دورنمای مبهم مذاکرات صلح با طالبان

یوری سوسینسکی سمیخات

منبع: افغانستان.رو

مهدی زرتشت

بخش اول

دستگاه رهبری افغانستان گام‌های بزرگی را برای حل‌و‌فصل مناقشه‌ی بحران‌های داخلی آغاز کرده است. در این روزها، به نظر می‌رسد که افغانستان به دنبال راه‌های جدید مذاکره با گروه طالبان است. با به قدرت رسیدن رییس جمهور اشرف غنی، رویکرد حلاجی مشکل تروریسم و افراط‌گرایی در افغانستان، تغییر قابل ملاحظه‌ای کرده است. در طول سال‌های حضور رزمی ناتو در این کشور، مشخص شد که برای شکست اسلام‌گرایی، تنها قدرت نظامی کافی نیست. ایالات متحده‌ی آمریکا و متحدان آن اکنون در خاور میانه تلاش‌هایی را به هدف کشاندن طالبان بر سر میز مذاکره، از سر گرفته‌اند. نکته‌ی قابل توجه این است که این مذاکرات در محل استقرار جنبش «طالبان» در قطر در نظر گرفته شده است.

از زمان شروع مذاکرات با گروه طالبان، بسیاری از پیش‌شرط‌ها از سوی آن‌ها مطرح شده است. به‌خصوص این‌که گروه طالبان خواستار خروج کامل نیروهای آمریکایی از کشور افغانستان است.

بسیاری از ناظران از تغییر قدرت به عنوان یکی از عواملی که می‌تواند تأثیر مثبت بر روند صلح داشته باشد، در افغانستان خبر می‌دهند. نخست؛ رییس جمهور اشرف غنی پس از ادای مراسم وفاداری، دفعتاً به کشورهای چین، پاکستان و ترکمنستان سفر کرد. کابل به‌شدت در تلاش است تا به منظور توسعه‌ی روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای همسایه، باب‌های جدیدی را بگشاید. دوم؛ رییس جمهور اشرف غنی آمادگی‌اش را برای مذاکره با گروه طالبان‌ اعلام کرد. در این‌جا، رییس جمهور اشرف غنی به این باور است که‌ لازم است تا رهبری طالبان را برای شریک شدن در قدرت در افغانستان، متقاعد کند. اشرف غنی در صحبت با خبرنگاران (در ماه فبروروی سال روان) برای گام‌های بلند در راستای تأمین صلح، اظهار امیدواری کرد. اشرف غنی گفت: «رویکرد ما، سازنده است. ما به نتایج مثبت این روند‌ امیدواریم؛ اما نمی‌توانیم پیش از پیش، اعلامیه بدهیم.»

به خاطر داشته باشیم که‌ چند روز قبل‌ رسانه‌های جهانی از تماس‌ها میان مقام‌های پاکستانی و رهبری گروه «طالبان» خبر دادند. [اما] در این دیدار، هیچ تعهدی به میان نیامد. تنها روی یک مورد موافقت به میان آمد که رایزنی‌های صلح‌آمیز، باید ادامه داشته باشند.

اظهارات اخیر گروه طالبان نشان می‌دهد که آن‌ها برای بازکردن باب مذاکره با کابل و به‌خصوص واشنگتن، تمایل چندانی ندارند. در عین حال، این امر به معنای آن نیست که مذکرات پشت پرده و گفت‌وگوهای مخفیانه، غیرممکن است. در واقع، این‌‌ها قواعد بازی‌های دیپلماتیک هستند. طرفین تا زمان مناسب نمی‌توانند که کارت‌های بازی‌شان را به نمایش بگذارند. پرسش دیگر، این است که خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، چه تأثیری بر اوضاع افغانستان می‌گذارد؟ سناریوهای خوش‌بینانه حاکی از برقراری تماس‌ها با گروه میانه‌رو اسلامی است که به نوبه‌ی خود، به معنای پیشرفت در حل‌و‌فصل مسالمت‌آمیز مسایل مورد مناقشه است.

در صورتی که روند سیاسی به سوی یک سناریوی نامطلوب پیش برود، دور از احتمال نیست که کشور برای یک‌بار دیگر در جنگ‌های داخلی فروغلتد. [هم‌چنین] دور از احتمال نیست که طالبان و عوامل وابسته به آن‌ها، سعی کنند تا ثبات و امنیت افغانستان را برهم بزنند. بنابراین، خروج نیروهای ناتو از افغانستان یک سیگنال قوی برای از سرگیری حملات تخریب‌کارانه‌ی [مخالفان دولت] خواهد بود. کشورهای بانفوذ منطقه اصلاً دوست ندارند که دامنه‌ی بحران در افغانستان، گسترده‌تر شود. ضمناً‌ ایجاد خلافت اسلامی در کشورهای عراق و سوریه در تابستان سال 2014، می‌تواند یک هشدار جدی برای کشورهایی باشد که به هر نحوی، اسلامیت‌های افراطی را حمایت می‌کنند. [با این‌حال] ائتلاف ضد‌‌تروریستی شامل ده‌ها کشور که به ابتکار ایالات متحده‌ی آمریکا ایجاد شد، شامل کشورهایی است که در تعریف منافع جیوپلیتیک خود، رویکردهای یک‌سانی ندارند.

به هرحال، افغانستان می‌تواند از کمک‌های کشورهای همسایه به هدف آماده‌سازی نیروهای امنیتی خود استفاده کند. [در این میان] پاکستان می‌تواند یک نقش مهم و اساسی را برای ترویج صلح و امنیت در افغانستان‌ بازی کند. اسلام‌آباد برای کمک به کابل در تقویت ارتش و پیشرفت مذاکرات صلح با گروه طالبان، اعلام آمادگی کرده است. در عین حال، می‌توان گفت که هم‌گرایی پاکستان و افغانستان، یک امر اتفاقی نیست.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *