اخیرا لحن رییس جمهور کرزی در برابر طالبان تندتر شده و از نظر اعلانی موضع سرسختانهتری را علیه این گروه اختیار کرده است. اعلامیهای که از سوی دفتر ریاست جمهوری در محکومیت قتل یکی از علمای دینی در ولایت غزنی از سوی دفتر ریاست جمهوری به رسانهها فرستاده شده است، طالبان را ابزار دست بیگانگان دانسته و گفته شده است که «باداران خارجی طالبان به آنها وظیفهی بدنام کردن اسلام را سپردهاند و طالبان به همین دلیل به مساجد، مراسم دینی و مردم عادی حمله میکنند و علمای دینی افغانستان را به قتل میرسانند». یکشنبه هفتهی گذشته نیز آقای کرزی گفته بود که طالبان آنقدر ضعیف شدهاند که به جز کشتن شهروندان و تخریب کشور کاری دیگری از آنها ساخته نیست. این بار نخست است که آقای کرزی در برابر طالبان مسلح این گونه موضع تند اختیار میکند. با این که یازده سال از جنگ علنی و مسلحانهی حکومت آقای کرزی با طالبان میگذرد و در این مدت هزارها تن از افراد دو طرف کشته شدند، اما رییس جمهور و تیم همکارش در حکومت هنوزهم از به کار بردن کلمهی «دشمن» در مورد طالبان و مخالفان مسلح دولت اجتناب مینمایند. آقای کرزی از همان سالهای نخست ریاست جمهوریاش نشان داد که عزم چندانی در مبارزه با طالبان و مخالفان مسلحش ندارد؛ ولی در طول سه سال گذشته، پس از طرح بحث مصالحه و مذاکره با طالبان و به راه افتادن پروسهی مصالحه، موضع آقای کرزی نسبت به طالبان بیشتر تغییر کرد و ادبیات وی و همفکرانش در ارگ در برابر طالبان بهشدت تعدیل شد. واژههایی نظیر «برادران ناراضی»، «طالبان افغانی و خارجی» و «برادران فریبخورده» در ادبیات سیاسی دولت مردان و رسانهها راه گشود، لقب «ترور و تروریسم» از طالبان مسلح زدوده شد، گفتمان سیاسی در حکومت از مبارزهی مسلحانه با طالبان به سازش و مذاکره تغییر کرد و هدف نابودی طالب، القاعده و تروریسم به بازگرداندن آنها به زندگی ملکی و در نهایت هضم آنها در ساختار سیاسی قدرت فروکاست. متأسفانه در این مسیر رو به نشیب و روند سرافگنانه آمریکا و متحدان غربی افغانستان نیز با رییس جمهور کرزی همسو شدند. این تنها موضع آقای کرزی نیست که در برابر طالبان تغییر کرده، بلکه آمریکا و متحدانش در ناتو همگی در سیاستهای اعلانی و اعمالیشان چرخش 180 درجهای به نفع طالبان و تروریستان در افغانستان اختیار کردهاند. اکنون آمریکا در مذاکره و مصالحه با طالبان- این دشمنان قسمخوردهی انسانهای افغانی و شهروندان آمریکایی و تروریستان خونریز– پیشگامتر است و در جادهی یک طرفهی مصالحه، شتابانتر از رییس جمهور کرزی و تیم همکارش در ارگ در حرکتاند. در حقیقت جنگجویان طالبان در طول یازده سال جنگ و گریزهای مسلحانه و مزاحمتهای تخریبکارانهیشان را بر حکومت افغانستان، آمریکا و ناتو تحمیل کردند و اکنون این «اتحاد جنگ با تروریسم در افغانستان» است که شکست خورده، نه این که طالبان به پروسهی صلح دولت افغانستان پیوسته باشند.
سستی در موضع اعلانی و اعمالی دولت افغانستان و ناتو در مبارزه با طالبان، مهمترین عامل باز گشتن قدرتمندانهی آنها در افغانستان است. اگر رییس جمهور از همان سالهای نخست لحن و ادبیاتش را در برابر طالبان روشن مینمود و سیاست روشن مبارزه با این گروه را در پیش میگرفت، اکنون لازم نبود تا برای روند مصالحه هزار دروازهی معلوم و مشکوک را بکوبد و برای شریک ساختن طالبان به قدرت تضرع نماید و اگر آمریکا از چهار یا پنج سال پیش واقعا برای نابودی طالبان مسلح تلاش مینمود، اکنون مجبور نبود تا دهها و صدها فرمانده جنایتکار طالبان را از زندانهایش رها کند و برای قناعت شهروندانش هزاران دروغ ببافند. چیزی که اکنون بر تمام شهروندان افغانستان و آمریکا روشن شده، این است که سستی در مبارزه با تروریسم اکنون شکست نظامی و سرافگندگی را برای دولتهایشان به بار آورده و این امر محصول مستقیم رهبران آنها میباشد.
اکنون دیگر خیلی دیر شده که رییس جمهور کرزی لحن سخت یا سازشگرانه را در برابر طالبان در پیش بگیرد؛ چون از یک طرف عمر حکومت آقای کرزی به پایان رسیده و از طرف دیگر هم طالبان عملا به قدرت باز گشته و دیگر نمیتوان جلو آنها را گرفت. این گونه اظهارات و موضعگیریها جز از نظر تبلیغاتی برای خودش، هیچتأثیر سیاسی و امنیتی ندارد و اکنون دیگر برای شهروندان نیز از جذابیت و مقبولیت افتاده است.