چهارمین دور نشست چهارجانبه افغانستان، پاکستان، امریکا و چین

پیشخوانی حکومت از خوان چهارم

امروز چهارمین دور نشست چهارجانبه افغانستان، پاکستان، امریکا و چین در کابل برگزار می‌شود. سخن‌گویان ریاست جمهوری، ریاست اجراییه و وزارت خارجه اعلام کرده‌اند که فردا تاریخ نشست‌های رو در رو میان نمایندگان حکومت افغانستان و طالبان مشخص و اعلام خواهد شد. نشست چهارم چهارجانبه در حالی برگزار می‌شود که اشتراک کنندگان در سومین نشست شان در اسلام‌آباد اعلام کردند که روی «نقشه راه» گفت‌وگوهای صلح به توافق رسیده‌اند. با وجود اعلامیه رسمی نشست چهارجانبه مبنی بر توافق برسر نقشه راه، گمانه‌زنی‌های نیز هنوز وجود دارد که چهار طرف برسر طرح نقشه راه توافق کامل ندارند. اما با این وجود، دور چهارم این نشست امروز با این خوش‌بینی و پیش‌داوری پایان خواهد یافت که زمان گفت‌وگوهای رو در رو میان طالبان و حکومت افغانستان مشخص خواهد شد. اما اکنون پرسش اساسی این است که آیا در چهارمین نشست، زمان گفت‌وگوهای رو در رو مشخص می‌شود؟ آیا بر اساس زمان تعیین شده توسط گروه چهارجانبه، نشست رو در رو میان طالبان و نمایندگان حکومت افغانستان برگزار خواهد شد؟
یکم: چهار کشور در سه نشست قبلی باوجودی‌که بر نتیجه‌ی تلاش‌های شان خوش‌بین اند، اما هنوز به این اطمینان نرسیده‌اند که نتیجه‌ی تلاش‌های شان منجر به راه حلی خواهد شد که هم برای خودشان قابل قبول باشد و هم برای گروه‌های طالبان. با وجود این‌که حکومت افغانستان خوش‌بین است که پاکستان بر طالبان کنترل کامل دارد، پاکستان در اولین دور این نشست‌ها به صراحت اعلام کرد که چنین توانایی و نفوذی را بر گروه‌های طالبان افغانی ندارد. آمریکا و چین نیز از نفوذ پاکستان بر طالبان آگاه‌اند، اما هرگز مثل افغانستان باور به این ندارند که پاکستانی‌ها کنترل کامل بر طالبان دارند. از جانب دیگر، حکومت افغانستان و به‌ویژه حکومت وحدت ملی در یک و نیم سال گذشته نه تنها میدان جنگ را به طالبان باخته است، بلکه رهبری مردم عادی در مناطق پشتون‌نشین را نیز گام به گام به این گروه واگذار کرده است.
پنج سال تلاش حکومت افغانستان در راستای حاضر کردن طالبان به میز مذاکره، بی‌نتیجه بوده است. حکومت افغانستان با وجود رفتن راه‌های متفاوت و صرف امکانات نامحدود بر گروه طالبان و افراد پرنفوذ آن اعمال فشار نتوانسته و هیچ روابطی جز جنگ را با این گروه برقرار نتوانسته است. از این رو، کنترلی بر این گروه ندارد و نمی‌تواند برای آن‌ها خط مشی تعیین و تحمیل کند.
با چنین فهم متناقض از این‌که چگونه می‌توان بر طالبان اعمال فشار کرد، خوش‌بین بودن به این‌که به محض توافق گروه هماهنگی چهارجانبه طالبان نیز از توافقات این گروه پیروی خواهند کرد، اشتباه است و به نظر می‌رسد حکومت افغانستان در محاسبه‌ی نتایج این نشست‌ها دچار مغالطه‌ی وحشتناک شده است.
دوم: با درک این واقعیت که طالبان در کنترل هیچ یکی از طرف‌های حاضر در نشست چهارجانبه نیستند، تعیین زمان گفت‌وگو برای آنان طرح عملی و قابل تطبیق نیست. واقعیت مسلم این است که اکنون طالبان در موقف بسیار قدرتمندتر از حکومت افغانستان قرار دارند. رسیدن طالبان به سکوی قدرت، این امکان را از حکومت افغانستان و گروه چهارجانبه سلب کرده است که برای این گروه زمان و شرط تعیین کنند و آن‌ها را تهدید کنند.
حالا، اگر گروه‌های طالبان نیروهای قدرتمند و غیرتابع اند و هیچ یکی از طرفین گروه هماهنگی چهارجانبه توانایی تحمیل دیدگاه و طرحی را بر تمامی جنگ‌جویان و تروریستان این گروه ندارند و از جانب دیگر طالبان در میدان جنگ و صلح از موقف قدرتمندتری نسبت به حکومت افغانستان برخوردارند، چطور ممکن است که برای این گروه زمان مذاکره را بدون توافق و حضور آن‌ها تعیین کرد و آن را عملی کرد؟
سوم: گفت‌وگوهای چهارجانبه در حالی به چهارمین جلسه‌اش می‌رسد که چهارجانب توافق دارند که با گروه‌های طالبان باب مذاکره را باز خواهند کرد و طالبان اکنون گروه‌های متفاوتی اند. پذیرفتن این نکته در جریان چند ماه گذشته و پس از مرگ ملاعمر که طالبان اکنون گروه منسجم با رهبری واحد نیست، بیان‌گر این نکته است که گروه چهارجانبه اکنون با گروه‌های متعددی روبه‌رویند که برسر قدرت و میرات برجامانده از چندین سال جنگ با هم توافق نظر ندارند و بر سر رهبری گروه طالبان درگیر جنگ نیز شده‌اند.
این تقسیمات اگر واقعی باشد و طالبان بر سر میراث چند سال جنگ به چنین اختلاف و دسته‌بندی رسیده باشند، گروه هماهنگی چهارجانبه هرگز به این موفقیت دست نخواهند یافت که تمامی این گروه‌ها را وادار به انجام گفت‌وگو با حکومت افغانستان کند. و اگر این تقسیمات بر اساس مداخله و طرح یک کشور یا سازمان‌های استخباراتی منطقوی باشد، دسترسی به توافق و حضور طالبان در میز مذاکره دشوارتر خواهد بود. در این صورت، تقسیمات جدید در درون طالبان و به رسمیت شناختن این ترم «گروه‌های طالبان» بخشی از بازی جدید با حکومت افغانستان و تلاش‌های صلح خواهانه‌اش خواهد بود.
از این رو، یکی از دشواری‌های تعیین زمان برای گفت‌وگوهای صلح پراکندگی و تشدد در گروه طالبان است. این تشدد و دسته‌بندی چه برآیند جنگ و اختلاف درونی طالبان بر سر قدرت باشد یا محصول مداخله‌ی یک نیروی سومی، زمان‌بندی برای آغاز مذاکرات و تطبیق آن را دشوار و ناممکن کرده است.
چهارم: با وجود این‌که اعضای گروه هماهنگی چهارجانبه به چهارمین جلسه‌شان رسیده‌اند و از نتایج تلاش‌های شان ابراز خوش‌بینی می‌کنند، اما این واقعیت هم‌چنان در درون این تلاش‌ها پا برجاست که منافع چهارجانب از یک طرف با گروه طالبان یکسان نیست و از جانب دیگر این چهار کشور نیز دیدگاه، برنامه و اهداف یکسان از گفت‌وگوهای صلح ندارند. از این رو، چهار کشور بر اساس منافع متفاوت در پی صلح و حصول پیشرفت در این راستا می‌باشند. در خوش بینانه‌ترین حالت اگر منافع امریکا و چین را در این تلاش‌ها کنار بگذاریم، خواسته‌های پاکستان و افغانستان از تلاش‌های صلح و نتایجی که این تلاش‌ها ممکن است بر جا بگذارد، یکسان نیست.
تضاد در خواست‌ها و منافع افغانستان و پاکستان چالش دیگری است که هنوز توافق کاملی میان دو کشور وجود ندارد و هر کشور ضمن اعلام موضع رسمی، دنبال خواسته‌ها و منافع پنهانی از گفت‌وگوهای صلح نیز می‌باشد.
پس اگر اجلاس چهارم گروه هماهنگی چهارجانبه با این خبر که زمان گفت‌وگوهای صلح را مشخص کرده است پایان یابد، پذیرفتن این‌که چنین توافقی به‌دست آمده آسان نیست و این نگرانی که تا تطبیق این زمان‌بندی اختلاف‌ها و گام‌های زیادی مانده، هم‌چنان پابرجاست.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *