اطلاعات روز

چشم‌انداز امنیت منطقه‌ای در یک‌سالگی رژیم طالبان

علی سجاد مولایی پژوهشگر (نویسنده مهمان)

به تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۲۱، نظام جمهوریت فروریخت و رژیم طالبانی جایگزین آن شد. حالا که کماکان یک سال از حضور طالبان در افغانستان می‌گذارد، کارنامه‌ای یک‌ساله‌ی این گروه از زوایه‌های مختلف قابل بررسی است. در این نوشته تلاش بر این است که به موضوع امنیت منطقه‌ای پرداخته شود. حضور یک‌ساله طالبان چه تأثیر بر دینامیک‌های امنیت منطقه‌ای گذاشته است؟ پرسشی است که این نوشته در پی ارائه پاسخ به آن است. 

برای آغاز،‌ لازم است که مرادمان را از امنیت واضح سازیم. روی مفهوم امنیت و تعریف آن نیز چونان سایر مفاهیم در علوم اجتماعی بحث و جدال بسیار است. رهیافت‌های تیوریک هر کدام تعریف مختلف از امنیت ارائه می‌کنند. رئالیسم و لیبرالیسم، دو مکتب قدیمی و کلاسیک روابط بین‌الملل تعریف ساده‌ای از امنیت ارائه می‌کنند. رئالیست‌ها امنیت را در «نبود تهدید» می‌بینند و لیبرال‌ها امنیت را در «رسیدن به صلح» جست‌وجو می‌کنند.

این دو تعریف،‌ تعاریف کلاسیک از امنیت است که تنها به بعدی نظامی تکیه می‌کنند. مکتب‌های امنیتی متأخر بر تحول در مفهوم امنیت تأکید می‌کنند. به باور آن‌ها، با آغاز روند جهانی‌شدن، مفهوم امنیت نیز دچار تحول شده و ابعاد تازه‌ای یافته است. در میان مکاتب متأخر، مکتب امنیتی کپنهاک تعریف جامع‌تری از امنیت ارائه می‌کند. بری بوزان، شارح اصلی این مکتب باور دارد که رئالیست‌ها و لیبرال‌ها در موضوع امنیت دچار ساده‌انگاری شده‌اند و از ابعاد جدید امنیت مغفول مانده‌اند. بوزان ابعاد امنیت را در پنج بعد نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست‌محیطی گسترش می‌دهد.

مکتب کپنهاک را می‌توان واکنشی نسبت به دیدگاه رئالیست‌ها و لیبرالیست‌ها نسبت به امنیت دانست. در حالی که رئالیست‌ها در بحث امنیت محوریت را به قدرت نظامی می‌دادند و لیبرال‌ها با خوش‌خیالی تأمین امنیت را در دستیابی به صلح می‌دانستند. در واقع چهارچوب تنگ و محدود دامنه امنیت در دیدگاه آنان در مکتب کپنهاک اصلاح گردیده است.

سرایت بنیادگرایی به منطقه و گروه‌های تکفیری

نخستین تأثیر که حضور طالبان در منطقه می‌تواند داشته باشد، سرایت الگویی‌یی این گروه به سایر گروه‌های بنیادگرا است. پیروزی طالبان و حضور آن‌ها در قدرت پس از ۲۰ سال جنگ و پیکارجویی این موضوع را به سایر گروه‌های تندرو می‌رساند که آن‌ها نیز می‌توانند با پیکارجویی و خشونت به قدرت برسند. سرایت این الگو به خصوص برای همسایه‌های شمالی و جنوبی افغانستان خطرناک است.

در حال حاضر گروه‌های معتددی در منطقه فعال هستند و حضور طالبان در افغانستان برای آن‌ها هم الگو است و هم یک عقبه استراتژیک. هر زمان که از جانب کشورهای منطقه‌ای روی این گروه فشار وارد می‌شود،‌ این گروه‌ها به آغوش طالبان پناه می‌آورند. در حال حاضر طالبان روابط خیلی نزدیکی با جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM)، تحریک طالبان پاکستانی (TTP) و القاعده دارند.

براساس گزارشات محلی، حاجی فرقان، رهبر جنبش اسلامی ترکستان شرقی در بخش از بدخشان و یا بعضا در تخار بودوباش دارد و پیکارجویان تحت امرش در قسمت‌های از واخان بدخشان یک واحد نظامی تشکیل داده‌اند. تحریک طالبان پاکستانی نیز در بخش‌های جنوبی افغانستان مستقر هستند. همین موضوع سبب شد تا جت‌های نظامی پاکستان این مناطق را بمباران کنند.

از سویی، شکل‌گیری تحریک طالبان تاجیکستان (TTT)، زنگ خطر را برای دوشنبه به صدا درآورده است و بیانگر این موضوع است که امنیت منطقه‌ای بعد از تسلط طالبان بر افغانستان دچار تحول شده است و دینامیک‌های امنیتی فعلی در منطقه به‌شدت وابسته به تحولات افغانستان اند.

براساس منابع محلی و تعداد از کانال‌های تلگرامی، هدف از تشکیل تحریک طالبان تاجیکستان سربازگیری و متحد ساختن تاجیک‌ها برای براندازی حکومت دوشنبه گفته شده است. این گروه در شمال افغانستان تشکیل شده و رهبری آن را مهدی ارسلان به عهده دارد. مهدی ارسلان یا محمد شریپوف، قبل از این فرمانده جماعت انصارالله بود. جماعت انصارالله یکی از گروه‌های تروریستی شناخته‌شده در تاجیکستان است که توسط اسلام‌گرایان خارج از حکومت ایجاد شده است.

شکنندگی امنیت منطقه‌ای

 پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و روی‌کارآمدن طالبان در کابل،‌ این نگرانی برای خیلی از کشورهای آسیای مرکزی پیش آمده است که قلمرو افغانستان دوباره سکوی پرشی برای گروه‌های بنیادگرا و افراطی شود که علاقه‌مند به فعالیت در منطقه هستند. این نگرانی‌ها زمانی بیشتر شد که طالبان نتوانست مانع حمله داعش از خاک افغانستان به آسیای مرکزی شوند. آنچه واضح است،‌ این‌که طالبان در آوردن امنیت و ثبات ناکام مانده‌اند و این موضوع سبب شده تا همسایه‌های شمالی افغانستان با احتیاط بیشتری عمل کنند.

تروریسم به یک تهدید جدی در تاجیکستان تبدیل شده است. در واقع، دادستان کل جمهوری تاجیکستان اعلام کرد که تعداد تروریست‌ها و افراط‌گرایان در شش ماه گذشته افزایش یافته است. نیروهای امنیتی تاجیکستان در نیمه اول سال ۲۰۲۱، ۷۲۰ جنایت مربوط به افراط‌گرایی و تروریسم را ثبت کرده‌اند. به گفته رحمان، این ۱۰۶ عمل غیرقانونی بیشتر از شش‌ماهه اول سال ۲۰۲۱ است.

در میان تهدیدات برای امنیت تاجیکستان، دولت اسلامی خراسان (ISKP) نیز وجود دارد. زیرا این گروه یک کارزار تبلیغاتی جهادی را به زبان تاجیکی برای تأثیرگذاری بر مردم در تاجیکستان، به‌ویژه نسل‌های جوان و ناراضی از دولت و جذب جنگ‌جویان خارجی آغاز کرده است.

افزایش ناامنی در آسیای مرکزی، امنیت افتصادی را نیز متأثر ساخته است. آسیای مرکزی بخشی مهم از پروژه‌ بلندپروازانه‌ای یک کمر-یک راه چین است. ناامنی در این منطقه مستقیما منافع اقتصادی و سیاسی چین را تهدید می‌کند. از سویی، آسیای مرکزی بخشی اساسی اتحادیه اقتصادی اوراسیای مسکو است. به همین سبب آسیای مرکزی با ثبات برای این دو کشور خیلی مهم و حیاتی است.

افغانستان ممکن است به یک مرکز لجستیکی تروریستی یا «بهشت» برای گروه‌های مختلف و جنگ‌جویان خارجی تبدیل شود. آن‌ها ممکن است از خاک افغانستان برای سازماندهی حملات خشونت‌آمیز در کشورهای همسایه آسیای مرکزی و ترویج تبلیغات جهادی خود استفاده کنند.

درگیری‌های مرزی

در یک سالی که از حکومت طالبان می‌گذرد، ما شاهد درگیری متعددی مرزی با کشورهای همسایه بودیم. حداقل بیش از دو درگیری مرزی با پاکستان و ایران و یک درگیری مرزی با ترکمنستان. این موضوع سبب شده تا کشورهای همسایه نیروهای مرزی‌شان را به حالت آماده‌باش در بیاورند و در بعضی از مواقع نیروی بیشتر اعزام کنند.

مهاجرت

یکی دیگر از متغییرهایی که روی امنیت منطقه‌ای تأثیر می‌گذارد مهاجرت است. حضور طالبان بار دیگر سبب شد تا بحران مهاجرت جدیدی در منطقه شکل بگیرد. بعد از روی‌کارآمدن طالبان هزاران نفر افغانستان را به‌صورت قانونی و غیرقانونی ترک کردند. حضور مهاجران افغانستان در ایران و پاکستان سبب شده است تا این کشورها نگران امنیت مرزهای خود شوند و افراد بیشتر را در مرزها مستقر کنند. 

مواد مخدر

پس از روی‌کارآمدن دوباره‌ی طالبان، افغانستان بار دیگر به مرکز تولید و قاچاق مواد مخدر مبدل شده‌ است. هرچند ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان اعلام کرده که کشت و قاچاق مواد مخدر ممنوع است. اما این اعلام بیشتر مصرف رسانه‌ای و بیرونی داشت؛ چون هدف آن جلب توجه جهانی و رسیدن به مشروعیت بین‌المللی بود. کشورهای همسایه افغانستان به خصوص کشورهای آسیای مرکزی نگران این موضوع هستند. تبدیل شدن افغانستان به چهارراه قاچاق موادمخدر آسیا و جهان امنیت منطقه را به‌شدت تهدید می‌کند. از سویی، قاچاق مواد مخدر یکی از منابع عایدات بسیاری از گروه‌های تندرو در منطقه است.

پایان

آنچه می‌توان از بیانات فوق نتیجه گرفت این است که حضور دوباره‌ی طالبان بر سپهر سیاسی و نظامی افغانستان، امنیت منطقه‌ای را دستخوش تغییر و دگرگونی کرده است. دولت قبلی افغانستان و شرکای بین‌المللی آن همواره تلاش داشتند تا در راستای صلح و ثبات منطقه‌ای گام بردارند. حالا با روی‌کارآمدن طالبان ثبات منطقه‌ای متزلزل شده است و نگرانی‌های همسایه‌ها چندبرابر. سرایت بنیادگرایی و قاچاق موادمخدر از مهم‌ترین متغییرهای هستند که روی ثبات و امنیت منطقه‌ای تأثیر می‌گذارند. قدرت‌گیری طالبان الگو برای آن‌ها شده است و از سویی، آن‌ها به خیال راحت می‌توانند در خاک افغانستان سربازگیری کنند و حملات شان را طرح‌ریزی کنند. به عبارت دیگر، افغانستان دوباره به «بهشتی برای تروریستان بین‌المللی» مبدل شده است.