سفر در زمان

آیا رویای سفر در زمان بالاخره محقق می‌شود؟

فرض کنید یک روز عصر تازه به خانه باز گشته‌اید که زنگ در خانه‌ی‌‌تان به صدا در می‌آید. در خانه را که باز می‌کنید، پیرمردی مهربان و دوست‌داشتنی را می‌بینید که پشت در ایستاده است. پیرمرد در کمال تعجب خود را نوه‌ی شما معرفی می‌کند که برای دیدن شما به کمک یک موتر زمان از آینده‌‌ی دور به این زمان سفر کرده است. آیا حرف‌های این پیرمرد عجیب و غریب را باور می‌کنید؟ ممکن است در را با عصبانیت ببندید یا حتا تصمیم بگیرید به پولیس تلفون بزنید، اما پیش‌نهاد ما این است که پیش از هر‌اقدامی ‌حتما این مقاله را تا به انتها بخوانید.

سفر در زمان یکی از رویاهای دیرینه‌ی بشر محسوب می‌شود. آیا این رویا روزی محقق خواهد شد؟ روزگاری تصور بر‌این بود که هرگز نمی‌توان با موتری که سنگین‌تر از هواست در آسمان به پرواز درآمد؛ اما امروزه می‌بینیم که هواپیماهای ۱۰۰ تُنی به‌راحتی در آسمان پرواز می‌کنند. روزگاری سفر به ماه، رویایی دست ‌نیافتنی می‌نمود؛ رویایی که هم‌اینک محقق شده است. چنین مواردی به ما انگیزه‌‌ِی مضاعف می‌دهد تا جدی‌تر به این سوال مهم بیندیشیم: آیا به راستی رویای سفر در زمان نیز رویایی دست‌یافتنی است؟

واقعیت این است که تا همین ۱۰۰ سال پیش موضوع سفر در زمان و ساخت موتر زمان صرفا نوعی رویاپردازی بود که به خاطر جذابیت‌های فراوان آن بیش‌تر در ادبیات داستانی به چشم می‌خورد. در واقع تا آن زمان، سفر در زمان به لحاظ علمی ‌ناممکن تصور می‌شد. برای مثال، دانش‌مند مشهوری مثل نیوتن معتقد بود که زمان در تمامی ‌گستره‌ی جهان به شکل‌ ثابت و یک‌سان در حال گذر است و هیچ‌چیز نمی‌تواند روی این جریان ثابت ازلی و ابدی تأثیری بگذارد. بنابراین، جریان زمان، داستان زندگی ما را نیز همراه تمامی ‌وقایع دیگر جهان از گذشته به سوی آینده پیش خواهد برد و ما هیچ‌امیدی به‌جز همراه شدن با این جریان نداریم. اما از حدود اوایل قرن بیستم و با ارائه‌ی نظریه‌ی نسبیت خاص و سپس نسبیت عام ا‌نشتین، همه‌چیز به ناگهان تغییر کرد. نظریه‌ی نسبیت نشان داد که جریان زمان برخلاف تصور نیوتن، در همه‌جای جهان ثابت و یک‌سان نیست، بلکه این جریان در بعضی بخش‌های کیهان تندتر و در جاهای دیگر‌- مثلا در نزدیکی کهکشان‌ها و ستاره‌های پرجرم‌- کندتر و حتا متوقف می‌شود. این جریان حتا می‌تواند در نقاطی حالت گردابی یا حلقه‌ای پیدا کند. از آن جالب‌تر این‌ که، همان‌طور که حرکت کشتی‌ها می‌تواند تلاطم‌های‌ موضعی را در آب رودخانه ایجاد کند، حرکت و چرخش ذرات و توده‌های ماده در بستر کیهان هم می‌تواند بر جریان زمان در محدوده‌ی اطراف خود اثر بگذارد. به این ترتیب، برخلاف تصورات رایج پیشین، ممکن است با قرارگرفتن در بخش‌های حلقه‌ای رودخانه‌‌ی زمان یا با میان‌بُر زدن و جلوتر رفتن در این رودخانه واقعا بتوان به گذشته و آینده سفر کرد. این‌گونه بود که موضوع سفر در زمان عملا با ارائه‌ی نظریه‌ی نسبیت ا‌نشتین از رویا‌پردازی صرف به یک موضوع جدی علمی ‌تبدیل شد.

سفر به آینده

با توجه به شناخت فعلی بشر نسبت به ویژگی‌های بعد زمان می‌توان سه نوع مختلف از سفر در زمان را تصور کرد: سفر به آینده، سفر به گذشته و نوع سوم سفر زمانی که سفر در لحظه‌ی حال است. از میان این سه نوع سفر زمانی، موضوع سفر به آینده، زودتر از بقیه وارد مباحث علمی  شد. ضمنا از آن‌جایی‌که در سفر به آینده، مسئله‌ی تقدم علت بر معلول زیر سوال نمی‌رود، بنابراین، این نوع سفر زمانی به لحاظ فلسفی نیز قابل پذیرش‌تر است. برای درک بهتر این مطلب فرض کنید که با موتر زمان به ‌هزار سال بعد بروید. در این صورت شما نیز همانند سایر انسان‌هایی که به ‌طور طبیعی در آن زمان به دنیا خواهند آمد، تنها بر آینده‌ای که پیش روی شماست تأثیر خواهید گذاشت؛ اما امکان تغییر در گذشته و آن‌چه طی این یک‌هزار سال رخ داده است را نخواهید داشت. بنابراین، سفر شما به آینده، خللی در توالی منطقی رویدادهای جهان ایجاد نخواهد کرد. برای همین هم تقریبا تمامی‌ فیزیک‌دان‌ها بر سر امکان تحقق سفر به آینده اتفاق نظر دارند.

موضوع سفر به آینده به لحاظ علمی برای نخستین‌بار پس از ارائه‌ی نظریه‌ی نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵ میلادی و توسط خود انشتین مطرح شد. انشتین سفر به آینده را در قالب مثالی که بعدها به مثال دوقلوها مشهور شد مطرح کرد. در این مثال، یکی از دو برادر دوقلو تصمیم می‌گیرد که با سفینه‌‌ی فضایی و با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور به یک مسافرت کیهانی برود. برادرها در ۳۰ سالگی از هم‌دیگر خداحافظی می‌کنند. سفر برای سرنشینان سفینه حدود ۱۰ سال طول می‌کشد. پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین، برادر مسافر که اکنون مرد ۴۰ساله‌ای است، به دیدن برادر دوقلوی خود می‌رود؛ اما در کمال تعجب، او را پیرمردی حدودا ۸۰ساله می‌یابد! در این مثال می‌توان گفت که برادر مسافر عملا طی سفر کیهانی خود به آینده نیز سفر کرده است.

در واقع بر‌مبنای نظریه‌ی نسبیت خاص انشتین، برای سفر به آینده کافی است که با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور نسبت به زمین سفر کنیم. در این صورت، پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین عملا به آینده هم سفر کرده‌ایم. هرچه سرعت حرکت ما در این سفر به سرعت سیر نور نزدیک‌تر باشد، هنگام بازگشت، به آینده‌ی دورتری خواهیم رفت و همین مسئله می‌تواند ایده‌ی اصلی ساخت موتر زمان باشد.

قطاری به آینده

همان‌طور که بیان شد، موضوع سفر به آینده از نگاه فیزیک‌دان‌ها به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است. بنابراین، تنها مانع موجود در برابر تحقق این سفر، مسایل فنی و مهندسی است. این ‌که در عمل بتوانیم دست‌گاهی بسازیم که قادر باشد ما را با سرعتی نزدیک به سرعت نور به یک مسافرت رفت و برگشت ببرد. ساخت چنین وسیله‌ی نقلیه‌ای کار آسانی نیست. بیش‌ترین سرعت ثبت ‌شده در کل تاریخ بشر برای یک وسیله‌ی نقلیه‌ی سرنشین‌دار مربوط به سفینه‌ی آپولو ۱۰ بوده است؛ اما برای سفر به آینده باید وسیله‌ای بسازیم که حداقل به سرعت‌ دو‌هزار برابر سرعت آپولو دست پیدا کند. از جزئیات و پیچیدگی‌های مهندسی چنین دست‌گاهی که بگذریم، طرح کلی آن می‌تواند به صورت زیر باشد.

یک قطار مقناطیسی سریع‌السیر فوق پیش‌رفته را در نظر بگیرید که در تونلی در زیر زمین، کره‌ی زمین را با سرعتی نزدیک به سرعت نور دور می‌زند. این قطار برای سفر به آینده، ایست‌گاه‌هایی در شهرهای مختلف جهان دارد. پس از آن‌که تمامی ‌مسافران آینده در شهرهای مختلف سوار قطار شدند، قطار شروع به سرعت گرفتن می‌کند و سفر به آینده آغاز می‌شود. حال فرض کنید شما مثلا در ایست‌گاه بین‌المللی کابل سوار بر این قطار می‌شوید. قطار شروع به حرکت می‌کند و سرعتش به تدریج به نزدیکی سرعت نور رسیده و با همین سرعت به گونه‌ی مستمر کره‌ی زمین را دور می‌زند. پس از گذشت یک هفته، شما کلید مربوط به توقف در ایست‌گاه کابل را فشار می‌دهید. قطار در ایست‌گاه تهران متوقف می‌شود و شما از قطار پیاده می‌شوید؛ اما در کمال تعجب می‌بینید که همه‌جا تغییر کرده است. شما به ۱۰۰ سال بعد سفر کرده‌اید!

اما آیا می‌توانید مجددا به گذشته برگردید؟ متأسفانه قطاری که سوار شدید، فقط به آینده می‌رود. پس مواظب باشید که اشتباهی دوباره سوار این قطار نشوید. برای بازگشت به گذشته باید راه دیگری پیدا کنیم.

بازگشت به گذشته

بازگشت به گذشته به مراتب پیچیده‌تر و بحث‌ برانگیزتر از سفر به آینده است. علت این مسئله هم کاملا روشن است؛ زیرا شما با رفتن به گذشته عملا می‌توانید تاریخ جهان و آن‌چه هم‌اکنون به وقوع پیوسته است را تغییر دهید! برای مثال، فرض کنید ما هم‌اکنون موتر زمانی در اختیار داشتیم که می‌توانست اشخاصی را به گذشته ببرد. در این صورت مثلا می‌توانستیم توسط این موتر، شخص داوطلبی را به سال ۱۸۸۴ میلادی بفرستیم تا به نحوی از آشنایی و ازدواج آلویس و کلارا هیتلر که پدر و مادر آدولف هیتلر بودند جلوگیری کند. در این صورت، عملا از وقوع جنگ جهانی دوم و کشته شدن ‌میلیون‌ها نفر جلوگیری می‌کردیم. اما مسئله آن است که به محض آن‌ که این مسافر زمان در مأموریت خود موفق شود، به ناگهان بسیاری از شرایط کنونی جهانی که ما اکنون در آن به سر می‌بریم باید تغییر کنند. مثلا در چشم به‌هم ‌زدنی تمامی ‌کتاب‌های تاریخ معاصر جهان تغییر خواهد کرد، تمامی‌ فیلم‌های سینمایی ساخته‌ شده درباره‌ی این جنگ به ناگهان محو خواهند شد، مرزبندی و شرایط سیاسی بسیاری از کشورها و به‌ویژه اروپا در یک لحظه متحول خواهد شد، آدم‌های زیادی به ناگهان ظاهر خواهند شد و خیلی وقایع عجیب و غریب دیگر.

به همین دلیل هم بعضی فیزیک‌دان‌ها معتقدند که سفر به گذشته اساسا ناممکن است. این فیزیک‌دان‌ها بر این باورند که در طبیعت سازوکارهایی ناشناخته وجود دارند که مانع از تحقق سفر به گذشته می‌شوند. اما این نظر اکثریت فیزیک‌دان‌ها نیست. درواقع اغلب فیزیک‌دان‌ها سفر به گذشته را اساسا ممکن می‌دانند، ولی معتقدند که مسافران زمان پس از طی چنین سفری الزاما از سیاره‌ای در کهکشانی دوردست یا حتا از کهکشانی در یک جهان دیگر سر در خواهند آورد و به این ترتیب عملا قادر نخواهند بود تغییری در تاریخ جهان ما ایجاد کنند. البته دیدگاه سومی‌ هم در میان فیزیک‌دان‌ها و فلاسفه وجود دارد که براساس آن حتا بازگشت به گذشته‌ی همین جهان هم میسر است؛ اما همواره وقایعی اتفاق می‌افتند که عملا مسافران زمان را از اعمال تغییر در تاریخ جهان باز می‌دارند. به عنوان نمونه، در مثالی که بیان شد، هرچند ما واقعا قادر خواهیم بود شخصی را به سال ۱۸۸۴ در همین سیاره‌ی خودمان بفرستیم؛ اما این شخص در عمل به واسطه‌ی مجموعه‌ی رخدادهایی که برایش پیش خواهد آمد، در نهایت از موفقیت در مأموریت خود باز می‌ماند.

اما دو دیدگاه جالب دیگر هم درباره‌ی سفر به گذشته وجود دارد. براساس یکی از این دو دیدگاه، هرچند سفر به گذشته‌- حتا گذشته‌ی همین جهان‌- به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است؛ اما در عمل بشر هیچ‌گاه به فن‌آوری فوق‌العاده پیچیده‌ی لازم برای چنین سفری دست پیدا نخواهد کرد. بنابراین، هرچند امکان تغییر در تاریخ جهان به لحاظ اصولی وجود دارد، ولی در عمل چنین اتفاقی هیچ‌گاه رخ نخواهد داد‌ و بالاخره این‌ که فیزیک‌دان‌ها و فلاسفه‌ی جسورتری هم وجود دارند که معتقدند سفر به گذشته و ایجاد تغییر در تاریخ به وقوع پیوسته‌ی جهان، هم به لحاظ مبنایی و هم به لحاظ عملی، ممکن و میسر خواهد بود.

جهان چرخنده‌ی گودل: پایانی پیش از آغاز

با وجود اختلاف نظرهایی که به لحاظ فلسفی درباره‌ی امکان بازگشت به گذشته وجود دارد؛ اما فیزیک‌دان‌ها در کمال شگفتی راه‌هایی برای این سفر حیرت‌انگیز پیدا کرده‌اند که در این‌جا به چند‌نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

نخستین کسی که در تاریخ علم امکان سفر به گذشته را مطرح کرد، ریاضی‌دانی به نام کورت گودل بود. گودل در سال ۱۹۴۹ با استفاده از معادلات نسبیت عام انشتین توانست برای نخستین‌بار راه‌حلی واقعی برای سفر در زمان و بازگشت به گذشته ارائه کند. تحقیقات گودل نشان داد که چنان‌چه کل جهان در حال چرخش باشد، در این صورت پس از یک سفر کیهانی طولانی در چنین جهانی، در زمانی پیش از زمان شروع سفرمان به نقطه‌ی آغازین سفر بازخواهیم گشت! بازهم تأکید می‌کنیم که برای تحقق این ایده برای سفر در زمان، یک شرط اساسی وجود دارد؛ این‌که کل جهان باید در حال چرخش باشد تا با چرخش خود، بعد زمان را از حالت خطی به صورت حلقه‌ای درآورد. هرچند بعضی از شواهد کیهان‌شناختی، درستی چنین فرضی را تأیید می‌کنند؛ اما ما هنوز مطمئن نیستیم که در یک جهان چرخنده زندگی می‌کنیم یا خیر. پس شاید بهتر باشد تا زمانی که کیهان‌شناسان به نتیجه‌ای قطعی در این‌باره برسند، به دنبال روش دیگری برای بازگشت به گذشته باشید.

سیاه‌چال‌‌های چرخان: چرخک‌‌‌های‌ کیهانی که شما را به گذشته پرتاب می‌کنند

راه‌حل دومی‌ که ما به شما پیش‌نهاد می‌کنیم، آن است که به کمک یک سفینه‌ی فضایی از وسط یک سیاه‌چال‌ چرخان عبور کنید؛ چون این سیاه‌چال‌‌ها می‌توانند با چرخش خود، شما را به گذشته پرتاب کنند. نه، نه، اصلا نگران نباشید، سیاهچاله‌های چرخان با سیاهچاله‌های معمولی از زمین تا آسمان تفاوت دارند. سیاهچاله‌های معمولی (یا ایستا) در مرکز خود یک نقطه‌ی اتکا دارند و همین اتکا، عبور از آن‌ها را ناممکن می‌کند. به عبارتی، میزان انحنای فضا-زمان در مرکز این سیاه‌چاله‌ها به حدی زیاد است که هر‌جسمی ‌پیش از رسیدن به این مرکز، ریز‌ریز و متلاشی می‌شود. اما داستان سیاه‌چاله‌های چرخان کاملا متفاوت است. در اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، روی کر، ریاضی‌دان نیوزیلندی کشف کرد که سیاه‌چاله‌های چرخان، فضا-زمان اطراف خود را همانند یک گردباد عظیم کیهانی به دور خود می‌پیچانند و همین پیچش، ساختار درونی آن‌ها را به‌شدت تغییر می‌دهد. تحقیقات کر نشان داد که در درون سیاه‌چاله‌های چرخان، اتکای نقطه‌ای تبدیل به اتکای حلقه‌ای می‌شود که بسیار کم‌خطرتر است. برای همین هم بعضی فیزیک‌دان‌ها معتقدند که امکان عبور از درون سیاه‌چاله‌های چرخان وجود دارد. خوش‌بختانه پیدا کردن یک سیاه‌چاله‌ی چرخان هم کار چندان دشواری نیست. درواقع، از آن‌جایی ‌که تمامی‌ ستاره‌ها به ‌طور معمول در حال چرخش هستند، بنابراین، تمامی ‌سیاه‌چاله‌هایی که از مرگ ستاره‌ها شکل می‌گیرند نیز در حال چرخش خواهند بود. پس معطل چه هستید؟ متأسفانه هنوز کسی نمی‌داند که شما با این روش بازگشت به گذشته، در همین جهان خودمان سر در خواهید آورد یا به یک جهان ناشناخته‌ی دیگری پرتاب خواهید شد!

تونل‌هایی در بعد زمان

اما راه‌های کم‌خطرتری هم برای بازگشت به گذشته وجود دارد که یکی از آن‌ها، عبور از درون یک تونل است. تونل‌‌های در بعد زمان، تونل‌هایی فضا-زمانی هستند که بخشی از کیهان را به ‌طور میان‌ابر به بخش دیگری از آن متصل می‌کنند. هرچند احتمال وجود تونل‌ها برای نخستین‌بار در دهه‌ی ۱۹۵۰ توسط فیزیک‌دانی به نام جان ویلر از دانشگاه پرینستون مطرح شده بود؛ اما تا ۴۰ سال بعد هم هنوز کسی نمی‌دانست که این تونل‌‌های اسرارآمیز می‌توانند نقش تونل زمان را نیز ایفا کنند. درواقع در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ بود که یکی از شاگردان ویلر به نام کیپ تورن به همراه فیزیک‌دان دیگری به نام مایکل موریس به وجود نوع خاصی از تونل‌‌ها پی بردند که با اتصال لحظه‌ی حال به لحظه‌ای در گذشته می‌توانند به عنوان تونل زمان عمل کنند. عبور از درون چنین تونلی که اصطلاحا کرمچاله‌ی موریس-تورن نامیده می‌شود، گزینه‌ای نسبتا ایمن برای بازگشت به گذشته است. تنها مسئله‌ای که درباره‌ی این تونل‌ها وجود دارد، مسئله‌ی پایداری این تونل‌هاست؛ زیرا براساس محاسبات صورت‌گرفته، دهانه‌ی چنین تونل‌هایی در زمان بسیار کوتاهی پس از شکل‌گیری کرمچاله بسته خواهد شد. البته با استفاده از ماده‌ای که به‌جای جاذبه، دافعه‌ی گرانشی داشته باشد، می‌توان دهانه‌ی این کرمچاله‌ها را برای مدت طولانی‌تری باز نگه داشت؛ اما مسئله این است که متأسفانه چنین ماده‌ای هنوز در جهان کشف نشده است.

ریسمان‌های اسرارآمیز کیهانی

شاید تاکنون درباره‌ی ریسمان‌های کیهانی چیزی نشنیده باشید. طول این ریسمان‌های اسرارآمیز که از انرژی خالص تشکیل شده‌اند، به چندین ‌میلیارد سال نوری هم می‌رسد و درواقع از این سوی کیهان تا آن سوی آن کشیده شده‌اند! کثافت (اصطلاحی در فیزیک) این ریسمان‌ها به حدی است که فقط یک متر از آن‌ها جرمی‌ به اندازه‌ی کل یک قاره دارد. براساس مدل‌های کیهان‌شناسی، این ریسمان‌های کیهانی باید بر اثر انرژی آزاد‌ شده در لحظه‌ی آفرینش جهان در پهنه‌ی کیهان پدید آمده و شروع به ارتعاش کرده باشند؛ ارتعاشی که هنوز هم ادامه دارد. هرچند چنین ریسمان‌هایی هنوز به‌طور رصدی در پهنه‌ی کیهان مشاهده نشده‌اند؛ اما محاسبات صورت‌ گرفته نشان می‌دهند که این ریسمان‌ها باید جایی در گستره‌ی جهان وجود داشته باشند. آن‌ها با سرعتی نزدیک به سرعت نور در پهنه‌ی کیهان در حال حرکت‌اند و با حرکت و ارتعاشات خود، فضا و زمان را به لرزه در می‌آورند. اما ببینیم داستان این ریسمان‌های شگفت‌انگیز چه ربطی به موضوع سفر در زمان و بازگشت به گذشته دارد.

ماجرا به سال ۱۹۳۷، یعنی خیلی قبل از مطرح شدن امکان وجود ریسمان‌های کیهانی باز می‌گردد. در آن سال یک ریاضی‌دان‌ هالندی به نام ویلم یاکوب ون استاکام با استفاده از معادلات نسبیت عام نشان داد که چنان‌چه یک جرم استوانه‌ای ‌شکل با کثافت زیاد، با سرعت زیادی حول‌محور خود بچرخد، فضا-زمان اطراف خود را به گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار می‌دهد که منجر به شکل‌گیری حلقه‌های بسته‌ای در بعد زمان در مجاورت خود خواهد شد. البته در آن زمان هنوز موضوع امکان بازگشت به گذشته در میان فیزیک‌دان‌ها پذیرفته نشده بود، ولی سال‌ها بعد، یعنی در سال ۱۹۷۴ فیزیک‌دانی به نام فرانک تیپلر با تجزیه و تحلیل دقیق‌تر استوانه‌ی ون استاکام توانست نشان دهد که این حلقه‌های زمانی بسته عملا امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را برای ما فراهم می‌کنند. برای این کار کافی است در مسیر این حلقه‌ها قرار گرفته و حول‌محور استوانه شروع به دور زدن کنیم. براساس محاسبات تیپلر، هرچه دورهای بیش‌تری حول استوانه بزنیم، به گذشته‌ی دورتری نیز سفر خواهیم کرد. اما در این‌جا یک مشکل عملی وجود دارد؛ این ‌که چگونه در عمل، استوانه‌ای به این سنگینی و بزرگی بسازیم که بتواند با چنین سرعتی حول‌ محور خود دوران کند؟ این معضل هم‌چنان مطرح بود تا این ‌که سرو‌کله‌ی ریسمان‌های کیهانی در عرصه‌ی کیهان‌شناسی پیدا شد. این ریسمان‌های دارای کثافت فوق‌العاده عملا می‌توانند نقش استوانه‌ی ون استاکام را برای ما بازی کنند. بنابراین، برای بازگشت به گذشته کافی است با سفینه‌ی فضایی خود تا نزدیکی یک ریسمان کیهانی در حال دوران پیش رفته و سپس حول آن شروع به دور زدن کنید. هرچه بیش‌تر دور بزنید، به گذشته‌ی دورتری هم باز خواهید گشت.

اما اگر ریسمان کیهانی‌ای که پیدا کردید در حال دوران نبود آن وقت چه؟ خوش‌بختانه راه دیگری هم برای بازگشت به گذشته به کمک این ریسمان‌های اسرارآمیز وجود دارد. فیزیک‌دانی به نام ریچارد گات از دانشگاه پرینستون نشان داده است که اگر دو ریسمان کیهانی موازی با سرعت زیادی در حال رد شدن از کنار هم‌دیگر باشند، باز‌هم نقش موتر زمان را ایفا خواهند کرد، به‌طوری که یک سفینه‌ی فضایی با گشتن حول این دو ریسمان بازهم می‌تواند به گذشته بازگردد.

سفر در لحظه‌ی حال: تمامی ‌ابدیت در همین لحظه نهفته است

خوب، خیلی خوش‌حالیم که بالاخره راهی برای بازگشت به دوران خودتان پیدا کردید و اکنون این‌جا هستید. پس اجازه بدهید نوع سوم سفر در زمان را هم به شما معرفی کنیم. نوع سوم سفر زمانی، نه سفر به آینده است و نه بازگشت به گذشته! اما مگر می‌شود سفر زمانی دیگری غیر از این دو حالت را هم تصور کرد؟ اخیرا بعضی از فیزیک‌دان‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که زمان برخلاف تصور متعارف موجود، یک‌‌بعدی نیست، بلکه همانند یک صفحه، دوبعدی است. آن‌چه تاکنون درباره‌ی سفر در زمان خواندید، همگی صرفا درباره‌ی سفر در امتداد بعد اول زمان بود؛ اما سفر در لحظه‌ی حال، موضوع دیگری است که به بعد دوم زمان باز می‌‌گردد. این نوع سفر زمانی درواقع سفری در درون یک لحظه است و نه سفر در امتداد لحظه‌ها. اما شاید از خود بپرسید، اگر واقعا بعد دوم زمان وجود دارد، پس چرا ما متوجه حضور آن نمی‌شویم؟ همگی انسان‌ها زمانی متولد می‌شوند، دوران‌های کودکی، جوانی، میان‌سالی و پیری را در امتداد بعد اول زمان پشت سر می‌گذارند و در نهایت از این دنیا می‌روند بدون این ‌که هیچ‌تجربه‌ای از بعد دوم زمان داشته باشند. علت چیست؟ فیزیک‌دان‌هایی که مسئله‌ی وجود بعد دوم زمان را مطرح کرده‌اند، پاسخ جالبی برای این معما پیدا کرده‌اند. به گفته‌ی آن‌ها، بعد دوم زمان در حالت معمول چنان در خود پیچیده است که در تجربیات روزمره‌- و حتا در بسیاری از آزمایش‌های علمی‌- اصلا به چشم نمی‌آید. به بیان ساده‌تر، می‌توان گفت که صفحه‌ی دوبعدی زمان در حالت معمول همانند یک فرش لوله ‌شده است که تنها می‌توان از درون آن از گذشته به سوی آینده حرکت کرد و برای همین هم ما به اشتباه تصور می‌کنیم که زمان صرفا پدیده‌ای یک‌بعدی است که از گذشته به آینده امتداد دارد. اما اگر بتوان این فرش لوله‌شده را از هم باز کرد، در آن صورت حتا می‌شود در درون همین لحظه‌ای که هم‌اکنون در آن به سر می‌برید نیز به مسافرتی ابدی بروید؛ سفری در امتداد عمود بر جهت سیر زمان! البته برای باز کردن فرش زمان یک شرط اساسی وجود دارد: برای این کار باید بتوانیم مقدار عظیمی ‌انرژی را در حجم بسیار کوچکی متمرکز کنیم. به همین دلیل هم بعضی فیزیک‌دان‌ها معتقدند تنها نقاطی در جهان ما که امکان تمرکز این انرژی عظیم و در نتیجه باز شدن فرش لوله ‌شده‌ی زمان در آن‌ها وجود دارد، قلب سیاه‌چاله‌ها هستند.

بازگشت به آغاز

خوب، ماجرای عجیب و غریب سفر در زمان در همین‌جا به پایان می‌رسد. ما در این سفر شگفت‌انگیز با پدیده‌های اسرارآمیز زیادی آشنا شدیم، از سیاه‌چاله‌های چرخان گرفته تا کرمچاله‌های موریس-تورن. از جهان چرخنده‌ی گودل گرفته تا ریسمان‌های کیهانی. ما در این سفر حیرت‌انگیز با ایده‌های فیزیک‌دانان بزرگی آشنا شدیم که سفر در زمان را از یک رویاپردازی صرف به یک موضوع جدی علمی تبدیل کردند. حال لطفا دوباره به این سوال مهم به ‌طور جدی فکر کنید: به نظر شما سفر در زمان، این رویای دیرین بشر، حقیقتا روزی محقق خواهد شد؟

راستی پیرمردی را که پشت در خانه‌ معطل گذاشته‌اید، فراموش نکرده‌اید که. شاید بهتر باشد حداقل برای صرف چای به داخل خانه دعوتش کنید. کسی چه می‌داند، شاید راز موتر زمان را برای‌تان بازگو کند!

دیدگاه‌های شما
  1. من تمام این نظریات بالایی را خواندم از کجا معلوم که من یه سفر به گذشته کردم و یا اینکه نور آفتاب بعد از هشت دقیقه به زمین میرسه پس وقتی من به آفتاب نگاه میکنم من در حقیقت جای هشت دقیقه پیش آفتاب را میبینم و به نظر من این خود یک سفر به زمان است سفر به گذشته

  2. به نظرم درک انسان به قدری بالا نیس در بیان نظرش کاملا قاطع و مطمعن باشه…یکی مطمعنه همچین عملی ممکن نیس ولی تردید هایی در ذهنش ایجاد میشه…مثلا فکر کنین اگه در اینده همچین دستگاه یا قابلیتی کشف شده ولی دلایلی دارن که ما ادمای گذشته نباید خبردار بشیم…مثلا اگه کسی تغییری در گذشته ایجاد میکرد یک مشکل حل میشد و در کنار هزاران مشکل دیگه ب وجود میومد…
    از دید علمی هم نگاه کنی بازم منطقی نیس و یجورایی بی اساسه و جوابای بی انتهایی داره…فقط باید صبر کنیم این تنها راهه

  3. شاید در حال حاضر هم خیلی ها به دلایل مختلف از آینده میان به زمان ما… فقط کسی متوجه نمیشه‌.
    در زمان آینده که بلاخره ماشین زمان اختراع شده. نه؟

  4. سلام من ایرانی هستیم و متوجه نشدم که این یه سایته افغانستانی هستش، متاسفانه سیاست طوری بازی می‌کنه که مارو(ایرانی‌ها و افغان‌ها) از هم جدا کنه، به ایمد روزی که جمهوری اسلامی نابود بشه و ما ایران‌ها بتونیم به راحتی با تمام کشورها مخصوصن کشور دوست و عزیز افغانستان بیشتر مراوده و ارتباط داشته‌باشیم.

    لذت بردم از مقاله. عالی بود
    دوستتون دارم افغان‌های عزیز

    1. خوشم از جمهوری اسلامی نمیاد ولی افغان ها هم حق ندارن وارد ایران بشن و هزاران بدبختی گذشته تکرار بشه تو هم گوه نخور

  5. مطمئن باشید هم امکان سفر به گذشته وجود داره و هم سفر به آینده. فقط زمان میبره به این تکنولوژی برسیم…

  6. با سلام خدمت دوستان افغانستانی….

    من ایرانی هستم و از ایران دارم این متن رو می نویسم. باید بگم این یکی از جذاب ترین مقالات در زمینه سفر در زمان بود و حقیقتا ارزش چند بار خوندن رو داشت. آفرین به نویسنده…

  7. با سلام خدمت دوستان افغانستانی….

    من ایرانی هستم و در ایران هم زندگی میکنم. حقیقتا از خواندن این مقاله لذت بردم. این بهترین مقاله ای بود که تا امروز درباره سفر در زمان خوانده بودم.

  8. تو این دنیا به هر چیزی که فکر کنید وجود داره.نظر خودمو میگم،بر فرض مثال یه مسافت هزار کیلومتری رو با پای پیاده با خودرو ویا با هواپیمای معمولی ویا با جت تو زمان های مختلفی میشه طی کرد.مهم شکستن زمان که بتونیم ازش استفاده کنیم.شاید انسان ها یی این راه و پیدا کردند و ما ازش بی خبریم.ولی مطمئن باشید روزی این راز کشف میشه واز اینده باخبر میشیم.از کجا معلوم آدمهایی که از اینده نوشتن و بدرستی از اب در اومد در اینده سفر میکردند.مثل نستراداموس،شاه نعمت اله .قطعا از چیزایی خبر داشتند که به این درستی نوشتند.نمیدونم شایدم دارم اشتباه میگم.یا حق

  9. نظر به مطلب شما سه نوع سفر وجود دارد که یکی سفر به گذشته، دومی سفر حال و سومی هم سفر به آینده. من در این جا سوالات و نظریات خویش را متمرکر بر سفر به گذشته میکنم اگر چه سوالات زیادی در رابطه به سفر در آینده نیز بفکرم خطور کرده. خوب فرض کنید که شما اکنون 40 سال عمر دارید و میخواهید به 800 سال قبل سفر کنید و بدانید که مردم آن زمان چگونه میزیستند و یا فکر میکردند که دراین رابطه سوالات ذیل در ذهن هر کس خطور میکند:
    1. شما باید تا بدو تولد سفر کرده بتوانید یعنی تا همون 40 سال قبل چون از نظر واقعیت شما 800 سال قبل تولد نشده بودید یعنی اصولات شما نبوده پس شما چطور بودید؟
    2. فرض کنیم که شما صرف به 800 سال قبل سفر کردید، جمعیت انسان در کل جهان در آن دوره ممکن در حدود 400 میلیون نفر بوده باشد که قبلا همه مرده بودند باید همه آنها زنده شوند آیا این امر ممکن است؟
    3. تغیرات اقلیمی که در سطح جو زمین تا حالا افتاده باید همه دوباره به همان حالت ایکه در 800 سال قبل بود بر گردند ، باید بیاد داشت که زمین سقف کلی معادله نیست بلکه فعل و انفعالات آن وابسته به خورشید ، کهکشان راه شیری و فضای بینهایت است، آیا ممکن است، مخصوصا زنده شدن مردگان ؟ فکر نکنم که بشر بتواند قادر به انجام چنین کار بزرگ باشد ؟
    4. در میلیاردم حصه ثانیه حادثات در جهان ما و کهکشان ما و سایر کهکشان ها بوقوع میپیوندند آیا میشود همه حادثات انجام شده را دو باره خنثی کرد ؟
    5. یا به نظر به مطلب که شما در فوق ذکر کردید آیا میشود در گذشته سفر کرد و بطور مثال مانع ازدواج والدین هتلر شوید تا هتلر بدنیا نیاید و جنگی در کار نباشد و بنابرین تاریخ و حادثات که عملا بوقوع پیوسته را از لست رویداد ها و وقایع بوقوع پیوسته جهان زدود؟

    1. این مطلبی که شما میگید پیروی قانون علت و معلولیه که الان از دیدگاه بیشتر مردم جهان حاکمه ولی شاید یه روزی برسه که برای این قانون مثال نقض به وجود بیاد و کلا نوع تفکر بشر رو در مورد جهان هستی عوض کنه

      برای طرز فکر شما خیلی ها مثال قانون پدربزرگ رو میزنن و میگن اگر به گذشته برگردید و پدربزرگتون رو بکشید دیگه خودتون وجود ندارید که بتونید این کارو بکنید
      ولی محققای دانشگاه استرالیا در سطح کوانتوم توانستن آزمایشی انجام بدن که این قانون پدربزرگ رو نقض میکنه

  10. اینها دور از درک انسان ها هست خیلی درک و فهم بالایی میخواد در آینده شاید به جواب هایمان برسیم

  11. در این جهان همه چیز ممکنه بااین ک من عمر خودمو وقف تحقیق کردم هیچی دستگیرم نشد چون مادرک درستی از اینده نداریم

  12. …….سلام .سفر در زمان ممکنه در ایده با پیشرفت تکلونوژی سفر در زمان به دست انسان ها انجام میشود همین الان هم موجودات زیادی با علم پیشرفته تر در کنار ما زندگی میکنند

  13. سلام به نظر من سفر به گذشته امکان پذیرنیست چرا مثلا کسی به هزار سال قبل سفر میکند پس یعنی هنوز باید انسان در هزار سال قبل زندگی کند تا بتوانیم به ان مکان سفر کنیم ویا ساده تر این که اگر بتوانیم حتی به ده روز قبل سفر کنیم آیا ده روز قبل وجود دارد که به ان سفر کنیم و گیریم ده روز قبل وجود دارد الان کجاست که به ان برگردیم ویا حتی ما میگیم ده روز قبل در جایی دیگر وجود داردخوب ما میخواهیم به ده روز قبل برویم و از آنجا شخصی رو با خود به امروز بیاوریم حالا دونفر داریم که یکی ده روز از ان یکی جوان تر است آیا چنین چیزی امکان دارد مگر یک شخص چند بار متولد میشود یا باید یکی از انها از بین برود ویا کسی را که با خود اوردیم فقط یک سایه ازن دومی باشد و همین طور هزاران سوال بی جواب

  14. سفر در زمان وجود داره منتها دست انسان ها نیست بلکه طبیعی حودتون فرض کنید که در زمان سفر کنید یا برگردید جون یه نفر رو نجات بدید یا هرچی….خوب طی اون زمان قبلی اتفاق ها افتاده .اینجوری همه چی به هم میریزه یکی از دانشمندان که اسمشو نمیگم که به طور عجیبی کشته شد در یک نظریه گفته بود که در زمان رشته های زمانی زیادی وجود دارد و هر کسی میتونه در هر رشته زمانی باشه .

  15. دوستان عزیز سلام اینکه میگید سفر به زمان وجودنداره اگه وجود میداشت انسان های اینده می امدن اینجا و …. کاملا غلطه چون اگه به دنیا های موازی اعتقاد داشته باشید میدونید که سفر تو زمان وجود داره میدونید چرا انسان های اینده اینجا نمیان تا راه حل رو ب مانشون بدن چون اول: هزارا میلیارد دنیاهای موازی ینی بعدرهای جهانی وجود داره که اونا از کجا بدکنن ما تو کدومشونیم خوب?.. دوم: اینده قبلا ساخته شده وتموم شده ما الن تو یک از بعد هایی هستیم که کنار یکی از میلیارد ها میلیارد ها بعد های دیگه قرار دارند الان تو این زمانی که هستیم ی بعد دیگه هست که دقیقه مپبعد ما اونجا هست مثلا میتونه یک سال بعد ما رو تو یک بعد دیگه نشون بده پس نتیجه میگیریم اینده قبلا تموم شده و الان هم زمان داره تکرار میشه … وقتی که انفجار بیگ بنگ رخ داد تموم بعد های موازی کنار هم قرار گرفتند به خاطر همین انسان های اینده نمیتون مارو از میان میلیارد ها میلیارد ها دنیا های موازی پیدا کنه ممنون

    1. ببین فیلم تخیلی زیاد دیدی کلمه ب کلمه حرفات بی اساسه…تکرار زمان اونم بعد یه دنیای دیگه کاملا اشتباهه و زاده ذهن خودتونه…بله میلیارد ها دنیا وجود دارن ولی بشر به هیچ وج توانایی عبور از دنیای خودش و ورود ب دنیای موازیو نداره و هر دنیا داستان خودشو داره…..زمان تکرار نمیشه بلکه الان از دید ما حاله و اگه کلی به قضیه نگاه کنی هر ثانیت ک میگذره گذشتس….سرنوشت همه از پیش تعیین شده..پس امکان داره تو گذشته هم باشیم

  16. واقعا جالب بود داشتن این همه دوستی بیکاری که میشه نه اینکه بردار میخونن در مورد این چیزهایی که هیچ فایده ای برای آن ندارد تغییر می کند

  17. کسی تا الآن در زمان سفر کرده اگر کرده به من بگه من خیلی اشتیاق سفر در زمان رو دارم و تحقیقاتیم که کردم فهمیدم که سفر در زمان رو بچه های کوچک انجام شده

  18. اگر یک شخص یا جسم یا محرکی بتونه با سرعت ۷ ماخ دور یک مکان کره ای شکل چند دور بزنه پرده های بین زمان و مکان رو از هم باز میکنه و دریچه ای ایجاد میشه که میشه با اون دریچه به گذشته یا آینده سفرکرد.

    1. سلام خوبید میشه توضیح بدهید من هرکاری بگید میکنم که حداقل به یک‌ ماه قبل برگردم ایا میتونید کمک کنید یا الکی گفتید من داداشم کشتن میخوام جلوش بگیرم سرکار نره التماست میکنم اگه میتونی کمکم کنی🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻💔

      1. کوچک ترین تغییر در گذشته تصمیم شما رو در نقطه زمانی تان از بین میبرد و برای حل این مسئله باید با بزرگ ترین پدیده های کوانتومی و کلاسیک درگیر پردازش و پایدار ساخت و آن هم برای نجات جان یک نفر همچنین کاری با عقل جور در نخواهد آمد
        اگر نجات کره زمین در مسئله مطرح بود کار تغییر در گذشته عاقلانه هست

  19. درباره نظریه سفر به اینده و گذشته کاملا واقعیت داره . ما سه دنیا داریم گذشته حال اینده اینا دنیان و همون طور ک جن بواینده سفر میکنه ما هم میتونیم قدرت انسان خیلی بالاس خیلی خیلی .
    دنیا همش پوچع و الکی این دنیا ما بین این دنیا و دنیای واقعی یه پرده ای جلومومه ک باید از پرده رو کنار بزنیم.
    من چون در زمان هستم و حسش میکنم و در زمان موندم بهتر درک میکنم چون زمان معنی نداره برای من

    1. آفرین بر شما . زمانی وجود ندارد . اینجا مکان دارید و زمان ندارید . وقتی وارد بعد دیگر میشود دیگر مکان هم ندارید و زمان هم ندارید.

  20. درود بر شما
    کسی که میگوید سفر در زمان امکان ندارد باید به او بگویم نه خود را شناخته است، نه توانایی هایش را شناخته است و نه خدایش را.
    همه انسانها میتوانند در زمان سفر کنند و من این کار را انجام میدهم. و میدانم چطور میشود سفر در زمان را تجربه کرد.آنهم بدون ماشین.
    ببخشید باید ایمیل و نام خود را اشتباه بنویسم.

      1. درود بر شما مرد بزرگ
        در چاکرای ششم با چشم سوم میتوانی سفر کنی، اما قبل از آن خیلی چیزها را باید بدانی و به خیلی چیزها باید برسی.

        (رمز گشوده نخواهد شد، اگر فقط بخواهیم چراها را دریابیم، چشم‌ها کور خواهند گشد. حضرت مولانا)

    1. شما اگر به این صحبتهایی که کردید واقعا اعتقاد دارید پس یه راه ارتباطی بگذارید ایمیل. تلفن یا …چون من در شرایطی هستم که میخوام اطلاعات بیشتری داشته باشم

    2. سلام خوبید
      من ۴تا داداشم و تک خواهرم فوت شدن ولی خیلی سال میگذره ولی یک ماه پیش داداش کوچیکو زدن کشت تورو خدا اگه راهی دارید کمکم کنید بتونم فقط یک ماه قبل بریم نرارم از خونه بیرون برود التماست میکنم عاجزانه هرکاری بگی میکنم برات 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

  21. من حاضرم برای بازگشت به گذشته یکصد میلین تومان هزینه کنم اگه کسی راه حلی داره بگه . مرد خردمند خرد پیشه را عمر دو بایست در این روزگار تا به یکی تجربه آموختن با دگری تجربه بردن بکار.

    1. دوست عزیز کسی که در زمان سفر میکند تمام دلبستگیهایش را به سطل زباله ریخته است، آنوقت تو از پول حرف میزنی، پول برای کسی که سفر میکند همانند آشغال کف خیابان است، شما بگو 100 میلیارد، تو اگر تمام کهکشان را هم بدهی تمام کهکشان را درون سطل زباله خواهی دید، (پرده را از جلوی چشمانت کنار بزن، چشمت را باز کن)

  22. به نظر من روح انسان پدیده بسیار پیچیده ای است و قابلیت سفر به گذشته و آینده را دارد . هنوز اطلاعات ما درباره روح انسان کامل نیست و هنوز بشر به ان حد از پیشرفت و قدرت نرسیده که بتونه روح را در کنترل خودش دربیاره . تنها زمانی ما می توانیم روح را درک کنیم زمانی هست که خواب می بینیم و روح تا حدودی از بدن جسمی جدا می شود و به گذشته و آینده سفر میکنه . من خیلی وقتها در خواب وقایعی را می بینم که در خانه ای که بیست سال پیش زندگی میکردم و الان وجود خارجی نداره اتفاق می افته . درسته که وقایعی که در خواب می بینیم در کنترل ما نیست اما روح این توانایی را دارد که به گذشته برود یا در بعضی مواقع به آینده سفر میکنیم از وقایعی که قرار است اتفاق بیفته با خبر میشویم . اگر بشر بتونه این پدیده عجیب را در کنترل خودش بگیره نیازی به ساخت عجیب ترین و پیشرفته ترین وسایل برای سفر به گذشته و آینده نداره

      1. منظور از روح اون روحی نیست که شما فکر می کنی داداش،منظور اون انرژی هست که از جسم خارج میشه و برای خودش سفر میکنه. نه اون روح ترسناک.

  23. سلام

    اونایی که اعتقاد دارند سفر در زمان غیر ممکن هستش و یا میگند سفر به گذشته بصورت فیزیکی غیر ممکنه و فقط در حد هیپنوتیزم هست پس وبلاگ سفر در زمان با امواج طولی الکترومغناطیس من رو بخونند

    استیون هاوکینگ گفت: سفر در زمان به گذشته امری غیر منطقی است

    مسافر زمان گفت : کدوم منطق ! ؟….

  24. با عرض سلام…
    دوستان ساده بگم جریان سفر به گذشته و آینده یه فلسفه پیچیده هست که باید به این موضوع منطقی فکر نکنیم چون تو این دنیا اگه بخوایم همه چی رو با منطق در بیاریم جور نمیشه یه عنوان مثال خدا فلسفه هست نه منطق چون اگه منطق بود ما باید مشاهده میکردیم خدارو…
    در مورد سفر به آینده که دیگه یک رویا نیس و علم به حدی رسیده که با مثال هایی که این سایت داشت میتوان گفت وجود داره…
    سفر به گذشته وجود داره اما این سفر فقط برای من هست نه شما و زمان حال یعنی میتوان به گذشته سفر کرد اما فقط نظاره گر خواهیم بود مثه هیبنوتیزم که به گذشته باهاش میشه رفت
    این آیدی من در تلگرام هست هر کی خواست میتونه سوال هاشو ازم بپرسه و هر انتقادی هم داشته باشین با جواب هایم به سوالتون میرسین…
    @yaserdashti1372

  25. سلام خدمت دوستان عزیز

    بیشتر از ۷ سال هستش که درباره سفر در زمان و موضوعاتی دیگر نظیر بشقاب پرنده ها و مثلث برمودا تحقیق میکنم

    نتیجه اینکه: بله سفر در زمان امکان پذیر هستش !

    بطور خلاصه بگم :

    انیشتین در نظریه نسبیت پس از توصیف ماهیت نیرویه گرانش به عنوان انحنایه فضا و زمان توسط جرم و انرژی نیز سعی داشت در تئوری به این راز پی ببره که چه ارتباطی بین نیرویه گرانشی ((جاذبه)) با سایر نیروها نظیر الکترو مغناطیس وجود داره ……

    یعنی اینکه مثلا چطور میشه توسط نیروهایه الکترو مغناطیسی بر نیرویه گرانش غلبه کرد و یک سیستم ضد گرانشی ساخت و یا مثلا راهی برایه ایجاد یک تونل فضا زمانی برایه سفر در زمان ایجاد کرد ! …….

    اما به هیچ وجه موفق نشد ……

    و دلیل این موضوع این بود که ماهیت نیرویه گرانش به خوبی درک نشده بود !

    و در نتیجه باعث انتقاداتی از جانب دیگر فیزیکدانها به شخص انیشتین مبنی بر ناتوانی نظریه نسبیت در توضیح گرانش شد !

    آقایه انیشتین در پاسخ به فیزیک دان ها اینطوری یک جواب دندان شکن داد :

    انیشتین :
    من در نظریه نسبی هیچ توصیفی از واقعیت فیزیکی نمیبینم ! ! …..بلکه نسبیت اساسا
    ارتباطی که ما بین دو یا چند دیدگاه از یک واقعیت مشترک وجود دارد را به ما نشان میدهد ! ! درست همانطور که ما امروزه به گرانش به عنوان انحنایه فضا و زمان نگاه میکنیم…. اما در آینده ممکن است درباره ماهیت گرانش به عنوان اثرات میدان هایی که در سراسر فضا وجود دارد نگریده شود ! ! .

    بنابر اصل نسبیت خاص انیشتین قوانین فیزیک در همه جایه جهان یکسان هستند !
    و تنها تفاوت در دیدگاه هایه متفاوت هست که وجود دارد !

    و به همین دلیل قوانین نظریه نسبیت بر مبنایه یک اصل برابری بنا شده و اعتقاد داره که ما نسبت به هر پدیده میتوانیم از دیدگاه هایه گوناگون به آن بنگریم بدون اینکه در اصل قضیه خطایی ایجاد شود !

    البته به شرط اینکه درست بنگریم !

    خب بگذریم …..

    نتیجه تمام این حرفا این شد که به مدت یک قرن ما تنها درکی که از گرانش داشته باشیم این باشه که گرانش انحنایه فضا و زمان هستش …..

    اما حالا بعد از یک قرن یکی دیگه از پیش بینی هایه انیشتین درست از آب در اومده !
    یعنی اینکه میشه به پدیده ها از دیدگاه هایه مختلف نگاه کرد بدون اینکه در اصل قضیه خطایی ایجاد بشه ! !

    معادلات نظریه الکترومغناطیس ماکسول پیش بینی میکنه که میدان هایه الکترو مغناطیسی نه فقط به صورت ((عرضی ))بلکه به صورت ((طولی )) هم قابل تولید هستند ! !

    ۱ _ میدان هایه عرضی

    ۲ _ میدان هایه طولی

    اما وجود نوع دوم این میدان ها یعنی نوع طولی برایه خود ماکسول هم باور نکردنی بود و اون رو فقط یک احتمال ریاضی میدونست نه یک واقعیت !

    و در اینجا دو تا نکته جالب وجود داره اونم اینه که:

    اولا انیشتین با تفکر عمیق رو نظریه الکترو مغناطیس ماکسول تونست به نظریه نسبیت دست پیدا کنه !

    دوما در معادلات نظریه نسبیت امکان سفر در زمان پیش بینی شده بود و این برایه انیشتین باور نکردنی بود و سفر در زمان رو فقط یک احتمال ریاضی میدونست نه یک واقعیت !

    و حال امروزه فیزیک دان ها پس از حدود یک قرن به این حقیقت پی پردند که ماهیت نیرویه گرانش علاوه بر اینکه انحنایه فضا و زمان هستش نیز بلکه یک موج الکترو مغناطیسی از ((نوع طولی)) نیز هست !

    و این دقیقا یعنی همان دیدگاه نسبیت گرایی انیشتین !

    بنا بر این همانطور که نظریه نسبیت به ما میگه برایه سفر در زمان باید فضا رو از نظر هندسی تغییر شکل داد تا راهی برایه سفر در زمان به یک بعد دیگه باز بشه

    و از همین رو با تغییر دیدگاه نسبت به مفهوم گرانش به راحتی میشه فهمید :

    اولا : اگه بخواهیم راهی برایه سفر در زمان در فضا باز کنیم باید بتونیم میدان هایه الکترومغناطیسی رو بصورت طولی تولید کنیم !

    ((یعنی دقیقا همان اتفاقی که در مناطقی بر رویه کره زمین مانند مثلث برمودا و مثلث اژدها می افتد و کشتی ها و هوا پیماها ناپدید میشوند بدون هیچ اثری و گذر زمان کند میشود و کشش گرانشی ایجاد میشود و دستگاه هایه الکترونیکی از کار می افتند ! ))
    یعنی یک میدان گردابی یا مارپیچی !

    دوما : میدان الکترو مغناطیسی که به صورت طولی تولید شود نیز امواج الکترو مغناطیسی تولید میکند که آن هم طولی خواهند بود !
    یعنی با منتشر کردن امواج الکترومغناطیسی طولی هم میتوان بر گرانش اثر گذاشت و همچنین در زمان سفر کرد !

    بنا بر این در یک توصیف کلی باید گفت میدان ها و امواج الکترو مغناطیسی طولی اساسا بر گرانش و فضا زمان اثر کاملا مستقیم میذارند !

    چون گرانش یا همان انحنایه فضا زمان در حقیقت خود موج طولی الکترومغناطیس هستش !

    نتیجه کلی تر :
    گرانش و میدان هایه الکترو مغناطیس و امواج الکترومغناطیس و انرژی و جرم و بطور کلی تمامی نیرو ها چیزی نیستند جز خوده انحنایه فضا و زمان !
    که این موضوع در نظریه نسبیت پیش بینی شده است !

    به همین دلیل انیشتین در اواخر عمر خود بخاطر نتیجه گیری هایه عجیب از نظریه نسبیت سعی داشت نظریه نسبیت را کامل تر کند و به یک تئوری همه چیز ((تئوری میدان واحد یا وحدت ))که بتواند روابط بین تمامی نیروهایه طبیعت را در قالب یک نظریه کلی تر توضیح دهد نیز دست یابد …
    ولی موفق نشد…

    خب

    از وقتی با این موضع آشنا شدم که میدان هایه طولی الکترومغناطیسی وجود دارند نیز سعی کردم به دنبال درک این موضوع و پی بردن به راز تولید چنین میدان هایی باشم

    تا کنون مرحله پیشرفت زیادی رو در این زمینه پشت سر گذاشتم و تقریبا در یک مدت ۲ ساله تونستم درکش کنم و در عمل تا حدودی زیادی پیش رفتم یعنی مهمترین قسمت تحقیقاتم در همین دوسال آخر اتفاق افتاده
    فقط کمی به گذاشتن وقت نیاز دارم تا دست به آزمایش بزنم
    چون بیشتر وقتمو در ابتدایه این قضیه باید اول صرف درک میدان هایه الکترو مغناطیسی میکردم

    اما در خصوص تکنولوژی سفر در زمان باید یه نکته مهم رو خدمتتون عرض کنم

    روش میدانی برایه سفر در زمان روش مناسبی نیست
    یعنی استفاده از خود میدان الکترومغناطیسی طولی برایه شکاف فضا و زمان روش به درد بخوری نیست

    البته نه اینکه نشه با اون در زمان سفر کرد بلکه به این دلیل که با این روش درست مثل فیلم هایه علمی تخیلی ما عملا باید یک ماشین زمان بسازیم و در داخل اون وارد بشیم !

    بنا بر این نمیشه یک ماشین زمان ساخت که بشه اون رو تو دستمون یا جیبمون با خودمون هر کجا دلمون میخواد ببریم و حمل کنیم
    به عبارتی روش میدانی تنها بدیش همینه ولی در عوض برایه ضد گرانش مناسبه !
    چون من خودم همیشه دوست داشتم یه ماشین زمان داشته باشم که بشه مثل یک گوشی موبایل اونو با خودم حمل کنم

    و بلاخره بعد از سا لها دارم به رازش پی میبرم

    بنا بر این نوع اصلی ماشین زمان که نه فقط میتونه مارو به گذشته و آینده ببره بلکه میشه با اون در فضا مسافتهایه کیهانی رو فقط در کسری از ثانیه طی کرد !

    این نوع تکنولوژی که همون امواج طولی الکترو مغناطیس هست و در فیزیک کوانتومی بخاطر ناشناخته بودن ماهیتش تا قبل از این با چند اسم مختلف به نام هایه (( انرژی منفی یا انرژی خلا یا انرژی نقطه صفر یا انرژی درخشنده یا انرژی رسوبی یا انرژی اسکالر (نرده ای) )) میشناختنش و البته هنوز هم خیلی از فیزیکدان ها به وجودش شک دارند نیز

    در حقیقت چیزی نیست جز نوعی انرژی برق ! !

    که اولین بار بصورت کاملا تجربی و کاملا اتفاقی در سال ۱۸۹۵ میلادی توسط یک مهندس برق و مکانیک نابغه به نام نیکلاس تسلا ((مخترع صربستانی و کاشف جریان متناوب برق و رقیب توماس ادیسون )) کشف شد !

    اما تسلا تا زمان مرگش راز این انرژی رو لو نداد تا بلا خره بعد از مرگش مقامات دولت آمریکا تمام دست نوشته ها و مقالاتش رو تصرف کردند واین راز از دسترس عموم به دور ماند .

    این انرژی که دارایه یک درخشندگی خاص هستش و نور اون همانند وقتی که رعد و برق در آسمان زده میشه و به یک باره همه جا روشن میشه عمل میکنه اما هیچ آسیبی و یا شوکی مانند جریان برق به ما وارد نمیکنه چون اساسا نوع موج اون متفاوته !

    خب بیشتر از این تا زمانی که خودم اینو کشفش نکنم هیچ توضیح اضافه تری نمیدم بهتون چون پررو میشین خخخخخ
    شوخی کردم خخخخ

    من به شخصه با جدیت تمام قصد دارم این انرژی رو کشفش کنم چون اساسا زندگی بشر رو تغییر
    خواهد داد .
    و اصلا جدا از موضوع سفر در زمان همان طور که گفتم قابلیت تله پورت ((جابه جایی در فضایه غیر مادی)) کردنش رو به چشم خودم در بعضی از ویدیو هایه واقعی دیدم
    با وجود این انرژی که یک نوع انرژی برق هستش فقط با تخلیه اون میتونین در کسری از ثانیه به مسافرت در فضا و زمان بپردازین و به وسایل نقلیه ای مانند هواپیما و قطار و ماشین و موتور و فضا پیما نیازی نیست فقط کافیه تا یک بشمارین بعد غیب میشین از هر کجا که بخواین میتونین سر در بیارین و هیچ مانع دیواری هم معنی نداره ! !
    و بخاطر همین هستش که مقامات دولتی خیلی از کشور ها اجازه نمیدن چنین تکنولوژی به دست مردم بیفته
    چون اولا : ضرر مادی میکنند ! ((دیگه کسی پول مفت به خرید وسایل نقلیه و سوخت هایی مثل بنزین نمیده و شرکت هایه دولتی و سرمایه دار ها ضرر میکنند !
    دوما : امنیت جامعه به خطر میفته !
    البته اگه مردم جنبه داشته باشند هیچ خطری زندگی مردم رو تهدید نمیکنه

    حال برایه نمونه اگه میخواین اون انرژی رو در یک ویدیو ببینین

    پس اون ویدیو که درباره نجات موتور سوار توسط روح در سایت آپارات هستش رو دانلود کنین
    البته چند تا ویدیو دیگه هم داشتم که پاکشون کردم ولی اگه خوب تو سایت آپارات بگردین نمونه هایه کمیاب دیگه ای هم هستش
    مثلا غیب شدن بشقاب پرنده ها !
    چون بشقاب پرنده ها یا همون موجودات فضایی با همین تکنولوژی به کره زمین میان

    اونا از چند کهکشان دور تر از ما فقط با یک تخلیه انرژی بلافاصله از هر کجایه جهان که بخوان سر در میارند و این هم یکی از دلایلی هستش که مقامات دولتی کشور هایه مختلف از جمله آمریکا اینقدر سعی در انکار موضوعاتی مانند بشقاب پرنده ها و سفر در زمان و مثلث برمودا دارند !

    خب دوستان عزیز خسته نباشین سرتونو درد آوردم ببخشید ….. ولی خواستم یه توضیح جدید و تازه که در هیچ کجایه حتی مقالات اینترنتی انصافا تا این حد دقیق نه در سایت هایه ایرانی و نه خارجی وجود نداره بدم

    هر سوالی درباره این موضوعات داشتین این شماره موبایل من رو در تلگرام جستجو کنین و از طریق تلگرام با من ارتباط برقرار کنین !

    خوشحال میشم نظراتتونو بشنوم …..

    شماره موبایل من برایه ارتباط از طریق تلگرام : ۰۹۳۰۴۶۸۹۹۷۷

    البته پیامک برایه برقراری ارتباط هم دادین اشکال نداره ولی پیامک وقت زیادی رو میگیره و نمیشه پاسخ داد به خاطر همین لطفا از طریق تلگرام تماس بگیرین ممنون
    ایمیل من که البته فقط برایه روز مبادا میذارمش : nesbiatchat@gmail.com

    براتون آرزویه موفقیت میکنم در هر کجایه این کره خاکی

    توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود

    1. خيلي ساده توضيح بدم سفر به گذشته و اينده به هيچ عنوان امكان نداره زيرا فرض كنيم شما در تهران به گذشته مثلا 1000 سال قبل سفر كرديد در صورتي كه خيابانها و منازل فرق دارد پس خانه ها و خيابانهاي حال چه ميشود انها چطور به 1000 سال قبل برميگردند ؟ يا شما بعد از رفتن به گذشته اجداد خود را به قتل ميرسانديد ايا باز هم الان وجود داشتيد؟ در ضمن حتي هزاران سال ديگر هم امكان سفر به گذشته فراهم نخواهد شد زيرا اگر فراهم ميشد الان بايد ما مهماناني از اينده داشته باشيم كه نداريم و هزاران دليل ديگر

      1. سلام

        خب این نشون میده که سطح معلومات شما صفر هستش و اصلا از قوانین جهان هستی هیچی نمیدونین
        البته بهتون برنخوره قصد من جسارت نیست

        ولی قوانینی وجود داره در علم فیزیک که نشون میده درک ما از جهان هستی کاملا کودکانه هستش

        و درباره این تناقض من حتی تو یکی از نظرات به آقایه حسین ho3in توضیح دادمش اگه بخونید متوجه میشن که چرا باید سفر در زمان امکان پذیر باشه

        1. هست، چون بنده در آن سفر کردم. درون اتاق کوچک خود، بدون هیچ ماشینی. راحت و بدون درد روح از جسم جدا شد و…

    1. سلام خدمت دوستان عزیز

      بیشتر از 7 سال هستش که درباره سفر در زمان و موضوعاتی دیگر نظیر بشقاب پرنده ها و مثلث برمودا تحقیق میکنم

      نتیجه اینکه: بله سفر در زمان امکان پذیر هستش !

      بطور خلاصه بگم :

      انیشتین در نظریه نسبیت پس از توصیف ماهیت نیرویه گرانش به عنوان انحنایه فضا و زمان توسط جرم و انرژی نیز سعی داشت در تئوری به این راز پی ببره که چه ارتباطی بین نیرویه گرانشی ((جاذبه)) با سایر نیروها نظیر الکترو مغناطیس وجود داره ……

      یعنی اینکه مثلا چطور میشه توسط نیروهایه الکترو مغناطیسی بر نیرویه گرانش غلبه کرد و یک سیستم ضد گرانشی ساخت و یا مثلا راهی برایه ایجاد یک تونل فضا زمانی برایه سفر در زمان ایجاد کرد ! …….

      اما به هیچ وجه موفق نشد ……

      و دلیل این موضوع این بود که ماهیت نیرویه گرانش به خوبی درک نشده بود !

      و در نتیجه باعث انتقاداتی از جانب دیگر فیزیکدانها به شخص انیشتین مبنی بر ناتوانی نظریه نسبیت در توضیح گرانش شد !

      آقایه انیشتین در پاسخ به فیزیک دان ها اینطوری یک جواب دندان شکن داد :

      انیشتین :
      من در نظریه نسبی هیچ توصیفی از واقعیت فیزیکی نمیبینم ! ! …..بلکه نسبیت اساسا
      ارتباطی که ما بین دو یا چند دیدگاه از یک واقعیت مشترک وجود دارد را به ما نشان میدهد ! ! درست همانطور که ما امروزه به گرانش به عنوان انحنایه فضا و زمان نگاه میکنیم…. اما در آینده ممکن است درباره ماهیت گرانش به عنوان اثرات میدان هایی که در سراسر فضا وجود دارد نگریده شود ! ! .

      بنابر اصل نسبیت خاص انیشتین قوانین فیزیک در همه جایه جهان یکسان هستند !
      و تنها تفاوت در دیدگاه هایه متفاوت هست که وجود دارد !

      و به همین دلیل قوانین نظریه نسبیت بر مبنایه یک اصل برابری بنا شده و اعتقاد داره که ما نسبت به هر پدیده میتوانیم از دیدگاه هایه گوناگون به آن بنگریم بدون اینکه در اصل قضیه خطایی ایجاد شود !

      البته به شرط اینکه درست بنگریم !

      خب بگذریم …..

      نتیجه تمام این حرفا این شد که به مدت یک قرن ما تنها درکی که از گرانش داشته باشیم این باشه که گرانش انحنایه فضا و زمان هستش …..

      اما حالا بعد از یک قرن یکی دیگه از پیش بینی هایه انیشتین درست از آب در اومده !
      یعنی اینکه میشه به پدیده ها از دیدگاه هایه مختلف نگاه کرد بدون اینکه در اصل قضیه خطایی ایجاد بشه ! !

      معادلات نظریه الکترومغناطیس ماکسول پیش بینی میکنه که میدان هایه الکترو مغناطیسی نه فقط به صورت ((عرضی ))بلکه به صورت ((طولی )) هم قابل تولید هستند ! !

      1 _ میدان هایه عرضی

      2 _ میدان هایه طولی

      اما وجود نوع دوم این میدان ها یعنی نوع طولی برایه خود ماکسول هم باور نکردنی بود و اون رو فقط یک احتمال ریاضی میدونست نه یک واقعیت !

      و در اینجا دو تا نکته جالب وجود داره اونم اینه که:

      اولا انیشتین با تفکر عمیق رو نظریه الکترو مغناطیس ماکسول تونست به نظریه نسبیت دست پیدا کنه !

      دوما در معادلات نظریه نسبیت امکان سفر در زمان پیش بینی شده بود و این برایه انیشتین باور نکردنی بود و سفر در زمان رو فقط یک احتمال ریاضی میدونست نه یک واقعیت !

      و حال امروزه فیزیک دان ها پس از حدود یک قرن به این حقیقت پی پردند که ماهیت نیرویه گرانش علاوه بر اینکه انحانیه فضا و زمان هستش نیز بلکه یک موج الکترو مغناطیسی از ((نوع طولی)) نیز هست !

      و این دقیقا یعنی همان دیدگاه نسبیت گرایی انیشتین !

      بنا بر این همانطور که نظریه نسبیت به ما میگه برایه سفر در زمان باید فضا رو از نظر هندسی تغییر شکل داد تا راهی برایه سفر در زمان به یک بعد دیگه باز بشه

      و از همین رو با تغییر دیدگاه نسبت به مفهوم گرانش به راحتی میشه فهمید

      اولا : اگه بخواهیم راهی برایه سفر در زمان در فضا باز کنیم باید بتونیم میدان هایه الکترومغناطیسی رو بصورت طولی تولید کنیم !

      ((یعنی دقیقا همان اتفاقی که در مناطقی بر رویه کره زمین مانند مثلث برمودا و مثلث اژدها می افتد و کشتی ها و هوا پیماها ناپدید میشوند بدون هیچ اثری و گذر زمان کند میشود و کشش گرانشی ایجاد میشود و دستگاه هایه الکترونیکی از کار می افتند ! ))
      یعنی یک میدان گردابی یا مارپیچی !

      دوما : میدان الکترو مغناطیسی که به صورت طولی تولید شود نیز امواج الکترو مغناطیسی تولید میکند که آن هم طولی خواهند بود !
      یعنی با منتشر کردن امواج الکترومغناطیسی طولی هم میتوان بر گرانش اثر گذاشت و همچنین در زمان سفر کرد !

      بنا بر این در یک توصیف کلی باید گفت میدان ها و امواج الکترو مغناطیسی طولی اساسا بر گرانش و فضا زمان اثر کاملا مستقیم میذارند

      چون گرانش یا همان انحنایه فضا زمان در حقیقت خود موج طولی الکترومغناطیس هستش !

      نتیجه کلی تر :
      گرانش و میدان هایه الکترو مغناطیس و امواج الکترومغناطیس و انرژی و جرم و بطور کلی تمامی نیرو ها چیزی نیستند جز خوده انحنایه فضا و زمان !
      که این موضوع در نظریه نسبیت پیش بینی شده است !

      به همین دلیل انیشتین در اواخر عمر خود بخاطر نتیجه گیری هایه عجیب از نظریه نسبیت سعی داشت نظریه نسبیت را کامل تر کند و به یک تئوری همه چیز ((تئوری میدان واحد یا وحدت ))که بتواند روابطی بین تمامی نیروهایه طبیعت را در قالب یک نظریه کلی تر توضیح دهد نیز دست یابد …
      ولی موفق نشد…

      خب

      از وقتی با این موضع آشنا شدم که میدان هایه طولی الکترومغناطیسی وجود دارند نیز سعی کردم به دنبال درک این موضوع و پی بردن به راز تولید چنین میدان هایی باشم

      تا کنون مرحله پیشرفت زیادی رو در این زمینه پشت سر گذاشتم و تقریبا در یک مدت 2 ساله تونستم درکش کنم و در عمل تا حدودی زیادی پیش رفتم یعنی مهمترین قسمت تحقیقاتم در همین دوسال آخر اتفاق افتاده
      فقط کمی به گذاشتن وقت نیاز دارم تا دست به آزمایش بزنم
      چون بیشتر وقتمو در ابتدایه این قضیه باید اول صرف درک میدان هایه الکترو مغناطیسی میکردم

      اما در خصوص تکنولوژی سفر در زمان باید یه نکته مهم رو خدمتتون عرض کنم

      روش میدانی برایه سفر در زمان روش مناسبی نیست
      یعنی استفاده از خود میدان الکترومغناطیسی طولی برایه شکاف فضا و زمان روش به درد بخوری نیست

      البته نه اینکه نشه با اون در زمان سفر کرد بلکه به این دلیل که با این روش درست مثل فیلم هایه علمی تخیلی ما عملا باید یک ماشین زمان بسازیم و در داخل اون وارد بشیم !

      بنا بر این نمیشه یک ماشین زمان ساخت که بشه اون رو تو دستمون یا جیبمون با خودمون هر کجا دلمون میخواد ببریم و حمل کنیم
      به عبارتی روش میدانی تنها بدیش همینه ولی در عوض برایه ضد گرانش مناسبه !
      چون من خودم همیشه دوست داشتم یه ماشین زمان داشته باشم که بشه مثل یک گوشی مکوبایل اونو با خودم حمل کنم

      و بلاخره بعد از سا لها دارم به رازش پی میبرم

      بنا بر این نوع اصلی ماشین زمان که نه فقط میتونه مارو به گذشته و آینده ببره بلکه میشه با اون در فضا مسافتهایه کیهانی رو فقط در کسری از ثانیه طی کرد !

      این نوع تکنولوژی که همون امواج طولی الکترو مغناطیس هست و در فیزیک کوانتومی بخاطر ناشناخته بودن ماهیتش تا قبل از این با چند اسم مختلف به نام هایه (( انرژی منفی یا انرژی خلا یا انرژی نقطه صفر یا انرژی درخشنده یا انرژی رسوبی یا انرژی اسکالر (نرده ای) )) میشناختنش و البته هنوز هم خیلی از فیزیکدان ها به وجودش شک دارند نیز

      در حقیقت چیزی نیست جز نوعی انرژی برق ! !

      که اولین بار بصورت کاملا تجربی و کاملا اتفاقی در سال 1895 میلادی توسط یک مهندس برق و مکانیک نابغه به نام نیکلاس تسلا ((مخترع صربستانی و کاشف جریان متناوب برق و رقیب توماس ادیسون )) کشف شد !

      اما تسلا تا زمان مرگش راز این انرژی رو لو نداد تا بلا خره بعد از مرگش مقامات دولت آمریکا تمام دست نوشته ها و مقالاتش رو تصرف کردند واین راز از دسترس عموم به دور ماند .

      این انرژی که دارایه یک درخشندگی خاص هستش وو نور اون همانند وقتی که رعد و برق در آسمان زده میشه و به یک باره همه جا روشن میشه عمل میکنه اما هیچ آسیبی و یا شوکی مانند جریان برق به ما وارد نمیکنه چون اساسا نوع موج اون متفاوته !

      خب بیشتر از این تا زمانی که خودم اینو کشفش نکنم هیچ توضیح اضافه تری نمیدم بهتون چون پررو میشین خخخخخ
      شوخی کردم خخخخ

      من به شخصه با جدیت تمام قصد دارم این انرژی رو کشفش کنم چون اساسا زندگی بشر رو تغییر
      خواهد داد .
      و اصلا جدا از موضوع سفر در زمان همان طور که گفتم قابلیت تله پورت ((جابه جایی در فضایه غیر مادی)) کردنش رو به چشم خودم در بعضی از ویدیو هایه واقعی دیدم
      با وجود این انرژی که یک نوع انرژی برق هستش فقط با تخلیه اون میتونین در کسری از ثانیه به مسافرت در فضا و زمان بپردازین و به وسایل نقلیه ای مانند هواپیما و قطار و ماشین و موتور و فضا پیما نیازی نیست فقط کافیه تا یک بشمارین بعد غیب میشین از هر کجا که بخواین میتونین سر در بیارین و هیچ مانع دیواری هم معنی نداره ! !
      و بخاطر همین هستش که مقامات دولتی خیلی از کشور ها اجازه نمیدن چنین تکنولوژی به دست مردم بیفته
      چون اولا : ضرر مادی میکنند ! ((دیگه کسی پول مفت به خرید وسایل نقلیه و سوخت هایی مثل بنزین نمیده و شرکت هایه دولتی و سرمایه دار ها ضرر میکنند !
      دوما : امنیت جامعه به خطر میفته !
      البته اگه مردم جنبه داشته باشند هیچ خطری زندگی مردم رو تهدید نمیکنه

      حال برایه نمونه اگه میخواین اون انرژی رو در یک ویدیو ببینین

      پس اون ویدیو که درباره نجات موتور سوار توسط روح در سایت آپارات هستش رو دانلود کنین
      البته چند تا ویدیو دیگه هم داشتم که پاکشون کردم ولی اگه خوب تو سایت آپارات بگردین نمونه هایه کمیاب دیگه ای هم هستش
      مثلا غیب شدن بشقاب پرنده ها !
      چون بشقاب پرنده ها یا همون موجودات فضایی با همین تکنولوژی به کره زمین میان

      اونا از چند کهکشان دور تر از ما فقط با یک تخلیه انرژی بلافاصله از هر کجایه جهان که بخوان سر در میارند و این هم یکی از دلایلی هستش که مقامات دولتی کشور هایه مختلف از جمله آمریکا اینقدر سعی در انکار موضوعاتی مانند بشقاب پرنده ها و سفر در زمان و مثلث برمودا دارند !

      خب دوستان عزیز خسته نباشین سرتونو درد آوردم ببخشید ….. ولی خواستم یه توضیح جدید و تازه که در هیچ کجایه حتی مقالات اینترنتی انصافا تا این حد دقیق نه در سایت هایه ایرانی و نه خارجی وجود نداره بدم

      هر سوالی درباره این موضوعات داشتین این شماره موبایل من رو در تلگرام جستجو کنین و از طریق تلگرام با من ارتباط برقرار کنین !

      خوشحال میشم نظراتتونو بشنوم …..

      شماره موبایل من برایه ارتباط از طریق تلگرام : 09304689977

      البته پیامک برایه برقراری ارتباط هم دادین اشکال نداره ولی پیامک وقت زیادی رو میگیره و نمیشه پاسخ داد به خاطر همین از لطفا طریق تلگرام تماس بگیرین ممنون
      ایمیل من که البته فقط برایه روز مبادا میذارمش : nesbiatchat@gmail.com

      براتون آرزویه موفقیت میکنم در هر کجایه این کره خاکی

      توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود

  26. من خيلي دوس دارم به گذشته برگردم چون ادم ميتونه جلو خيلي از اتفاق هارو بگيره من كه واقعا ارزو دارم به گذشته برگردم ولي ميدونم امكان نداره اي كاااااش ميشد فقط به دوسال پيش برگردم

  27. سلام پیشنهاد میکنم به دوستان علاقه مند به این موضوع مینی سریال جدید زیر رو تماشا کنن.8 قسمته…به نظر من اخر سریال (سریال علمی نیست) میفهمید که چقدر سنگینه این موضوع…اسم سریال یه تاریخه:
    “11.22.64”

  28. با سلام
    اگر به گفته های چند انسان که بعد از مرگ 2 دقیقه ای دوباره به خواست خدا به این جهان برگشته اند توجه کنید به حقیقت این موضوع که امکان مرور گذشته فرد در زمانی کدر حال مرگ است در انسان وجود داره پی خواهید برد ..پس بدونید که همه چیز در کل جهان هستی و کیهان مثل یک فیلم ضبط میشه ..پس میشه قبل از مرگ هم به گذشته رفته با توجه به موارد اثبات شده فقط باید خلقش کرد….

  29. زمان مثل یه روده که جریان داره حال فقط کافیه برای برگشت به گذشته خلاف این جریان پارو بزنید ویا برای دیدن اینده سریع ترازاین جریان حرکت کنید اماهمواره درامتداد این جریان میشه حرکت کرداماسوال اینه که چطور وچگونه؟خب یه راهش سیاهچاله است اماهمه نمیتونن برن توسیاهچاله وریسکش خیلی بالاست.اما یه راه منطقی که اتفاقا به صورت عملی درامد وتوسط نیروی دریایی امریکا مخفی شد بااستفاده از ژنراتورهای قوی وتولیدمیدان مغناطیس بسیارقوی ومسایل فنی مربوطه است این کارتوسط مهندس بسیارباهوشی به نام نیکلا تسلا درجزیزه فیلادلفیاوبه کمک نیروی دریایی امریکا رخ داد وچون کشتی ومردم محوشدن این حادثه مخفی ماند.پس اینقدرها هم پیچیده نیس سفردرزمان وقطعا امکان داره وکسایی که منکرن فقط یه عده افراطی وسبک ذهن اند.منتظرعلامت تاریکی باشید…

  30. من به بعد دوم کاری ندارم به نظر من سفر به اینده باطله چون چطور ممکنه وقتی هنوز اینده ای یه وجود نیومده پس چطر میشه این کارو کرد ولی اگه هم وجود داشته باشه یه ربط خیلی زیادی به زمان موازی داره ولی اینا همش فرزیست وما تا به اون نرسیم هیچ ارز شی نداره.

  31. خب :)…با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوستان…من تقریبا یکساله درمورد سفر به زمان تحقیق کردم و فیلمای زیادی درمورد سفر در زمان خوندم..و باید بگم که همشون دروغه…چون جهان بر اساس علت و معلول … شاید باور نکنید ولی نامحدود سیر زمانی وجود یعنی سال ۲۰۵۰ یا ۳۰۰۰ یا هر سالی توی یک سیر زمانی دیگه در حال گذره یعنی آیندمون که این یعنی توی اوون سیر زمانی یعنی آینده هنوز سفر در زمان رو کشف نکردن..اگر کشف کرده بودن حتما یکنفرو میفرستادن به زمان ما که بیاد و بهمون بگه که سفر در زمان ممکنه اطلاعات و فلسفه سفر در زمان و بهمون نشون بده …پس به چی میرسیم . به این میرسیم که سفر در زمان ممکن نیست..خب این موضوع تموم. ولی من یک نظریه دارم دانشمندان گفتن که ذهن انسان اگر درصد استفاده از اون به ۱۰۰٪ برسه استغفراله تبدیل به خدا میشه یعنی قابلیت کنترل همه چیزو داره . دوستانی که فیلم لوسی رو دیده باشن میدونن من چی میگم خب این مقدمه نظریه ام بود حالا میریم سراق خود نظریه ام : من خودم ی روز این کارو انجام میدم اینی که میخوام بگم : اول باید یک مکانی پیدا کنید که با گذشت زمان تغییری نکرده باشه ی خانه ی خیلی قدیمی کفایت میکنه…دوم : در اون مکان نباید هیچ وسیله ایی مربوط به این زمان وجود داشته باشه چون زمان خیلی پدیده ی ظریفیه با کوچک ترین اشتباه همه چیز به هم می ریزه ..سوم : استفاده از حداقل درصد مغز .. ی دارویی هست بهتره بگم مواد مخدر که این امکان رو میده که از ۲۰٪ مغز استفاده کرد ..این مرحله مثل یک هیپنوتیزم عمل میکنه مکان باید خلوت باشه و در آرامش کامل باشید..چهارم : بعد از این مراحل باید متمرکز بشید روی اون زمانی کی میخوایید برید بعد با خودتون تاریخ و تکرار میکند…در ضمن برای انجام هر کاری باید با عشق و یقین و برای یک کار خیلی مهم باشه مثلا نجات دادن یکی از اعضای خانواده یا دوستان از مرگ ..یا عشق و علاقه واقعی به یکنفر در اون زمان …ممنونم که سخنان من و خوندید …خواهش میکنم نظرمو بزار ادمین سایت.بازم ممنون

    1. سلام،میشه منو راهنمایی کنی ،حاظرم هر کاری بکنم که برگردم به 2هفته قبل که عشقمو از دست دادم .خواهش میکنم???

    2. سلام

      دوست عزیز خدمت شما عرض شود که اگه قرار باشه با یک نگاه ظاهری به جهان و بدون هیچ تحقیق و تفکری در موردش قضاوت کرد که دیگه همه انیشتین بودند !

      باید خدمتتون عرض کنم که سفر در زمان کاملا امکان پذیره و حتی خیلی ساده تر از این نظریاتی که تو مقاله ها دربارش مینویسند امکان پذیره !

      دوما برایه اینکه چرا سفر در زمان امکان پذیره باید به دو تا نکته اساسی که فقط با درک نظریه نسبیت و مکانیک کوانتومی و همچنین قضیه ریاضی کورت گودل امکان پذیره اشاره کنم :

      1_ وجود جهان هایه موازی که تقریبا تو هر مقاله ای دربارش نوشتند !

      اما اگه وجود جهان هایه موازی از نظر شما غیر ممکن هستش و یا فکر میکنین فقط یک نظریه هستش
      پس من از روش اساسی تر و اصلی تر که کاملا با دانش فیزیک وهم چنین با ریاضی به اثبات رسیده به شما عرض میکنم

      یعنی هم تجربه فیزیکی تاییدش میکنه و هم تئوری ریاضی

      2 _ اونم اینه که طبق نظریه نسبیت انیشتین و مکانیک کوانتومی و از همه مهمتر(( قضیه ریاضی ناتمامیت کورت گودل)) پدیده ها اساسا بدون وجود یکدیگر معنا و مفهومی ندارند و اصلا نمیتونند خودشونو در درون خودشون معنی کنند و یا وجود داشته باشند !
      یک مثال برایه درک این موضوع اینه که مثلا نمیشه به یک شخص که اصلا ازدواج نکرده و هیچ فرزندی هم نداره بهش مفهوم پدر رو نسبت داد

      پدر بودن یک مفهومی هستش که ما بین دو شخص معنی پیدا میکنه یعنی نمیشه یک شخص این ویژگی رو به تنهایی و بدون ارتباط با یک شخص دیگه به یدک بکشه !

      بنابر این در یک جمله خلاصه اساسی ترین مفهوم که تا کنون علم فیزیک و ریاضی برایه ما از درک جهان هستی و هر آن چه که هست و نیست به ما میده اینه که هر پدیده ما بین دو پدیده دیگر مفهوم و معنا و وجود پیدا میکند و این در مورد همه چیز صادق است

      بنا بر این اصلا چیزی به نام قانون علیت یا همون علت و معلول وجود نداره !

      که مکانیک کوانتومی هم همین نظر رو داره یعنی نقض توهمی به نام علت و معلول !

      ما چون عادت کردیم هر چیزی رو از اول زندگی دارایه یک علت میبینیم که این علت در زمانی گذشته برایه اون وجود داشته نیز همین تصور غلط رو به خود جهان هستی نسبت میدیم و فکر میکنیم که جهان رو کسی باید خلق کرده باشه

      همانطور که ذهن ما بخاطر افتادن و سقوط اشیا به سمت زمین مفهومی رو به نام بالا و پایین اختراع کرده نیز

      ذهن ما بخاطر گذر عمر و پیر شدنمون و دیدن تغییرات در جهان نیز مفهومی به نام گذشته و آینده و حال رو اختراع کرده

      بنا بر این اساسا زمان یک توهم است !

      و همه جهت ها ساخته ذهن خود ما می باشد !

      و به همین دلیل نسبیت میگه که همه چیز نسبی هستش و به دیدگاه بستگی دارد !
      و این در صورتیه که علم به ما میگه خلق کردن فقط برایه ذهن معنی داره و ذهن خودش نمیتونه به تنهایی معنی داشته باشه !
      این نتیجه ای هست که از هر سه نظریه یعنی کوانتوم و نسبیت و قضیه ریاضی گودل که اثبات هم شده در میاد
      که حتی برایه خود انیشتین هم غیر قابل قبول و باور بود و دلیل اصلی اختلافش با کوانتوم نیز همین بود

      اگر چه که خود انیشتین نظریه نسبیت رو مطرح کرد ولی این دلیل نمیشه که هر کسی یک نظریه ای داد از تمام نتایجش آگاه باشه چون هیچ حد و اندازه ای برایه نتیجه یک عمل وجود نداره بنا بر این هیچ کسی هم نمیتونه بی نهایت رو پیش بینی کنه فقط تا حدودی میشه از تعدادی از نتایج یک عمل در ابتدا آگاه شد !

      کورت گودل دو قضیه ریاضی به نام ناتمامیت مطرح کرد :

      قضیه اول گودل میگه که : در هر نظام اصل موضوعی (نظریه) ریاضی تعدادی جملات (نتایج)«تصمیم ناپذیر» وجود دارند. بدین معنا که نه می‌توان آن‌ها را ثابت کرد و نه می‌توان آن‌ها را رد کرد.

      معنی این قضیه اینه که در ریاضی همیشه چیز هایی وجود دارند که نه میشه اونها رو از نظر ریاضی رد کرد و نه میشه اونها رو از نظر ریاضی اثبات کرد !

      مثلا در باره انتخاب ما میتونیم میلیارد ها انتخاب داشته باشیم ولی نمیشه بی نهایت انتخاب داشته باشیم !

      چون بی نهایت در ریاضی اثبات پذیر نیست !

      بنا بر این بی نهایت انتخاب در ریاضی نه اثبات پذیره و نه میشه اون رو رد کرد !

      قضیه دوم گودل میگه :
      یک معادله و یا یک مجموعه هر چقدر هم کامل باشه و حتی اگه بتونه همه قوانین و قضیه ها و نظریات ریاضی رو در درون خودش اثبات کنه نیز

      باز هم نخواد توانست خودش را در درون خودش اثبات کند !

      و اگه بخواد خودش رو اثبات کنه باید خودشو در درون یک معادله دیگه اثبات کنه !

      و به همین دلیل تا بی نهایت ادامه پیدا میکنه و نمیشه در ریاضی به یک معادله کامل دست پیدا کرد که همه چیزو توضیح بده

      این یعنی ریاضیات بی نهایت هستش !

      و بخاطر وابستگی بین ریاضی و فیزیک نیز فیزیک هم همین روال رو داره !

      یعنی علم بی نهایت هستش و همیشه چیز هایه جدید برایه یاد گرفتن وجود داره !

      اما حالا در مورد اینکه چه ربطی به موضوع سفر در زمان داشت باید بگم که :

      همون طور که گفتم علم فیزیک و ریاضی هر دو میگند که یک چیز نمیتونه خودشو در درون خودش ثابت کنه و به خودش معنی و وجود ببخشه

      و این شامل همه چیز ها میشه !

      مثلا وقتی ما وجود خودمون رو حس میکنیم در حقیقت وجود خودمون و تمامی احساسات و آگاهی ما چیزی نیست جز دنیایه اطرافمون

      بنا بر این ما خودمون رو حس نمیکنیم بلکه محیط اطراف رو حس میکنیم !

      و در نتیجه اگه محیط یا دنیایه اطرافمون وجود نداشت ما هم نمیتونستیم وجود و معنی پیدا کنیم و خودمون رو نیز خودمون حس کنیم !

      بنا بر این آگاهی که شامل احساسات و ذهن ما میشه نیز پدیده هایی نسبی هستند
      مثلا یک ذهن نمیتونه خودش به تنهایی وجود داشته باشه
      یعنی اگه قرار باشه یک ذهن وجود داشته باشه اجبارا باید یک ذهن دیگم وجود داشته باشه

      و یا اگه قراره یک حس وجود داشته باشه باید یک حس دیگم وجود داشته باشه

      یعنی ذهن پدیده ای هستش که ما بین دو موجود بی جان ایجاد میشه و هر دو دارایه ذهن میشند !

      و در مورد احساسات هم همینطور !

      این موضع شامل همه پدیده ها میشه

      به همین دلیل خیلی از فیزیک دان ها نتیجه گرفتند که اصلا خدا به اون شکلی که به ما گفته شده معنی نداره
      در نتیجه اصلا خدایه مطلق نه تنها وجود نداره بلکه اصلا چیزی به نام مطلق معنی نداره که بخواد وجود داشته باشه !

      بگذریم ….کار به این قسمت آخریش ندارم هر طور میلتونه !

      ولی در مورد سفر در زمان و جهان هایه موازی باید بگم که
      نسبیت و کوانتوم به ما میگند که همزمانی نسبی هستش و کلا ما دنیایه اطرافمون رو همزمان با رخ دادن پدیده ها مشاهده نمیکنیم بلکه یه اختلاف زمانی بین دیدگاه ناظر و رخ دادن پدیده وجود داره

      و این کلا شامل چشم و لامسه و بویایی و شنوایی و غیره و حتی خود ذهن ما نیز میشه !

      بنا بر این ذرات جهان همانند یک توپ پینگ پنگ دائما بین دو یا چند حالت در حال حرکت هستند !

      که شامل ذرات بدن ما هم میشه !

      پس در نتیجه این تصور که تقریبا همه مردم فکر میکنند ما هم اکنون وجود داریم و زنده هستیم و گذشته و آینده وجود ندارند کاملا غلطه !

      بلکه ذرات جهان بصورت یک چرخه دایره وارد در حال حرکت هستش و ما در مابین این قضیه قرار داریم !

      و فقط به خاطر اینکه چرخه اصلی جهان رو نمیبینیم و حس نمیکنیم این تصور غلط به ما دست داده که زمان وجود داره و از یک جهت به جهت دیگه رو به جلو در حال حرکت هستش !

      مثلا فرض کنین جهان هستی همانند یک فیلم دوربین و یا سی دی باشه !
      خب
      حالا فیلم رو مثلا در همون اوایل که شروع میشه نگه میداریم و میزنیم استپ !

      حالا با یک ساعت فرضی نیز زمان میگیریم که به مدت یک ساعت و یا اصلا یک میلیارد سال فیلم در حالت ثابت یا همون استپ باشه

      فرقی نمیکنه شما یک میلیارد سال فیلم رو رویه استپ نگه دارین یا یک ثانیه و یا یک سال و یا هرچی !
      ناظران درون جهان که یکیش خود ما انسان ها هستیم به هیچ وجه پس از اینکه فیلم رو (جهان هستی رو )
      از رویه حالت ثابت یا همون استپ برش داریم نمیتونند هیچ تغییری رو حس کنند !

      یعنی نمیتونند حس کنند که آیا اصلا برایه مدتی ثابت بودند و یا نبودند !

      دلیلشم اینه که تغییر در سطح کلی صورت پذیرفته !

      و به همین دلیل از اونجایی که وجود هر پدیده در درون یک پدیده دیگه اثبات میشه و تغییر و یا زمان هم یک نوع پدیده هستش نیز

      بدون وجود اثر و یا آثاری از هر نوع تغییری نیز نمیشه وجود اون تغییر رو حس کرد و یا تشخیص داد !

      بنا بر این اساسا نسبیت و کوانتوم و قضیه کورت گودل به ما یک نکته رو میگند :

      پدیده ها اساسا نمیتونند خودشون رو در درون خودشون اثبات و معنی کنند !

      در نتیجه : امکان تشخیص هر نوع تغییری برایه ناظرین چه در زمان و چه در مکان و چه در سرعت و یا شتاب و یا کلا هر چیزی فقط وابسته به مقایسه کردن یک پدیده با دیگر پدیده ها می باشد !

      غیر از مقایسه هیچ راه دیگه ای برایه تشخیص تغییرات وجود نداره !

      و اگر در مقایسه راهی وجود نداشته باشه که شخص ناظر (مثلا انسان ) بتونه تغییرات رو حس کنه و یا تشخیص بده نیز در این صورت راه دیگه ای هم وجود نداره که بشه تغییرات رو تشخیص داد !

      بنا بر این اگه یک توپ پینگ پنگ ذره بنیادی جهان باشه و دائما بین بی نهایت احتمالات در حال حرکت رفت و برگشت باشه نیز

      همین یک ذره به تنهایی مجموعه تمامی ذرات و ماده موجود در جهان رو تشکیل میده !

      و به همین میگن عدم قطعیت !

      یعنی ذرات و ماده جهان و بطور کلی جهان ها هیچ کدام هم زمان نیستند بلکه در لحظه ای که یک جهان وجود دارد یکی دیگر وجود ندارد !

      منظور اینجا نابودی جهان ها نیستش

      بلکه وجود خود جهان ها هستش

      بنا بر این بر طبق نظریه نسبیت این اصل یعنی اصل نسبی بودن همزمانی در نسبیت خاص که پذیرفته شده یکی از پایه هایه اساسی فیزیک هستش و نسبیت خاص با کوانتوم متحد شده و فقط نسبیت عام هستش که هنوز در تئوری متحد نشده !

      همزمانی به دیدگاه بستگی داره !

      ما توهم زدیم که همزمان با هم وجود داریم ! !

      این باورش سخته ولی کاملا با تجربه علم فیزیک سازگاره و بهترین تصوری بوده که تا کنون در دانش از درک جهان هستی داشتیم !

      بنا بر این هر وقت کسی میمیره مرگ اون فقط از دید ما و دید خودش معنی داره اما جهان اساسا ثابت هستش

      یعنی فقط دید گاه هستش که تغییر میکنه و جهان هیچ تغییری اساسا نمیکنه !

      البته میتونین تصور کنین که جهان تغییر میکنه ولی با سرعت بی نهایت تغییر میکنه و دارایه یک چرخه دایره وارد هستش

      که این تصور دومی بهتر و قابل درک تر هستش و من هم همینو قبول دارم !

      استیفن هاوکینگ گفت : سفر در زمان امری غیر منطقی است …

      مسافر زمان گفت : کدوم منطق ؟ ! …

      موفق باشین

    3. من در زمان سفر میکنم
      هم به گذشته رفتم هم به آینده.
      گذشته و آینده که چیزی نیست، من به یک کره‌ای ناشناخته سفر کردم. ساعتی بدون اکسیژن در زیر اقیانوس بودم. من راز مثلث برمودا را میدانم.
      چیزهایی دیدم که انسانها در خواب هم نمیبینند.

      1. سلام شما حتما با برکنفکنی روح انجام دادین این کارهارو ولی منظور ما سفری جسم و روح هر دو با هم در زمان هستش…سفری که بشه تغییر ایجاد کرد

        1. درود بر ندا
          اشتباه نکن
          در سفر در زمان جسم ثابت است و در حال میماند ولی این روح است که سفر میکند. اگر کسی بگوید که جسم در زمان سفر میکند بدان که دروغگویی بیش نیست.
          در سفر در زمان شما هیچ تغییری نمیتوانی انجام دهی ولی میتوانی گذشته و آینده را ببینی

      2. واقعا؟از طریق چشم سوم؟خوب مساله ای که اینجا مطرح بود ساختن ماشین زمانه که جسم و روح با هم میرن.که هنوزم ساخته نشده.اما اینکه فقط روح بره بله شدنیه.بسیاری از علما سفر در زمان داشتن و دارن.نمیدونم شما چقدر صحبتاتون واقعیت داره اما واقعا جالبه برام که تو کرات دیگه چخبر بوده ؟

        1. درود بر شما سارا
          شما با هیچ ماشینی نمیتوانید در زمان سفر کنید. وقتی که در زمان سفر میکنید جسم در زمان حال ثابت میماند. سفر در زمان فقط از طریق چشم سوم است.

  32. محشر بود.واقعا لذت بردم.من اینو برای ارائه ام لازم داشتم.خیلی جالب بود برام.دلم می خواد به ده سال اینده برم و ببینم که چه شکلی شدم

  33. خیلی دوست داشتم یه زمان قبل برگردم تا افسانه هارو دنبال کنم و ببینم واقعی هستن یا

    و یه کار دیگه میکنم سعی میکنم یه سامورایی شم برگردم خمخانه خوبه نه

    1. بعد از مرگ جسم در این دنیا میماند چون متعلق به مُلک است. روح به بعد دیگر میرود. شما در اینجا مکان دارید ولی زمان ندارید و در بعد بعدی نه مکان دارید و نه زمان.

      سعی کنید به تکامل برسید وگرنه باید انقدر بمیرید و زنده شود تا راهتان را کشف کنید.

  34. از نظر من اگر در آینده امکان سفر به گذشته امکان داشته باشه انسان نمی تونه به همین شکل فیزیکی این سفر را انجام بده و ممکنه به نوعی انرژی تبدیل بشه که فقط امکان مشاهد وقایع را داشته باشه نه تغییر آن را و حتی ممکنه با طیفی از نور که برای چشم انسان عادی آن محیط و زمان قابل رویت نباشد

    1. اگه اینجوری بود دیگه مردم خدا رو میخواستن چیکار ، دیگه از خدا کمک میخواستن خواهر گلم،اینو هم بدون که با اجازه ی خود خدا میتونی به آرزوت برسی،،،،،به امید دیدار

    2. شما میتوانید به گذشته و آینده سفر کنید ولی نمیتوانید گذشته را بسازید یا ویران کنید، ولی در آینده میتوانید آینده را ببینید

        1. درود بر شما
          یک را بزرگ به تو خواهم گفت
          هر آنچه را که میبینید و هر آنچه را که به چشم شما نمی ایند پوچ است.
          جهان هستی پوچ است.
          از درون شروع کن تا به تکامل برسی.
          تا خودت را پیدا کنی
          تا به پروردگار برسی
          به حقیقت که رسیدی عارف میشوی دیگر خود را درون آینه نمیبینی چون من و تویی وجود ندارد که آینه ای وجود داشته باشد.
          %98 مردم دنیا خوابند، باید بیدار شد.
          باید چشم را گشود.

  35. سلام،من که یقین دارم سفر درزمان وجود داره،اما معمولا سفر درزمان ب خواست خود ادم صورت نمیگیره،بعضی وقتا ک نمیدونم اسمشو چی بزارم بعضی اتفاقات طبیعی رخ میده ک باعث میشه ب گذشته یا اینده بری بدون اینکه متوجه بشی،ومثلا ی هفته در گذشته هستی اما وقتی برمیگردی،در زمان حال فقط1ثانیه توحضور نداشتی واقعا حیرت اوره،اما خب خیلی ها هم هستن ک باورنمیکنن برای همینم هست ک اینجور انسانها جرات نمیکنن ب کسی دراین مورد حرفی بزنن.

        1. باید قدم به قدم جلو رفت تا ببینم میتوانید به جلو بروید یا خبر.
          باید چند راز را بدانید
          راز اول:
          زمان وجود ندارد
          مکان وجود ندارد
          شما در جهان هستی نه زمان دارید نه مکان
          زمان را از زندگیتان بیرون بکشید
          قدم اول بیرون کشیدن زمان از زندگی است

  36. نه اصلا من تو خواب دیدم به گذشته سفر کردم زمان سلجوقیان خیلی خفه کننده بود سفر به آینده هیجان انگیزه

    1. حالا چون تو خواب دیدی دلیل نمیشه همونجوری بوده بعدشم سفر به گذشته فقط مخصوص به دوره سلجوقی نیست مثلا ادم میتونه بره کوروش کبیر رو ببینه(:

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *