میراث ایمن الظواهری و آینده‌ی القاعده

علی سجاد مولایی پژوهشگر (نویسنده مهمان)

در بامدادِ روز یکشنبه (۹ اسد)، هواپیمای بدون ‌سرنشین آمریکایی خانه‌ای را در وزیر اکبرخان، منطقه دیپلماتیک و اعیان‌نشین کابل مورد حمله موشکی قرار داد. در نخست‌ گمان‌زنی‌های‌ مختلفی در مورد این‌که چه کسی و چه گروهی مورد حمله قرار گرفته وجود داشت. امرالله صالح، معاون پیشین ریاست‌جمهوری افغانستان اعلام کرد که پاکستان سران تحریک طالبان پاکستانی (TTP) را مورد حمله قرار داده است. رحمت‌الله نبیل، رئیس امنیت پیشین دولت افغانستان و سمیع یوسفزی، خبرنگار ارشد پاکستانی مدعی شدند که ایالات متحده سران گروه داعش خراسان را هدف قرار داده‌اند.

از سوی دیگر، طالبان دوشنبه‌شب اعلان کردند که این حمله نقضِ صریح پیمان دوحه و حریم فضایی افغانستان است؛ اما در مورد کشته‌شدن کسی چیزی نگفتند. سرانجام، چند ساعت بعد از آن‌که خبرگزاری‌ها خبر کشته‌شدن ایمن الظواهری را منتشر کردند، جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده از کاخ سفید اعلام کرد که نیروهای مسلح آمریکا رهبر القاعده را کشته‌اند. با کشته‌شدن رهبر القاعده، حالا این موضوع ذهن کارشناسان را مشغول کرده‌ است که کشته‌شدن ایمن الظواهری چه تأثیری بر آینده‌ی این گروه خواهد داشت؟ و چه کسی جانشین داکتر ایمن الظواهری خواهد شد؟

ایمن الظواهری در کابل چه می‌کرد؟

براساس مواد پیمان دوحه میان طالبان و ایالات متحده، طالبان متعهد شده بودند که روابط‌‌شان را با القاعده پایان می‌بخشند و اجازه نمی‌دهند که از خاک افغانستان برای طراحی حملات تروریستی استفاده شود. حضور الظواهری در کابل و کشته‌شدن او تأثیر منفی بر روابط طالبان و ایالات متحده خواهد گذاشت.

به نقل از خبرگذاری رویترز، ایمن الظواهری در کوه‌های ولسوالی موسی‌قلعه‌ ولایت هلمند اقامت داشته و بعد از تغییر حکومت در کابل و روی‌کارآمدن طالبان، وی به خانه امنی در کابل منتقل شده بود. در ادامه گزارش رویترز آمده است که تدابیر شدید امنیتی برای او وجود داشته است.

میراث ایمن الظواهری

از الظواهری از همان ابتدای شکل‌گیری گروه القاعده به‌عنوان مغز متفکر این گروه یاد می‌کردند. او دانش‌آموخته‌ی پزشکی بود و چندین بار به‌دلیل تفکراتش به زندان رفته بود. او در سال ۱۹۸۴ در میان جنگ‌جویان عرب که در مقابل شوروی جهاد می‌کرد به پاکستان رفت و از آن‌جا وارد افغانستان شد. وی در سال ۱۹۸۸ با اسامه بن لادن، رهبر کاریزماتیک شبکه القاعده متحد شد. از آن به بعد او را به‌عنوان مغز متفکر حملات خونین ۱۹۹۸ بر سفارت‌خانه‌های ایالات متحده در تانزانیا و کنیا یاد می‌کنند.

الظواهری، بن لادن و خالد شیخ‌محمد طراحان اصلی حملات ۱۱ سپتامبر بودند. بعد از کشته‌شدن اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ او سکان رهبری القاعده را بدست گرفت.

دوره‌ی رهبری الظواهری همزمان با رکود القاعده در سطح جهانی بود و عملکرد این گروه به‌دلیل ظهور داعش در سایه قرار گرفت؛ اما او چند کار جدی در این سال‌ها انجام داد. پیدا کردن متحدین جدید در شرق و جنوب آسیا، خاورمیانه و افریقا و ادامه حیات القاعده و حملات به ایالات متحده از دستاوردهای او بود. شاید مهم‌ترین دستاورد او زنده‌ماندن برای مدت طولانی باشد. او از ۲۰۰۱ به این‌سو در لیست تروریستان تحت تعقیب پولیس فدرال آمریکا (FBI) قرار گرفت و بر سر او جایزه‌ی ۲۵ میلیون دالری گذاشته شد.

مهم‌ترین میراث الظواهری ممکن است نقش او به‌عنوان ایدئولوگ و سازمان‌دهنده‌ی جهاد بین‌المللی و دعوت جهادگرایان به سمت القاعده باشد. الظواهری و بن لادن برای جهادگرایان بین‌المللی که می‌خواستند در مقابل کفار بجنگند، حکم سرپناه یا پایگاه را داشتند. «القاعده» در زبان عربی به معنای پایگاه است. ظواهری بی‌شک در ساختن این پایگاه برای پیکارجویان افراطی نقش بسزایی داشت.

بعد از کشته‌شدن اسامه در سال ۲۰۱۱، گمانه‌‌زنی‌های فراوانی در مورد پایان القاعده به میان آمد. اما تحت رهبری الظواهری این گروه همچنان زنده ماند و دست به چند تغییر مهم زد. الظواهری به گروه‌های ‌کوچک و وابسته به القاعده اجازه‌ی عمل بیشتر داد تا بهتر بتوانند اهداف خود را تعقیب کنند. او همچنان هم‌پیمان جدید در شاخ افریقا پیدا کرد و به الشباب کمک کرد تا مواد منفجره علیه آمریکایی‌ها بسازند. این رابطه سبب شد تا القاعده جای پای بیشتر برای گسترش در افریقا پیدا کند.

الظواهری به صبور بودن و عملگرا بودن شهرت داشت. او برخلاف میل خیلی از پیروانش که از شیعیان نفرت دارند، با ایران روابطش را حفظ کرد. براساس اسناد بدست آمده از ابیت‌آباد-پاکستان، ایران برای تعداد محدودی از سران القاعده پناهگاه فراهم می‌کند.

الظواهری، برخلاف داعش، باوری به تشکیل شتاب‌زده‌ی دولت اسلامی نداشت. او معتقد بود که موعد تشکیل دولت اسلامی نرسیده و باید انتظار کشید. در انتخاب اهداف حمله نیز دقیق و محتاط بود و برعکس داعش بر مکان‌های ممکن حمله می‌کرد.

تحت رهبری او، القاعده ضربه مهمی را در سال ۲۰۱۳ متحمل شد. در آن زمان، جنگ داخلی سوریه توجه جهان را به خود جلب کرد و مقاومت در برابر رژیم بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه در میان مسلمانان و غیرمسلمانان محبوبیت پیدا کرده بود. شاخه عراق القاعده که در آن زمان به‌نام دولت اسلامی عراق شناخته می‌شد، طبیعتا می‌خواست نقشی ایفا کند و جبهه النصره را برای مبارزه با رژیم سوریه تأسیس کرد. جنگ قدرت میان الظواهری و شاخه عراق القاعده بر سر این‌که چه رهبری جبهه نصرت را به عهده بگیرد سبب شد تا شاخه عراق القاعده خود را دولت اسلامی بنامد. روی‌کرد وحشیانه‌ی دولت اسلامی و پیشروی آن در عراق و سوریه القاعده را تحت شعاع قرار داد و این گروه در سال ۲۰۱۴ خلافت خود را اعلام کردند.

ایمن الظواهری را می‌توان میراث‌دار اسامه دانست. بعد از ترور اسامه، القاعده به راحتی می‌توانست فروبپاشد اما مهارت سازمانی، روابط و احتیاط او سبب شد تا کماکان القاعده باقی بماند؛ هرچند به عقیده‌ی خیلی از تحلیلگران این گروه دیگر توانایی راه‌اندازی حملات مرگ‌بار در مقیاس گذشته را ندارد.

پرسشی بزرگی که بعد از مرگ وی می‌توان مطرح کرد این است: «او چه نوع حرکتی را برای جانشین خود به ارث گذاشته؟» این موضوع خیلی بستگی به این دارد که چه کسی سکان هدایت القاعده را بعد از او در دست خواهد گرفت. رهبران گروه‌های تروریستی به‌ویژه گروه‌های جهادی که اغلب براساس ثروت امیرشان بالا و پایین می‌شوند، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارند. در حال حاضر، هیچ جانشین آشکاری برای الظواهری در میان جهادی‌ها وجود ندارد. با این حال، هسته اصلی القاعده و وابستگان آن در یمن، شمال آفریقا و سایر کشورها، دهه‌هاست که جنگ را آغاز کرده‌اند و احتمالا رهبر آزمایش‌شده‌ای را معرفی می‌کنند که حداقل اعتباری داشته باشد. در واقع، ممکن است رهبر جدید کاریزماتیک‌تر از الظواهری باشد.

مسأله جانشینی و رهبری

از القاعده به‌عنوان یک گروه پیکارجوی هدف‌محور یاد می‌کنند، این بدان معناست که در صورت کشته‌شدن رهبر کسی دیگر جایگزین آن خواهد شد. در سال‌های اخیر ایالات متحده موفق شده است که بسیاری از افراد درشت القاعده را از بین ببرد. این افراد شامل این‌ها می‌شود که از ۲۰۱۸ به این‌سو کشته شده‌اند.

  • حمزه بن لادن، پسر اسامه بن لادن و وارث بالقوه؛
  • عاصم عمر، رئیس القاعده در شبه‌قاره هند؛
  • حسام عبدالرئوف، عضو شورای شورا و مقام ارشد رسانه‌ای؛
  • ذاکر موسی، رئیس انصار غزوات الهند؛
  • قاسم الریمی، رئیس القاعده در شبه‌جزیره عربستان؛
  • یحیی ابوهمام، امیر القاعده در مغرب اسلامی در ساحل؛
  • ابویحیی جزائری، امیر القاعده در مغرب اسلامی در ساحل؛
  • عبدالمالک دروکدل، رئیس القاعده در مغرب اسلامی؛
  • ابومحمد السودانی، مدیرکل حراس الدی؛
  • ابو خدیجه اردونی و ابوالقسام از اعضای شورای حُرّاس الدین.

نام درشت دیگر «ابومحمد المصری» است که در زمان تبادله پنج زندانی با ایران آزاد و در ایران ماند. هرچند القاعده به‌صورت رسمی کشته‌شدن او را تأیید نکرده است، اما او در اگوست ۲۰۲۰ در یک عملیات ویژه‌ی اسرائیلی‌ها در تهران کشته شد. او و سیف‌العدل از جمله پنج زندانیِ رهاشده بودند که در تهران ماندند و سه تن دیگر آن‌ها به سوریه رفتند و آن‌جا کشته شدند. حالا در نبود ایمن الظواهری، حمزه بن لادن و مصری تنها نام درشت سیف‌العدل است. او چند سال جوان‌تر از ایمن الظواهری و تنها فرد باقی‌مانده از هسته اصلی تشکیل‌دهنده‌ی القاعده است.

سیف‌العدل کیست؟

سیف‌العدل یا صلاح‌الدین زیدان، از جمله معدود افرادی است که عضویت هسته اصلی جهاد اسلامی مصر که ایمن الظواهری رهبر آن بود و القاعده که حالا قرار است رهبر آن شود را داشت. سیف‌العدل یکی از مهم‌ترین ایدئولوگ‌ها و استراتژیست‌های القاعده است که در میان طرفداران این گروه به قائد یا رهبر معروف است. مانند سایر رهبران جهادی او کم‌تر در رسانه‌ها ظاهر می‌شود ولی جزوه‌های درسی و پیام‌های صوتی برای جهادگرایان القاعده فوق‌العاده مهم است. او باور به جهاد مسلحانه دارد و در سال ۲۰۱۳ از مصری خواسته بود که به‌جای اعتراضات مسالمت‌آمیز باید دست به سلاح شوند.

پایان هر جانشینی باید بر تله‌هایی که ایمن الظواهری با آن روبه‌رو بود غلبه کند. کارزار ضدتروریسم ایالات متحده، جمع‌آوری کمک مالی، مسافرت و ارتباطات را محدود کرده و این کار را برای هرکسی به‌ویژه یک رهبر جدید، سخت‌تر می‌کند تا کنترل و هدایت یک جنبش جهانی را به عهده بگیرد. شاید یک رهبر کاریزماتیک‌تر بتواند القاعده را به روزهای شکوه خودش بازگرداند، هرچند نظر به شرایط حاضر چندان محتمل نیست.