«یکی از افراد طالبان با میلهی سلاح به سرم محکم کوبید و بعد از اینکه به زمین افتادم، خریطهی سیاه را به سرم کشیدند. بعد از یک ساعت خود را در جای سرد و تاریک پیدا کردم. مرا با دستبند به سقف اتاق بسته بردند و به نوبت شروع به لتوکوب و شکنجه کردند. میخواستند به چیزی اعتراف کنم که روحم هم از آن خبر نداشت.»
استخبارات طالبان از حیث شکنجه و مجازات متهمان بهویژه مخالفان این گروه، به یکی از مخفوفترین دستگاههای استخباراتی منطقه مبدل شده است. در بیشتر از یک سال گذشته، دها تن به اتهامهای گوناگون از سوی افراد طالبان بازداشت شدهاند. در موارد زیاد، افراد اتهامها علیه خود را پذیرفتند یا خبری از جان باختن آنان زیر شکنجهی طالبان منتشر شدند.
شماری از زندانیان آزاد شده از زندانهای طالبان به شرط محفوظ ماندن نامهایشان در این گزارش گفتهاند که نیروهای طالبان برای گرفتن اعتراف اجباری، آنان را با شوک برقی، وصل کردن لین برق به دستها و پاهایشان، برمه کردن دندانها، آویزان کردن به سقف اتاق، ممانعت از خواب، دُره زدن و سوزندان قسمتهایی از بدن شکنجه کردهاند. در این گزارش بهخاطر حفظ امنیت مصاحبهشوندگان، از نامهای مستعار برای آنان استفاده شده است.
شبیر سال گذشته از سوی افراد طالبان بازداشت شد و بیشتر از دو ماه زندانی بود. او میگوید طالبان او را متهم به همکاری با «جبهه مقاومت» کرده بودند در حالیکه هیچ سندی برای اثبات ارتباط وی با این جبهه پیدا نکردند. شبیر در این مدت، بارها از سوی افراد طالبان شکنجه و لتوکوب شده و دندانهایش هنگام لتوکوب شکسته است. «وقتی خریطهی سیاه را از سرم برداشتند، خود را در یک اتاق کوچک و نسبتا تاریک پیدا کردم که پنجرههای آن با میلههای بزرگ محکم شده بود و یک فرش نیمه روی آن هموار بود. مطمئن بودم که توسط طالبان بازداشت شدهام اما اتهام خود را نمیدانستم. دو نفر از اعضای طالبان پس از چند دقیقه وارد اتاق شدند و آستینهایشان را بر زدند.»
افراد طالبان در دو روز تنها دوبار برای شبیر غذا دادند و او روزها زیر شکنجه و شبها دستهایش به میلهای در سقف اتاق محکم بسته بود. طالبان برایش میگفتند که باید اتهام همکاری با «جبهه مقاومت» را بپذیرد و افرادی را به این اتهام برای آنان معرفی کند. «آنان تأکید شان بیشتر بالای نظامیان بود. چون میدانستند من خودم قبلا نظامی بودم، به من میگفتند که همکاران سابقت با مقاومت چه همکاری دارند.»
برای اکثر زندانیان، معرفی اشخاص دیگر به اتهام همکاری با داعش یا «جبهه مقاومت»، یکی از راههای گریز از شکنجهی افراد طالبان است. مصاحبهشوندگان میگویند که طالبان سوگند یاد میکردهاند در صورتی که کس دیگری را به این اتهامها به آنان معرفی کنند، آنان از شکنجهی فرد متهم صرف نظر میکنند؛ هرچند در مواردی به حرفهای خود صادق نبودهاند.
شبیر میگوید پس از دو شبانهروز شکنجه و بیخوابی، دو تن را به طالبان معرفی کرده است که اکنون از کارش پشیمان است. او میگوید: «این کار را کردم تا برای من اجازه بدهند بخوابم، زیرا سردرد و تهوع شدید داشتم و احساس میکردم چشمانم از سرم بیرون میزنند.» هرچند پس از این اتفاق، طالبان بیشتر شبیر را مورد لتوکوب و شکنجه قرار داده و از وی بازجویی کردند.
پروندهسازی
مصاحبهشوندگان این گزارش ادعا میکنند که افراد طالبان و سارنوالان این گروه سعی میکنند با جبر یا فریب متهمان، آنان را به دام بیاندازند و علیه شان پروندهسازی کنند.
محمد ۱۳ روز پیوسته با روشهای گوناگون بهواسطهی افراد طالبان شکنجه شده است. او میگوید که افراد طالبان به دستوپایش شوک برقی میدادند و گاهی برق مستقیم را به دستبندهایش وصل میکردند. او میافزاید: «احساس میکردم دستانم از شانهام جدا میشوند.» محمد به اتهام همکاری با «جبهه مقاومت» بازداشت شده بود.
این زندانی پیشین میگوید هنگامی که طالبان با این روشها به هدف نرسیدند، به سوزندان قسمتهایی از دستوپا و ضربه زدن به آلت تناسلیاش رو آوردند. «من حرفی برای گفتن نداشتم و از همین جهت مجبور بودم این جزاها را متحمل شوم، زیرا میدانستم در صورتی که به کار نکرده اعتراف کنم، با سرنوشت تلختری مواجه خواهم شد.»
پس از چندین شبانهروز لتوکوب و شکنجه، افراد طالبان و سارنوالان از او خواسته بودند که به انجام یک «اتهام کوچک» اعتراف کند تا از شکنجه و لتوکوب رهایی یابد. او افزود: «به من میگفتند که به چسپاندن ماینهای چسپکی اعتراف کنم. اینطوری جزایم کمتر میشود و آنان دیگر من را لتوکوب نمیکنند، در غیر آن زیر شکنجه خواهم مرد.»
نوید بارها نه تنها از سوی افراد نظامی طالبان، بلکه بهواسطهی سارنوالان این گروه نیز لتوکوب و دره زده شده است. نوید میگوید که حتا سارنوالان نظامی طالبان وی را به کشتن تهدید کردهاند و چندینبار او را دره زدهاند. «بعد از ۳۶ روز به من گفتند که سوء تفاهم شده و با بخششخواهی آزادم کردند.»
یوناما، سازمان عفو بینالملل، دیدبان حقوق بشر و دیگر نهادهای بینالمللی همواره از شکنجه و گرفتن اعترافهای اجباری از زندانیان اظهار نگرانی کرده و از طالبان خواستند به این کار پایان دهند. طالبان هرچند به نگرانی این نهادها چندان پاسخگو نبودهاند.
نیروهای استخبارات طالبان (سهشنبه، ۱۷ جوزا) اجمل حقیقی، مُدل و یوتیوبر افغانستانی و سه همکارش را به اتهام توهین به مقدسات بازداشت کردند و سپس ویدیویی از حقیقی منتشر شد که در آن وی به «ترویج فحشا و توهین به آیات قرآن» اعتراف میکند. در ویدیوی اعترافات، حقیقی با دستان بسته و بهنظر میرسد که جملاتی را از روی متن میخواند.
نهادهای بینالمللی در گزارشهای جداگانه، اعترافهای اجمل حقیقی را اجباری خوانده و از طالبان خواستند او را از زندان آزاد کنند. اجمل حقیقی و همکارانش سه هفته قبل از سوی طالبان آزاد شدند. «به من گفتند سوء تفاهم شده است.»
مرگ ناشی از شکنجه
به اعتقاد زندانیان آزاد شده، برای زنده بیرون شدن از زیر شکنجهی طالبان، در کنار مقاومت و سختجانی، به خوششانسی نیز ضرورت است. آنان مدعی اند که برخی از افراد زیر شکنجهی طالبان خود به مرگشان اصرار و التماس میکنند.
محمد وقتی برای اولینبار به برق داده شد، امیدی برای زنده ماندن نداشت. از همینرو به طالبان التماس کرد که او را زودتر بکشند. «با صدای بلند کلمهی شهادت را میخواندم، چون هر آن لحظه احساس میکردم زیر شکنجهی آنان کشته شوم.»
به اساس آرشیف رسانهها، در یک سال گذشته دها تن زیر شکنجهی افراد طالبان جان باخته و چندین تن دیگر در وضعیت بد صحی قرار دارند.
در سوم عقرب سال جاری، منابع محلی از پنجشیر به روزنامه اطلاعات روز از جان باختن دو جوان زیر شکنجهی طالبان خبر دادند. طبق اظهارات منابع محلی، «غلام ایشان» و نورمحمد هنگامی که بهخاطر آوردن گاوهایشان به دره حصارک ولسوالی رخه رفته بودند، از سوی طالبان به اتهام همدستی با «جبهه مقاومت» بازداشت و زندانی شده بودند.
در ۱۹ میزان نیز طالبان جسد صلاحالدین را به خانوادهاش تحویل دادند که در اثر شکنجهی نیروهای این گروه جان باخت. او یک ماه قبل از این رویداد از ساحهی شهر نو کابل بازداشت شده بود.
در ۱۵ جوزا عبدالمنیر، یک مرد دیگر در پنجشیر از سوی افراد طالبان بازداشت شده و زیر شکنجهی این گروه جان باخت. طالبان به خانوادهی وی وعدهی پرداخت غرامت دادند.
روزنامه هشت صبح در ۲۷ عقرب سال جاری گزارش داد که نیروهای طالبان یک جوان را در ولسوالی برمل پکتیکا زیر شکنجه به قتل رسانیدهاند. مقامهای محلی طالبان گفتند قضیه را پیگیری خواهند کرد.
محب که سه ماه را در زندان طالبان بهسر برد و در اثر ضرباتی که طالبان بر سرش وارد کرده بودند، اکنون به مشکل خونریزی شدید دماغ روبهرو است. محب میگوید افراد طالبان هر کدام به بهانههای مختلف بر جان او و همکارانش حملهور میشدند و مقامهای این گروه از وضعیت بد صحی آنان چشمپوشی میکردند. محب کارمند یکی از نهادهای دولتی بود و طالبان او و سه همکار دیگرش را به اتهام سوزندان مدارک محرم بازداشت کرده بودند. بیش از پنج ماه از آزادی محب از زندان میگذرد، اما شوکهای زندان و آثار لتوکوب و شکنجه هنوز او را همراهی میکند.
وضعیت بشری
در کنار شکنجه، توهین و لتوکوب، بیتوجهی و سهلانگاری در مورد وضعیت بشری زندانیان نیز همواره مطرح بوده است.
زندانیانی که در این گزارش با آنان مصاحبه شده گفتهاند تعداد زندانیان در یک اتاق بالاتر از گنجایش آن بوده. محمد گفت: «در اتاقی که ظرفیت چهار تن را نداشت، بالاتر از ۱۰ تا ۱۲ تن زندانی بودیم که حتا نفس کشیدن را برایمان سخت کرده بود. در این اتاقها فقط میتوانستیم به یک پهلو و در حالت بسیار فشرده استراحت کنیم. در بعضی موارد بهخاطر نبودن گنجایش کافی، وقت خواب را نوبت میکردیم.»
کمیته بینالمللی صلیب سرخ، نهاد کمککننده و نظارتکننده وضعیت زندانیان در کشور است.
پرویزاحمد فیضی، سخنگوی این کمیته در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که این کمیته در سال ۲۰۲۲، فعالیتهای گستردهای را برای زندانیان انجام داده است. «به زندانیانی که در ۱۱ زندان مرکزی و ولایتی در سراسر کشور که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از جمعیت زندانها را شامل میشود، هستند، بهصورت ماهانه کمک غذایی میکند. علاوه بر این، کمیته بینالمللی صلیب سرخ کمکهای زمستانی (کمپل، پتو، شال، جاکت و جوراب) را به حدود ۲۰ هزار زندانی کمک کرده است.»
این کمیته همچنین از دسترسی زندانیان به مراقبتهای صحی و فعالیت مجدد گروه کاری فرعی در زندانهای ولایات خبر میدهد. به اساس گفتههای سخنگوی کمیته بینالمللی صلیب سرخ، به منظور نظارت بر وضعیت زندانیان و در میان گذاشتن مشاهدات و توصیهها با مقامات، در جریان سال ۲۰۲۲ نمایندگان این کمیته در سراسر افغانستان بیش از ۵۰ بار از زندانها بازدید داشتهاند.
در همین حال مصاحبهشوندگان این گزارش میگویند که هیچ یکی از حقوق اساسی و اولیهی آنان در زندانها به درستی مهیا نبوده است. «غذای زندان بهشدت غیرصحی و بیمزه بود که باعث درد معده، شکمدردی و تهوع زندانیان میشد. لباسها و پتوهایی که برای فصل سرما از آن استفاده میشد نیز بهشدت ناپاک و ناشسته بود. به غیر از آب به چیز دیگری دسترسی نداشتیم.»
زندانیان پیشین مدعی اند که هیچ فرد و نهاد بینالمللی برای بررسی وضعیت زندانیان به آنان سر نزدهاند و تنها چندبار بستههای بهداشتی و مراقبتی از آدرس کمیته صلیب سرخ دریافت کردهاند.
شمار زیادی از زندانیان ماهها نتوانسته بودند اعضای خانواده و نزدیکان خود را ملاقات کنند. اعضای خانوادهی شماری از این زندانیان هنوز از سرنوشت فرزندانشان آگاهی ندارند. رحمتالله ۲۷ روز است که از فرزندش اطلاعی ندارد و افراد طالبان برای وی از محل بودوباش پسرش جزئیات نمیدهند. پسر او بهخاطر اشتراکگزاری عکس احمد مسعود، رهبر «جبهه مقاومت» در صفحهی فیسبوکش، از سوی نیروهای استخبارات طالبان بازداشت شده بود.
اکثر افرادی که از زندانهای طالبان آزاد شدهاند، به اساس حکم محکمه برائت گرفته و بیگناه شناخته شدهاند، هرچند ماهها در وضعیت بد جسمی و روانی زندانی بودهاند.
وحیدالله، از دادستانهای دولت پیشین میگوید به اساس حکم شرعی و حقوقی، برای افرادی که بدون اتهام بازداشت و زندانی میشوند باید جبران خساره صورت گیرد. مقامهای طالبان اما نه تنها به دادخواهی هیچ یکی از زندانیان توجهی نکردند، بلکه آنان را به دوباره زندانی شدن تهدید کردهاند.
هنوز آمار مشخصی از تعداد زندانیان در زندانهای طالبان موجود نیست. هرچند بهگفتهی زندانیان آزاد شده، افراد زیادی به اتهام همکاری با «جبهه مقاومت»، همکاری با داعش، تبلیغ علیه نظام، دست داشتن در رویدادهای جنایی و فساد اداری بازداشت میشوند. شماری از زندانیان فرصت این را دارند که با قید ضمانت و پرداخت پول از زندان طالبان آزاد شوند، هرچند تعداد زیادی از آنان با پول هم نمیتواند از زندانهای ترسناک طالبان رهایی یابند.
محمد بیش از دو ماه است که از زندان طالبان آزاد شده، اما هنوز نتوانسته خاطرات تلخ زندان را از یاد ببرد. میگوید: «شاید آسیبهای جسمی درمان شوند، اما آسیبهای روانی قابل درمان نیست. توهین و تحقیری که در زندان شدیم تا زندهام از ذهنم پاک نخواهد شد.» بهرغم گزارشها و انتقادها از رفتار طالبان با زندانیان، مقامهای این گروه در گذشته شکنجهی زندانیان را رد کردهاند. روزنامه اطلاعات روز تلاش کرد تا پاسخ ادارهی استخبارات طالبان را نیز در این گزارش داشته باشد اما موفق به دریافت پاسخ نشد.