهده دارد. این حزب ادعا دارد که در ۵۰ تا ۶۰ کشور جهان فعال است. اما فعالیت این حزب در اکثر کشورها غیرقانونی حساب می‌شود. فعالیت این حزب در افغانستان در سال ۲۰۰۳ به‌صورت غیرقانونی و بدون ثبت در وزارت عدلیه آغاز شد و در این اواخر فعالیت حزب بیشتر از پیش گسترده شده است. تاجایی‌ که در سال جاری به مناسبت صدمین سالگرد سقوط امپراطوری عثمانی (آخرین خلافت سلامی)، شاخه‌ی این حزب در افغانستان کارزاری را در شبکه‌های اجتماعی برای برپایی «خلافت اسلامی» به راه انداخت. اعضای این حزب در شبکه‌های اجتماعی نمایه‌های حساب‌های‌شان را با شعار‌های «ای مسلمانان! خلافت را برپا کنید» و «با مبارزین برپایی خلافت همراه شوید» تزئین کردند.

شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر به مناسبت صدمین سال سقوط امپراطوری عثمانی‌ها (آخرین خلافت اسلامی) کارزاری را در شبکه‌های اجتماعی افغانستان برای برپایی «خلافت اسلام» به راه انداخت
شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر به مناسبت صدمین سال سقوط امپراطوری عثمانی‌ها (آخرین خلافت اسلامی) کارزاری را در شبکه‌های اجتماعی افغانستان برای برپایی «خلافت اسلام» به راه انداخت

این که چرا فعالیت حزب التحریر در بسیاری از کشورها ممنوع است، شاخه‌ی افغانستان این حزب می‌گوید که حزب‎ التحریر یکی از احزاب برجسته و فعال سیاسی در سرزمین‎های اسلامی است و دولت‌ها را به چالش می‌کشد، بنابراین دولت‌های اسلامی سد راه فعالیت‌های این حزب می‌شود و فعالان حزب را زندانی می‌کند. التحریر وضعیت موجود این حزب را مشابه به زمان «دعوت مکی» پیامبر اسلام می‌‌داند.

اما فعالیت حزب التحریر به‌خاطر دیدگاه‌های افراطی و تندروانه‌ی آن در بیشتر کشورها ممنوع است. برخی کشورها حتا این حزب را یک سازمان تروریستی می‌داند، ولی تاکنون رویداد تروریستی یا خشونت‌آمیز به این گروه نسبت داده نشده است.

سیف‌الله مستنیر، سخن‌گوی شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر به اطلاعات روز می‌گوید که این که حزب در کابل و ولایت‌های افغانستان دفتر رسمی ندارد و تنها یک دفتر مطبوعاتی در کابل دارد که از طریق آن با بیرون از افغانستان و مردم در ارتباط است: «چون حزب التحریر در افغانستان راجستر نیست، این دفتر نیز مکان علنی ندارد، اما منحیث یک نهاد بیرونی از حزب التحریر کار می‌کند.» به گفته‌ی مستنیر، پالیسی حزب در تمام کشورها این است که تعداد اعضای حزب مخفی بماند، اما از تمام اقشار جامعه عضو دارد.

هدف و خواست حزب التحریر

در وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر آمده که التحریر یک حزب «سیاسی و ایدئولوژیک» است که اساس آن را اسلام و هدفش را اعاده زندگی اسلامی توسط برپاکردن دولت اسلامی (خلافت) یا «خلافت راشده‌ی ثانی» تشکیل می‎دهد. باز گرداندن زندگی اسلامی و رسانیدن دعوت اسلامی به جهان یکی دیگر از اهداف این حزب است طوری‌که تمام امور زندگی مطابق احکام شرعی به پیش برود.

پس از سقوط امپراطوری عثمانی یا آخرین «خلافت اسلامی»، مسلمان تصور می‌کردند که شکست بی‌سابقه را متقبل شده‌اند و اسلام‌گراهای افراطی مانند حزب التحریر در صدد احیایی خلافت اسلامی برآمدند. التحریر با تمام نظام‌های سیاسی در کشورهای اسلامی مخالف است و می‌خواهد این نظام‌ها را ساقط کند و کشورهای اسلامی زیر چتر «خلافت اسلامی» جمع شود. این حزب هدف از فعالیت در کشورها غیراسلامی را تغییر نظام نمی‌داند بلکه در پی آن است تا شهروندان آن کشورها را به اسلام دعوت کند.

هدف غایی این حزب تشکیل «خلافت اسلامی» مقتدر است تا شکست و سقوط آخرین «خلافت اسلامی» را جبران کند. در وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر آمده است که حزب می‌کوشد تا «عزت و شوکت سابق» امت اسلامی را برگرداند: «طوری که پیش‎قدمی زمام امور را از چنگ دولت‎ها، امت‎ها و اقوام دیگر به‌دست گرفته، دولت ابر قدرت جهان را چنان‎چه در گذشته بود، اعاده نماید و سیاستش را مطابق عقیده و احکام اسلامی به پیش برد.»

روش فعالیت

حزب التحریر با نمونه‌گیری از دعوت پیامبر اسلام، روش‌های فعالیت خود را به سه مرحله تقسیم کرده است. مرحله‌ی نخست را «تثقیف» یا راست کردن نام گذشته که در این مرحله می‌‌خواهد افراد را تربیت کرده و طریقه‌ی حزبی را به آن‌ها آموزش دهد تا کتله‌ی حزبی شکل گیرد. مرحله‌ی دوم را «تفاعل» (کارزار فکری و سیاسی) نام گذاشته و در این مرحله می‌خواهد روی افکار آدم‌ها کار کند تا اسلام را پذیرفته، آموزه‌های اسلامی را در زندگی خود تطبیق و از افکار حزب پیروی کند. مرحله‌ی سوم از فعالیت این حزب سقوط دادن حکومت‌ها در کشورهای اسلامی و تطبیق «همه‌جانبه و انقلابی» اسلام در این کشورها است تا پس از آن «خلافت اسلامی» ایجاد و این خلافت از طریق دعوت و جهاد اسلام را به‌حیث رسالت جهانی به همه‎ای جهانیان برساند.

صحفه‌ی نخست وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر
صحفه‌ی نخست وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر

ظاهرا حزب التحریر در افغانستان در مرحله‌ی دوم روش فعالیت خود است و از این رو بیشتر در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی خاص روی افکار شهروندان و عمدتا جوانان کار می‌کند تا آنان دیدگاه خاصی که این حزب از اسلام ارائه می‌کند را بپذیرند و در زندگی خود تطبیق کنند. این حزب در مرحله‌ی جلب و جذب قرار دارد و فعالیت حزب در سال‌های اخیر در ولایت‌های مختلف افغانستان گسترش یافته است. در وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر آمده: «حزب‎ التحریر برای نشر افکار اسلامی از طریق تفاعل با مردم و استفاده از اسالیبی مثل: حلقات تثقیفی، لکچرها، سمینارها، کنفرانس‎ها، صفحات انترنتی، چاپ کتب و مجلات، به‌صورت گسترده تلاش و فعالیت می‎نماید تا نظام‎های حاکم غیراسلامی را به چالش کشیده و به‌جای آن نظام کامل و شامل اسلامی را منحیث طریقه زندگی که توانایی تنظیم امور دولت و جامعه را دارد، پیشکش ‎نماید.»

این حزب توضیح داده است که طریقه جذب افراد در این حزب توسط «پذیرفتن عقیده‌ی اسلامی، پخته شدن در ثقافت حزبی، پای‎بندی به واجبات اسلامی و برگزیدن افکار و آرای حزب» می‎باشد. همچنان در بیانیه‌ی اخیر این حزب آمده که روش فعالیت حزب التحریر فکری و سیاسی بوده و متوسل‌شدن به هر نوع فعالیت «دموکراتیک، مادی و خشونت‌آمیز» را در روش مبارزه خود رد می‌کند.

سخن‌گوی التحریر در افغانستان می‌گوید که چون طبیعت کار حزب فکری و سیاسی است، تمام جلسات حزبی در خانه‌ها، دفاتر و مکان‌های عادی برگزار می‌شود. آقای مستنیر می‌افزاید که دعوت به حزب به شکل «دعوت مکی» پیامبر اسلام است و افرادی را عضو می‌گیرد که همراه حزب کنار بیاید و افکار و اهداف حزب «احیایی دوباره زندگی اسلامی برای امت مسلمه تحت چتر دولت خلافت» را بپذیرد. به گفته‌ی او، وقتی اعضای جدید این افکار و اهداف حزب را پذیرفت، سپس داخل حلقات «تثقیفی» آورده و «تربیت» می‌شود که ممکن است افکار فردی در شش ما یا از فرد دیگر در پنج سال تغییر کند.

چرا التحریر خود را در وزارت عدلیه ثبت نمی‌کند؟

حزب التحریر قانون اساسی افغانستان و سایر قوانین کشور را در تناقض با احکام اسلام می‌داند و از همین رو نمی‌خواهد حزب را در افغانستان ثبت و راجستر کند. حزب التحریر می‌گوید در صورتی‎که دولت افغانستان «شرط غیراسلامی و مخالف اهداف عالی حزب» را از قوانین بردارد، این حزب با ثبت و راجستر مشکلی ندارد. همچنان این حزب می‌گوید که قوانین افغانستان فعالیت احزاب را به مرزهای این کشور محدود کرده، درحالی‌که این شرط با اسلام و با اهداف این حزب در تناقض است، چون حزب می‌خواهد «خلافت اسلامی» را بدون در نظرداشت مرزهای ساخته‌ی «استعمار» تأسیس کند. به گفته‌ی این حزب، در شرایط فعلی و با قوانین موجود ثبت و راجستر این حزب در افغانستان امکان ندارد.

حزب التحریر قانون اساسی افغانستان را نمی‌پذیرد و انتخابات را حرام می‌داند

وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر، مجله‌ها، بروشورها و کتاب‌های که از آدرس این حزب منتشر شده، مملو از دیدگاه‌های افراطی و تندروانه و تبلیغات برای براندازی نظام سیاسی کنونی افغانستان است. این حزب قانون اساسی افغانستان و دیگر قوانین نافذه کشور را نمی‌پذیرد، پارلمان را «نهاد کفری» می‌داند و اشتراک در انتخابات (هم نامزدشدن و رأی دادن) را حرام می‌داند.

از دید حزب التحریر، نظام سیاسی فعلی افغانستان در تضاد با اسلام است و باید ساقط شود تا به‌جای آن «خلافت اسلامی» تأسیس شود. در وبسایت این حزب آمده که حزب ‎التحریر اعضایش را اجازه نمی‎دهد عضویت پارلمان را به‌دست آورد و خود را نامزد ریاست‌جمهوری یا دیگر پست‌های دولتی کند، چون تمامی این پروسه‌ها از لحاظ شرعی حرام است و تا هنگام تأسیس «خلافت اسلامی» در این پروسه‎ها شرکت نمی‎کند. عنوان یکی از کتاب‌ها منتشر شده توسط حزب التحریر «دموکراسی نظام کفری است؛ اخذ، تطبیق و دعوت بسوی آن حرام می‎باشد» است.

بخشی از محتوای وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر در آن انتخابات حرام دانسته شده است
بخشی از محتوای وبسایت شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر در آن انتخابات حرام دانسته شده است

سخن‌گوی شاخه‌ی افغانستان حزب التحریر می‌گوید که این حزب با اصل انتخابات مشکل ندارد و خلیفه مسلمانان می‌تواند توسط انتخابات تعیین شود، اما این حزب انتخابات دموکراتیک را تحریم می‌کند: «انتخابات دموکراتیک سبب مشروعیت یک نظام دموکراتیک می‌شود و بعدا دموکراسی کفر را تطبیق می‌کند، هوای حکام را تطبیق می‌کند، هوای نفس ۵۰+۱ پارلمان را تطبیق می‌کند، به همین خاطر انتخابات دموکراتیک را رد می‌کنیم. دموکراسی نظام کفری است. کسانی که دموکراسی را تطبیق و به آن دعوت می‌کنند، گنهکارند.»

در قانون اساسی افغانستان آمده که در این کشور هیچ قانونی نمی‌تواند مخالف معتقدات و احکام اسلامی باشد، اما حزب التحریر قانون اساسی و سایر قوانین نافذه را در تضاد با احکام اسلامی می‌داند
در قانون اساسی افغانستان آمده که در این کشور هیچ قانونی نمی‌تواند مخالف معتقدات و احکام اسلامی باشد، اما حزب التحریر قانون اساسی و سایر قوانین نافذه را در تضاد با احکام اسلامی می‌داند

این درحالی‌ست که در ماده‌ی دوم قانون اساسی افغانستان آمده است که دین دولت جمهوری اسلامی افغانستان اسلام است. در ماده‌ی سوم آمده که در افغانستان هیچ قانونی نمی‌تواند مخالف معتقدات و احکام دین اسلام باشد. یعنی تمام قوانینی که در این کشور نوشته شده، احکام دین اسلام در آن در نظر گرفته شده است. ولی حزب التحریر تمامی این قوانین را در تضاد با احکام دین اسلام می‌داند.

شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان افکار و خواست‌های التحریر با طالبان و داعش

هدف نهایی حزب التحریر تأسیس «خلافت اسلامی» مقتدر است تا تمام کشورهای اسلامی را زیر چتر خلافت درآورد. حزب التحریر افغانستان را یکی از ولایت‌های حزب می‌داند در وبسایت آن آمده «حزب التحریرـ ولایه افغانستان». پرچم این حزب به رنگ سیاه است که روی آن نوشته شده «لآ اِلَهَ اِلّا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُوُل اللّهِ». این حزب به تطبیق احکام شرعی اسلامی به شکل سخت‌گیرانه‌ی آن تأکید دارد. داعش نیز تشکیل «دولت اسلامی» را هدف خود می‌‌داند و بر تطبیق احکام شرعی تأکید دارد. پرچم هردو مشابه است. اما گروه طالبان تأسیس «امارت اسلامی» در افغانستان می‌خواهد، ولی همانند حزب التحریر و داعش به تطبیق احکام شرعی و تشکیل دولت اسلامی تأکید دارد. پرچم این گروه به رنگ سفید است که روی آن همانند پرچم التحریر و داعش «لآ اِلَهَ اِلّا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُوُل اللّهِ» نوشته شده است.

حزب التحریر تاکنون به فعالیت‌های خشونت‌آمیز یا تروریستی دست نزده یا حداقل به‌صورت رسمی کدام رویداد خشونت‌آمیز به نام این حزب ثبت نشده، هرچند هدف نهایی این حزب براندازی نظام‌های سیاسی در کشورهای اسلامی و به‌جای آن‌ها تأسیس «خلافت اسلامی» است. ولی گروه‌های طالبان و داعش عملا به خشونت روی آورده و عامل تعداد زیاد رویدادهای تروریستی و خشونت‌آمیز بوده است.

التحریر و طالبان

محمد محق، پژوهش‌گر و نواندیش دینی در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که شباهت گروه طالبان و داعش در این است که هردوی این جریان زیر چتر «اسلام سیاسی» قرار می‌گیرند که مهم‌ترین بخش دین را سیاست و قدرت می‌دانند، اما موضوعات اخلاقی، عبادی و حتا اعتقادی زیر سایه سیاست و قدرت برای این جریان‌ها معنا پیدا می‌کند: «از این لحاظ این دو جریان در هدف مشترک هستند، اما در مسایل و شیوه‌های که برای رسیدن به هدف انتخاب می‌کنند، کم و بیش تفاوت دارند.»

جعفری مهدوی، عضو پیشین مجلس نمایندگان افغانستان در مورد تفاوت‌ها و شباهت‌های حزب التحریر با گروه طالبان می‌گوید که حزب التحریر جریان «ایدئولوژیک ـ سیاسی» است، اما گروه طالبان یک جریان «سیاسی ـ ایدئولوژیک» است. یعنی برای حزب التحریر ایدئولوژی مهم‌تر از خواست‌ سیاسی‌شان است و سیاست را برای ایدئولوژی به خدمت گرفته است، اما از طالبان برعکس است و می‌خواهد با استفاده از ایدئولوژی به خواست‌های سیاسی‌شان برسد.

جعفر مهدوی می‌گوید که حزب التحریر جریان «ایدئولوژیک ـ سیاسی» است، اما گروه طالبان یک جریان «سیاسی ـ ایدئولوژیک» است
جعفر مهدوی می‌گوید که حزب التحریر جریان «ایدئولوژیک ـ سیاسی» است، اما گروه طالبان یک جریان «سیاسی ـ ایدئولوژیک» است

آقای مهدوی می‌افزاید که هدف حزب التحریر براندازی نظام‌های سیاسی در کشورهای اسلامی و به‌جای آن تأسیس «خلافت اسلامی» است، اما گروه طالبان به دنبال احیایی «خلافت اسلامی» نیست و حتا این گروه در آجندای کلان سیاسی خود به دنبال احیایی «امارت اسلامی» نیز نیست: «بین این داعیه و هدف و داعیه و هدف حزب التحریر یک تفاوت کلان وجود دارد. التحریر احیایی خلافت اسلامی می‌خواهد اما طالبان روی نوع نظام سیاسی خاصی تأکید ندارد، هرچند امارت اسلامی را مطرح کرده است. طالبان خواستار تطبیق احکام اسلامی و مشارکت در بدنه قدرت سیاسی در افغانستان است، اما حزب التحریر در همه کشورهای اسلامی فراملی و در گسترده‌ی جهان اسلام مطرح است.»

التحریر و داعش

محمد محق می‌گوید که حزب التحریر، طالبان و داعش در اصل پلتفورم ایدئولوژیک مشابه‌اند، اما در تاکتیک باهم تفاوت دارند. آقای محق می‌افزاید که جریان‌های مانند التحریر مواد خام برای گروه‌های افراطی مانند داعش و طالبان تهیه می‌کنند: «سخت‌ترین بخش کار شستشوی مغزی است، قبل از این که افراد وارد مرحله عملیاتی شوند. تاکتیک از مرحله عملیاتی شدن شروع می‌شود، اما در مرحله‌ی شستشوی مغزی، حزب التحریر همان کاری را می‌کند که دقیقا طالبان و داعش می‌کنند.»

جعفر مهدوی در مورد شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان افکار و خواست‌های التحریر با گروه داعش می‌گوید که داعش نسبت به حزب التحریر افراطی‌تر است و این گروه حتا بخش عظیمی از بدنه امت اسلامی را نمی‌پذیرد، اما التحریر در آن حد افراطی نیست. آقای مهدوی می‌افزاید که علاوه بر تعدیل در افکار و اندیشه‌های اسلامی حزب التحریر نسبت به داعش، در روش نیز تفاوت دارد: «داعش به شدت به دنبال این است که با استفاده از خشونت بتواند داعیه‌های سیاسی خود را در سرزمین‌های اسلامی تطبیق کند. تنها شباهت ممکن در این باشد که هردوی شان داعیه سیاسی و ایدئولوژیک فراتر از مرز یک کشور و در سطح جهان اسلام دارد. تفاوت های هم در افکار و هم در میزان افراط‌گرایی و اعتدال این گروه‌ها وجود دارد و هم در شیوه اعمال و تطبیق دیدگاه‌ها و باورهای سیاسی و ایدئولوژیک خود.»

اما سخن‌گوی شاخه افغانستان حزب التحریر می‌گوید که حزب التحریر با داعش ارتباط ندارد و دولت این گروه را به رسمیت نمی‌شناسد. به گفته‌ی مستنیر، نخستین تفاوت التحریر با داعش تفاوت تاریخی است و آن این که حزب التحریر قبل از القاعده، طالب و دیگر گروه‌های تروریستی تأسیس شده است. دوم این که وقتی داعش منحیث دولت خلافت اعلام موجودیت کرد، امیر حزب التحریر دولت این گروه را باطل اعلام کرد و خلافت خودخوانده خواند. حزب التحریر در منشور خود داعش را «تنظیم الدوله» خطاب می‌کند و نظامش را به رسمیت نشاخته است: «اصلا حزب التحریر با داعش ارتباط ندارد. داعش اعضای این حزب را در عراق و سوریه به شهادت رساندند. ما اصلا نه آجندای داعش را به پیش می‌بریم، نه با این گروه ارتباط داریم و کار حزب به داعش تعلق ندارد.»

از نظر حزب التحریر، جنگ علیه تروریسم جنگ علیه مسلمانان است، چون بعد از جنگ سرد، امریکا دشمن نداشت بنا مسلمانان را تحت نام تروریسم دشمن فرضی خود دانست، سپس در کشورهای اسلامی جنگ به راه انداخت و برخی کشورها را اشغال کرد :«جنگ تروریسم علیه تروریسم، جنگ علیه امت مسلمه است که دوباره به پا نخیزند.»

سخن‌گوی این حزب می‌گوید که داعش یک پروژه استخباراتی برای سرکوب و بدنام کردن مفکوره «خلافت‌خواهی» است، چون در سال‌های اخیر این مفکوره در میان مسلمانان رشد کرد، امریکا پروژه داعش را به راه انداخت تا نشان دهد گروه‌های که «خلافت اسلامی» می‌خواهند همانند داعش‌اند.

آقای مستنیر تأکید می‌کند خلافتی که حزب التحریر می‌خواهد بهترین نظام و همانند نظام دوره پیامبر اسلام در یک هزار و ۴۰۰ سال پیش است.

آنچه به نظر می‌رسد، تفاوت عمده التحریر با طالبان و داعش تاکنون در عمل بوده است و آن این که حزب التحریر برخلاف طالبان و داعش تاهنوز به فعالیت خشونت‌آمیز روی نیاورده است، هرچند پس از تبلیغ فکری،مرحله‌ی بعدی روش فعالیت حزب التحریر برای تأسیس «خلافت اسلامی» براندازی نظام‌های سیاسی و جهاد است. مستنیر می‌گوید که برای تأسیس خلافت نیاز به جهاد می‌شود چون سیاست خارجی «خلافت اسلامی» سیاستی است که پیامبر اسلام ایجاد کرده، نه طالبان، داعش یا دیگر گروه‌های تروریستی: «برای رساندن اسلام به جهان به جهاد نیاز می‌شود.»

تهدید التحریر برای افغانستان چیست؟

باتوجه به مراحل فعالیت حزب التحریر، اگر شرایط و وضعیت آمده شود، این حزب وارد مرحله سوم فعالیت خود یعنی جهاد و براندازی نظام‌های سیاسی و تأسیس «خلافت اسلامی» خواهد شد. در حال حاضر در مرحله‌ی تبلیغ فکری و عضوگیری قرار دارد تا وضعیت را برای مرحله‌ی سوم آماده کند. همچنان با توجه به این که افکار و اندیشه‌های تندروانه به اعضای حزب آموزش داده می‌شود، هر آن احتمال بروز خشونت می‌رود، چون دموکراسی، حقوق بشر، انتخابات، نظام جمهوری، پارلمان، قوانین نافذه افغانستان و دیگر ارزش‌های مدنی از دید این حزب «کفری» و در تضاد با اسلام قرار دارد.

محمد محق، پژوهش‌گر و نواندیش دینی می‌گوید که جریان‌های مانند التحریر مواد خام برای گروه‌های افراطی مانند داعش و طالبان تهیه می‌کنند
محمد محق، پژوهش‌گر و نواندیش دینی می‌گوید که جریان‌های مانند التحریر مواد خام برای گروه‌های افراطی مانند داعش و طالبان تهیه می‌کنند

محمد محق می‌گوید که باتوجه به نبود شواهد مبنی به دست داشتن حزب التحریر در فعالیت‌های تروریستی و خشونت‌آمیز، این حزب در مقایسه با طالبان تهدید آنچنان جدی نیست، اما از این جهت که مردم و جامعه را به نظام‌ و شرایط ۲۰ سال اخیر بی‌باور می‌سازند با توجه به دشمنی خاصی که با دموکراسی دارد، برداشت‌های سطحی از گذاره‌های دینی در میان جوانان ترویج می‌کند و یک نگاه و تفسیر توطئه‌آمیز از مسایل را دامن می‌زند، یک خطر بسیار جدی به حساب می‌آید.

آقای محق می‌افزاید که حزب التحریر از این حیث تهدید جدی‌تر و خطر بزرگ‌تر حساب می‌شود که با کار فکری جامعه و جوانان کم‌سن، احساساتی و کم‌عمق را به یک فکر سطحی و غلط سوق می‌دهد و قانع و معتقد می‌سازد که با این کار در واقع بیشترین فاصله در جهت تروریسم طی می‌شود: «این کار از یک جنگ فزیکی راه انداختن غالبا سخت‌تر است. حزب التحریر با جدیت این مسافت را طی می‌کند و در واقع یک جنگ نرم را بر وضعیت موجود افغانستان به پیش می‌برد.»

جعفر مهدوی می‌گوید نه‌تنها حزب التحریر بلکه هر جریان سیاسی و ایدئولوژیک که خارج از چارچوب‌های قانونی و خارج از روش‌های مدنی بخواهد با استفاده از روش‌های نظامی و خشونت‌آمیز به دنبال تطبیق دیدگاه‌های خود باشند، می‌تواند یک تهدید برای افغانستان حساب شود: «هر حرکت و مجموعه‌ای که خارج از چارچوب‌های قانون اساسی قدعلم بکند، به نظر من یک تهدید است و باید جلو فعالیتش گرفته شود.»

چرا جلو فعالیت حزب التحریر گرفته نمی‌شود؟

زمانی‌که عبدالله عبدالله حزب التحریر را شاخه‌ی غیرنظامی گروه‌های تروریستی خوانده بود، گفته بود که روی فعالیت این حزب بیشتر بحث خواهد شد. اکنون امرالله صالح، معاون ریاست‌جمهوری می‌گوید که قرار است در آینده نزدیک روی پالیسی چگونگی برخورد حقوقی و قانونی با فعالان این حزب که تبانی نزدیک فکری با گروه‌های تروریستی دارند بحث شود.

باتوجه به گسترش روزبه‌روز فعالیت حزب التحریر در افغانستان و عضوگیری گسترده از میان جوانان، تاکنون دولت اقدامی علیه این حزب نداشته است. هرچند افکار سازمان‌های مانند التحریر عملا در راستای ترویج افراطیت است و عملا در حال سربازگیری اند، اما حکومت هیچ اقدامی پیش‌گیرانه برای جلوگیری از گسترش افراطیت روی دست نگرفته است.

وزارت داخله در مورد این که تهدید حزب التحریر برای افغانستان چیست و چرا جلو فعالیت این حزب گرفته نمی‌شود، چیزی نمی‌گوید و به اظهارات امرالله صالح اتکا می‌کند.

محمد محق می‌گوید این چرا با حزب التحریر برخورد نشده و جلو فعالیتش گرفته نشده، دلایل متعدد دارد. نخست این که این حزب فعالیت مخفی و زیرزمینی دارد و مبارزه با جریان‌های مخفی سخت است. دوم این که بیشترین انرژی و وقت دولت افغانستان صرف میدان‌های جنگ شده و برای مقابله با این سازمان‌ها وقت و انرژی چندانی نمانده است. سوم این که در بیست سال اخیر دولت افغانستان، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی گرفتار روزمرگی و برخورد سطحی با قضایا بوده است، از این رو مبارزه با افراطیت، التحریر و گروهای مانند این‌ها از نظرها پنهان مانده است.

جعفر مهدوی می‌گوید از آن‌جای که حزب التحریر تاهنوز به فعالیت خشونت‌آمیز دست نزده و در مرحله‌ی دعوت شفاهی یا مکتوب قرار دارد و از طرف دیگر با توجه به نفوذی که اعضای حزب در نهادهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و حتا امنیتی دارد، برخورد و مقابله صریح و مستقیم با این حزب آسان نیست.

آقای مهدوی می‌افزاید که اگر این حزب از حد تبلیغات فکری و سیاسی فراتر برود و دست به فعالیت خشونت‌آمیز و مسلحانه بزند، دست حکومت برای مقابله با التحریر بازتر خواهد بود و نیروهای پشت پرده که تاکنون از این جریان حمایت کرده، نیز فرصت حمایت از این حزب را از دست خواهند داد.

محمد محق در مورد راه حل مبارزه با جریان‌های افراطی مانند التحریر می‌گوید که بدون داشتن یک استراتژی جامع که مشارکت همگانی را در پی داشته باشد، مبارزه با گروه‌های افراطی ره به جایی نمی‌برد. آقای محق می‌افزاید در وضعیتی که دولت درگیر مبارزه با گروه‌های مسلح است، برای مبارزه با جریان‌های افراطی مانند التحریر، لازم است که صاحب نظران، استادان دانشگاه، صاحبان قلم و نهادهای مدنی وارد میدان شوند و مبارزه با جنگ غیرتسلیحاتی و جنگ فکری و نرم را به پیش ببرند.

دیدگاه‌های شما
  1. حزب التحریر یک حزب جهادی نه بلکه یک حزب سیاسی و فکری میباشد هدفش اقامه دین الله و تاسیس دولت خلافت اسلامی و آوردن دوباره عزت از دست رفته مسلمان ها میباشد کسانی که یا کشور هایکه مخالف نظر دارند آنها متاثر از افکار غرب و دیموکراسی بوده و به یک نهوی حراس دارند که منافع شخصی شان در خطر نیآید به همین خاطر مانع فعالیت حزب و یا در مورد حزب پرو پاگند های بیشتر مینوسند.
    حزب انشاالله در پیشرفت بوده و در آینده نزدیک نصرت الله باشد خلافت را اعلان میکند.

  2. هر حکم شرعی در اسلام از خود طریقه خاص خود را دراد مانند ادا کردن نماز یا ادای حج، پس تاسیس دولت اسلامی (خلافت) نیز یک حکم شرعی بوده و از خود طریقه خاص خودش را دارد که همان تثقیف، تفاعل و طلب النصره می باشد پس حزب التحریر برای تاسیس دولت اسلامی هرگز جهاد نکرده و نخواهد کرد. پس این که شما می گویید حزب التحریر فعلا شستشوی مغزی می کند و مردم را اماده سازی برای فعالیت های خشونت آمیز می کند کاملا غلط و دروغ میباشد، چون تا وقتیکه دولت اسلامی در یکی از کشورهای اسلامی تاسیس نشود حزب التحریر هرگز جهاد نمی کند چون حضرت محمد (ص) به خاطری تاسیس دولت اسلامی هرگز جهاد نکرده است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *