وضعیت کودکان کارگر در قندوز
در جریان بیست سال جنگ و ناامنی در کشور، خانوادههای زیادی متضرر شدهاند. یکتعداد آنها اعضای فامیل شان را از دست دادهاند، تعدادی دیگری هم بهدلیل فقر و ناداری با چالشهای موجود روبهرو هستند.
کودکانی که سرپرست خانواده ندارند و یا هم سرپرست خانوادهیشان توان کار را ندارند مجبور هستند دست بهکار بزنند تا لقمه نانی برای خود و اعضای فامیل شان بدست آورند.
در حکومت گذشته شماری از این کودکان از سوی مؤسسات و نهادهای پشتیبان حمایت مالی میشدند و برای آنها برنامههای آموزشی مساعد بود، اما پس از رویکارآمدن حکومت طالبان فقر و تنگدستی چند برابر شده و تعداد این کودکان نیز افزایش یافته است.
شماری از کودکان در قندوز از صبح تا شام برای بدستآوردن مقدار پولی در کارگاههای ترمیم وسایط، وسط خیابانها و جادههای این شهر به کراچیکشی، رنگمالی و پلاستیکفروشی مشغول هستند. تعدادی دیگری هم در جادهای عمومی و مکانهای مزدهم شهر گداییگری میکنند.
این کودکان میگویند سرپرست خانواده ندارند و مجبور به تأمین ضروریات خانوادههایشان هستند.
آنان میافزایند که کاروبار باعث شده تا آنها نتوانند به درس و تعلیم خود ادامه دهند.
این کودکان از مسئولان حکومت طالبان در قندوز میخواهند تا زمینه درس و مکتب را برای آنها تأمین نمایند.
کودکانِ کراچیوان
شماری از کودکان که در مارکتهای بزرگ، جادهای عمومی و دیگر نقاط شهر با کراچیِ دستداشتهیشان کار میکنند، زیاد هستند.
این کودکان که بین سنین ۱۰ تا ۱۴ ساله هستند اموال دکانها از قبیل آرد، برنج، روغن و دیگر اجناس را از جایی بهجای دیگر در برابر پول اندک انتقال میدهند. این کودکان حتا اجناس مردم را از دو سیر گرفته تا ۱۰ سیر را نیز به مکانهای مختلف انتقال میدهند.
قطبالدین، یک تن از کودکان کارگر در شهر قندوز است. او که ۱۳ سال سن دارد از دو سال به اینسو برای پیدا کردن پول اندک کراچیکشی میکند. او میگوید مجبور است تا کارکند، زیرا به جز او کسی دیگری در خانهیشان کار نمیکند.
حبیبالله و نصرتالله، از دیگر همراههان قطبالدین هستند. آنان نیز کراچی دارند و میگویند برای ضروریات خانوادههایشان تلاش میکنند.
آنان میافزایند که فقد بهکار و پیدا کردن پول فکر میکنند و درس و تعلیم را نمیتوانند ادامه دهند.
حبیبالله گفت: «صبح وقت بهخاطر کار همراه کراچی خودم میبرایم. روزانه ۵۰ تا ۱۵۰ روپیه کار میکنم. پدرم پیر است و توان کار کردن ندارد. از حکومت امارت (طالبان) میخواهم برای ما زمینه درس و تعلیم را مساعد نماید.»
نصرتالله گفت: «در همین شهر کار میکنم. در خانه کارگر نداریم. مه باید کار کنم و هر شام پول نان و دیگر ضروریات خانه را تأمین کنم. از خاطر کار تاهنوز فکر درس و مکتب را نکردهام و نمیتوانم فعلا درس بخوانم.»
کودکانی رنگمال
تعدادی از این کودکان در قندوز نیز زیاد هستند. آنان در هوتلها و کنار جادهها بوت رنگ میکنند و شمار دیگر آنها بوتلهای آب و دیگر نوشیدنیباب را از مکانهای عمومی جمعآوری کرده و به فروش میرسانند.
تعدادی از این کودکان را خانوادههایشان یاد دادهاند تا در پهلوی رنگمالی، از مردم پول گدایی کنند. این کودکان اغلب بین سنین هفت تا ده سال هستند.
نصیراحمد، یک تن از کودکان رنگمال در شهر قندوز است. او نیز از سه سال به اینسو در کوچه و پسکوچههای این شهر رنگمالی میکند.
به گفتهی نصیراحمد، از صبح تا شام تلاش میکند تا از این طریق مقداری پول کمایی کند، اما بیشتر از ۶۰ افغانی نمیتواند کمایی کند. او گفت: «غریبکار هستم. در خانه کسی دیگر کارگر نداریم. در خانه کچالو میبرم، پیاز میبرم. روز ۵۰ یا ۶۰ افغانی کار میکنم.»
صابر ۱۱ ساله، روزانه بهخاطر جمعآوری بوتل در شهر مصروف است. او میگوید پدرش پیر شده و توان کار را ندارد. او مجبور است تا برای پیدا کردن خرج خانوادهی هفت نفری خود کار کند. به گفتهی صابر، این کار نهایت دشوار است و تا ناوقتهای روز در حدود ۵۰ تا ۱۰۰ افغانی بدست میآورد.
صابر گفت: «غریبی است، چه کنیم. روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ افغانی کار میکنم. پدرم موسفید است. در خانه هفت نفر هستیم. اقتصاد ضعیف است. کار میکنم بهخاطر که خرج خانه را پیدا کنم.»
کودکان کارگر در ترمیمگاهای وسایط
کودکانی که در این کارگاهای ترمیم وسایط موتر کار میکنند کار شان نسبت به دیگر کارها سقیل و دشوار است؛ زیرا پرزههای با وزنِ بالای وسایط را بالا و پایین میکنند و با روغنیات چرب و ناپاک وسایط سروکار دارند.
این کودکان هم بنابر مشکلات اقتصادی به این کسب روی میآورند؛ اما مقصد آنها یادگرفتن کسب است تا در آینده بتوانند از طریق آن پول بیشتر کمایی نمایند.
محمدتمیم ۱۳ ساله، در یکی از ترمیمگاهای وسایط مصروف کار است. او میگوید بهدلیل مشکلات اقتصادی اینجا با تحمل زحمتِ بسیار کار میکند. او اضافه میکند که بهخاطر خانوادهی خود باید از ادامهی درس بگذرد، زیرا نمیتواند هم کار کند و هم درس بخواند.
او گفت: «در لیلیترسازی کار میکنم. در خانه ۱۰ نفر هستیم. پنج سال میشود اینجا بهخاطر مشکلات اقتصادی کار میکنم.»
بسمالله و رستم هم از دیگر کودکانی هستند که در کارگاههای ترمیم وسایط در بخشهای کُپیکشی و ویرینگکاری کار میکنند.
به گفتهی آنان، حالا وقت درس خواندن آنها است اما بهدلیل عدم توانای پدرهایشان بهکار، آنان ناگزیر برای بدستآوردن پول کار کنند.
بسمالله گفت: «کار میکنم بهخاطری اینکه مشکلاتم حل شود و پول بگیرم. ما در خانه ۱۶ نفر هستیم. سه ماه میشود که کار میکنم. از دولت ]طالبان[ میخواهم تا زمینهی درس را برای ما مساعد کند.»
رستم گفت: «این وقت وقت مکتب خواندن من است. پدرم توانای کار را ندارد برای همین من اینجا آمدم تا کار کنم. کودکان باید هم درس بخوانند هم کار کنند.»
مردم چه میگویند
عزیزاحمد، یک تن از دکانداران در شهر قندوز میگوید این کودکان روزانه در جاده و کوچههای شهر کار میکنند و پول ناچیزی نصیب شان میشود.
به گفتهی او، حکومت، مؤسسهها و تاجران باید چنین کودکان بیبضاعت و بیسرپرست را حمایت مالی نمایند.
او همچنان اضافه میکند که با دستگیری حکومت این اطفال میتوانند درس بخوانند و در آینده جایگاه خوبی برای خودشان کسب نمایند.
او گفت: «همین طفلها که یک بوشکه یا یک خلطه در دست شان است و تمام روز در بین بازار هستند از دست ناداری است. تقاضای ما از دولت این است که همین اطفال ]از روی بازار[ جمع شوند، درس بخوانند و تحصیل کنند. دولت باید به اینها کمک کنند تا از همین بدبختیها خلاص شوند.»
حمیدالله رضایی، از فعالان اجتماعی در ولایت قندوز میگوید که کودکان زیادی از سالها به اینسو در این ولایت کارهای شاقه انجام میدهند.
به گفتهی آقای رضای، با رویکارآمدن حکومت سرپرست طالبان اطفال کارگر بیشتر شده و آنان از درس و تعلیم محروم هستند.
او اضافه میکند که بیشتر این کودکان در کارگاههای ترمیم وسایط کارهای شاقه انجام میهند و یا انتقال کالاها را از مارکتها به دکانها به عهده دارند که این موارد سبب مشکلات فیزیکی آنها در آینده میشود.
از سوی هم، مطیعالله روحانی، رئیس اطلاعات و فرهنگ طالبان در قندوز میگوید که آنان اطفالی که در جادهها گداییگری میکنند یا به کارهای دیگر مصروف هستند را بهزودی جمعآوری میکنند.
به گفتهی آقای روحانی، رهبری این ولایت در هماهنگی با مؤسسات و نهادهای همکار برنامههای را روی دست دارند تا این کودکان را جمعآوری و زمینه درس و تعلیم را برایشان فراهم نمایند.
طبق گفتهی وی، آنان در این باره توجه جدی دارند و بهزودی پروگرامهای آنها آغاز خواهد شد.
کودکان کارگر و زیر سن در حالی در قندوز افزایش یافته است که باشندگان در این ولایت از بلند رفتن بهای مواد خوراکی و غیرخوراکی شکایت دارند و نبود کار در این ولایت را هم از چالشهای عمده عنوان میکنند.