خبرنگارانی در تبعید در روز خبرنگار: «روز ما سیاه است»

سپیده‌دم نزدیک است و گریه‌های دردناک پسرک بیمارش در طول شب، خواب را از چشمانِ سمیع ربوده است. نمی‌تواند بی‌خیال مشکلاتی شود که از چهارسو بر او هجوم آورده‌اند. پسر سه‌ساله‌اش در تب می‌سوزد و بخارهای روی صورتش در حال گسترش است. مواد اولیه‌ی خوراکی خانه‌اش تمام شده و خانواده‌اش در افغانستان نیز در شرایط چندان خوب مالی قرار ندارند. سمیع که پانزده ماه می‌شود بیکار است، باید به تنهایی به این مشکلات چاره بجوید. تا صبح روشن راه حلی به ذهنش نمی‌رسد و ناگزیر می‌شود پیامی را از طریق شبکه‌های اجتماعی (توییتر و فیس‌بوک) به مخاطبانش ارسال کند؛ با این مضمون:

پیام سمیع جهش در مورد فروش گرده‌اش.

سمیع جهش که پس از «چندین‌بار» بازداشت و شکنجه‌شدن از سوی طالبان ناگزیر به ترک افغانستان شد، اکنون پانزده ماه می‌شود که در یکی از کشورهای همسایه به‌سر می‌برد. پانزده ماهی که ظاهرا سخت‌ترین ماه‌های زندگی‌ جهش بوده است. او در صحبت با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که این پیام تنها پیام او نیست، بلکه پیام تمام خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای در تبعید است که در کشورهای همسایه‌ی افغانستان به‌سر می‌برند.

او می‌گوید: «شرایط بسیاری‌ها شاید مانند من و بدتر از من باشد؛ اما کسی حاضر نیست که غرور خود را بشکند و مشکلات خود را به جهان بگوید. مشکل من مشکلی است که تمام خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای افغانستان در کشورهای همسایه دارند.»

او درباره‌ی گرامی‌داشت از روز خبرنگار به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید: «چندین همسنگر من همین اکنون در بند طالبان هستند. هر شب و هر روز شکنجه می‌شوند. صدها همکار من در کشورهای همسایه سرگردان و آواره هستند. خودم در بدترین روزهای زندگی‌ام قرار دارم. چگونه می‌توانم روز داشته باشم؟»

برای جهش و دیگر هم‌مسلکان و هم‌سرنوشتانش که شکنجه، فرار، مهاجرت، بیکاری، بیماری و بی‌سرنوشتی، مهم‌ترین رویدادهای زندگی آنان در حدود دو سال گذشته بوده است، گرامی‌داشت از روز خبرنگار نه تنها مفهومی ندارد که آن را نوعی بی‌پروایی به وضعیت شان می‌پندارند.

کار شاق

فریداحمد رستاقی، تصویربردار پیشین در رسانه‌های افغانستان. عکس: روزنامه اطلاعات روز

فریداحمد رستاقی در یازده سال گذشته به‌عنوان تصویربردار در رسانه‌های مختلف افغانستان کار کرده است. آخرین کار او با شبکه تلویزیون خصوصی یک بود. پس از حاکمیت طالبان او با خانواده‌ی دوازده نفری‌اش به پاکستان آمد و اکنون برای تأمین مخارج خانواده‌ی پر جمعیت خود در یکی از رستورانت‌های شهر اسلام‌آباد، برای مشتریان کباب آماده می‌کند.

او در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید: «دیروز با کمره ‌و کار خبرنگاری و امروز با کوره‌ی کباب به مبارزه‌ی زندگی می‌پردازم و این برایم افتخار است. در افغانستان که تمام آرزوهای ما برباد شد و آواره شدیم. کودکانم از مکتب باز مانده‌اند و من برای این‌که بتوانم مخارج خانواده‌ام را تأمین کنم، صبح تا شب کباب پکه می‌کنم و نمی‌دانم که آینده‌ی ما چه خواهد شد.»

تنها رستاقی نیست که برای تأمین مخارج خانواده در پاکستان دست به کار شاق ‌می‌زند؛ بلکه ده‌ها خبرنگار و کارمند رسانه‌ای دیگر در کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه و هند برای زنده‌ماندن کار شاق انجام می‌دهند و در بدترین روزگار ممکن قرار دارند.

خطر اخراج خبرنگاران

مقبول نوری که هفت سال اخیر را در رسانه‌های مختلف افغانستان کار کرده و پس از تهدیدات امنیتی ناگزیر شده به ایران پناهنده شود، در صحبت با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید بیم آن دارد که از سوی پولیس ایران بازداشت و به افغانستان برگردانده شود. او می‌گوید: «بیشتر خبرنگارانی که در کشورهای ایران و پاکستان به‌سر می‌برند در خطر اخراج قرار دارند. من نیز بیم از این دارم که اگر مدت اقامت قانونی من در ایران ختم شود، ویزای من تمدید نخواهد شد و ممکن است اخراج شوم.»

حمیده لسانی که از یک‌ونیم سال به این‌سو در پاکستان زندگی می‌کند، در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که مدت اقامت قانونی او در پاکستان ختم شده است و او با دو فرزندش به‌گونه‌ی پنهانی در پاکستان زندگی می‌کنند. حمیده می‌افزاید: «چند روز می‌گفتند که پولیس مهاجران غیرقانونی را بازداشت می‌کند. ما از ترس چراغ‌های خانه را خاموش می‌کردیم تا پولیس فکر کند که ما در خانه نیستیم. اگر به افغانستان برگردانده شویم، زنده نخواهیم ماند.»

روایت‌های بالا نمونه‌ای از مشکلات صدها خبرنگاری است که در کشورهای همسایه‌ی افغانستان گیر مانده‌اند و در شرایط دشوار زندگی به‌سر می‌برند.

چالش‌های روحی و روانی، عدم دسترسی کودکان خبرنگاران به آموزش و بی‌پروایی نهادهای جهانی در رسیدگی به پرونده‌های مهاجرتی خبرنگارانی در تبعید، از دیگر چالش‌های درشتی است که خبرنگاران افغانستانی در کشورهای همسایه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

بربنیاد آمارهای سازمان حمایت از خبرنگاران، در حال حاضر بیش از ۲۵۰ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای با خانواده‌های‌شان در پاکستان، بیش از ۵۰ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای با خانواده‌های‌شان در هند و بیش از ۷۰ خبرنگار و کارمند رسانه‌ای با خانواده‌های‌شان در ایران در تبعید به‌سر می‌برند.

بیشتر این خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای که برای نجات زندگی خود به کشورهای همسایه پناهنده شده‌اند، برای رسیدن به کشورهای امن تلاش می‌کنند.

حامد عبیدی، رییس سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان در صحبت با روزنامه اطلاعات روز درباره‌ی وضعیت خبرنگاران در تبعید افغانستان می‌گوید: «خبرنگارانی که در کشورهای همسایه به‌سر می‌برند با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستند. از چالش‌های مالی گرفته تا مشکلات روحی و روانی که امروز دامنگیر خبرنگاران افغانستان است. پروسه‌های تخلیه به کشورهای امن نیز آن سرعتی را که قبلا داشت، اکنون ندارد. کشورهای پناه‌جوپذیر پروسه‌ی پذیرش خبرنگاران را به کندی به پیش می‌برند و به همین دلیل است که صدها خبرنگار در کشورهای همسایه هنوز هم سرگردان هستند.»

بربنیاد آمار انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان، در مجموع ۱۳۷ شبکه‌ی تلویزیونی، ۳۴۱ ایستگاه رادیویی، ۶۹ رسانه‌ی چاپی و ۴۹ خبرگزاری پیش از حاکمیت طالبان در افغانستان فعالیت داشتند.

 بربنیاد یافته‌های انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان، شمار رسانه‌های فعال پس از روی کارآمدن طالبان به ۷۸ شبکه‌ی تلویزیونی، ۲۲۴ ایستگاه رادیویی، ۲۰ رسانه‌ی چاپی و ۲۸ خبرگزاری کاهش یافته است.

فرهاد بهروز، از اعضای رهبری انجمن ژورنالیستان آزاد افغانستان در این‌باره در صحبت با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید: «نزدیک به هشت هزار خبرنگار و کارمند رسانه‌ای پس از روی کارآمدن طالبان کار خود را از دست داده‌اند و تنها حدود چهار هزار خبرنگار و کارمند رسانه‌ای در افغانستان مصروف کار اند.»

از سویی هم بربنیاد آمارهای مرکز خبرنگاران افغانستان، در یک سال گذشته ۲۶۰ مورد نقض حقوق خبرنگاران از سوی طالبان انجام شده است؛ آماری که ۱۳۸ درصد افزایش را نسبت به سال پیش نشان می‌دهد.

بربنیاد اعلام سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF)، افغانستان در سال ۱۴۰۱ خورشیدی در رده‌بندی آزادی رسانه‌ها در سطح کشورهای جهان، از جایگاه ۱۲۲ به جایگاه ۱۵۶ جدول سقوط کرده است. با توجه به نکات یادشده، بعید به نظر می‌رسد که خبرنگاران در تبعید بخواهند روز ملی خبرنگاران را گرامی بدارند و از آن بزرگداشت کنند.