هادی دریابی
متأسفانه بسم ربالغاصبین الافغانیه!
همه میدانیم خدا واحد است. همین وحدانیت خدا باعث شده که خدا، خدای بندگان نیک باشد و نیز خدای غاصبین زمین در افغانستان. غصب در افغانستان پیشینهی طولانی دارد. همان مردک که در تاریخ از آن به نام امیر عبدالرحمان یاد میشود، چقدر غاصب بود؟ او میخواست افغانستان را مثل یک لقمهی کچالوی بامیانی، غصب کند و در معدهی طمع و حرص فاشیستی خویش بگنجاند. پیش از این امیر مقتدر، غاصبانی طراز اول دیگر نیز وجود داشته که به رغم رواجهای تاریخی، دست به غصب و تصاحب میزدهاند. اگر روزگاری افغانستان، کشور شود و آدمهای شایسته و عادل در راس آن قرار بگیرد، همهی غاصبان، بهشمول امیر مقتدر کشور، از قبر بیرون آورده خواهند شد و در محضر تمام متضررین قدرتهای انحصاری گذشته، به دار آویخته خواهند شد. آن زمان زیاد دور نیست؛ چون اعضای پارلمان فکر کرده که افشای لیست غاصبین بزرگ از وجیبههای انسانی آنهاست.
پارلمان ابعاد زیادی دارد. یک وقت شنیدید که حواشی پارلمان مقدم از متن پارلمان شده و از بوی شراب چنان مست است که جرأت رسیدن به عرش را از ماهیت وکالت میگیرد و حالا هم باید بشنویم که متن ضعیف پارلمان، با چماق ظاهراً حقیقی، میخواهد زمینهای غصب شده را برای خرمن آباد کردن بکوبد. به نظر من، یک جای کار اشکال دارد. شما اگر متوجه شده باشید، میبینید که بعضی از اتفاقات در زندگی بشر، خیلی عجیباند. مثلاً شما تصور کنید که حضرت کرزی در یک میانبرنامه ظاهر شود و از مردم بخواهد که برای سلامتی بچههایشان، کوشش کنند که از مشمای ساخت ترکیه استفاده کنند و بر مشماهای چینی و پاکستانی و ایرانی تف کرده و حس همدردی خویش را با شما و شرکت ترکی اعلام بدارد. این اتفاق نمیافتد؛ اما اگر بیفتد، همهی ما، بهشمول غاصبین زمین و رای مردم، میخندیم.
من شخصاً با پارلمان همنظر و همعقیدهام. غاصبین باید افشا شوند. افشای آنها باید دنبالهدار باشد. دنبالهدار به این معنا که غاصبین محترم باید با رندهی عدالت مورد آزمایش قرار بگیرد. ادعاهای پارلمان بررسی شود و معلوم شود که نیت معاملهای پارلمان در کجا نوسان داشته، تا چه رقم طرفین تقاضا و عرضهی رضایت خاطر خویش را به میدان رهانیده؟ از بس که شنیدیم در پارلمان معامله میشود و وزرا با دالر وزیر میشوند، نه با رای اعتماد! حالا در این میان نیز باید ادعای دالری بررسی شود. مطمئناً این دالر حرامبخش، مثل شیطان دوران حضرت ابراهیم خودش را به اشکال مختلف نشان داده و مانع قربانی خواهد شد.
من با دالر زیاد آشنایی ندارم؛ اما شنیدهام سرکهای کشور با دالر خراب میشوند. سرکی که بودجهی ده میلیونی داشته باشد، با دو میلیون آباد میشود و در اولین زمستان و تابستان بعد از به بهرهسپاری، خراب میشوند. میگویند دالر بوی خاصی دارد. وقتی به مشام کسی بزند، تا روسیه و تاجیکستان و دوبی و کشورهای اروپایی، وجدان بیدار را قاچاق کرده و به کالاهای ممنوعه تبدیل میکند. میگوید دالر خیلی انرژیبخش است؛ کسی که دالر خورده باشد، میتواند بدون ترس از قانون، آرد، روغن، تیل و گاز قاچاق کند. میگویند در نبرد دالر و عدالت، عدالت همیشه بر خر ندامت سوار میشود و به هدایت قاضی، محکوم به روسیاهی میشود. حتا ادعا میشود که اکثر زندانها با دالر آباد شدهاند. این که آبادیهایی از این دست دالر، چقدر با دالر پر و خالی میشود، به ارزش افغانی و کلدار نیز ربط دارد. بدتر از همه، شنیده میشود که فرزند فلانه قوماندان، فرزند فلانه تاجر را برای دالر اختطاف کرده و کشته است؛ اما یک تعداد مردم ادعا دارند که پدر اختطافچی، یکی از جهادیهای مسلمان و پاکدامن کشور است. در زندگی خود حتا یک جو حرام به عیالش نخورانده…
دیده میشود که دالر پدرلعنت همان نیروی جادویی است که در عصر هیموسکلیس، بدان اشخاص مخالف دیکتاتوری و انحصار را زمینگیر میکرده و مثل سگ تابع استخوان میکرده است. دالر نیز استخوان گوشتالویی است که نمیگذارد آدم، آدم باقی بماند. همین زمینهایی که ادعا میشود غصب شده، در نقشهی شهرداری قدیم حتماً به عنوان مخزن دالر ثبت است، وگرنه این رهبران متهم به غصب، چطور به خود و شرف و شان تاریخی خویش اجازه میدهند که زمین غصب کنند. حالا که انتخابات نزدیک است و کمپاینهای برنج قورمهدار شروع خواهند شد، سعی کنید کسی رای شما را غصب نکند. دالر ممکن است خودش را به شکل برنج و پلو و قورمه و لباس و موتر و افغانی نشان بدهد و ناخواسته رای شما مورد غصب قرار بگیرد.
بعید میدانم کسی از غصب شدن رایش ناراحت شود.