خطر جنگ‌های نیابتی در افغانستان

منبع‌: گُلف نیوز

برگردان: حمید مهدوی

حامد کرزی در یک وضعیت بسیار حساس در افغانستان، از پاکستان دیدار کرد. با نزدیک شدن به موعد خروج نیروهای خارجی در سال 2014 از افغانستان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده، شورش‌گری در کشور افزایش یافته و رسیدن به هدف تأمین سیاسی در افغانستان دشوار می‌نماید.

پاکستان در این روند از مؤثریت خاصی برخوردار است. کرزی بارها پاکستان و ارگآن‌های امینتی آن را به مداخله در امور افغانستان متهم کرده است؛ به ‌این دلیل، مهم است که تأثیر ملاقات کرزی با نخست‌وزیر پاکستان را ارزیابی کنیم.

خبر خوب در این مورد حرکت مثبتی است که به منظور تقویت اعتماد بین این دو کشور انجام شده است. کرزی پاکستان را متهم می‌کند که از طالبان به عنوان یک وسیله استفاده می‌کند و سعی دارد ‌سیاست در افغانستان را سمت و سو دهد. این که ملاقات شخصی این دو رهبر (‌آقای کرزی و نواز شریف) تسلیمی ‌زندانیان طالب به دولت افغانستان را در پی خواهد داشت یانه، باید دید؛ اما هردو رهبر درک کرده‌اند که از سایه‌ی گذشته بیرون آیند.

در این که پاکستان در راستای ایجاد ثبات سیاسی در افغانستان از طریق مذاکره با طالبان و سایر گروه‌های وابسته‌ی آن می‌تواند یک نقش اساسی را ایفا کند، هیچ‌شکی وجود ندارد. این چیزی است که پاکستان آن را خوب درک می‌کند و می‌خواهد که از فایده‌‌های آن  بعد از سال 2014 استفاده کند. اما این که گفته می‌شود پاکستان از نفوذ فوق‌العاده‌ا‌ی در بین طالبان برخوردار است، به گونه‌ا‌ی که آن‌ها را وادار کند تا به گفت‌وگوهای صلح با شرایطی که از سوی دولت افغانستان و ایالات متحده‌ی آمریکا وضع می‌شود، تن در دهد، گزاف‌گویی شده است.

ملا عمر یا شورای عالی طالبان آله‌ی دست آی‌اس‌آی یا ارتش پاکستان نیستند، بلکه آن‌ها بازی‌گران هوشیار و زیرکی‌اند که با شعار عدالت در وضعیتی که بعد از خروج قشون سرخ از افغانستان و زمانی که در کشور جنگ‌سالاران علیه هم می‌جنگیدند، به قدرت رسیدند.

این گروه در واقع هزاران مهاجر افغانی‌ای بودند که به دعوت ملا عمر لبیک گفته بودند. پاکستان این را فرصت مناسب یافت و گروه طالبان (گروه متشکل از قوم پشتون به حمایت پاکستان) را تقویت کرد تا علیه گروه‌های اتحاد شمال که از حمایت روسیه و هند برخوردار بودند‌، وارد جنگ شود. بنابراین، پاکستان این گروه را در راستای در اختیار گرفتن قدرت و نهایتا در امر تشکیل دولت به شکل گسترده حمایت کرد. بعدها این تنها پاکستان نبود که طالبان را حمایت کرد، بلکه کشورهای خلیجی نیز این گروه را کمک کردند و حتا دولت ملا عمر را به رسمیت شناختند. هدف، برگشتن و بحث کردن در مورد جنبش طالبان یا بحث کردن در مورد نقش پاکستان در افغانستان نیست، بلکه هدف این است که طالبان همان شورشیانی‌اند که مانند سایر سیاست‌مداران پیچیدگی اوضاع را درک می‌کنند.

این ملا عمر همان ملا عمری است که در زمان حکومتش وقتی درک کرد که راولپندی بعضی مسایل را بر وی دکته می‌کند، به نشانه‌ی اعتراض مقام‌های بلند‌رتبه‌ی استخباراتی دولتش که پاکستانی بودند را، به ‌این کشور فرستاد. پس اگر شامل ساختن پاکستان در امر مذاکرات صلح خوب است، مسئله‌ی مهمی ‌که باید به ‌یاد داشته باشیم، این است که هر‌گونه سازش با طالبان به قیمت تقسیم قوا و چشم‌پوشی ‌از بعضی شرایطی که دولت افغانستان و ایالات متحده‌ی آمریکا وضع کرده‌اند، ممکن خواهد بود.

تلاش‌های اخیر آقای کرزی و دیدار وی از پاکستان دلیل واضحی است که وی می‌خواهد روند مصالحه را برای یافتن یک راه حل سیاسی و پایان بخشیدن به کش‌مکش‌های موجود، تسریع کند. درخواست آقای کرزی از پاکستان مبنی بر ایجاد زمینه‌ی گفت‌وگو بین شورای عالی صلح افغانستان و جنبش طالبان در کنفرانس خبری مشترک با نواز شریف، نشانه‌ی واضحی از رضایت وی برای از سرگیری مذاکرات صلحی است که بعد از برافراشته شدن پرچم سفید طالبان در دوحه به بن‌بست رسیده است.

با وجودی که پاسخ نواز شریف به ‌این درخواست دل‌گرم کننده بود و او وعده کرد که تمام تلاش‌هایش را به کار خواهد برد و هرگونه تسهیلات را برای جامعه‌ی جهانی در راستای تحقق این هدف آماده خواهد کرد، تا این هدف تحقق یابد؛ اما موانع دیگری هم وجود دارند.

این که پاکستان به شبکه‌ی حقانی اجازه داده است تا به شکل آزاد در وزیرستان شمالی به فعالیت خود ادامه دهد، مسئله‌ی نزاع بر‌انگیز دیگری‌ است، و این امر سبب شده است که شورش‌گری به رهبری طالبان در افغانستان افزایش یاید. چون پاکستان در زمینه‌ی اجرای عملیات نظامی ‌در این مناطق ناکام بوده است، از این جهت پیوسته مورد انتقاد قرار گرفته‌ و به تبانی با آن‌ها متهم شده است.

هرگونه توافق بین پاکستان و افغانستان در صورتی ممکن خواهد بود که پاکستان برای وادار کردن شورشی‌ها به گفت‌وگو، در مناطق تحت نفوذ آن‌ها عملیات نظامی ‌را راه‌اندازی کند. از یک جهت به نظر می‌رسد که ‌این کار بر روند گفت‌وگوها تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ اما تحلیل‌گران نظامی ‌به ‌این عقیده‌اند که فشار آوردن بر شورشی‌ها در زمانی که در گفت‌وگو نیز بر روی آن‌‌ها باز است، یگانه راهی است که می‌توانیم از یک موقف قوی به توافقی دست یابیم.

این چیزی است که پاکستان باید در آینده‌ی نزدیک در مورد آن بیاندیشد، به‌خصوص حالا که‌ این کشور برای انتخابات پارلمانی آماده می‌شود. در این شرایط به کار‌گیری یک استراتژی جامع و استفاده‌ی هم‌زمان از گفت‌وگو و زور بر شورشیان خارجی و محلی در مناطق مرزی این کشور، می‌تواند در جلب حمایت مردمی‌ در انتخابات پارلمانی نقش اساسی را ایفا کند.

کابل باید متوجه عکس‌العمل‌ها در برابر سیاست بازی‌هایش در منطقه باشد. اقتصاد رو‌به‌رشد هند و منافع استراتژیک این کشور در افغانستان، پاکستان را به‌شدت نگران می‌سازد. این که کابل در برابر این موضوعات چه موضعی را اختیار می‌کند، به‌شدت روی میزان خشونت و شورش‌گری در این کشور تأثیر خواهد گذاشت.

کابل با داشتن موقعیت حساس جیوپولیتیکی در منطقه، باید متوجه باشد که ‌یک‌بار به میدان نبرد برای جنگ‌های نیابتی کشورهای منطقه تبدیل نشود. دهه‌‌های گذشته ثابت کرده‌اند که کشور از این ناحیه بیش از هر‌چیز دیگری متضرر شده و این عامل یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی کشور در چند‌دهه‌ی گذشته بوده است. امید است که ‌این سفر کرزی گامی‌باشد در راستای کاهش معضلات موجود و به مثابه‌ یک استراتژی برای یافتن یک راه‌حل سیاسی در کشور باشد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *