اطلاعات روز

«خطرناک‌ترین جای جهان؛ مرزهای بی‌قانون پاکستان» (۲۰)

نویسنده: امتیازگل | مترجم: غفار صفا

اورکزی ایجنسی

اورکزی یک ایجنسی کوچک با جمعیتی حدود ۲۴۰ هزار نفر است که بیشترین باشندگان آن را قبیله‌ی اورکزی تشکیل می‌دهد. مردمان طایفه‌ی دولت‌زی نیز در این ساحه زندگی می‌کنند. شیعیان و سنی‌های این ایجنسی هرچند مرتب با هم درگیری دارند، ولی در کنار هم زندگی می‌کنند. درگیری‌های فرقه‌ای از نفوذ و کارایی قبیله‌ی اورکزی جلوگیری می‌کند. اورکزی یگانه ایجنسی‌ای است که با افغانستان مرز مشترک ندارد. جنرال علی‌محمد اورکزی، وزیر اعلی فعلی صوبه سرحد و فرمانده سابق قول‌اردوی ارتش در این ایالت، از همین قبیله است. شماری از چهره‌های پر نفوذ و ارشد بروکرات در دولت پاکستان نیز از همین قبیله‌ هستند. با این‌که نرخ سواد در این ایجنسی نسبتا بالا است، اما اورکزی اولین ایجنسی‌ای است که در آن ستیزه‌جویان فعالیت سازمان‌های غیردولتی را ممنوع و آن را ضداسلامی خواندند. 

حمله‌ی مرگ‌بار انتحاری که در اکتوبر سال ۲۰۰۸ در خادزی اورکزی بالا، در گردهمایی صدها نفر از بزرگان قبایل که مصروف بحث درباره‌ی استراتژی مقابله با ستیزه‌‌جویان طالب بودند، اتفاق افتاد، بیانگر استفاده‌ی سختگیرانه‌ترین ابزارهای خشونت از جانب طالبان و القاعده در سراسر مناطق قبایل آزاد و سایر جاهای پاکستان است. در این حمله یک بمب‌گذار انتحاری همراه با یک «داتسن» مملو از مواد منفجره به میان جمعیت راند و خود را منفجر‌ کرد و باعث انفجار داتسن شد. در اوایل بهار تروریست‌ها به گردهمایی مشابهی در دره‌ی آدم‌خیل در نزدیکی‌های پیشاور حمله کردند و دست‌کم ۴۲ نفر را کشتند. در طول تابستان تحریک طالبان پاکستان ۲۲ نفر از افراد قبیله‌ی بیتنی را در وزیرستان جنوبی، در جریان جرگه‌ای که به‌خاطر مذاکرات صلح تشکیل شده بود، قتل‌عام کردند. تحریک طالبان پاکستان ۲۸ نفر از اشتراک‌کنند‌گان این جرگه را اسیر گرفتند و ۲۲ نفر آنان را به اتهام ارتباط با باندهای جنایتکار اعدام نمودند. سنت‌ها و هنجارهای قبیله‌ای، اجتماعی، مذهبی و اخلاقی دیگر قادر به مهار ستیزه‌جویان نیست. آنان برنامه‌های سیاسی خود را بی‌مهابا دنبال می‌کنند.

یک حمله‌ی انتحاری دیگر در اورکزی ایجنسی، در جرگه‌ی قبیله‌ی علی‌خیل صورت گرفت که پس از ادای نماز جمعه گردهم آمده بودند. شماری از تلویزیون‌های محلی به نقل از شاهدان عینی گزارش دادند که کم از کم ۳۲ نفر در اثر انفجار بزرگی که حفره‌ای به عمق پنج فت در زمین ایجاد کرده بود، در محل جان باختند. این شبکه‌های تلویزیونی تصاویر دلخراشی از اعضای بدن انسان و وسایل شخصی پراکنده در اطراف را پخش کردند. این افراد از قبیله‌ی علی‌خیل تجمع کرده بودند تا در همسویی با دولت ملیشه‌های بیشتری را برای بیرون‌راندن ستیزه‌جویان القاعده و طالبان از اورکزی، بسیج کنند. یک روز پیشتر از این گردهمایی، اعضای جرگه سه مخفیگاه طالبان از جمله خانه‌های دو فرمانده آنان در منطقه‌ی دابوری را ویران کردند و چهار نفر از اعضای وابسته به طالبان، هر کدام را مکلف به پرداخت مبلغ دو هزار و ۵۰۰ دالر، معادل ۲۰۰ هزار روپیه پاکستانی جریمه کردند.

کامران‌زیب، یکی از مقام‌های ارشد دولتی در اورکزی به خبرگزاری رویترز گفت: «این حمله اندکی پس از آن صورت گرفت که لشکر تصمیم گرفته بود تا پایگاه‌های شبه‌نظامیان را در منطقه نابود کند.» در پنجم اکتوبر، همین جرگه تصمیم گرفت که به «خارجی‌ها» اجازه‌ی اقامت در منطقه‌ی‌شان را ندهند. آنان گفتند هرکسی که به «خارجی‌ها» پناه بدهد، با مجازات مرگ روبه‌رو شده و خانه‌های‌شان ویران می‌گردد. از افراد قبیله خواسته شد تا سلاح‌های‌شان را به منظور خودنمایی تکان ندهند و صورت‌های‌شان را نپوشانند. و کمیته‌ای را برای تخریب کمپ‌های آموزشی طالبان تشکیل داد.

اگرچه شیعیان فقط هفت درصد جمعیت منطقه‌ی اورکزی را تشکیل می‌دهند، اما درگیری‌های فرقه‌ای در همسایگی اورکزی (کرم)، به این ایجنسیِ نسبتا کوچک نیز سرایت کرده است. هواداران هریک از فرقه‌های درگیر در کرم برای جلب حمایت هم‌کیشان‌شان در اورکزی تلاش می‌ورزند. به‌گونه‌ی مثال، در سپتامبر ۲۰۰۷ طی یک درگیری بزرگ فرقه‌ای که ۱۵ روز ادامه داشت، کم از کم ۷۰ نفر جان‌های‌شان را از دست دادند. از اوایل سال ۲۰۰۸ تا اکنون بیشترین بخش‌های اورکزی از جمله مناطق سنی‌نشین مانند دابوری، غلجو و مسعودزی، عملا تحت کنترل طالبان باقی مانده است. نیروهای دولتی و مسئولان سیاسی نفوذ اندکی دارند. این‌که فردی چون علی‌محمدجان اورکزی، وزیر اعلی پیشین صوبه سرحد نیز نمی‌تواند از زادگاهش بازدید کند، نشان‌دهنده‌ی میزان وخامت اوضاع در این منطقه است.

طالبان با سرکوب خونین افراد متمرد و قانون‌شکن، از جمله اعدام پنج نفر آنان، جای پای‌شان را در منطقه محکم کرده‌اند. در اوایل سال ۲۰۰۸ به تعداد نُه نفر از جنایتکاران از جانب تحریک طالبان پاکستان دستگیر و برای مجازات به وزیرستان منتقل شدند. طالبان محلی به‌خاطر تحقق اهداف و برنامه‌های کاری‌شان، یک ماه بعدتر فرمانی را صادر کردند که براساس آن تحصیل زنان و دختران و فعالیت سازمان‌های غیردولتی در ساحه‌ی اورکزی ایجنسی منع گردید. رهبران طالبان طی جرگه‌ای که در منطقه‌ی دوری این ایجنسی برگزار شده بود، گفتند: «پس از این ما به دختران و مکاتب محلی و سازمان‌های غیردولتی اجازه‌ی فعالیت در اورکزی ایجنسی را نخواهیم داد.» (۱۸)

بزرگان قبیله و روحانیون محل در ازای اجازه‌ی ازسرگیری فعالیت‌های ادارات دولتی به‌خاطر عرضه‌ی خدمات اساسی از جمله تسهیل دریافت حقوق، به این خواست ستیزه‌جویان تسلیم شدند. آنان به سازمان‌های غیردولتی دستور دادند که فعالیت‌های‌شان را متوقف کنند و هشدار دادند که در صورت مشاهده‌ی هرگونه تخلف مجازات‌های سختی را اعمال خواهند کرد. به آدم‌ربایان، دزدان و سایر جنایتکاران نیز هشدار داده شد که به شورای طالبان تسلیم شوند، در غیر آن مطابق شرع مجازات خواهند شد.

در بیشتر موارد، بزرگان و روحانیون محلی تحت فشار ستیزه‌جویان مسلح کوتاه می‌آمدند. با ورود طالبان اکثر باشندگان محلی، مسئولین و کارمندان دولتی به سادگی تسلیم شدند و شروع کردند به اطاعت و تطابق با خواست‌های ستیزه‌جویان. اما زمانی ‌که دولت، ارتش و ملیشه‌های محلی را فرستاد و از آنان خواست تا در برابر ستیزه‌جویان بایستند، جسارت یافتند و شروع به جست‌وجوی راه‌های مقابله با باندهای مسلح کردند.

در اوایل ماه آگست ۲۰۰۸، بزرگان قبایل اورکزی ایجنسی با دولت به توافق رسیدند و متعهد شدند که از ستیزه‌جویان، جنایتکاران و عناصر خارجی حمایت نکنند. این بزرگان قول دادند که از قلمرو آنان علیه منافع ارتش پاکستان استفاده نخواهد شد و به کسی اجازه نخواهند داد که در این ساحه یک دولت موازی ایجاد کند. (۱۹)

این توافق در فضایی که به لحاظ سیاسی ملتهب بود و به لحاظ اخلاقی نیز کسی به مصالحه و تفاهم پابندی نداشت، به‌زودی برهم خورد. این توافق‌نامه ممکن است روی کاغذ همچنان باقی مانده باشد یا هم شماری از رؤسای پرنفوذ قبایل به آن پابندی نشان بدهند، اما مشکل اصلی ستیزه‌جویان هستند؛ کسانی که نمی‌خواهند با پابندی به توافق‌نامه بر فعالیت‌های‌شان محدودیت وضع کنند. بهره‌برداری آنان از رقابت‌های موجود میان شیعه و سنی به آنان این امکان را فراهم کرده که با مردمان محلی در مناطق قبیله‌ای نزدیک شوند و آنان را علیه دولت و رهبران خودشان برانگیزانند و ساحه را به نفع خود بی‌ثبات کنند.

تا ماه مارچ ۲۰۱۰ وضعیت در کرم ایجنسی تا حدودی بهبود یافته بود و ارتش پاکستان مناطق مرتفع و جاده‌های اصلی و خطوط ارتباطی هانگو و اطراف آن را در کنترل خود داشت. اکنون می‌توانست امنیت رفت‌وآمد مردم بین هانگو و کرم ایجنسی را تأمین کند. حتا برخی از مردمان محلی بدون اسکورت نیروهای امنیتی مسافرت می‌کردند. رهبران و فعالان تحریک طالبان پاکستان که در اثر عملیات وزیرستان جنوبی فرار و برای چندین ماه در مناطق کرم و اورکزی پناه برده و تجمع کرده بودند، در اواخر ماه مارچ اکثر آنان یا به مناطق خود بازگشتند یا به‌جاهای دیگر پناه بردند. در نتیجه، فرماندهان محلی تحریک طالبان پاکستان مانند ملا توفان به نظر می‌رسید که کنترل مناطق خاصی را در دست دارند و با نیروهای امنیتی مخفیانه بازی می‌کنند. شماری از ویدیوهایی که ظاهرا در اورکزی و کرم فیلم‌برداری شده‌اند، در این منطقه و همچنان شهرهای بزرگی مانند هانگو و پیشاور و چارسده دست‌بدست می‌شوند. اکثر آن‌ها حاوی صحنه‌های وحشتناکی از بریدن سرهای افراد متهم به جاسوسی، قطع اعضای بدن افراد متهم به دزدی و شلاق‌زدن زنانی متهم به بدکار‌گی است. این ویدیوها به‌عنوان افزایش‌دهنده‌ی وحشت عمل می‌کنند، اما مسئولان دولتی نمی‌توانند از انتشار آن‌ها جلوگیری کنند.  

ساکنان محلی می‌گویند جنبش تحریک طالبان پاکستان در نتیجه‌ی پیش‌روی ارتش در نقاط حساس کرم ایجنسی، اقتدار شان را از دست داده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد که این سازمان همچنان بر مردم و مناطقی در اروکزی نفوذ دارد و تقریبا یک سوم بخش منطقه‌ تحت کنترل مستقیم یا غیرمستقیم آن است. اگر ارتش بتواند تحریک طالبان را از مرکز کرم بیرون براند، شبکه‌های ارتباطی ستیزه‌جویان با وزیرستان شمالی و جنوبی همراه همرزمان‌شان در اورکزی، خیبر، مهمند و باجور به‌شدت آسیب خواهد دید.

حکیم‌الله محسود این منطقه‌ی سه‌ضلعی را به کانون خشونت‌های فرقه‌ای تبدیل کرد. بیشتر از یک میلیون پناهنده از وزیرستان، باجور، مهمند و سوات که مجبور به زندگی در کمپ‌ها شده‌اند، شاهدان عینی جنگ‌های نیابتی بین ایران و عربستان سعودی اند که احتمالا مهار آن برای پاکستان مدتی طول خواهد کشید.

ادامه دارد…