عکس: ارسالی

ساکنان میرامور آماج حمله‌ی کوچیان

سرِ صفه نشسته است. دمادمِ غروب آفتاب، مرد میان‌سال به خانه‌های اطراف روستای «برکر» ولسوالی میرامور ولایت دایکندی می‌نگرد. سال‌ها آمدوشد روز و شب و سرما و گرمای این روستا را از همین‌جا دیده است. برکر تا سال گذشته، روستای پُرجنب‌وجوشی در نوار مرزی دایکندی و اجرستان غزنی بود.

من که تماس گرفتم، پس از احوال‌پرسی وضعیت را کوتاه شرح داد: «حتا پرنده پر نمی‌زند.» استعاره‌ی این مرد، اشاره به خالی‌شدن روستایش و کوچ «اجباری» ساکنان آن‌جا دارد. او که نخواست هویتش فاش شود، از پشت تلفن کوچ‌داده‌شدگان را بر شمرد: «خانه‌ی بغلی خالی شده است. آن‌طرف‌تر همین هفته‌ی پیش کوچ کردند. این خانه هم خالی است…» فشارهای روزافزون گروه طالبان و باج‌گیری و زورگویی کوچی‌ها دلایل اصلی برای کوچ ساکنان برکر است.

این مرد گفت که در فصل کشت‌وکار سال جاری نتوانسته چیزی برای فصل سرما ذخیره کند. هرچه که کاریده بود، توسط رمه‌ها و شترهای کوچی‌ها از بین رفته است؛ تازه نگران پیداکردن عشر طالبان است که با زور تفنگ جمع‌آوری می‌شود.

سایر روستاهای اطراف برکر در وضعیت مشابه قرار دارد. باج‌ستانی، زورگویی، قلدری، خرابی کشت‌وکار و به تنگناقراردادن مردم در آن‌جا همگانی است؛ هرچه کشتزار است، خوراک رمه‌ها و شترهای یله و مست کوچی‌ها است و هرچه آدمی‌زاد اند، در بند فشارهای طالبان و کوچی‌های مسلح قرار دارند. «سرزمین ستم» نام دیگر این روستاهای دورافتاده است.

ادعای مالکیت کوچی‌ها

اوایل بهار امسال بود که کوچی‌ها از طریق ولسوالی اجرستان به برکر سرازیر شدند. هنگامی که آنان وارد این روستا شدند، گندم‌های للمی و آبی تازه به روییدن گرفته و طبیعت سبز شده بود. هنوز آب برف و باران جاری بود. مرد و زن بر سر زمین‌ها کار می‌کردند تا مبادا زمین خالی از کشت بماند. زمستان گذشته با تنگدستی سپری شد. طالبان خزان پارسال، خلاف توقع از روستائیان عشر طاقت‌فرسا گرفتند. آنان مجبور شدند از سهم خوراک آل و عیال‌شان به طالبان عشر بدهند.

بهار برای این روستانشینان زراعت‌پیشه شروع تازه است تا از تنگدستی فصل سرما نجات یابند و برای فایق‌آمدن به دشواری‌های سرمای آینده نیز تدابیر بگیرند. اما سرازیرشدن کوچی‌ها -آن هم در اوایل بهار- آنان را با تهدید جدی‌تری مواجه کرده است؛ «ترک خانه، زمین و منطقه.»

کوچی‌ها به محض آمدن، از ساکنان برکر خواستند که کوچ خود را بردارند و خانه و زمین‌شان را به آنان واگذار کنند. حکم تخلیه به ساکنان روستاهای دیگر میرامور از جمله «نَیَک»، «دنداب»، «آب زوارعلی»، «زردرگی»، «سبزقول»، «اختام»، «نوبریده»، «تکه‌تو»، «گلک»، «نهال» و «غوجورک» نیز داده شد. این کوچی‌ها از طایفه‌ی «شاران» و «خلیلی» و اغلب اعضای طالبان اند؛ دو طایفه‌ای از کوچی‌ها که پس از هجوم امیرعبدالرحمان بر هزاره‌جات، در ولسوالی اجرستان مستقر شده‌اند. بیشتر آنان هنوز زندگی کوچی‌گری را حفظ کرده‌اند.

آنان با سرازیرشدن به ولسوالی هزاره‌نشین میرامور ادعای مالکیت این روستاها را مطرح کرده‌اند: «[کوچی‌ها] همین که آمدند، رمه‌های‌شان را بر کشتزارها رها کردند. تفنگ و یونیفورم طالبان را داشتند. اخطار دادند که اگر مانع شویم، شلیک می‌کنند.» گوسفندان، بزها و شتران کوچی‌ها هرچه از کشتزارهای آبی و للمی در دندان‌شان آمده، خورده‌اند، آن بخش‌هایی هم که در دندان‌شان نیامده، مالانده و خراب کرده‌اند.

کوچی‌ها ضمن ادعای مالکیت از ساکنان این روستاها خواسته بود تا اجاره به آنان بدهند: «همین که آمدند، گفتند این‌جا مربوط به [کوچی‌های] شاران و خلیلی اند و به‌خاطر زندگی در این‌جا باید به کوچی‌ها اجاره‌ی ۲۰ ساله بدهیم.» مردم اما در مقابل این خواست کوچی‌ها اعتراض می‌کنند. کوچی‌ها نیز در ولایت دایکندی اقامه‌ی دعوا می‌کنند.

نهال، یکی از روستاهای مورد دعوای کوچی‌ها. عکس: ارسالی به روزنامه اطلاعات روز

در پی آن، طالبان حدود ۳۰ نفر از متنفذان این روستاها را به نیلی، مرکز دایکندی جلب می‌کنند. آن‌جا کمیته‌ای برای حل‌وفصل این دعوا تشکیل می‌شود. کوچی‌ها نمی‌توانند در کمیته سند رسمی ارائه کنند، اما سندی را به نقل از «افراد خیالی» پیش می‌کشند و به نقل از آنان مدعی می‌شوند که این روستاها از ملکیت آنان است. کمیته این سند را ضعیف تشخیص داده است. کوچی‌ها هم گفته اسناد معتبرتری تهیه می‌کنند. دعوا میان دو طرف تا اکنون معلق مانده است.

اما در تاریخ ۲۵ اسد، طایفه‌ی شاران نامه‌ای را عنوانی متنفذان روستاهای برکر، نیک، دنداب، آب زوارعلی، زردرگی، سبزقول، اختام، تکه‌تو، نوبریده، گلک و غوجورک می‌فرستد. در این نامه تأکید شده است که این مناطق را هرچه زودتر و بدون ایجاد درد سر بیشتر تخلیه کنند. مردم اما گفته که منتظر نتیجه‌ی کار کمیته می‌مانند.

تسلط گروه طالبان بر کشور به‌عنوان یک گروه تک‌قومی باعث شد تا کوچی‌ها امسال در نقاط مختلف هزاره‌جات از جمله دایکندی سرازیر شوند. آنان در بسیاری از نقاط ادعای مالکیت بر علفچرها و زمین‌های زراعتی را مطرح کرده‌اند. این ادعا، یک ادعای جمعیتی-هویتی است؛ به همین خاطر در حکومت‌های گذشته به این معضل رسیدگی نشده است. از جانبی هم، به‌خاطر اشتراک قومی کوچی‌ها با طالبان، این ادعا در سال‌های گذشته مطرح می‌شد که نیروهای این گروه در صف کوچی‌ها در مناطق هزاره‌جات علیه نیروهای مقاومت مردمی می‌جنگیدند.

امسال نیز این ادعا مطرح شد که طالبان از هجوم کوچی‌ها بر هزاره‌جات در این ولایات حمایت نظامی و سیاسی می‌کنند.

تشدید فشار کوچی‌ها

کوچی‌ها برای تحت فشار قراردادن ساکنان روستاهای برکر، نیک، دنداب، آب زوارعلی، زردرگی، سبزقول، اختام، نوبریده، تکه‌تو، گلک و غوجورک میرامور تا اکنون از اقدامات مختلف کار گرفته‌اند. در تاریخ ۱ اسد، کوچی‌ها سه نفر از ساکنان روستای نیک را زمانی می‌ربایند که دعوا میان دو طرف بر سر ملکیت روستاهای مرزی میرامور با اجرستان در شهر نیلی جریان داشته است. کوچی‌ها در نیلی از ربودن این افراد ابراز بی‌خبری می‌کنند، اما به اهالی روستای نیک پیام می‌دهند که تا حل‌وفصل دعوا، آنان را نزد خود نگه می‌دارند.

دست‌کم دو منبع تأیید کردند که کوچی‌ها همچنین هشدار داده بودند که اگر دعوا به نفع آنان حل نشود، گروگانان را خواهند کشت. چندی بعد این افراد در نتیجه‌ی گفت‌وگو میان متنفذان دو طرف آزاد شدند.

در تاریخ ۲۰ اسد، کوچی‌های شاران چوپان روستای زردرگی را ضرب‌وجرح می‌کنند. دلیل آن، بردن مواشی به ساحه‌ای بوده است که قبلا کوچی‌ها رفتن هزاره‌ها به آن‌جا را ممنوع اعلام کرده بودند. این چوپان هنوز بهبود نیافته و تحت مداوا قرار دارد.

روستای برکر در مرز با اجرستان از زاویه‌ی دیگر. عکس: ارسالی به روزنامه اطلاعات روز

صبح روز ۷ سنبله گروهی از کوچی‌های مسلح همزمان در تپه‌های مشرف بر روستاهای چکه‌تو، آب زوارعلی و دنداب موضع می‌گیرند و بدون هیچ دلیلی بر خانه‌های مردم تیراندازی می‌کنند. این تیراندازی حدود دوونیم ساعت ادامه می‌یابد. در نتیجه‌ی آن، یک نفر زخمی می‌شود. همچنین بیش از ۶۰ رأس گوسفند و بز در این رویداد تلف شده‌اند.

به‌دنبال آن، کوچی‌ها در تاریخ ۹ سنبله یک چوپان از منطقه‌ی برکر را در کوه به‌گونه‌ای بی‌رحمانه می‌کشند. حدود ۲۵۰ رأس مواشی این قریه را نیز این افراد کوچی با خود برده‌اند. کوچی‌ها علی‌رغم درخواست پی‌هم مردم مبنی بر برگشت‌دادن مواشی‌ها، از دادن آنان امتناع کرده‌اند.

افزون بر این موارد، کوچی‌ها مردم را از جمع‌آوری هیزم از کوه‌ها منع کرده‌اند. ساکنان میرامور می‌گویند که زمستان سخت در پیش دارند: «نه برای خود غذا داریم و نه برای مواشی‌ها چیزی داریم. تازه هوا سرد شده است و هیزم هم نیاورده‌ایم. این فشارها سبب می‌شود که قریه‌ها خالی شود.» طالبان هم هنوز به شکایت ساکنان میرامور در مورد این رویدادها رسیدگی نکرده‌اند. این گروه به پرسش روزنامه اطلاعات روز هم در این مورد پاسخ ارائه نکرد.