خبرنگار ناراضی

هادی دریابی

کریستف کلمب را می‌شناسید؟ کریستف کلمب عبارت از آدمی ‌است که تنباکو را خوش داشت و در یک روز خدایی، به صورت اتفاقی، امریکا را کشف کرد. کریستف کلمب در یک مخابره از دنیای مرد‌گان، ادعا کرده که زمان مرگش‌ به سه نفر ابلاغ فرموده که یک آرزوی محقق نشده با خود به گورستان برده و همین آرزوی محقق ناشده، باعث سه روز تظاهرات متوالی در قبرستان شده است. آرزوی محقق نشده و غیر‌منطقی کریستف کلمب، کشف افغانستان است. کریستف کلمب از صمیم قلب می‌خواسته که افغانستان را کشف کند و در مرکز ثقل افغانستان، یک بیرق به رنگ سیاه و سرخ‌ نصب کند.

باستان‌شناسان‌ در یک نبرد تاریخی با غواصان اروپایی کشف کرده که در افغانستان چند‌چیز بسیار مهم و خنده‌آورند.

اول، وقتی با مسئله‌‌ی سرنوشت‌ساز روبه‌رو شوی، عقلاً دچار اسهال خونی می‌شوی. در توضیح این مسئله آمده است که باستان‌شناسان ادعا دارند که پیمان امنیتی با امریکا به نفع مردم افغانستان است. آن‌ها بدین فکر بوده که مردم از دست طالب و تروریست به ستوه نیامده‌اند، بلکه از سکوت ضد‌طالبان به ستوه آمده‌اند. این به معنای نیک‌نامی طالبان نیست، بلکه وقتی در غوربند با طالبان روبه‌رو می‌شوی، باید با موشک به مقعد رهبر طالبان بزنی تا بقیه‌ی مریدانش از ترس بدنامی آن قسمت بدن خود، با نعره‌ی صلح از جنگ پشیمان شده و در کنار زن و بچه‌ی خود، مثل سگ برای پیدا کردن لقمه‌ی حلال، به کار و پیکار بپردازد. اما غواصان که عمدتاً علاقه دارند در زیر زمین کار و تلاش ‌کنند و گنج واقعی را دور از چشم مردم به جیب بزنند، به این باور‌ند که نه بابا! مردم چه؟ کار چه؟ مگر طالبان انسان نیستند؟ چه فرق می‌کند اگر یک عده به نام طالب، به تفنگ مراجعه کرده‌اند؟ آن‌ها نیز مثل بقیه کچالو و برنج و گوشت و سبزی و نوشابه میل می‌کنند و از لباس‌های متناسب با فصل سال بهره می‌برند. یعنی غواصان اروپایی، که اغلباً دست‌های درازتر از پا دارند، مخالف امضای پیمان امنیتی با امریکا است. آن‌ها از سوراخ دشمنی به امریکا نظر می‌کنند. سوراخ دوستی‌شان سال‌هاست که در اختیار برادران مسلمان خارجی‌شان است. مردم هم که سال‌هاست با روغن غیرت نرم شده و در منجنیق تجارت مذهبی-قومی و زبانی، در پرت‌گاه کوری و بی‌خبری شلیک می‌شوند‌ و هر ‌بار که شلیک به هدف اصابت می‌کند، یک تیکه‌دار نو ظاهر می‌شود تا لاف و پتاق تحویل مردم بدهد. امریکا را هم خبر دارید که بی‌بهانه و بی‌واسطه کمک نمی‌کند. این همه سال از جیب امریکا خوردید، حالا ادای مردها را درآورده و می‌خواهید در قهرمانی کاذب خویش، سود و ثواب حاصل کنید؟! لعنت به شیطان!

دوم، یکی از برادران دلش شوق کرد و رفت بهشت را در قرآن جست‌وجو کرد و در مسجد نیت شهادت بست. من همان روز رنگ رنگ لعنت فرستادم. متعاقباً رییس جمهور شدید تقبیح کرد. بعضی از دوست‌داران من و رییس جمهور نیز‌ ابراز نارضایتی کردند. امریکا به ریش من خندید، فرانسه مرا در قطار ملحدین قرار داد، انگلیس یک شمع را از خوش‌حالی روشن کرد. عربستان سه مرتبه الحمدالله خواند و ایران یک پارک جدید را به مناسبت توفیق آن برادر ناراضی، افتتاح کرد، پاکستان که گاوش از وقت زاییده بود و مراسم پیله‌خوری دارد. غواصان نیمه‌اروپایی و نیمه‌آسیایی‌ وقتی خبر شدند، جرأت حرفیدن نداشتند. اما بالاخره نگفتند که طالبان بدند، گفتند حمله در اماکن مقدس بد است. من که از این دست غواصان متنفرم و مطمئنم این‌ها در هزار خط و سند نفله‌اند. لعنت به شیطان!

سوم، شیطان را ندیده‌ایم، اما آن‌قدر به این بی‌چاره لعنت می‌فرستیم که عمامه‌های فریبنده و کرشمه‌مند همیشه سفید می‌مانند و گاهی اگر سیاه می‌شود، فقط از سر فخرِ نسبت با سردارِ عالم داشتن است. هرچند این عمامه‌ها از سوی اغیار تمویل می‌شوند، اما همیشه در دل اقارب جا باز کرده و سرمنشای تمام بدبختی‌های کشور نیز از همین‌جاست.

یکی و خلص برادر… می‌گویند نشان انتخاباتی یکی از کاندیدان، معده‌ی انجلینا جولی است. احتیاط کنید تا فریب زیارت معده‌ی آن بانوی سینما را نخورید. رای به طالب‌الله رای به انجلینا جولی نیست، بلکه فقط رای به طالب‌الله است. طالب‌الله‌ها هم که خدا یار جان‌شان! یکش معده ندارد، دیگرش عاشق جراحی است. یکش دوست دارد فقط مزرعه‌ی انار داشته باشد، دیگرش خوب می‌فهمد خون کیلوی چند است…

همین خلاصه‌اش بود. اگر از این هم خلاصه‌تر کنم، می‌شود یاایهاالذین آمنو! سعی کنید از کنار لویه ‌جرگه بی‌تفاوت نگذرید. اگر دیدید که کسی حرام‌زاده‌گی می‌کند، یخنش را گرفته و مثل سگ تنبیهش کنید!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *