این اپوزیسیون است؟

سرانجام پس از ماه‌ها گفت‌وگو و خبرهای ضد و نقیض از شکل‌گیری یک ائتلاف تازه سیاسی، «شورای حراست و ثبات افغانستان» رسماً اعلام موجودیت کرد. این شورا متشکل از افرادی است که در جریان جنگ علیه اشغال افغانستان فرماندهی نیروهای مجاهدین را بر عهده داشتند و در جریان جنگ‌های داخلی و پس از آن در یک و نیم دهه‌ی گذشته پس از حکومت طالبان نیز افراد تعیین کننده‌ی بوده‌اند.
شورای حراست و ثبات افغانستان در نخستین مراسم رسمی‌اش گفته‌ است که برای ایجاد اصلاحات و جلوگیری از فروپاشی نظام تلاش خواهد کرد. این شورا در نخستین مراسم رسمی خود از «سرنوشت» افغانستان ابراز نگرانی کرده و اعلام کرده است که در برابر سرنوشت افغانستان احساس مسئولیت می‌کند و نمی‌گذارد که افغانستان بار دیگر به بی‌ثباتی و هرج و مرج برود.
شورای حراست و ثبات افغانستان زمانی اعلام موجودیت کرده است که جایگاه یک اپوزیسیون قدرتمند در افغانستان خالی است و حکومت وحدت ملی نیز به گونه‌ی بی‌سابقه‌ در افکار عمومی شکست خورده و منفور است. از جانب دیگر این شورا زمانی اعلام موجودیت کرده است که بی‌ثباتی سیاسی و امنیتی در بالاترین حد خود پس از 15 سال گذشته رسیده و حکومت وحدت ملی در تأمین ثبات سیاسی و کاهش خطرات امنیتی شکست خورده است. طالبان بیشتر از هر زمان دیگر قدرتمندتر است، گفت‌وگوهای صلح تاهنوز هیچ نتیجه‌ی مثبتی برای افغانستان در پی نداشته است، حضور گروه دولت اسلامی (داعش) نیز هر روز پررنگ‌تر و خطر آن بیشتر می‌گردد.
اکنون پرسش اساسی این است که آیا این شورا می‌تواند اپوزیسیون قدرتمند و اصلاح‌گر برای افغانستان باشد؟ آیا این شورا می‌تواند در حفظ نظام و ثبات افغانستان کمک کند؟
یکم: موافقت‌نامه سیاسی حکومت وحدت ملی تشکیل اپوزیسیون رسمی را از مسئولیت‌های حکومت وحدت ملی شمرده و انتخاب رییس آن را نیز از امتیازات عبدالله عبدالله، رییس اجرائیه، دانسته است. اما اینک پس از یک سال و چند ماه به نظر می‌رسد که اشتباهات مسئولان حکومت وحدت ملی و نارضایتی گسترده‌ی مردمی این امکان را از حکومت وحدت ملی گرفته است که در پی تشکیل اپوزیسیون باشد. از این رو به نظر می‌رسد که نه غنی و نه عبدالله هیچ کدام در جایگاهی نیستند که در صدد تشکیل اپوزیسیون و یا مداخله در ترکیب اپوزیسیون باشند. اشتباهات مقام‌های حکومت وحدت ملی باعث شده است که در وضعیت بی‌ثبات کنونی آن‌ها به «شورای حراست و ثبات افغانستان» به‌عنوان اپوزیسیون مهر تأیید بزنند و کسی را به‌عنوان رییس اپوزیسیون تأیید کنند که این شورا برسر آن به توافق برسد. از این رو، این شورا توان بالقوه برای قرار گرفتن در جایگاه اپوزیسیون را دارد و به‌عنوان اپوزیسیون ابراز وجود خواهد کرد.
اما در عین حال، این شورا توانایی آوردن اصلاحات و تأمین اصلاحات در حکومت را نخواهد داشت. این شورا هرچند که ممکن است محور فشار گسترده‌ی مردمی برای مطرح کردن مطالبات سیاسی باشد، اما در آوردن اصلاحات توانایی چندانی نخواهد داشت. اکثریت اعضای شورا افراد آزموده شده در حکومتداری و سیاست‌ورزی اند. تجربه‌ی بر جا مانده از کارنامه‌ی سیاسی و حکومتداری این افراد نشان می‌دهد که این شورا هرچند که به‌عنوان اپوزیسیون شناخته خواهد شد، اما در تأمین اصلاحات در دوران حکومت وحدت ملی به‌دلیل تجربه‌ی نه چندان قابل دفاع خودشان و لجاجت رییس جمهور غنی ناکام خواهد بود.
دوم: وضعیت امنیتی در افغانستان به بدترین دوران خود رسیده است. قدرت طالبان، مداخله گسترده‌ی پاکستان، ظهور رو به رشد داعش، نارضایتی گسترده‌ی مردم، وضعیت بحرانی نیروهای امنیتی و کارشکنی گسترده‌ی افراد سیاسی در برابر حکومت وحدت ملی، این حکومت را به ناکارآمدی گسترده‌یی کشانده است. ادامه‌ی ناامنی‌های موجود، نارضایتی‌های مردمی و مداخلات سیاسی، این امکان را ایجاد کرده است که با یک حرکت گسترده و دوامدار حکومت وحدت ملی سقوط کند. مسئولان حکومت وحدت ملی و کارنامه این حکومت توانایی حفظ نظم و ثبات سیاسی را از دست داده‌اند. در این وضعیت، شورای حراست و ثبات افغانستان اگر به اهداف بزرگ‌اش که حفظ نظام است، وفادار باشد، در هم‌آهنگی و همکاری با حکومت می‌تواند جلو سقوط حکومت وحدت ملی و نظام را بگیرد.
اکثریت اعضای این شورا افرادی اند که بخشی از تحولات مهم در افغانستان را مدیریت کرده‌ و در تحولات بزرگ سیاسی و امنیتی در افغانستان نقش برجسته داشته‌اند. این شورا اگر متحد بماند، می‌تواند در حفظ نظام در افغانستان کمک کند و در یک همکاری رسمی و عقلانی می‌تواند از وقوع یک بحران احتمالی جلوگیری کند. هرچند که بخشی از مردم از اکثریت اعضای این شورا خاطرات خوشی ندارند، اما در عین حال منابع و محورهای قابل پسندتر و محبوب‌تر از اعضای این شورا نیز در افغانستان کم اند و هنوز محورها و منابع انسانی دیگری که از اعضای این شورا قابل اعتمادتر، محبوب‌تر، تأثیرگذارتر و قابل اتکا باشند، ابراز وجود نکرده‌اند. این خلا می‌تواند به این شورا کمک کند که در وضعیت شکننده‌ی کنونی از یک طرف نقطه‌ی اتکای مردم شود و از جانب دیگر به‌عنوان شورای تأثیرگذار بر روند‌های کلان امنیتی و سیاسی تأثیرگذار باشد.
شورای حراست و ثبات افغانستان یک تشکل تأثیرگذار بر روند‌های سیاسی و امنیتی خواهد بود. اما این شورا هم‌چنان غیر قابل پیش بینی است. هنوز هیچ اطمینان و اعتماد بر سر کارآیی این شورا وجود ندارد. مردم در عین حالی‌که از آینده‌ی نامعلوم شان می‌ترسند و از حکومت وحدت ملی بیزازند، در عین حال شک دارند که این شورا به بهبود زندگی و امنیت شان کمک کند.
از این رو با توجه به اشتباهات و عملکردهای رییس جمهور غنی که در بی‌ثباتی افغانستان نقش برجسته داشته است، تشکیل این شورا می‌تواند محور فشار سیاسی و منسجم بر حکومت وحدت ملی باشد. اما دوام و تأثیرگذاری این شورا منوط به این خواهد بود که این شورا چه‌قدر می‌تواند در دایره‌ی مطالبات سیاسی و برنامه‌های کلان و درازمدتش خواست‌های مردمی و ملی را طرح و پی‌گیری کند.