جنایت و فساد در خیبر و باجور
گذرگاه خیبر مهمترین شریانی است که پیشاور را به کابل وصل میکند. همچنان برای امریکا و ناتو به لحاظ انتقال مواد لجستیکی چون مواد غذایی و سوخت، این مسیر از اهمیت بزرگی برخوردار است. ایجنسیهای خیبر و باجور که در امتداد این گذرگاه افتادهاند، در سالهای اخیر با حضور طالبان، میزان بالایی از افزایش فعالیتهای جنایتکارانه از قبیل حمله بر کاروانهای تدارکاتی امریکا و ناتو و غارت کالاهای آنان، آدمربایی و باجگیری را تجربه کردهاند. باجور ایجنسی کانون مهم ستیزهجویی به شمار میرود، سنتی که برمیگردد به دوران جهاد علیه شوروی در دههی ۱۹۸۰. باجور با ولایت کنر در شرق افغانستان هممرز است و به همین دلیل قلمرو ایدهآل است برای گروههایی با پیوندهای فرامرزی و فرامنطقهای.
در عین حال، باجور همجوار است با ملاکند و سوات؛ زادگاه جنبش طالبان پاکستانی که مولانا صوفیمحمد آن را تأسیس کرده و اکنون اکثریت این گروه به تحریک طالبان پاکستان پیوستهاند. تحریک طالبان پاکستان را در این ساحه مولوی فقیرمحمد و ملا فضلالله (داماد صوفیمحمد و نمایندهی تحریک طالبان پاکستانی) رهبری میکنند.
خیبر و باجور، هردو شاهد عملیات نظامی متعددی بودهاند؛ عملیاتی که هم ستیزهجویان و هم جنایتکاران را هدف قرار دادهاند. این عملیاتها بهویژه در باجور، سختترین آزمایش برای دولت پاکستان بوده است. از فبروری ۲۰۰۹ به بعد، حضور ارتش و نیروهای شبهنظامی درگیر در نبردهای شدید، همچنان در سراسر باجور ادامه یافته و منجر به آوارهشدن نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر شده است. ارتش پاکستان دو سال پس از پا گذاشتن در باجور، در اول مارچ ۲۰۱۰ در این منطقهی کوهستانی اعلام پیروزی کرد و مدعی شد که بیشترین بخشهای این مناطق از وجود ستیزهجویان پاکسازی شده و احکام دولتی در آنجا نافذ است.
تعداد زیادی از آوارگان برای ازسرگیری زندگی در منازلشان به ساحه بازگشتند، اما اکثریت باشندگان باجور همچنان در اردوگاههای مردان و پیشاور باقی ماندهاند. در پانزدهم مارچ، مکاتب بهگونهی رسمی اما در هالهای از ترس و دلهره بازگشایی شدند؛ ترس و دلهره از بازگشت دوبارهی ستیزهجویانی که در کوهستانها ناپدیده شده و هر آن ممکن است برگردند و دوباره ویران کنند.
خیبر ایجنسی نامش را از گذرگاه جهانی خیبر گرفته است که حیاتیترین رابطه بین پاکستان و افغانستان را فراهم کرده است و با جمعیتی حدود نیممیلیون نفر، زیستگاه دو قبیلهی مهم افریدی و شینواری است. افریدیها، اگرچه مؤرخین بریتانیایی از آنان بهعنوان مردمانی یاغی و خیانتکار یاد میکنند، اما بهطور گستردهای به شجاعبودن شهرت دارند. در حالیکه ثبات و متانت لازم را ندارند، اما مبارزان خوبی هستند. آنان در انتخاب نبردها و بستن اتحادها عملگرا اند و به طریقههای تصوفی، عارفان و مقدسات آنان احترام میگذارند؛ چیزی که آنان را از لحاظ فکری با سنیهای بریلوی مخالف گروههای محافظهکار و هوادار طالبان دیوبندی، همسو میسازد. جالب این است که نویسندگان قبیلهی افریدی آثار ادبی بزرگی تولید کردهاند.
شینواریها، دومین قبیلهی بزرگ این منطقه نیز دارای نفوذ قابل ملاحظهای هستند. اما بیشترین اعضای این قبیله در ولایت ننگرهار افغانستان ساکن اند که عمدتا کسبوکار شان را فعالیتهای تجاری تشکیل میدهد. خیبر ایجنسی در سالهای اخیر، بهویژه پس از یازدهم سپتامبر به یک منطقهی پر آشوب تبدیل شد که میزبان باندهای تبهکار، گروههای متخاصم مذهبی و دهها ایستگاه غیرقانونی رادیویی است. هریک از این گروهها با نشاندادن بیعدالتیهای اقتصادی و اجتماعی و بهرهبرداری از نبود یک سیستم قضایی قانونمند، تعریف بهخصوص خودشان از اسلام را تبلیغ و ترویج میکنند. این گروههای منفرد با ایجاد سیستمهای موازی با دولت در زمینه اجرای عدالت از طریق محاکم شرعی اسلامی، اقدام میکنند.
طالبانیشدن خیبر ایجنسی، نسبتا جدید است و متفاوت با سایر ایجنسیها است. سه گروه عمده در خیبر فعالیت دارند: «لشکر اسلام» که مفتی منیر شاکر آن را تأسیس کرده و در حال حاضر توسط منگلباغ افریدی رهبری میشود، «انصارالاسلام» که پیر سیفالرحمان آن را تأسیس کرده و ریاست آن را محبوبالحق به عهده دارد و «امر به معروف و نهی از منکر» که توسط حاجی نامدار (او در آگست ۲۰۰۸ کشته شد) تأسیس شده و اکنون توسط حاجی نیاز رهبری میشود. (فعالیت این گروه تا حدی کاهش یافته است)
اکثر گروههای این منطقه سنیمذهب و با تمایلات اندک ایدئولوژیکی به مکتب الهیات دیوبند هستند. دیوبند، شهری است در هندوستان، جایی که در سدهی نزدهم، نهضت احیا و تطهیر اسلام در شبهقاره از آنجا آغاز شد. شعار «بازگشت به مبانی» بنیاد فکری این جنبش را تشکیل میداد؛ اینکه مسلمانان با تأثیرپذیری از هندوئیزم، از اصول سنت و قرآن به قلمرو عرفان و تصوف منحرف شدهاند. برخی از ناظران بر این باور اند که دیوبندیها بهجای تمرکز بر پیام قرآن و سنت، بیشتر بر معنای لغوی برخی از آیات قرآنی تأکید دارند.
«لشکر اسلام»، نمایندهی مکتب تندرو دیوبندی است که مانند لشکر طیبه و جمعیتالمجاهدین، استفاده از زور را در زمینهی تحقق اهداف مذهبی توجیه میکنند. آنان همانند محافظهکاران شدید عربستان سعودی، کاملا خلوصگرا و باورمند به پیروی از کلام و معنای قران اند؛ بازدید از زیارتگاهها و آرامگاههای مقدسین را غیراسلامی میدانند.
تعریف «انصارالسلام» از اسلام، روشی است که اکثریت مردم پاکستان از آن پیروی میکنند و آن باور به مکتب فکری بریلوی است. بریلویها دیدگاه نسبتا لیبرالی نسبت به دین از جمله فرقهی تصوف دارند. آنان با دعاخواندن در آرامگاهها و زیارتگاههای مقدسینی که واسطهای بین خدا و انسان دانسته میشوند، هیچ مشکل ندارند. این شاخه از اسلام سنی که در شهر بریلی واقع در شمال هند تأسیس شده، با مخالفت شدید دیوبندیها به مثابهی انحراف از اصول اساسی اسلام مواجه است. صلح، مدارا، همزیستی و پذیرش سایر ادیان و مذاهب بهعنوان مباحث اصلی تفسیرهای بریلوی، هنوز در میان پیروان سنیها باقی مانده است.
تشکیل «امر به معروف و نهی از منکر» بیشتر با طالبان افغانستان همذاتپنداری دارند. آنان نسخهی نسبتا سفت و سختی از اسلام را ارائه میکنند که در آن هیچ حقی برای زنان قایل نیستند. آنان در عین حال معتقد به موجودیت رابطهی مستقیم بین انسان و خدا هستند. از این رو میتوان آنان را در زمرهی پیروان الهیات سلفی قرار داد. از زمان مرگ حاجی نامدار، ارتباطات این تشکیل از هم گسیخته است. پیروان آن امروز نسبتا متواضع شده و به تلاشهای مسالمتآمیز در مساجد و حوزههای علمیه اکتفا میکنند. مسئولین امنیتی ادعا میکنند که اکثر پیروان این سازمان اکنون به فعالیتهای تبهکارانه مانند آدمربایی، باجگیری و اخاذی، مخصوصا از کاروانهای حملونقل از مسیر خیبر، مشغول اند.
خیبر ایجنسی مجرایی است برای عبور و مرور حجم عظیمی از کالاهای قاچاقی بهشمول مواد مخدر از دو سوی مرز دیورند؛ آمیزهای از قدرت سیاسی، حاکمیت بر اراضی و پولی که از حقالعبور کاروانهای تجارتی بدست میآید، گرهخورده با نسخههای مختلف و متعددی از ستیزهجویان اسلامی است که اهمیت استراتژیکی خیبر ایجنسی را برجسته کرده است. بازارهای متعددی برای تبادلهی کالاهای خارجی قاچاقشده در این ساحه بنا یافته است. صنعت تولید محصولات تقلبی، محصولاتی که در واحدهای کوچک تولید یا بستهبندی میشوند پر رونق است. از نظر تاریخی نیز خیبر گذرگاه لشکرهای متعددی بوده است. جهانکشایانی که هنگام عبور شان با قبایل افریدی میجنگیدند، رشوه میدادند و به راحتی با آنان معامله میکردند. اکثر «افغان»هایی که بهدلیل اشغال شوروی در سال ۱۹۷۹ کشورشان را ترک میکردند، برای پناهگزینی در سایر نقاط پاکستان از این گذرگاه استفاده کردهاند.
خیبر در عین حال کانون باندهای جنایتکاری است که تحت پوشش طالبان فعالیت میکنند. غارت لاریهای مواد غذایی در این ساحه بسیار معمول و رایج است. شماری از مسئولین سرحدی در تورخم به من گفتند که هر ماه حد اقل ده هزار کامیون باربری از این گذرگاه بینالمللی عبور میکنند. مسئول یک شرکت خصوصی باربری در کابل نیز از عبور کمابیش همین تعداد کامیون از تورخم، آخرین ایست مرزی پاکستان در مسیر پشاور-جلالآباد، صحبت میکرد. این باندها معمولا کانتینرها و کامیونهای حامل مواد سوخت و مواد غذایی برای نیروهای ایالات متحده و نیروهای ائتلاف مستقر در افغانستان را هدف قرار میدهند. بهعنوان مثال، در اواخر مارچ ۲۰۰۸ این باندها حدود ۱۰۰ تانکر نفت را که در نزدیکی تورخم پارک شده بودند به آتش کشیدند. وسعت شعلههای آتش نشان میدهد که بیشر این نفتکشها پس از تخلیهی نفت شان به آتش کشیده شدهاند. تقریبا ۷۵ درصد از تدارکات امریکا در افغانستان، از جمله ۴۰ درصد مواد سوخت وسایط، از طریق خاک پاکستان یا از راه حریم هوایی این کشور عبور میکند. مقامات پنتاگون میگویند که بهدلایل امنیتی، در حال بررسی برنامههای اضطراری برای تدارکات از طریق سایر کشورها هستند. (۱)
در دهم نوامیر سال ۲۰۰۸، جنایتکاران ۱۳ کامیون حامل مواد سوختی و غذایی برای نیروهای امریکا و ناتو در نزدیکیهای جمرود را حدود نیمساعت پس از ورود آنها به ساحهی خیبر ایجنسی به خاک و خون کشیدند. مسئولین گفتند که ۱۱ کامیون حاوی گندم و دو کامیون دیگر حامل وسایط نظامی بودند. کامیونها که از طریق گذرگاه خیبر بهسوی مرز افغانستان در حرکت بود، در چهار نقطه مورد حملهی ۶۰ نفر از افراد مسلح نقابدار قرار گرفتند.
رویترز از قول مسئولین مینویسد: «ناگهان این افراد در جاده ظاهر شدند و کامیونها را بردند. حتا یک گلوله هم فیر نشد.» پس از این حمله، دو چرخبال تفنگدار ارتش مناطق گدار، ساور کمار و وارمادوی جمرود را هدف قرار دادند. سرانجام، نیروهای امنیتی پس از یک درگیری کوتاه موفق شدند تمام کامیونها را برگردانند. بلافاصله پس از این درگیری، مصطفی کمال، یکی از رهبران کلیدی تحریک طالبان پاکستان مستقر در خیبر ایجنسی هشدار داد که اگر عملیات نظامی در این ساحه متوقف نشود، این گروه به فرودگاه پیشاور حمله خواهد کرد. او گفت که گروهاش مسئولین سیاسی خیبر ایجنیسی و جمرود را بهخاطر دادن دستور «قتل مردم بیگناه» نخواهد بخشید. درست پیش از اقدام برای ربودن کامیونها، هفت موشک به فرودگاه پیشاور فرود آمده بود. اظهارات کمال میتواند ثبوت غیرمستقیمی باشد بر اینکه شلیک این موشکها از طرف تحریک طالبان پاکستان صورت گرفته است.
یک مسئول اطلاعات غیرنظامی به من گفت که بسیاری از حوادث اختطاف و غارتگریها گزارش نشدهاند. این مسئول در اوایل نوامبر ۲۰۰۸ در پیشاور اظهار داشت: «اگر رویدادی شامل صرفا یک یا دو کامیون باشد، نیروهای ائتلاف ترجیح میدهند ساکت باشند.» بیشتر البسه و مواد غذایی غارتشده از این کانتینرها شامل جمپر، خنجر، بستههای کمکهای اولیهی صحی، کنسرو، کمپل، روغن آشپزی و کیسهی خواب به بازارهای حومهی پیشاور بهنام کارخانو سرازیر میشوند.
چندین کانتینر از این مواد در مارچ ۲۰۰۷ در مسیر کراچی-افغانستان، از طریق تورخم ناپدید شدند. این کانتینرها در واقع در منطقهی مرزی کرک در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب پیشاور ربوده شده بودند. پس از آن رویداد، دستگاه امنیتی امریکا یک سیستم ردیابی و نظارتی متفاوت را اتخاذ کرد که محمولهها را بهصورت الکترونیکی در تمام مسیر از کراچی تا کابل به راحتی ردیابی میکند. با وجود نظارت ماهوارهای، غارت کانتینرها همچنان بهعنوان یک خطر باقی مانده است. مسئولین امنیتی معتقدند که باندهای تبهکار کامیونها را آتش میزنند، زیرا این سادهترین راه برای از بین بردن شواهد سرقت است. این باندها پس از غارت کامیونها و خاموش کردن رانندگان با تهدید اسلحه یا سوارکردن رانندگان، کامیونها را آتش میزنند. (۲)
اگرچه میزان حملات بر کاروانهای حامل مواد لجستیکی برای سربازان امریکایی و ناتو در اواخر ۲۰۰۹ کاهش یافت، اما هرگز متوقف نشد. در اقدامی به تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۹، یک گروه ده نفری از افراد مسلح، اندکی پیش از ورود به گذرگاه خیبر، یک تانکر حامل مواد سوخت را در جاده اصلی پیشاور متوقف کردند و به راننده و دستیارش دستور دادند تا از تانکر فاصله بگیرند. سپس چندین موشک به سمت نفتکش شلیک و باعث یک آتشسوزی بزرگ شدند. یک چنین حملاتی معمولا همزمان با اقدامات ارتش علیه شبهنظامیان و تبهکاران صورت میگیرد. اینبار ستیزهجویان تنها یک روز پس از آنکه نیروهای زمینی و هوایی پاکستان در برخی از نقاط ناآرام خیبر ایجنسی عملیاتی را راهاندازی کرده بودند این اقدام تلافیجویانه را انجام دادند.
تاجران و ساکنان محلی میگویند که ترکیبی از باندهای جنایتکار و طالبان، جریان عادی تجارت را اخلال اما منبعی را برای درآمد مسئولین امنیتی و دولتی فراهم میکنند. ضیاءالحق سرحدی، رییس یک انجمنی که کارش فراهمنمودن سهولت برای انتقال کالاهای تاجران از طریق بندر تورخم است، مدعی شد که با شروع ناامنیها، میانگین تعداد کامیونهایی که در اوایل سال ۲۰۰۷ به ۵۰۰ کامیون میرسید، اکنون به ۲۵۰ کامیون کاهش یافته است. (۳)
یک تاجر در خیبر ایجنسی گفت که مسئولین سیاسی برای تطبیق و اجرای قوانین متکی به نگهبانان مرزی اند، اما افسران (افسی) از حاجی املگل، مربوط قبیلهی ملک دینخیل، رشوه دریافت میکنند تا به قاچاق کالاها از مسیر سورغر اجازه بدهند. (۴)
در یازدهم فبروری سال ۲۰۰۸ طارق عزیزالدین، سفیر پاکستان در افغانستان که از مسیر دره خیبر بهسوی کابل میرفت، توسط افراد ناشناسی اختطاف و به طالبان پاکستان تسلیم داده شد. این دیپلومات پاکستانی که اکنون سفیر پاکستان در ترکیه است، در شانزدهم ماه می بهگونهی مرموزی آزاد شد. چند روز پیش از آزادی او دولت پاکستان طی معاملهای با طالبان در وزیرستان جنوبی، حدود ۴۰ ستیزهجوی طالب را با حدود ۱۷ نفر از افراد نیروهای امنیتی پاکستان که عمدتا در بازداشت جنگجویان بیتالله محسود بودند تبادله کرده بود.
ادامه دارد…