آیا اشرف غنی انتظارات را برآورده کرده است؟*

الکساندر نیازوف

منبع: ریگنوم. رو

مهدی زرتشت

بخش سوم و پایانی

گشایش یک راه ترانزیتی از چین به ایران، با درک این مسأله که در حال حاضر ایران تحت فشار آمریکا‌ست، به طور مستقیم در تضاد با منافع آمریکا می‌تواند باشد. تاجران، سیاست‌مداران و مقام‌های پاکستانی‌ بیش‌تر از همه به این راه ترانزیتی علاقه‌مند اند. آن‌ها مایل اند با ایجاد این راه از طریق پشاور-کراچی و همین‌طور از طریق خاک افغانستان به آسیای مرکزی، همه‌چیز را تحت کنترول خودشان داشته باشند. در واقع، روند معمول حاضر، یک نوع فعالیت مافیایی است که در زمان ورود طالبان به افغانستان- در نیمه‌ی اول 1990‌ جریان داشت و سازمان استخبارات پاکستان (ISI) در آن دخالت گسترده داشت. هم‌چنین‌ تحت کنترول درآوردن راه‌های تجارتی و مواصلاتی، عامل قوی برای فعال‌سازی گروه‌های  شدیداً رادیکال دینی/ مذهبی در پاکستان و افغانستان است. علاوه بر همه‌ی موارد ذکر شده، سازمان استخبارات پاکستان از این طریق می‌خواهد که تمام گروه‌های تروریستی را که در خاک افغانستان و مناطق قبیله‌ای‌ فعالیت دارند، کنترول کند. به طور کلی، اوضاع فعلی سازمان استخبارات پاکستان، نشان‌دهنده‌ی اختلافات درونی پاکستان است و به خصوص این‌که اگر بخواهیم این اختلافات را در کانتکست مسایل پاکستان-فغانستان‌ بررسی کنیم.

در واقع، با درک وضعیت حال، این‌طور می‌شود فهمید که مقام‌های پاکستانی (به‌خصوص سازمان استخبارات) تابع رویکرد‌های واحدی نیستند و این وضعیت، از مدت‌ها به این‌سو، ادامه دارد. پیش از همه، رشد همکاری‌های اقتصادی جمهوری خلق چین در پاکستان، به‌ طور قابل توجهی به نفع مقام‌های سیاسی چین و همین‌طور به نفع ارتش پاکستان است. روی دیگر مسأله این است که بخشی از نخبگان سیاسی پاکستان، به طور طبیعی به ایالات متحده‌ی آمریکا و بریتانیا و کمک‌کنندگان عرب متمایل اند. در این میان، ارتش و سازمان استخبارات پاکستان نیز موضع واحد ندارند و به احزاب و جریان‌های مختلف‌ وابسته‌اند.

برخوردهای غیرهمسان نسبت به پروژه‌ی ترانسپورت چینی حتا میان دو گروه از مقام‌های تاجیک‌تبار (افغانستان) نیز وجود دارد. گروه پنجشیری‌ها علاقه‌مند تغییر مسیر اند و به اعتقاد آن‌ها، این خط ترانسپورتی باید از مسیر فیض‌آباد به خاواک و از آن‌جا به کابل و قندهار و هرات و سپس به ایران بگذرد. آنچه منطقه‌ی پنجشیر از این طرح به دست می‌آورد، این است که از این طریق می‌تواند بر پایتخت فشار بیاورد. بر اساس اطلاعات غیررسمی، یکی از مباحث مهم در بازارهای کابل، طبیعتاً بازتاب روند اساسی افکار عمومی نسبت به حضور گروه‌های تروریستی است که در حال حاضر، بخش وسیعی از فعالیت‌های آن‌ها، تخریب راه‌ها‌ست.

نگاه و بررسی رییس جمهور اشرف غنی‌ و عبدالله عبدالله، رییس اجرایی دولت وحدت ملی نسبت به ساخت یک راه ترانزیتی از طریق مزار شریف (ولایت بلخ)، هم‌سان نیست. در این صورت، اگر عبدالله عبدالله جانب پنجشیری‌ها را بگیرد و بخواهد که آن‌ها کنترول این خط را به دست داشته باشند؛ اما برای اشرف غنی و همین‌طور برای همه‌ی سیاست‌مداران پشتون، این می‌تواند به معنای تقویت نقش پنجشیری‌ها باشد که کاملاً غیرقابل قبول است و از سویی، می‌تواند استقلالیت مزار شریف را نیز زیر سوال ببرد.

به هر حال، در زمان حاضر بر سر ساخت راه ترانسپورتی از مسیر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ (شمال افغانستان) همه‌ی طرف‌ها مدعی حق‌شان اند. طبق معلومات، اکنون ساخت این راه از مزار شریف به مسیر ولسوالی قیسار (ولایت فاریاب) در جریان است؛ اما پس از این نقطه، دیگر هیچ امکانی برای ساختن نیست؛ زیرا تمام این مناطق از سوی قبایل‌نشین ترکمن‌ها، ازبیک‌ها و همین‌طور پشتون‌های مایل به حضور طالبان، کنترول و اداره می‌شوند.

پروژه‌ی چینی «راه نو ابریشم» در حال حاضر یکی از اختلافات و تنش‌های کلیدی مربوط به امنیت در افغانستان است. می‌توان گفت که استفاده از منابع انرژی افغانستان به منظور تأمین منافع خودی، در واقع پروژه‌هایی هستند که از افغانستان به قصد بی‌ثبات کردن کشورهای منطقه استفاده می‌شود. این را نیز باید گوشزد کرد که مسلماً با تشکیل دولت جدید، اوضاع رو به وخامت است و وضعیت فاجعه‌بارِ تعریف منافع گروهی و اقدامات شخصی قدرت‌مندان سیاسی افغانستان، در وهله‌ی نخست تأثیرات منفی زیادی را روی همه‌ی نهادهای عمومی و از جمله روی اعتماد و اطمینان امنیت این کشور؛ ریاست امنیت ملی، پولیس و اردوی ملی گذاشته است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *